فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
من یه بار رفته بودم هیئت بنی فاطمه
ب خاطر خاهرزاده ام جایی نشسته بودم که خلوت باشه و اخر جمعیت باشه (اونجا بیشتر انتظامات بودن)
من گشنم بود ب خاهرزادم ک سنش ۷_۸ سال بود گفتم، چقدر گشنمه
اونم بچه عاقلیه ، گفت خاله پاشم برم یه چیز پیدا کنم برات؟گفتم نه گم میشی
یکی از انتظامات هیئت که یه اقای ازین کراشای جمع دخترا بود ، خرماهایی ک دخترا داده بودن بهش تو یه بشقاب رو ب من تعارف کرد 😐
منم برداشتم دادم ب خواهرزادم😄
اول دخترا بعد پسره وا رفت
یه بار دیگم اب داد دستم 😐
اونم دادم خواهرزادم خورد که ینی من این کارای شما رو ب خواهرزادم میبینم ن خودم!
#فکرکردیدفقطپسرابهخودنگیرن!
#خاستگارممشدبازمنشدکبشه
#دختر_سر_به_زیر
#منم_نفهمیدم
#منم_همینطور
#اینگیفمنهنزدید