eitaa logo
فروشگاه کتاب جان
5.6هزار دنبال‌کننده
6.8هزار عکس
359 ویدیو
61 فایل
🔷️مرکز توزیع کتاب های جبهه فرهنگی انقلاب اسلامی 📚پاتوقی برای دیدن، خواندن و خریدن کتاب های خوب وابسته به مرکز کتاب جان/ فروش فقط به صورت غیر حضوری ارتباط با مدیر: @milad_m25
مشاهده در ایتا
دانلود
👆 برشی از کتاب 📚یادم نیست روز عید غدیر بود یا چندروز بعد که آقامهدی به مقر آمد. حضورش برایمان حکم عیدی را در آن عید داشت. نفس از کسی درنمی‌آمد. روی زمین خنک به خط نشسته بودیم. آقامهدی می‌گفت و بغض به گلویمان چنگ می‌انداخت. دورمان را کوه‌های بلند گرفته بود. باد خودش را از روی آب سد بین صف‌های بچه‌ها جا می‌کرد و مورمورمان می‌شد. عملیات پاسگاه زید لغو شده بود. آقامهدی سرش را زیر انداخته بود و برایمان توضیح داد. چه‌قدر تشنه‌ی آتش بودیم. بااین خبر بچه‌ها را به خاک دوختند. کوه‌های دورمان تبدیل به غصه شد و روی دلمان نشست. حال آقامهدی هم بهتر از ما نبود: -راه شهادت هنوز باز است. این عملیات نشد عملیات بعدی. سعی می‌کرد دلداری‌مان دهد. دیدم که چندنفر بین صف‌ها اشکشان را با سرشانه‌شان پاک کردند. فکرش را هم نمی‌کردیم عملیات لغو شود. آقامهدی هنوز امید داشت. خواست که لشکر را خالی نکنیم. این‌که نیروهای گردان جمع باشند برای لشکر یک امتیاز است آن هم نیروهای آموزش‌دیده و آماده عملیاتی مثل ما. اگر می‌رفتیم به این راحتی نمی‌شد جمعمان کنند. آقامهدی از بچه‌ها خواست که اگر مرخصی رفتند زود برگردند. ماهم از خداخواسته. کجا را بهتر از این خاک پیدا می‌کردیم؟ همه‌چیز دنیا پشت این کوه‌ها مانده بود؛ زرق و برقش لذت و سختی‌اش و اهالی‌اش. این‌جا ما بودیم و آسمان و راه‌های صعود به آن. سخنرانی زین‌الدین که تمام شد بچه‌ها دورش ریختند. فرمانده را روی کولشان گذاشتند. در شلوغی بین بچه‌ها گیر کرده بود. دوست داشتیم آقامهدی خیالش از خالی‌نماندن لشکر راحت باشد. هرکس دستش می‌رسید سر ‌و‌ روی آقامهدی را می‌بوسید. رویم نشد جلو بروم. از دور آقامهدی و جمعیتی که دورش حلقه شده بود را نگاه می‌کردم. چه‌قدر محبت بین آن شلوغی موج می‌زد. خرید آسان👇 http://basalam.ir/new/sahifehnoor 🔶🔸🔶🔸🔶🔸🔶🔸🔶🔸🔶🔸🔶 . 👥 @sn_shop
📚کتاب موسیقی سکوت ( اثر انتشارات خط مقدم) ☑️ خاطرات نسیم سلطانی؛ همسر شهید ✂️برشی از مقدمه نویسنده: این من با بقیه راوی هایی که قبلا داشتم و مصاحبه میکردم، بود. کسی که هنوز با زندگی می‌کرد و درون قصه زندگی اش کسی را داشت که قرار بر آن گذاشته بود تا ابد او را داشته باشد. همه ی آن چیزی که برای انسان قابل رویت بود، در آن مکان قلم میخورد. دوطفلی که با می‌زیستند، همسری که حتی نتوانسته بود همسرش را تماشا کند. مشاهدات من نویسنده کافی بود، تا راوی خود را با رویاها و زمزمه های درونی و شادی ها و غم های پنهان و آشکارش باادب و حیا تنها گذاشته و در ضبط وقایع ایشان را آزاد بگذارم. 📗کتاب حاضر حاصل فایل های صوتی هستند که همسر شهید مدافع حرم، خانم نسیم سلطانی، در نیمه های شب با اشک برای دستگاه ضبط روایت کرده اند‌. امید که توانسته باشم شایسته و بایسته حرف دل ایشان را به رشته ی تحریر در بیاورم. ✍نویسنده: پری آخته 📖تعداد صفحات: ۱۴۴صفحه 🔸ناشر: خط مقدم 💰قیمت: ۴۷.۰۰۰تومان 🎁قیمت باتخفیف: ۴۴.۷۰۰تومان ........................................ 🛍خرید آنلاین از سایت باسلام👇 https://basalam.com/sahifehnoor/product/5006453?ref=830y 📲سفارش از طریق پیام رسان ایتا👇 👤@Milad_m25 🆔@sn_shop 🌷اللهم عجل لولیک الفرج🌷