eitaa logo
سید محمد تقی موحد ابطحی
207 دنبال‌کننده
11 عکس
0 ویدیو
3 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
کنگره بین المللی علم و الهام از دین.pdf
1.24M
برنامه کنگره بین المللی علم و الهام از دین 30 - 31 اردیبهشت 1403 دانشگاه تهران عنوان مقاله بنده بررسی ایده الهام گیری از دین در فرایند علم ورزی از منظر فلسفه و تاریخ علم ساعت ارائه: 13/45 - 14 مکان ارائه: تالار دکتر شهیدی دانشکده ادبیات لینک حضور در نشست: https://vroom.ut.ac.ir/icsq3
بررسی ایده الهام گرفتن از قرآن در عرصه علم ورزی از منظر فلسفه و تاریخ علم سید محمد تقی موحد ابطحی عضو هیات علمی پژوهشکده فلسفه و تاریخ علمِ پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی چکیده: ایده محوری کنگره بین المللی پیش رو، الهام گرفتن از قرآن در عرصه علم¬ورزی است. این ایده از منظرهای مختلف قابل بررسی است. در مقاله حاضر این ایده از منظر مطالعات فلسفی و تاریخی علم بررسی می¬شود و معناشناسی، گونه¬شناسی، امکان سنجی، مطلوبیت، برتری، ملاحظات روش¬شناختی و اخلاقی و سیاستی مرتبط با ایده «الهام گرفتن از قرآن در عرصه علم ورزی» در قالب پاسخ به پرسش¬های زیر بررسی می¬گردد: 1. الهام گرفتن از قرآن در عرصه علم ورزی به چه معناست؟ چه تفاوتی میان این ایده و ایده علم دینی یا معجزات علمی قرآن هست؟ 2. الهام گرفتن از قرآن جهت پیشبرد علم در چه اشکالی قابل تصور و پیگیری است؟ 3. آیا الهام گرفتن از قرآن در عرصه علم ورزی ممکن است؟ 4. آیا الهام گرفتن از قرآن جهت پیشبرد علم مطلوب است؟ 5. الهام گرفتن از قرآن در فرایند علم ورزی چه مزیتی نسبت به سایر حوزه¬های الهام گیری(مانند خواب و اساطیر و ...) دارد؟ 6. چه ملاحظات روش¬شناختی باید در این زمینه مد نظر قرار گیرد؟ 7. افراد و سازمان¬هایی که بخواهند در این زمینه فعالیت علمی انجام دهند چه ویژگی¬هایی باید داشته باشند؟ 8. برای پیشبرد این ایده چه دانش¬هایی و بر چه مبنایی باید در اولویت قرار گیرند؟ واژه¬های کلیدی: علم و الهام از قرآن؛ مقام کشف و داوری، معناشناسی، امکان سنجی، ملاحظات روش-شناختی و سیاستی
با وجود این که عنوان کنگره بین المللی «علم و الهام از قرآن» بود، و تصور می شد قرار است از معارف قرآنی برای پیشبرد فعالیت علمی استفاده شود، برخی مقالات بیشتر به دنبال این بودند که از دستاوردهای علمی برای فهم آیات قرآن یا اثبات اعجاز علمی قرآن استفاده کنند. برای مثال: تولد و سقوط ستاره؛ اشاره به انفجار سوپرنوا و پالسار در قرآن کاربرد نظریه رسته ها در تبیین برخی مفاهیم قرآنی کاربرد علم داده و هوش مصنوعی نوین در قرآن و احادیث نیم نگاهی به عالم ذر و آفرینش از دیدگاه علم نورشناسی و لیزر قسم به طارق روش شناسی، پیاده سازی و کاربردهای الگوریتم های دانشگاهی داده کاوی در قرآن تخمین زمان وقوع قیامت با تطبیق دیدگاه قرآن و علم نجوم بررسی موضوعی اعجاز علمی قرآن از دیدگاه علم زمین شناسی مثل نور خداوند در پرتو ویژگی های کشف شده از نور کارایی رایانشی عربی مبین قرآن شگفتیهای بیولوژیک خواب اصحاب کهف جنین شناسی در قرآن شگفتیهای خلقت جنین از منظر علم و قرآن روش مناسب نگهداری غلات در بلند مدت(آیه 47 سوره یوسف) الهام از آیه 18 سوره نمل در علوم تجربی الهام از آیات 68 و 69 سوره نحل در علوم تجربی و ... بر این اساس در ارائه مقاله بیشتر بر پرسش معناشناسی موضوع کنگره تأکید کردم و کوشیدم تفاوت اهدافی همچون «شناسایی معجزات علمی قرآن» یا «تفسیر علمی قرآن» را با هدف «الهام گرفتن از قرآن در عرصه علم ورزی» را مشخص نمایم. ایده علم دینی و علوم انسانی اسلامی در مواجهه با علم و علوم انسانی جدید (که پس از انقلاب علمی قرن هفدهم و عصر روشنگری قرن هجدهم در اروپا شکل گرفت) قدمتی حدود پنجاه ساله دارد. در سالهای اخیر عناوین جدیدی همچون «مرجعیت علمی قرآن»، «علوم انسانی قرآن بنیان» و «علم و الهام از قرآن» مطرح شده است. ایده «علم و الهام از قرآن» به معنای «تفسیر علمی آیات قرآن» نیست، یعنی درصدد این نیست که با بهره گیری از یافته های علمی فهم جدیدی از آیات قرآن به دست آورد. همچنین به معنای «کشف معجزات علمی قرآن» نیست و نمی کوشد از این طریق در افزایش ایمان مومنان به قرآن سهیم گردد.
