eitaa logo
حجة الاسلام شفتی - قدس سره
149 دنبال‌کننده
372 عکس
91 ویدیو
26 فایل
رسول خدا صلی الله علیه وآله فرمودند : دانشمندان امت من مثل پیامبران بنی اسرائیل هستند ...
مشاهده در ایتا
دانلود
حجة الاسلام شفتی - قدس سره
(۷) (۱۳۷۸) 🔻 عبدالرحمان جامی/ شاعر اهل سنت و ترجمه شعر فرزدق در مدح حضرت زین العابدین امام سجاد علیه‌السلام قصیدهٔ میمیهٔ فرزدق یکی از اشعار شناخته شده و درخشان در تاریخ ادبیات عرب است که در کتب تاریخی و ادبی فرق مختلف ذکر شده است.(ماجرای سروده شدن و محتوای آن را با سرچ عبارت مطالعه بفرمایید .) ✅🔚 در این قصیده مفصلاً به فضایل حضرت سجاد و اهل بیت علیهم‌السلام و برتری ایشان نسبت به دیگر مردمان پرداخته شده است. آن هم در تقابل با ولیعهد اموی که می‌توانست به قیمت جان شاعر تمام شود؛ که البته فرزدق البته نجات یافته و مشمول لطف امام سجاد علیه‌السلام قرار گرفت. خلاصه ماوقع آنکه : حضرت سجاد علیه السلام در ميان مردم بسيار هيبت و عظمت و جلالت داشتند معروف است كه در وقت حج هشام بن عبدالملك براي طواف آمد و از بس جمعيت بود استلام حجر برايش ممكن نشد گفت صندلي گذاشتند و در كناري نشست تا خلوت شود در اين موقع حضرت سجاد علیه‌السلام براي طواف تشريف آوردند و شروع به طواف كردند مردم از هيبت و عظمت ايشان احترام كردند و كوچه دادند و آن حضرت جلو رفته و دست بر حجر الاسود كشيدند در اين وقت شخصي از اهل شام كه همراه هشام بود گفت اين كه بود كه مردم اين طور به او حرمت گذاشتند هشام كه ميشناخت اما ميل نداشت معرفي كند گفت نميشناسم. فرزدق كه از شعرای دربار عبدالملك بود آنجا ايستاده بود و خطاب به آن شامی  بدیهه اشعاری گفت. جامی شاعر ایرانی قرن نهم هجری سنی مذهب و از خلفای صوفی فرقه نقشبندیه در قسمتی از دیوان خود (بخش دهم ستایش ائمه شیعه) اشعاری آورده است که ترجمه این قصیده مشهور فرزدق در مدح حضرت سیدالساجدین علیه السلام می‌باشد بوفراس آن سخنور نادر بود در جمع شامیان حاضر گفت من می‌شناسمش نیکو زو چه پرسی به سوی من کن رو آن کس است این که مکه و بطحا زمزم و بوقبیس و خیف و منا حرم و حل و بیت و رکن و حطیم ناودان و مقام ابراهیم مروه، مسعی، صفا، حجر، عرفات طیبه و کوفه، کربلا و فرات هر یک آمد به قدر او عارف بر علو مقام او واقف قرة العین سیدالشهداست غنچه شاخ دوحه زهراست میوه باغ احمد مختار لاله راغ حیدر کرار چون کند جای در میان قریش رود از فخر بر زبان قریش ذروه عزت است منزل او حامل دولت است محمل او از چنین عز و دولت ظاهر هم عرب هم عجم بود قاصر جد او را به مسند تمکین خاتم الانبیاست نقش نگین طلعتش آفتاب روز افروز روشنایی فزای و ظلمت سوز جد او مصدر هدایت حق از چنان مصدری شده مشتق نیست بی سبقت تبسم او خلق را طاقت تکلم او شد بلند آفتاب بر افلاک بوم اگر زان نیافت بهره چه باک حب ایشان دلیل صدق و وفاق بغض ایشان نشان کفر و نفاق قربشان پایه علو و جلال بعدشان مایه عتو و ضلال گر بپرسد ز آسمان بالفرض سائلی من خیار اهل الارض بر زبان کواکب و انجم هیچ لفظی نیاید الاهم ذکرشان سابق است در افواه بر همه خلق بعد ذکرالله 📔دیوان جامی(ر.ک: تصویر الحاقی) @borrhan