✅ برخورد سازندۀ امام کاظم علیهالسلام با شخص ناصبی!
مردی از نوادگان #عمر_بن_خطاب در مدینه بود که حضرت موسی بن جعفر علیهماالسلام را اذیّت میکرد و به #امیرالمؤمنین صلواتاللهعلیه دشنام میداد؛ یک روز اصحاب (که دیگر از رفتار شنیع آن مرد عُمَری به ستوه آمده بودند) از #امام_کاظم علیهالسلام اجازه خواستند تا آن مرد هتّاک را به قتل برسانند! اما حضرت به شدّت با این کار آنان مخالفت کردند و از محل حضور او پرسیدند؛ گفتند در منطقهای از #مدینه زراعت میکند؛ آنگاه حضرت سوار بر مَرکب شده و به سمت مزرعۀ آن مرد رفتند و او را در زمینش یافته و با الاغ، وارد مزرعهاش شدند!
آن عُمَری فریاد زد: «زراعتم را (با راه رفتن حیوانت) خراب نکن!» حضرت به او توجه نکردند و با مرکب خود رفتند تا به او رسیده و پیاده شدند و نزدش نشستند و با روی باز و خندان به او فرمودند: «چقدر به زراعتت ضرر رساندم؟!» عمری گفت: «صد دینار!» امام علیهالسلام پرسیدند: «امید داشتی چقدر سود از این مزرعه به دست آوری؟» آن مرد با بیادبی گفت: «علم غیب ندارم!» حضرت با مهربانی فرمودند: «من به تو گفتم چقدر در این زراعتت توقّع سود داشتی؟» گفت: «دویست دینار!» حضرت کاظم الغیظ صلواتاللهعلیه سیصد دینار به او دادند و فرمودند: «این بعنوان خسارت چند قدمی که با حیوانم، زراعتت را خراب کردم و خدا آنچه از این کِشت امید داری، روزیات کند!» آنگاه مرد ناصبی برخاست و سر مبارک امام علیهالسلام را بوسید و از ایشان تقاضا کرد تا خطاهای او را نادیده بگیرند؛ حضرت هم به او تبسّمی فرمودند و رفتند.
وقتی امام کاظم علیهالسلام به مسجد رسیدند، مشاهده کردند که آن مرد عمری، زودتر از ایشان خودش را به مسجد رسانده و آنجا نشسته است! حضرت که به او رسیدند، برخاست و گفت: «اللَّهُ أَعلَمُ حَيثُ يَجعَلُ رِسَالَتَهُ.» (خداوند آگاهتر است که رسالت خویش را کجا قرار دهد؛ سوره انعام، آیه ۱۲۴) اصحاب خودشان را به آن مرد عمری رساندند و به او گفتند: «ماجرای تو چیست؟ قبلاً حرفهای دیگری به حضرت میزدی؟!» گفت: «شنیدید که الان چه گفتم!» و برای امام علیهالسلام دعا کرد و رفت! وقتی حضرت به منزلشان برگشتند، به بعضی همنشینان که قصد کشتن آن مرد را داشتند، فرمودند: «کدام راه بهتر بود؟ آنچه شما قصدش را داشتید یا کاری که من انجام دادم؟! من با دادن این مبلغ، وضعش را اصلاح (و او را محبّ اهلبیت) نمودم و شرّش را هم دور کردم!»
📚 منابع عامه:
تاریخ بغداد (خطیببغدادی)، ج۱۳، ص۳۰
تهذیب الکمال (مزّی)، ج۲۹، ص۴۵
📚 منابع شیعه:
الإرشاد (شیخمفید)، ج۲، ص۲۳۳
إعلام الوری (شیخطبرسی)، ج۲، ص۲۶
آیا ما بعنوان کسانی که القاب مقدّس #شیعه و محبّ امیرالمؤمنین علیهالسلام را بر خود نهادهایم، در روزگاری که دینِ حق این چنین در معرض غربت و اتّهام قرار گرفته است، چقدر توانستهایم با صرف مال و اخلاق کریمانه و رفتار حسنه، افرادی که از دین و متدیّنین بیزار شدهاند را علاقمند به مذهب و مکتب اهلبیت علیهمالسلام نمائیم؟!
🍂 «یارب فرج امام ما را برسان.»
#حدیث #اخلاقی #سیره #صبر #حلم #خشم #کظم_غیظ #ناصبی #کرامت
@Hedayatgary
✅ آداب زندگی #روزه_داران
#حسن_خلق
💠 پیامبر بزرگوار اسلام صلی الله علیه و آله در بخشی از خطبه شعبانیه خویش به #آداب_معاشرت پرداخته و روزه داران را برای به کارگیری این آداب سفارش کرده است.
الف. حُسن خلق
👈آن حضرت می فرماید:
🔸️« وَ مَن حَسَّنَ مِنکُم فی هذا الشَّهرِ خُلُقَهُ کانَ لَهُ جَوازاً عَلی الصِّراطِ یومَ تَزِلُّ فِیه الأَقدامُ؛
یعنی : هر کس از شما در این ماه، اخلاق خود را نیکو گرداند، خداوند متعال برای او جواز عبور از پل صراط را - آن روز که گامها می لغزد – صادر می کند.»
👈 و این چنین رسول خدا صلی الله علیه و آله در تکمیل گفتار عزت بخش خویش می فرماید:
🔸️« وَ مَن کَفَّ فِیهِ شَرَّهُ کَفَّ اللهُ عَنهُ غَضَبَهُ یومَ یلقاهُ؛
یعنی : و هر کس در این ماه، شر (و خشم) خود را از مردم باز دارد، خداوند در روز ملاقاتش غضب خود را از وی بازخواهد داشت.»
✅ اهمیت #حسن_خلق و بازداشتن #خشم و غضب، داستانی را با هم می خوانیم:
🔸️شیخ عباس قمی می نویسد:
روزی علاّمه بزرگوار حاج شیخ جعفر #کاشف_الغطاء در #اصفهان پیش از نماز جماعت مَبلغی را بین فقراء تقسیم کرد و پس از اتمام آن به نماز ایستاد.
یکی از #سادات فقیر خبردار شد و بین دو نماز به محضر شیخ رسید و گفت: سهم مرا از مال جدّم به من باز ده.
کاشف الغطاء فرمود: دیر آمدی و اکنون چیزی نمانده که به تو بدهم. سید خشمگین شد و به محاسن مبارک شیخ آب دهان افکند.
علاّمه کاشف الغطاء از محراب برخاست و دامن خود را مقابل نمازگزاران گرفت و در میان صفوف جماعت گردش کرد و فرمود: هر کس ریش شیخ را دوست دارد، به سید کمک کند.
مردمِ حاضر با دیدن این صحنه دامن شیخ را پر از پول کردند. شیخ همه آنها را به سید داد و پس از آن به نماز عصر ایستاد.
👉 @smbshafti