کرسی علمی ترویجی عنوان: خودزایشی امر اجتماعی، بازشناسی واقعیت ماهیت اجتماعی ارائه دهنده: دکتر فرهاد بیانی - استادیار پژوهشگاه مطالعات فرهنگی، اجتماعی و تمدنی ناقد: دکترشروین مقیمی - استادیار پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی ناقد: دکتر سید محمد تقی موحد ابطحی - استادیار پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی دبیر: دکتر جبار رحمانی - دانشیار پژوهشگاه مطالعات فرهنگی، اجتماعی و تمدنی زمان: چهارشنبه 23 خرداد 1403 - ساعت 14 تا 16 مکان: پاسداران- گلستان یکم( شهید مومن نژاد) - پلاک 124- پژوهشگاه مطالعات فرهنگی، اجتماعی و تمدنی - سالن فارابی آدرس حضور مجازی: b2n.ir/icscs
نقد درون گفتمانی ایده مرجعیت علمی قرآن.pdf
13.86M
نقد درون گفتمانی ایده مرجعیت علمی قرآن گفتگوی فصلنامه علوم انسانی اسلامی صدرا با دکتر سید محمد تقی موحد ابطحی @smtmabtahi
ضرورت تأسیس خبرگزاری تخصصی با محوریت تحول علوم انسانی یکی از مشکلات در فرایند تحول علوم انسانی در گام اول انقلاب این بود که در بسیاری از موارد، عملکرد و دستاوردهای عینی مراکز فعال در این زمینه به خوبی دیده نمی شد، تا جایی که برخی از منتقدان از شکست ایده تحول علوم انسانی در کشور یاد کردند: «در ابتدای پیروزی انقلاب اسلامی در ایران نیز کسانی خواه به ابتکار شخصی و خواه با توجه به الگوهایی که در بعضی دیگر از کشور‌های اسلامی در دست تحقق بود، بخصوص پاکستان در دوران ژنرال ضیاء الحق، صلای ضرورت تولید «علم اسلامی» دردادند و برای عملی ساختن ایده خود، بودجه های قابل توجهی نیز دریافت کردند؛ اما همان گونه که طرح های همکاران ژنرال ضیاءالحق که صد‌ها میلیون دلار از کیسه فتوت عربستان سعودی برای آنها هزینه شده بود به هیچ جا نرسید، کوشش های همتایان ایرانی آنان نیز ظاهراً بی‌نتیجه ماند؛ چرا که شور و هیجان سال‌های اولیه بعد از مدتی از میان رفت و روشن نشد که بودجه های اختصاص یافته مصروف چه فعالییت هایی شد و چه نتایجی بر آن مترتب گردید(پایا، 1386). متاسفانه بسیاری از اساتید و پژوهشگران فعال در زمینه تحول علوم انسانی به این گونه اشکالات منتقدان پاسخ نمی گویند و در نتیجه هنوز برای بخش عمده ای از جامعه علمی روشن نیست که نتیجه چهل و اندی سال فعالیت در زمینه تحول علوم انسانی و تاسیس مراکز متعدد آموزشی و پژوهشی و برگزاری همایش ها و نشر مقالات و ... چه بوده است؟ و آیا نسبتی معقول بین هزینه و فایده در این زمینه وجود دارد؟ و آیا در نسبت هزینه فایده مراکز فعال در زمینه علوم انسانی اسلامی، تفاوت زیادی با مراکز فعال در زمینه علوم انسانی سکولار دارد؟ و ... از سوی دیگر علی رغم این که تحول علوم انسانی (به هر سه معنای به روز رسانی؛ بومی و کارآمد سازی و در نهایت اسلامی سازی) یکی از دغدغه های دیرینه نظام جمهوی اسلامی ایران بوده است؛ اما گاه برخی دولت ها نسبت به این دغدغه بی توجهی می کنند و حتی برخی اوقات مسئولان و متولیان امر تحول علوم انسانی در این زمینه کوتاهی هایی دارند که با تذکرهای مقام معظم رهبری مواجهه شده است. برای نمونه می توان به گلایه های رهبری در این موضوع که به تاسیس شورای تخصصی تحول و ارتقاء علوم انسانی منتهی شد اشاره کرد. اما این شورا نیز آن گونه که انتظار می رفت دغدغه نظام و رهبری را دنبال نکرد تا جایی که مجددا رهبری به این شورا نیز تذکر دادند. مقام معظم رهبری بارها تاکید کرده اند که اهداف و آرمان های انقلاب اسلامی ایران نباید صرفا در سطح مسئولان مطرح باشد و پیگیری شود؛ چرا که در این صورت ممکن است در مقطعی اگر مسئولی آن هدف و آرمان را بر خلاف میلش ارزیابی کرد، نسبت به آن کوتاهی کند. در چنین مواردی توصیه مقام معظم رهبری این بوده و هست که مطالبه و پیگیری اهداف و آرمان های انقلاب اسلامی نباید از ذهن ها دور شود. این اهداف و آرمان ها باید آنچنان از طرف قشرهای مختلف مردم و به خصوص جوانان دانشجو مطالبه شود، که هر مسئولی ناچار باشد، به آن بپردازد، هر چند بر خلاف میلش باشد به عقیده ایشان مطالبه این اهداف و آرمان ها نه تنها به نظام ضربه نمی زند، بلکه کاملا در جهت تقویت انقلاب است. ایشان همچنین تصریح می کنند که ایجاد گفتمان و مطالبه عمومی و حرکت کشور به سمت اهداف اصلی بدون روشنگری محقق نمی‌شود، زیرا «ما با ذهنها و دلها مواجهیم؛ باید دلها قانع بشود. اگر دلها قانع نشد، بدنها به راه و جسم‌ها به‌کار نمی‌افتد»(۱۳۹۵/۰۴/۱۲) . در برخی از موضوعات سیاسی و اقتصادی، فرهنگی و اجتماعی مراکز متعددی هستند که اهداف و آرمانهای نظام را پیگیری و مطالبه می کنند. اما در موضوع مهم و راهبردی ای همچون تحول علوم انسانی و حرکت به سمت علوم انسانی اسلامی که می تواند به سامان وضعیت فرهنگی، اجتماعی، سیاسی و اقتصادی کشور منتهی گردد، این مطالبه گری عمومی دیده نمی شود و لذا هر از گاهی شاهدیم که مقام معظم رهبری شخصا گلایه خود را نسبت به عدم تحقق اهداف مد نظر در این زمینه بیان می دارند. برای جبران این نقیصه لازم است یک خبرگزاری تخصصی برای پیگیری این موضوع تاسیس گردد تا از یک سو بازگوکننده عملکرد مراکز فعال در زمینه علم دینی باشد و از سوی دیگر با پیگیری و مطالبه مرتب این موضوع، مانع از غفلتها و کم کاری های مسئولان و دست اندرکاران این موضوع شود. شایان ذکر است مدتی پایگاه خبری تحلیلی علوم انسانی طلیعه در این زمینه فعالیت داشت، ولی: 1. تمامی انتظارات از یک خبرگزاری کارآمد در عرصه تحول علوم انسانی را برآورده نمی کرد؛ 2. مدتی هم هست که این پایگاه غیر فعال شده است. @smtmabtahi
