نامه ای به مرد آیندم عزیزم من گل شاخه ای حداقل 70 نمیخوام برا من فرفره بخر یه جوری ذوق مرگ میشم که نگووو🤣🤣🤣

آقای محمدی گفتم یاد و خاطره ی شبای امتحانو براتون زنده کنم 😂 #اندیشه_اسلامی #اسیر_شدیم #خداکنه_تا_صبح_تموم_شه #دیگه_دارم_نمیتونم #قشر_مثلا_کافر

https://eitaa.com/roheezdevaji/9968 آخه خواستگاری پشمک میبرن🤦‍♀ الحق که بعضی پسرا پشمکن😶🤣 #تیکه_کلام_جوجه_پنبه_ای_به_خواهرش_وقتی_سوتی_میده🥲🤣🤣 #پشمک_حاج_عبدلله😶

خواستم خیلی لاکچری درس خوندن رو شروع کنم....🚶‍♀ ولی خب نذاشتم حیف شه ، خوردمشون👌 #کلوا_واشربوا_ولاتسرفوا

https://eitaa.com/mohammadi2i/11131 آقای محمدی این پیامو خوندم یاد خاطره ی خودم افتادم🤦‍♀😂 پارسال ما رو با قطار بردن راهیان نور بعد واسه نمازا ساعت مشخصی نمی گفتن یعنی هرچی می پرسیدیم ساعت چند برای نماز وایمیستین میگفتن میگیم بهتون🤦‍♀ هیچی دیگه خلاصه من کلا همیشه وضو گرفته آماده بودم قطار واستاده بپرم برم سریع نماز بخونم که یه وقت جا نمونم😂 موقع برگشت از راهیان نور واسه نماز صبح همینجوری یه ساعت تقریبی هشدار گزاشتم بعد گوشیم که زنگ خورد بلند شدم دیدم نه هنوز چیزی نمیگن واسه نماز. دوباره خواستم بخوابم یهو دیدم یه صدای خیلی ضعیف میگه نماز نماز!!!!😱 منو میگین یه جوری از تخت طبقه سوم اومدم پایین که هرکی میدید فکر میکرد بمبی چیزی گذاشتن میخوام فرار کنم😅🤦‍♀😂 حالا جالبه رفتم بیرون میبینم در قطار بسته س😐خواستم برگردم از درای دیگه برم بیرون که مسئول قطار اومد در رو باز کرد پ.ن:خلاصه که انقد سرعتم بالا بود و هول شده بودم وقتی رفتم سرویس بهداشتی نفر اول بودم😐🤦‍♀😂 #باایمان_بانماز✋ #راهیان_نور

دعاگوی شما در حرم حضرت معصومه سلام الله علیها

سلام صحبت از راهیان نور شد ما خیلی سال پیش همراه خانواده رفتیم راهیان نور و خواهرم یک جوجه زرد داشت که اینو دور از چشم والدین گرامی آورده بود مسافرت بعد ما بعد از کلی بدبختی رسوندیمش به مقصد اینو گذاشتیم توی ماشین هوا هم خیلی گرم بود رفتیم پی کارمون وقتی برگشتیم جوجه این شکلی شده بود ما که هل شده بودیم چون می‌دیدیم که نفس میکشه انداختیمش توی کلمن آب یخ و به زندگی برگشت اما این آخرش نیست وقتی برگشتیم خونه گربه اومد از جلومون برداشت بردش به همین راحتی زحمتامونو به فنا داد #جوجه_راهیان_نور_رفته #خواهر_کافرانی_که_جوجه_دوست_دارند