eitaa logo
سید محمد مهدی عمادی
19 دنبال‌کننده
16 عکس
25 ویدیو
0 فایل
رسانه ، فرهنگ ، اقتصاد ، سیاست ، مدیریت شهری ارتباط با ما @smmemadi
مشاهده در ایتا
دانلود
وقتی روایت حامد عسگری در کتاب خال سیاه عربی را می‌خوانم، تمام ذهنم درگیر خاطرات متعددی از قربانی کردن ، بدرقه و استقبال سفر حج تمتع و عمره‌ی پدر میشود . از باز کردن چمدان های سوغاتی و لباس هایی که هیچ وقت اندازه هیچ‌کدام از ما بچه ها نبود تا غم انگیزترین خاطره‌ای که به نحوی با سفر حج گره خورده است. تیر ماه ۸۸ قرار بود پدرم عازم سفر حج باشد اما دلش به رفتن نبود و نرفت. ترجیح داد تابستان را در کنار خانواده باشد. وقتی حکمت این نرفتن را فهمیدیم که من و برادران و خواهران کوچکم در بهت و حیرت سفر نابهنگام ابدی مادر در پنجم تیر ماه ۸۸ بودیم. سال‌ها این غم و تلخی را با یادآوری مادر در چادر سفید احرام تسکین می‌دهیم. تلاقی ایام حج، سالگرد درگذشت مادر و خواندن این کتاب ، ذهنم را مسافر خاطرات کرد. *پدرم بیش از 25 سفر به حج رفت . تسبیح موجود در عکس تنها سوغاتی است که برایم به یادگار مانده که حاصل سفر مشترک پدر و مادرم بود