نداشتن رویکرد محوری مراکز فعال در زمینه علوم انسانی اسلامی یکی از ضعف های جریان علوم انسانی اسلامی در کشور یکی از مشکلات مشترک مراکز فعال در زمینه علوم انسانی اسلامی، نداشتن مرامنامه ای است که موضع آنها را در قبال تلقی رایج از علم و علوم انسانی، دین، تحول علوم انسانی و علم دینی نشان دهد. البته همان طور که محمود صدری(1388) بیان داشته، این مشکل تمامی مراکز آموزشی و پژوهشی کشور است. وی در مقاله "اسلوب فکری دانشکده‌های اقتصادی ایران" پس از تشریح معنای مرام در زبان فارسی به این نکته اشاره می کند که فقدان مشرب و اسلوب در یک شخص حقیقی یا حقوقی و حتی یک نهاد، موجد بی‌فضیلتی است. وی دو دانشگاه انگلیسی آکسفورد (که جهت گیری محافظه‌کارانه دارد) و مدرسه اقتصادی لندن (که در آغاز مشرب چپگرایانه و در حال حاضر موضع میانه دارد) را به عنوان مثال بررسی کرده و خاطر نشان می کند که در هر یک از دانشگاه‌های معتبر جهان، یک اندیشه به عنوان نقطه کانونی عمل می‌کند که برای محققان در حکم پارادایم عمل کرده و سایر اندیشه‌ها به عنوان مکمل یا منتقد آن اندیشه محوری مطرح می شوند. داشتن چنین مرامنامه هایی زمینه مناسبی را برای نقادی و به تبع آن تولید علم فراهم می کند، هم چنانکه برای مثال در دانشگاه کمبریج (به رهبری کینز) و مدرسه اقتصادی لندن(با چهره سرشناسی مانند هایک) در دهه های گذشته دیده می شود. اما در دانشگاهها و مراکز پژوهشی ایران، این تمایز رنگ می‌بازد و به درستی نمی‌توان فهمید هر کدام از این مراکز مهد کدامین اندیشه و برنامه پژوهشی فرا گیر و بلند مدت است و سنت آموزشی و پژوهشی این مراکز چیست؟ در این مراکز تنها تاثیرپذیری دانشجویان از برخی استادان پرکار، باعث شده انواعی از اندیشه‌ها برجسته‌تر شوند. برای مثال در دانشکده اقتصاد علامه طباطبایی تاثیرپذیری رقیق دانشجویان از مکتب تاریخی آلمان تا حدودی مشاهده می‌شود. نکته مهمی که صدری به آن اشاره می کند این است که "تلاش‌های فردی برای رهانیدن نظام آموزشی و پژوهشی ایران از برهوت کنونی کافی نیست و مادام که در بر این پاشنه می‌چرخد، از درون این مراکز حتی درسنامه‌های شارح جریان عمومی علم، آن هم با تاخیر زمانی قابل ملاحظه بیرون نمی آید، چه رسد به این که هر دانشکده‌ای حامل یک دستگاه معرفتی مجزا و بر خوردار از پویائی پژوهشی زاینده باشد. این وضعیت را می توان در مراکز فعال در زمینه علوم انسانی اسلامی مشاهده کرد. برای نمونه در پژوهشگاه حوزه و دانشگاه هم رویکردهایی مشاهده می شود که به زعم عده ای (امیری طهرانی، 1387، مقدم، 1396) پوزیتیویستی است یا دست کم نتوانسته تمایز خود را از علم شناسی های اثباتی نشان دهد(موحد ابطحی، 1399) ، هم رویکرد اجتهادی (علیپور و حسنی، 1394)، هم رویکردهای تهذیب و تکمیلی(در برخی آثار اولیه گروه روانشناسی)، هم رویکرد اجتهادی تجربی(بستان، 1397، 1398) و اکثر پژوهشگران این مرکز نیز اصراری بر ایضاح روش شناسی خود ندارند. نکته این جاست که در میان رویکردهای موجود در این پژوهشگاه هیچ کدام جنبه محوری ندارند و نکته دیگر این که رویکردهای موجود در این پژوهشگاه تعامل لازم را نیز با هم ندارند. از این منظر می توان گفت فرهنگستان علوم اسلامی یک استثناء است که حول اندیشه مرحوم سید منیرالدین حسینی هاشمی شکل گرفته و توسعه یافته است و همه اعضاء آن روی یک مبنای واحد (فارغ از میزان اعتبار آن) فعالیتهای مختلف آموزشی و پژوهشی خود را سامان می دهند. این موضوع موجب شده، اندیشه محوری فرهنگستان علوم اسلامی به اشکال مختلف و توسط جریانهای مختلف (اعم از حوزوی و دانشگاهی و طرفدار و مخالف علم دینی) نقد شود و در پرتو پاسخ به این نقدها زمینه برای بسط نظری و اجتماعی بیشتر اندیشه محوری این مرکز فراهم گردد. از این رو پیشنهاد می گردد هر یک از مراکز فعال در زمینه علوم انسانی اسلامی، بکوشند پس از بحث درباره رویکردهای درون سازمانی خود، و سنجش قابلیتهای اعضاء هیات علمی خود، رویکرد محوری مشخصی را برگزیده و آن را محور فعالیتهای پژوهشی، آموزشی و ترویجی سازمان خود قرار دهند. این اقدام می تواند دستاوردهای چندی را برای هر یک از مراکز به همراه داشته باشد: 1. برنامه ریزی برای برگزاری دوره های دانش افزایی اعضاء هیئت علمی آن مرکز ممکن می گردد. 2. دستاوردهای گروه های مختلف آموزشی و پژوهشی هم افزا می شود. 3. جذب اعضاء هیات علمی جدید و برنامه ریزی های آموزشی و پژوهشی سامان می یابد. 4. زمینه برای ارزیای و نقد رویکرد محوری آن مرکز، توسط مراکز دیگر فراهم می آید و این امر به توسعه نظری و ترویج اجتماعی رویکرد محوری آن مرکز منتهی می شود. @smtmabtahi
