🔴 تطهیر #ترکمانچای برای اثبات #برجام!
🔹جواد ظریف یادداشت کوتاهی نوشته با این عنوان: «خودمان انتخاب کرده ایم». او در این یادداشت مدعی است که باید «آرزوهایمان را در چارچوب امکانات دنبال کنیم.» و با ناراحتی می نویسید چرا عوامل عهدنامهها و قراردادهای ترکمانچای و گلستان، در تاریخ منفورند؟ اینها نهایت توانایی و امکانات ما بوده!
🔸در ادامه، همه دوره های شکست ایران را در یکی دو قرن اخیر، یکی دانسته و به پای انتخاب مردم می زند و عوامل عقب ماندگی و مصائب کشور را «آرزوهای رهبران» می داند و مدعی است: «در ۷۵ سال برنامهریزی توسعه ما، منابع ملی نابود شده و توسعه نیز حاصل نشده، چون بیشتر برنامهها به جای ترسیم مسیر جبران عقبماندگیها متناسب با امکانات و فرصتها، حدیث آرزومندی رهبران کشور بودهاند.»
🔹 و بگونه ای «انتخاب مردم» را نکوهش می کند که چرا برای آرمان ها و آرزوها در مقاطعی جنگیده اند؛ او از اینکه در منظر عموم جامعه، «سازشکاری»، منفی و بی ارزش تر از «سازش ناپذیری» است، اظهار ناراحتی می کند و می پرسد: «چرا «سازشکار» منفی، و «سازشناپذیر» مثبت است؟»
🔸عجیب است ظریفی که به صراحت گفته بود رهیافت «رئالیسم - واقع گرایی» در سیاست خارجه را قبول ندارد و به رهیافت «ایده آلیسم – آرمان گرایی» معتقد است حالا چگونه دم از واقعیات می زند و می گوید: باید آرزوها را در چارچوب امکانات دنبال کنیم!
🔹اتفاقاً این حرف ما بوده که سال ها می گفتیم واقعیت سیاست بین الملل، لبخند و وعده و تشریفات و مکالمه زبان انگلیسی نیست؛ واقعیت سیاست بین الملل، قدرت و زور است. قوانین جنگل بر جهان حاکم است و اگر تو قوی نباشی و خودت را قوی نکنی، زورگویان تو را می بلعند!
🔸این ما بودیم که می گفتیم توانایی ملت ایران، بیش از آبگوشت بزپاش و لولهنگ است؛ واقعیت توانایی و امکانات ایران، شکل گیری انقلاب با دست خالی، 8 سال مقاومت در برابر قدرت های جهانی، قدرت دفاعی، قدرت موشکی، پیشرفت علمی و هسته ای و ... است. این ما بودیم که می گفتیم باید در عرصه سیاست خارجه واقع بین باشیم و واقعیات را ببینیم نه اینکه متوهمانه بگوئیم «بدبینی در دنیای سیاست خارجه معنی ندارد!»
🔹هر تحلیلگری با خواندن متن ظریف، منظور و مقصود او را میفهمد که هدفش از این متن و ابراز ناراحتی چیست؟ و چرا از اینکه ترکمانچای و گلستان در تاریخ منفی اند ناراحت است؛ مقصود روشن است. چون مردم و تاریخ، #برجام او را همان ترکمانچای و گلستان میدانند او ناراحت است.
🔸ظریف مثل دروازه بانی است که به او میگویند چرا ۶ گل خوردی، میگوید اگر دیگری بود ۲۰ گل میخورد! حالا میگوید چرا ما به عاملان ترکمانچای و گلستان، خائن میگوئیم؟ آنها بالاخره جلوی از دست رفتن سرزمینهای بیشتری را گرفتند!
🔹او برای توجیه برجام مجبور است معنای کلمات را تغییر دهد! از منظر او سازشکاری ارزش بالاتری نسبت به سازشناپذیری دارد و کسانی که از دشمنان آبنبات میگیرند و دُرّ و الماس میدهند، ارزش بالاتری دارند و آنانکه از سر ترس یا منافع ناچیز، منافع اصلی ملی را میدهند باارزشترند! ظریف برای اینکه برجام را مثبت نشان دهد حاضر است تاریخ را تغییر دهد و ضدارزشها را به ارزش تبدیل کند!
🔸ظاهراً باید دهخدایی دیگر بیاید و لغتنامههای جدیدی باید نوشته شود تا ترکمانچای وگلستان و سایر ننگیننامههای تاریخ را در اذهان نسلها مثبت و پیروزی جلوه دهند تا برجام هم مثبت شود!
🔹او و همقطارانش برای انعقاد برجام هم حاضر شده بودند تاریخ آمریکا را بزک کنند و جنایات و دشمنیهای او را بپوشانند؛ کودتا علیه مصدق، حمایت از دیکتاتوری محمدرضاشاه، حمایت از تروریستها و تجزیهطلبها، حمایت از صدام و جنایتهایش، تهدید نظامی و تحریم و ترور را بزک کردند تا برجام را امضا کنند.
🔸باید به ظریف و امثال او گفت: اولاً توانایی و امکانات ملت ایران، ترکمانچای و برجام چای نبوده؛ بلکه خیانت برخی در لباس مسئول و مدیر، کار را بدانجا رسانده بود که ترکمانچای ها و برجام چای ها امضا شوند!
🔹ثانیاً عامل عقب ماندگی کشور افکار ظریف و امثالهم است که همیشه بر طبل «ما نمی توانیم» کوبیده اند و تمام هنر و تز و پیشنهادشان این است که قُلدری زورگویان را بپذیریم؛ کوتاه بیائیم؛ هر آنچه آنها گفتند بپذیریم و در یک کلام، تسلیم شویم! هیچوقت به فکر و قدرت و ابتکار جوان ایرانی اعتماد نداشتند!
🔸ما 8 سال صدارت وزارت خارجه او را دیدیم که از ارتباط با کشورهای منطقه هم ناتوان بود. وزارت خارجه را وزارت برجام کرد و تمام هم غمش آمریکا بود! واردات واکسن را به FATF گره می زدند؛ فروش نفت را به برجام گره می زدند؛ تمام مملکت را در انتظار برجام تعطیل کردند و دست آخر وضعیت این شد! حالا برای اثبات برجام مجبور است بگوید ترکمانچای خوب بود!
📝داود مدرسی یان
با زدن روی نام ابطحی ما را دنبال کنید