گستردگی اهداف و برنامه های مراکز فعال در زمینه علوم انسانی اسلامی از آسیب های جریان علوم انسانی در کشور در سالهای ابتدایی انقلاب، تعداد مراکز فعال در زمینه علوم انسانی اسلامی بسیار اندک بود و در نتیجه این مراکز در اساسنامه خود به طیف گسترده ای از اهداف و رسالتها اشاره کرده اند. در سالهای بعد مراکز جدید با اساسنامه هایی که اهداف و رسالتهای مشترکی با مراکز پیشین داشتند تاسیس شدند. این موضوع چند مشکل را در گام اول انقلاب به همراه داشته است: انجام کارهای موازی: اهداف مشترک و عدم ارتباط مراکز با هم و عدم وجود خبرگزاری تخصصی ای که اخبار به روز از مراکز را به اطلاع عموم برساند و ... سبب برنامه ریزی های مشابه و در نتیجه انجام کارهای موازی در چند مرکز گردید. بر زمین ماندن برخی از اقدامات لازم: همچنین با وجود چندین مرکز فعال در زمینه علوم انسانی اسلامی، برخی از اقدامات لازم در این مسیر بر زمین مانده و متولی نداشت. ماموریت ویژه نداشتن مراکز: این وضعیت موجب گردید که برخی از مراکز علی رغم این که فعالیتهای گسترده ای را دنبال می کردند، اما یک ماموریت ویژه در فرایند دست یابی به علوم انسانی اسلامی برعهده نداشته باشند؛ به گونه ای که ممکن نبود مرکزی را بابت بر زمین ماندن اقدامی ضروری در ارتباط با علوم انسانی اسلامی مسئول دانست. بر این اساس پیشنهاد می گردد مراکز فعال در زمینه علوم انسانی اسلامی، به خصوص مراکزی که طیف گسترده ای از اهداف و رسالتها را در اساسنامه خود دارند،به اقتضاء منافعی که برای تقسیم کار اجتماعی معرفی شده است، با توجه به مزیت رقابتی خود نسبت به دیگر مراکز و همچین عِده و عُده سازمان خود، ضمن بازنگری در اساسنامه خود، اهداف و رسالتهای خود را مرحله به مرحله محدود کنند و مأموریت ویژه ای را در مسیر دست یابی به علوم انسانی اسلامی برای خود مشخص نمایند. برای نمونه: در اساسنامه سازمان مطالعه و تدوین کتب علوم انسانی دانشگاه ها (سمت) مطالعه و پژوهش در زمينه‌هاي علوم اسلامي و انساني به منظور برطرف ساختن نياز دانشگاه ها و مؤسسات آموزش عالي و پژوهشي، تدوین کتب درسي و كمك درسي و سایر منابع علمی غيرمعارض با مباني اسلامي؛ اجراي طرحهاي پژوهشي بنيادي، كاربردي و توسعه اي به منظور تحقق اهداف «سازمان»؛ زمينه‌سازي مناسب براي ارتقاء فعاليتهاي پژوهشي مرتبط؛ همكاري پژوهشي ميان علماي حوزه‌هاي ديني و استادان دانشگاه ها و مؤسسات آموزش عالي و پژوهشي داخل و خارج كشور به منظور بررسي مباحث علوم انساني از حيث ارتباط آنها با علوم اسلامي در زمينه‌هاي مرتبط با اهداف «سازمان» با رعايت ضوابط و مقررات و ... آمده است . با توجه به این که در حال حاضر مراکز پژوهشی متعددی هستند که در زمینه علوم انسانی اسلامی فعالیت می کنند، و سازمان سمت نیز تدوین بسیاری از کتب درسی و کمک درسی را به مراکز پژوهشی دیگر سفارش می دهد؛ شایسته است پژوهش مستقل در حوزه علوم انسانی اسلامی از اساسنامه این سازمان حذف گردد و این سازمان با توجه به عملکرد پیشین خود بیشتر روی ارزیابی قالب های کارآمد کتب درسی، برگزاری دوره های آموزشی تدوین کتب درسی و .... متمرکز شود. @smtmabtahi
ضرورت تأسیس نشریه بین المللی مطالعات علوم انسانی اسلامی و پیشنهاد ساز و کاری برای راه اندازی سریع آن مقام معظم رهبری در دو دهه گذشته(نخستین بار در سال 1384) بارها بر «مرجعیت علمی» ایران تأکید کرده اند و به این هدف در اسناد بالادستی کشور توجه شده است. به منظور تبیین ابعاد مرجعیت علمی، ایجاد گفتمان علمی، و تدارک ساز و کارهایی برای تحقق این هدف، مقالات بسیاری نگاشته شد و همایش ملّی مرجعیت علمی نیز در سال ۱۴۰۲ برگزار گردید و همایش جدیدی توسط سازمان مطالعه و تدوین کتب علوم انسانی(سمت) با عنوان مرجعیت علمی، البته با محوریت علوم اسلامی و انسانی، برای سال 1403 برنامه ریزی شده است. در مقاله «مرجعیت علمی در حوزه علوم انسانی اسلامی؛ گامی بنیادین برای مرجعیت علمی در سایر علوم» به استناد مقالاتی که در 13 سال گذشته(نخستین آن 1390) در این زمینه نوشته شده مقدمه ای در ارتباط با معنای مرجعیت علمی و اهمیت آن و جایگاه آن در اسناد بالادستی اشاره کرده ام. سپس در گام اول از مزیت دستیابی به مرجعیت علمی در علوم انسانی نسبت به علوم طبیعی و اسلامی دفاع کرده ام. در ادامه با طرح قید دیگری، از دشواری دستیابی به مرجعیت علمی در عرصه جهانی یاد و از تلاش برای دستیابی به مرجعیت علمی در حوزه علوم انسانی اسلامی در جهان اسلام دفاع کرده ام و در گام سوم برای دست یابی به این هدف پیشنهادی را که قبلا در کانال مطرح کرده بودم (برگزاری همایش بین المللی به مناسبت پنجاهمین سالگرد کنگره بین المللی 1977 مکه) با ذکر ابعاد عملیاتی آن آورده ام. پس از نگارش این مقاله و ارسال آن برای همایش ملی مرجعیت علمی، به نظرم رسید یکی دیگر از اهدافی که سالها پیش در نظر داشتم و برای رسیدن به آن تلاش کردم و به نتیجه ای نرسید، ذیل عنوان مرجعیت علمی قابل پیگیری است و آن هدف «تأسیس نشریه بین المللی علوم انسانی اسلامی» بود. شایان ذکر است پس از کنگره 1977 مکه و در راستای اهداف مندرج بیانیه پایانی کنگره، مراکز آموزشی و پژوهشی بین المللی متعددی تأسیس شدند که هر کدام از آنها دست کم یک نشریه بین المللی دارند. برای نمونه: مرکز جهانی اندیشه اسلامی در آمریکا و نشریه بین المللی دانشگاه بین المللی اسلامی پاکستان و نشریه بین المللی دانشگاه بین المللی اسلامی مالزی که سالها بعد مرکز پژوهشی تمدن اسلامی سید نقیب العطاس در آن ادغام شد و نشریه بین المللی .... و .... اما در همان سالها دفتر همکاری حوزه و دانشگاه با هدف بازسازی علوم انسانی بر مبنای اندیشه اسلامی و .... تأسیس گردید و به دنبال آن چندین مرکز آموزشی و پژوهشی دیگر و چندین نشریه و همایش ملی و بین المللی که ایده علوم انسانی اسلامی را دنبال می کردند، اما پس از چهل و چند سال از آغاز این حرکت در ایران، تا کنون نشریه بین المللی که دستاوردهای ایران را در زمینه علوم انسانی اسلامی دست کم به دو زبان عربی و انگلیسی به جهانیان و به خصوص به جهان اسلام معرفی کند نداشته ایم. ایده مرجعیت علمی را در دو سطح نظری و نهادی می توان دنبال کرد. در سطح نظری باید به دنبال نظریه های علمی ای بود که توجه جامعه علمی را دست کم در جهان اسلام به خود جلب کند و در سطح نهادی باید به دنبال تأسیس مراکزی بود که چنین هدفی را دنبال کند. شاید یکی از ساده تری و کم هزینه ترین نهادهایی که بتواند در سطح نهادی مرجعیت علمی را برای ایران اسلامی به دنبال داشته باشد، نشریه بین المللی به دو زبان انگلیسی در گام اول و عربی در گام دوم است. @smtmabtahi
چکیده مقاله ارسالی به نخستین همایش ملی کتب علوم اسلامی و انسانی دانشگاهی و مرجعیت علمی https://samt.ac.ir/fa/news/785/نخستین-همایش-ملی-کتب-علوم-اسلامی-و-انسانی-دانشگاهی-و-مرجعیت-علمی دست یابی به مرجعیت علمی در زمینه علوم انسانی اسلامی در جهان اسلام گام بنیادین در مسیر کسب مرجعیت علمی به معنای عام سید محمد تقی موحد ابطحی عضو هیات علمی پژوهشکده فلسفه و تاریخ علم پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی چکیده مقام معظم رهبری در دو دهه گذشته بارها بر «مرجعیت علمی» ایران تأکید کرده اند و به این هدف در اسناد بالادستی کشور توجه شده است. به منظور تبیین ابعاد مرجعیت علمی، ایجاد گفتمان علمی، و تدارک ساز و کارهایی برای تحقق این هدف، مقالات بسیاری نگاشته شد و همایش ملّی مرجعیت علمی نیز در سال ۱۴۰۲ برگزار گردید. در این مقاله پس از ارائه مقدماتی در ارتباط با معنای مرجعیت علمی و اهمیت آن، در گام اول از مزیت دستیابی به مرجعیت علمی در علوم انسانی نسبت به علوم طبیعی و اسلامی دفاع می¬شود. سپس با طرح قید دیگر از دشواری دستیابی به مرجعیت علمی در عرصه جهانی یاد شده و از تلاش برای دستیابی به مرجعیت علمی در حوزه علوم انسانی اسلامی در جهان اسلام دفاع می شود. در گام سوم برای دست یابی به این هدف، برگزاری همایش بین المللی به مناسبت پنجاهمین سالگرد کنگره بین المللی 1977 مکه، که نقطه عطفی در جریان اسلامی سازی علوم بود، پیشنهاد می گردد با هدف گزارش دستاوردهای کشورهای اسلامی در زمینه علوم انسانی اسلامی و آسیب شناسی این روند در پنجاه سال گذشته، و سیاستگذاری و برنامه ریزی برای پنجاه سال آینده. برگزاری این کنگره بین المللی در سال 2027 و پیش از رویداد بین المللی اکسپو 2030 عربستان که با هدف مرجعیت یافتن عربستان در منطقه برگزار می شود، گامی اساسی در راستای کسب مرجعیت علمی در جهان اسلام در پنجاه سال آینده و تمرینی برای دست یابی به مرجعیت علمی در عرصه جهانی در سایر علوم می باشد. در پایان به چند فعالیت کلیدی به عنوان مقدمات برگزاری این همایش بین المللی اشاره می گردد. واژه های کلیدی: مرجعیت علمی، علوم انسانی اسلامی، همایش بین المللی علوم انسانی اسلامی، آسیب شناسی گذشته جریان علوم انسانی اسلامی، آینده نگاری علوم انسانی اسلامی، اسناد بالادستی. https://eitaa.com/smtmabtahi
جناب حجت الاسلام و المسلمین دکتر عاملی، ریاست محترم شورای تحول و ارتقاء علوم انسانی، مسئولیت بازنگری دهمین راهبرد کلان «نقشه جامع علمی کشور» (تحول و ارتقاي کمّی و کیفی در علوم انسانی و هنر مبتني بر معارف اسلامي) و تهیه «نقشه راه تحول علوم انسانی» را به دانشگاه علامه طباطبایی واگذار کرده اند و جناب آقای دکتر معتمدی، ریاست محترم دانشگاه علامه طباطبایی نیز این مسئولیت را به پژوهشکده تحول علوم انسانی دانشگاه علامه طباطبایی سپرده اند. جناب آقای دکتر فاتحی، ریاست محترم این پژوهشکده نیز کارگروهی را تشکیل داده اند که این مأموریت را انجام دهد. به عقیده بنده اسنادی از جمله «نقشه جامع علمی کشور» یا «نقشه راه تحول علوم انسانی» و .... در زمینه فناوری های نرم و انسانی قرار می گیرند که هدف آنها تسهیل در رفع نیازهای معرفتی است. معیار ارزیابی فناوری ها هم کارآمدی آنهاست. فرایند توسعه و پیشرفت فناوری ها هم این گونه است که ابتدا برای رفع نیازی ابزاری ساخته می شود. سپس مشکلات این ابزار در رفع نیاز مربوطه ارزیابی می گردد. در ادامه تلاش می شود با اصلاح فناوری قبلی یا ایجاد فناوری کاملا جدیدی، ابزاری با کارآمدی بیشتر نسبت به ابزار پیشین به دست آید. حال که کارگروه مربوطه موظف شده است بخش مربوط به تحول علوم انسانی در نقشه جامع علمی کشور را بازنگری و اصلاح و تکمیل کند، و احتمالا پیش نویس سند تحول علوم انسانی (که فروردین سال 1396 تهیه شده بود را ارزیابی، اصلاح و تکمیل نماید) یا نقشه راه جدیدی برای تحول علوم انسانی تدوین نماید، شایسته است ابتدا به پرسشهایی از این دست پاسخ داده شود که: 1. دهمین راهبرد کلان نقشه جامع علمی کشور (مصوبه 1389) در 12-13 سال گذشته چقدر مورد استناد قرار گرفتهاست؟ 2. اهداف مندرج در آن چقدر پیشرفت داشته است؟ 3. چه موانعی بر سر اجرای بهینه آن بخش از نقشه جامع علمی کشور بوده که تمامی اهداف آن بخش محقق نگردیده است؟ همچنین درباره پیش نویس سند تحول علوم انسانی شایسته است به این سوالات پاسخ داده شود که: 1. چرا از بهار 1396 تا کنون پیش نویس سند تحول علوم انسانی به تصویب نرسیده است؟ 2. آیا اصولا فعالان علوم انسانی و مراکز سیاستگذاری و برنامه ریزی پیش و پس از تهیه این پیش نویس، احساس می کردند که به سند تحول علوم انسانی نیاز دارند؟ این سوالات را به شکل گسترده¬تری نیز می¬توان مطرح کرد: 1. دیگر اسناد بالادستی نظام از جمله «سند چشم انداز بیست ساله کشور»، و «برنامه های توسعه» و ... چقدر پیشرفت داشته اند؟ 2. چرا سند الگوی اسلامی ایرانی پیشرفت که تهیه نسخه اولیه آن از سال 1390 تا 1397 به طول انجامید و در این سال رهبر معظم انقلاب آن را در نه بند جهت نقد و اصلاح و تکمیل در طول دو سال ابلاغ کردند، هنوز ابلاغ نشده است؟ 3. چه عواملی موجب ناکارآمدی چنین اسنادی شده است؟ 4. چه تدارکاتی دیده خواهد شد که نسخه بازنگری شده نقشه جامع علمی کشور یا نقشه راه تحول علوم انسانی به سرنوشت اسناد پیشین دچار نشوند؟ با وجود این پرسشهای بنیادین، در ادامه به اختصار نکاتی را در ارتباط با دو مأموریت محول شده به دانشگاه علامه طباطبایی بیان می کنم: 1. با توجه به جایگاه بالاتر نقشه جامع علمی کشور نسبت به نقشه راه تحول علوم انسانی، بازنگری، اصلاح و تکمیل دهمین راهبرد کلان نقشه جامع علمی کشور، نسبت به تهیه نقشه راه تحول علوم انسانی اولویت دارد. 2. با توجه به زمان در نظر گرفته شده برای این دو مأموریت علی الاصول انتظاری نیست که مطالعات بنیادین و نظری در ارتباط با این دو مأموریت انجام گیرد. 3. با توجه به مطالعاتی که در ستاد راهبری نقشه جامع علمی کشور و کمیسیون حوزوی، هر دو زیر مجموعه شورای عالی انقلاب فرهنگی در زمینه سند تحول علوم انسانی انجام داده اند، شایسته است تمامی اسناد و مدارک پشتیبان مربوط به بخش تحول علوم انسانی از این دو مجموعه دریافت گردد. 4. با توجه به این مستندات، ابتدا گفتگوی مختصری در ارتباط با مفاهیم کلیدی بحث، از جمله: علوم انسانی، علوم اجتماعی، معارف اسلامی، هنر، تحول علوم انسانی، ارتقاء علوم انسانی، به روز رسانی علوم انسانی، کارآمدی علوم انسانی، بومی سازی علوم انسانی، اسلامی سازی علوم انسانی و ....صورت گیرد و اگر تعاریف مندرج در اسناد پشتیبان نیاز به اصلاح و تکمیل جزئی دارد این کار انجام شود تا توافقی بین اعضاء کارگروه نسبت به مفاهیم کلیدی بحث حاصل گردد. 5. در ادامه به بررسی راهبردهای ملی و اقدامات ملی مندرج در دهمین راهبرد کلان نقشه جامع علمی کشور پرداخته شود. https://eitaa.com/smtmabtahi
در ادامه نکاتی هم در ارتباط با شیوه اصلاح و تکمیل راهبردهای ملی و اقدامات ملی مندرج در دهمین راهبرد کلان نقشه جامع علمی کشور بیان می گردد: علی القاعده هر کدام از راهبردهای این بخش، متناظر با آسیبی که در فرایند تحول علوم انسانی شناسایی شده، پیشنهاد گردیده است و در ادامه ذیل هر راهبرد، اقدامات کلانی که می تواند آن آسیب را برطرف کند و هدف مندرج در راهبرد را تامین کند بیان شده است. بر این اساس شایسته است اعضاء کارگروه 1. آسیب های موجود در فرایند تحول علوم انسانی که پیش فرض هر راهبرد بوده است را بار دیگر مرور کنند. اگر آسیب های شناسایی شده اولویت بندی شوند، می تواند به اولویت بندی راهبردها کمک کند. 2. راهبرد متناسب برای برطرف کردن آن آسیب را در نظر آورند و متن موجود را به تناسب آن اصلاح و تکمیل نمایند. 3. اقدامات ملی که می تواند هدف مندرج در هر راهبرد را تامین کند، در نظر آورند و بر اساس آن متن موجود را اصلاح و تکمیل نمایند. 4. نکته دیگر آن که با توجه به تفاوت های بنیادین علوم انسانی، علوم اجتماعی و هنر، یا باید راهبردها و اقدامات ملی در سه بخش و توسط سه گروه جداگانه تنظیم شود و سپس توسط کارگروه اصلی تجمیع صورت گیرد که به نظر می رسد این کار هم زمان بر است، هم به حجیم شدن راهبرد کلان دهم منتهی می گردد، هم سبب تکرار یک سری راهبردها و اقدامات مشترک می شود. بر این اساس بهتر است در وضعیت کنونی راهبردها و اقدامات کلان به گونه ای تنظیم گردد که هر سه شاخه علوم انسانی، علوم اجتماعی و هنر را پوشش دهد. 5. متن کنونی به لحاظ واژگانی نیز نیازمند اصلاح است تا متن خلاصه و یک دست شود. 6. در ابتدای راهبرد کلان دهم، در پاورقی دو توضیح زیر به اختصار درج شود و اشاره گردد که تفصیل این مطالب در اسناد پشتیبان موجود است: الف) وقتی در متن از واژه «علوم انسانی» استفاده می شود، مراد علوم انسانی، علوم اجتماعی و هنر است و صرفا از باب اختصار در کاربرد واژگان تنها از واژه «علوم انسانی» استفاده شده است. ب) وقتی در متن از واژه «تحول» استفاده می شود، مراد معانی چهار گانه به روز رسانی، بومی سازی، کاربردی سازی و اسلامی سازی است(که البته در جای خود در بحث از مفاهیم پایه می شود اصلاحاتی در این معانی ایجاد کرد) https://eitaa.com/smtmabtahi
با تدارک این مقدمات، راهبردهای ملی تدوین شده ذیل دهمین راهبرد کلان نقشه جامع علمی کشور بررسی و پیشنهادی جهت اصلاح و تکمیل هر راهبرد ارائه می شود: آسیب 1: در سالهای گذشته، در فرایند تحول علوم انسانی سیاست ها و برنامه های مختلفی تدوین شده، مراکز آموزشی و پژوهشی بسیاری پدید آمده و فعالیت های متنوعی انجام گرفته که نسبت آنها با هم مشخص نیست(این مطلب در مقالات پژوهشی آمده است که می توان به آن ارجاع داد.) متن فعلی راهبرد 1: توسعة هدفمند علوم انساني بر پاية فطرت الهی انسانها و معارف اسلامي و ساماندهی آموزش‌ها و پژوهش‌های آن؛ نقد متن فعلی راهبرد 1: • «توسعه هدفمند علوم انسانی بر پایه فطرت الهی انسانها و معارف اسلامی» بیان دیگری از «تحول و ارتقاء علوم انسانی» است که در اسناد پشتیبان آمده و خلاصه آن در پاورقی این بخش می آید و لزومی به تکرار آن نیست. • «ساماندهی آموزش¬ ها و پژوهش¬ های آن» لازم ولی کافی نیست و باید سیاست گذاری ها و برنامه ریزی ها و مراکز و فعالیت های آموزشی و پژوهشی مرتبط با تحول و ارتقاء علوم انسانی سامان دهی شوند. متن پیشنهادی برای راهبرد 1: ساماندهی، سیاستها، برنامه ها، مراکز و فعالیت های آموزشی و پژوهش‌ مرتبط با تحول علوم انسانی؛ https://eitaa.com/smtmabtahi
26 مرداد ماه سال گذشته طرحی را در ارتباط با «ارزیابی عملکرد دبیرخانه هیات حمایت از کرسی های نظریه پردازی، نقد و مناظره» پیشنهاد کردم که به نتیجه ای نرسید. در تاریخ 13 بهمن 1381 جمعی از دانش آموختگان و پژوهشگران حوزه علمیه در نامه ای خطاب به مقام معظم رهبری به استناد فرمایشان ایشان از اهمیت مناظره و نظریه پردازی در فرایند ارتقاء علم در حوزه و دانشگاه یاد کرده و در پایان آورده بودند: از حضرت عالی که خود در این قلمرو، فتح باب فرموده اید. می خواهیم راهنمائی و مساعدت بفرمائید تا شاید با یک بسیج عمومی و حمایت نهادینه از سوی تصمیم گیران فرهنگی و متصدیان محترم حوزه و دانشگاه جهت ایجاد «کرسی های آزاد علمی، با حضور هیأت های منصفه علمی و تخصصی و در محضر وجدان عمومی حوزه و دانشگاه، شاهد «طرح منطقی ایده ها» رواج بازار «نظریه پردازی و نوآوری روشمند» و نیز «مناظره های علمی و قانومند و نتیجه بخش» و در نتیجه «تولید نرم افزار علمی و دینی» در حوزه و دانشگاه باشیم، آرزو می کنیم که پاسخ این نامه در آستانه جشن بیست و چهارمین سالگرد انقلاب اسلامی، بشارتی باشد که به جامعه علمی حوزه و دانشگاه داده می شود. https://hawzah.net/fa/Magazine/View/5211/5563/53586/متن_کامل_نامه_جمعی_از_دانش_آموختگان_و_پژوهش_گران_حوزه_علمیه_به_محضر_مقام_معظم_رهبری رهبر معظم انقلاب در تاریخ 16 بهمن 1381 در پاسخ به این نامه مرقوم داشتند: با همه‌ مضمون‌ نامه‌ شما موافقم‌ و از شما و همفکرانتان‌ در حوزه‌ و دانشگاه‌ می‌خواهم‌ که‌ این‌ ایده‌ها را تا لحظه‌ عملی‌ شدن‌ و ثمر دادن‌، هر چند دراز مدت‌، تعقیب‌ کنید. نه‌ مأیوس‌ و نه‌ شتابزده‌، اما باید این‌ راه‌ را که‌ راه‌ شکوفائی‌ و خلاقیت‌ است‌ به‌ هر قیمت‌ پیمود. این‌ انقلاب‌ باید بماند و برنامه‌ تاریخی‌ و جهانی‌ خویش‌ را به‌ بارنشاند و همین‌ که‌ این‌ عزم‌ و بیداری‌ و خودآگاهی‌ در نسل‌ دوم‌ حوزه‌ و دانشگاه‌ نیز بیدار شده‌ است‌، همین‌ که‌ این‌ نسل‌ از افراط و تفریط، رنج‌ می‌برد و راه‌ ترقی‌ و تکامل‌ را نه‌ در «جمود و تحجر» و نه‌ در «خودباختگی‌ و تقلید»، بلکه‌ در نشاط اجتهادی‌ و تولید فکر علمی‌ و دینی‌ می‌داند و می‌خواهد که‌ شجاعت‌ نظریه‌پردازی‌ و مناظره‌ در ضمن‌ وفاداری‌ به‌ اصول‌ و اخلاق‌ و منطق‌ در حوزه‌ و دانشگاه‌، بیدار شود و اراده‌ کرده‌ است‌ که‌ سؤالات‌ و شبهات‌ را بی‌پاسخ‌ نگذارد، خود، فی‌نفسه‌ یک‌ پیروزی‌ و دستاورد است‌ و باید آن‌ را گرامی‌ داشت‌ و .... https://farsi.khamenei.ir/message-content?id=8290 ادامه 👇
حدود بیست سال از تاسیس دبیرخانه هیات حمایت از کرسی های نظریه پردازی، نقد و مناظره می گذرد؛ دبیرخانه ای که در سال 1382 توسط شورای عالی انقلاب فرهنگی با هدف شکل گیری یک حرکت گسترده برای تولید علم و نظریه پردازی از طریق راه اندازی مجامع علمی تحت عنوان کرسی های نظریه پردازی، نقد و مناظره در زمینه علوم انسانی و معارف دینی تاسیس شد. هر چند شایسته بود عملکرد این دبیرخانه و میزان دست یابی آن به اهداف مد نظر هر پنج یا دست کم ده سال یک بار ارزیابی شود، اما اکنون با گذشت بیست سال ضروری است چنین تحقیقی انجام گیرد و ضمن شناسایی آسیب های موجود، راهکارهایی برای بهینه سازی عملکرد دبیرخانه برای دهه آینده ارائه گردد. پرسشهای تحقیق در ارتباط با کرسی های نظریه پردازی با توجه به تاکید مقام معظم رهبری به مقوله نظریه پردازی در حوزه علوم انسانی با رویکرد بومی و اسلامی در گام اول این تحقیق صرفا به ارزیابی عملکرد کرسی های نظریه پردازی می پردازد. الف) در ابتدا اطلاعاتی در ارتباط با پرسشهای زیر از دبیرخانه اخذ می گردد: 1. تا کنون چند کرسی نظریه پردازی برگزار شده است؟ 2. چند کرسی توسط هیات داوران پذیرفته شده است؟ 3. عناوین نظریه، نام نظریه پرداز و وابستگی سازمانی، دستگاه برگزار کننده کرسی و ... 4. روند استقبال اساتید دانشگاهی و حوزوی از این کرسی ها چگونه بوده است؟ بر حسب زمان و دستگاه ارائه دهنده نظریه، دستگاه برگزار کننده کرسی و .. 5. و .... ب) در ادامه به روش کیفی و از طریق انجام مصاحبه های نیمه ساختار یافته نظر 1. اساتید ارائه دهنده نظریه (پذیرفته شده و رد شده)؛ 2. اساتید داور و 3. اساتید موافق و مخالف کرسی ها را تا مرحله اشباع نظری پیگیری خواهیم کرد. برخی از سوالات: 1. آیا کرسی ها نقشی در ایجاد انگیزه برای اساتید جهت نظریه پردازی و نوآوری داشته اند؟ 2. آیا کرسی ها نقشی در معرفی نظریه پردازان به جامعه علمی داشته اند؟ 3. چه قوتها و ضعفهایی در روند اجرایی کرسی ها وجود دارد؟ 4. برای کارآمدی بیشتر کرسی ها چه باید کرد؟ 5. چه راه های دیگری برای زمینه سازی نظریه پردازی در کشور وجود دارد؟ 6. و ... ج) همچنین با انجام تحقیقات کتابخانه ای به پرسشهای زیر پاسخ داده خواهد شد: 1. کشورهای توسعه یافته برای تشویق جامعه علمی به نظریه پردازی چه راهکارهایی را در پیش گرفته اند؟ 2. آیا تشکیلاتی مشابه کرسی ها در آن کشورها وجود دارد؟ 3. شباهتها و تفاوتهای آن تشکیلات با کرسی ها در ایران چیست؟ د) و در پایان راهبردهایی برای کارآمدی هر چه بیشتر دبیرخانه حمایت از کرسی های نظریه پردازی، نقد و مناظره و شاخص هایی برای ارزیابی عملکرد آن در یک دوره 5 و 10 ساله ارائه خواهد شد. https://eitaa.com/smtmabtahi
به مناسبت دهم ربیع الاول سالروز ازدواج پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله با حضرت خدیجه سلام الله علیها 📗کتاب : "بانوی اول: روایتی تاریخی - داستانی از زندگانی ام المومنین حضرت خدیجه (سلام الله علیها)" نوشته : "سید محمد تقی موحد ابطحی" بر روی سایت و اپلیکیشن های قائمیه قرار گرفت دانلود رایگان : 👇 https://lohedana.ir/books/19619 تصویر فوق به امید آن روزی است که مرقد مطهر ایشان در قبرستان ابوطالب علیه السلام باز سازی شود 👆 فهرست مطالب👇 ✅ فصل اول: نگاه از آسمان به زمین ✅ فصل دوم: خانواده ✅ فصل سوم: آشنائی ✅ فصل چهارم: همکاری و شناخت ✅ فصل پنجم: یار در سفر ✅ فصل ششم: دل در گرو یار ✅ فصل هفتم: حبل المتین عشق و عقل ✅ فصل هشتم: تصنیف وصال ✅ فصل نهم: ایمان امین و اسلام عشق ✅ فصل دهم: مهبط وحی ✅ فصل یازدهم: نقش زنان در گسترش اسلام ✅ فصل دوازدهم: میلاد نور ✅ فصل سیزدهم: استقامت ✅ فصل چهاردهم: شهادت ✅ فصل پانزدهم: شاهد آسمانی کتابشناسی ام المؤمنين حضرت خدیجه (سلام الله علیها) بخشهایی از کتاب و مطالب دیگر در ارتباط با حضرت خدیجه(س) در کانال ایتایی بانوی اول در دسترس عزیزان قرار دارد. 👇 @TheFirstLady