eitaa logo
هر روز یک‌ پرسش و پاسخ
308 دنبال‌کننده
112 عکس
100 ویدیو
16 فایل
◻️کانال های دیگر بنده: @AmirGrali @mahezeyafat ◻️ آپارات: https://www.aparat.com/amirgarali
مشاهده در ایتا
دانلود
❓ پرسش شماره : ۵ 📝 موضوع : اخلاقی 🔖 عنوان : تحجّر 🗣 پرسش : نسبت به " تحجّر " چند سوال وجود دارد: ۱-تحجر به چه معناست؟ ۲-عوامل به وجود آمدن تحجر چیست؟ ۳-تحجر چه آثاری در پی دارد؟ ۴-برای پیشگیری از بوجودآمدن یا برای از بین بردن این صفت چه اقدامی باید کرد ؟ ✍ پاسخ: ◽️«تَحَجُّر» در لغت و اصطلاح و قرآن: ● در لغت : به معنای «سنگ شدن» است. ● در اصطلاح : به معنای امتناع انسان از پذیرش حق و روی‌گردانی از خداوند است که به قلب انسان نسبت داده می‌شود.نقطۀ مقابل تَحَجُّر «شرح صدر» است. ● در آیات قرآن از تَحَجُّر به «قساوت قلب» و عدم خضوع در برابر حقیقت تعبیر شده است. همان‌گونه که انسان‌ها در درک مطالب یکسان نیستند بعضى با یک اشارۀ لطیف یا یک کلام کوتاه، حقیقت را به خوبى درک می‌کنند و بعضی در نقطۀ مقابل آن قرار دارند، در پذیرش حق هم عده‌ای با یک تذکر بیدار می‌شوند، و یک موعظه و اندرز در روح آنها طوفان بپا می‌کند، در حالی‌که بعضى دیگر شدیدترین خطابه‌‏ها و گویاترین دلایل و نیرومندترین اندرز و مواعظ در وجودشان کمترین اثرى نمی‌‏گذارد. قرآن در این زمینه بعضى از انسان‌ها را صاحب «شرح صدر» و گستردگى روح و بعضى را داراى تنگى و «ضیق صدر» معرفى می‌‏کند، چنان‌که می‌‏فرماید: «آن‌کس را که خدا می‌‏خواهد هدایتش کند، سینه‌‏اش را براى اسلام گشاده می‌‏سازد، و آن‌کس را که بخواهد گمراه نماید سینه‌‏اش را چنان تنگ می‌‏کند که گویى می‌‏خواهد به آسمان بالا رود". ◽️عوامل تَحَجُّر و قساوت قلب: ① تقلید از عوام سبب تحجّر و جمود است. مشرکان در توجیه اعمال خود می‌گفتند: چون پدران خود را بر این دین یافتیم این دین را برگزیدیم. پای‌بندى بی‌‏چون و چرا به سنّت‌‏ها و آداب ملّى و قومى، سبب تخدیر جامعه و سدّ راه فکر و نوآورى و مانع شناخت حقیقت است. البته باید توجه داشت که این‌گونه از تقلید و پیروی، با تقلید از اهل علم و دانشمندان، فرق دارد. این نه تنها مانع شناخت حقیقت و نوآوری نیست، بلکه وسیلۀ تکامل و رشد و ترقّى است ‏و به همین دلیل مورد تأیید قرآن قرار گرفته است. چنان‌که قرآن برای رسیدن به هدایت و رشد می‌فرماید: «از اهل ذکر بپرسید».و «به هدایت آنان اقتدا کنید». ② هم‌نشینى با بدان و فاجران و مجرمان و تأثیرپذیری از آنان. ③ دنیاپرستى، هواپرستى و آرزوهای دور و دراز، باعث تنگى روح و قساوت قلب می‌شود.[ از جمله پیام‌هاى پروردگار به حضرت موسی(علیه السلام) این بود: «اى موسى آرزوهایت را در دنیا دراز مکن که قلبت سخت و انعطاف‌ناپذیر می‌‏شود، و سنگ‌دلان از من دورند". ④ کفر موجب تَحَجُّر و قساوت قلب است. مؤمن همیشه رو به رشد و حرکت است؛ زیرا چشم حقیقت‌‏بین، نور، نفس پاک و دل زنده دارد، امّا کافر حاضر نیست حقیقت را ببیند و به جهت سنگ‌دلى، آن‌را نمی‌‏پذیرد و به دلیل ظلمات جهل و تعصّب و تحجّر در راه حقّ حرکت نمی‌‏کند. ⑤ جهل و گناه و لجاجت و جدال کفر و مراء و ... . امام علی(علیه السلام) فرمود: «اشک‌ها خشک نمی‌شوند، مگر به دلیل سختى دل‌ها و دل‌ها سخت و سنگین نمی‌‏شوند، مگر به دلیل فزونى گناه"! ◽️آثار تَحَجُّر و قساوت قلب: ① تحجّر و تعصّب، سبب نادیده گرفتن حقایق است. قرآن کریم در این باره می‌فرماید: «(متحجّرین) به آنچه بر انگیخته شده‌اند، کفر می‌ورزند». ② پایان تحجّر و تعصّب و لجاجت نابودى است. خدای متعال می‌فرماید: «ما از آنها انتقام می‌گیریم»؛زیرا تعصّب و تحجّر به جایى می‌‏رسد که پیامبر معصومى مانند ابراهیم(علیه السلام) که بیان و معجزه و علم دارد برای مشتى سنگ و چوب و جماد محکوم به سوختن می‌شود. ③ تحجّر و تعصّب، سبب دل‌مردگی می‌شود. مؤمنان، مردمى زنده‌دل و برخوردار از حیات حقیقى هستند؛ زیرا ایمان به فرد و جامعه حیات می‌‏بخشد و کفر مرگ فرد و جامعه را در پی دارد. ◽️چگونه می توان قساوت قلب را ریشه کن کرد؟ خداوند متعال برای رهایی از تحجر و قساوت قلب، اسباب زیادی را مهیا کرده است (به شرط این‌که انسان نیز بخواهد). بعضی از این اسباب عبارت‌اند از: ① یادآورى و تذکر سبب برانگیختن و بیدار کردن دانسته‌‏هاى انسان در خاطره و ذهن است و عقل انسان، به گونه‌ای است که اگر صاحب خرد آن‌را بکاود و برانگیزد، حقایق نهفتۀ بسیاری از او آشکار می‌شود که می‌تواند قساوت قلب را از انسان بزداید. ② مطالعات پیگیر و مستمر در آثار و احوال و سرنوشت گذشتگان و عبرت گرفتن از آنان. ③ ارتباط مداوم با دانشمندان و علماى صالح. یاد خدا. ④ خودسازى و تهذیب نفس ⑤ پرهیز از گناه و مخصوصا پرهیز از غذاى حرام. ⑥ به هر حال، براى به دست آوردن شرح صدر و رهایى از قساوت قلب، باید به درگاه خدا روى آورد تا آن نور الاهى که پیامبر وعده داده در قلب بتابد، اشک ریختن از خوف خدا، و از عشق آن محبوب بی‌‏مثال، تأثیر عجیبى در رقت و گسترش روح دارد، و جمود چشم از نشانه‌‏هاى سنگ‌دلى است.
❓ پرسش شماره : ۵۲ 📝 موضوع : نبوت 🔖 عنوان : سر نائل شدن حضرت موسی به مقام کلیم الله 🗣 پرسش : حضرت موسی علیه السلام دارای چه ویژگی ای بودند که به سبب آن ،خداوند ایشان لایق مقام «کلیم الله» دانستند؟ ✍ پاسخ: «تواضع شدید»حضرت موسی علیه السلام باعث شد خداوند او را لایق هم کلام شدن با خود ببیند. 📖 امام باقر علیه السلام میفرمایند: خداى تعالى وحی فرمود به حضرت موسى که ای موسی آيا ميدانى چرا براى تكلم با خودم تو را برگزيدم و ديگرى را اين مقام و مرتبت ندادم، عرض كرد نميدانم. خطاب رسيد اى موسى چون نظر كردم به قلوب بندگانم و ظاهر و باطن همه آنها را ديدم و نيافتم در ميان ايشان كسى را مانند تو كه خود را در پيشگاه ما ذليل بداند و بعد از نماز صورت خود را (براى اظهار بندگى و عجز) روى خاك بگذارد أَوْحَى اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ إِلَى مُوسَى أَ تَدْرِي لِمَا اصْطَفَيْتُكَ لِكَلَامِي دُونَ خَلْقِي فَقَالَ مُوسَى لَا يَا رَبِّ فَقَالَ يَا مُوسَى إِنِّي قَلَّبْتُ عِبَادِي ظَهْراً لِبَطْنٍ فَلَمْ أَجِدْ فِيهِمْ أَحَداً أَذَلَّ لِي مِنْكَ نَفْساً يَا مُوسَى إِنَّكَ إِذَا صَلَّيْتَ وَضَعْتَ خَدَّيْكَ عَلَى التُّرَابِ ▪️در روایت دیگر امام صادق علیه السلام تعبیری شبیه همین تعییر را بیان میکنند. حضرت میفرمایند: اى موسى آيا ميدانى چرا از ميان بندگانم تو را برگزيدم براى وحى و كلام خودم (كه بدون واسطه با تو سخن ميگويم) عرضكرد نميدانم خدايا، خطاب رسيد بجهت آنكه نظر افكندم بقلوب بندگانم و نديدم كسيرا همانند تو كه تواضعش براى من بيشتر از تو باشد. سپس حضرت صادق عليه السّلام فرمود: حضرت موسى (براى اظهار عظمت خدا و ذلت و بندگى خود) بعد از نماز از جاى خود برنمى خاست تا هر دو طرف صورت خود را بر زمين ميگذارد. يَا مُوسَى إِنِّي اطَّلَعْتُ إِلَى خَلْقِي اطَّلَاعَةً فَلَمْ أَجِدْ فِي خَلْقِي أَشَدَّ تَوَاضُعاً لِي مِنْكَ فَمِنْ ثَمَّ خَصَصْتُكَ بِوَحْيِي وَ كَلَامِي مِنْ بَيْنِ خَلْقِي قَالَ وَ كَانَ مُوسَى إِذَا صَلَّى لَمْ يَنْفَتِلْ حَتَّى يُلْصِقَ خَدَّهُ الْأَيْمَنَ بِالْأَرْضِ وَ الْأَيْسَرَ 📚 علل الشرایع باب ۵۰ 👈 این را هم ببینید : سر نائل شدن حضرت ابراهیم به مقام «خلیل الله» @soalvajavab @AmirGrali
پرسش شماره : ۷۴ 📝 موضوع : اخلاقی 🔖 عنوان : پنج سوگند 🗣 پرسش : خداوند در حدیث قدسی برای چه مطلبی پنج قسم یادکرده است؟ ✍ پاسخ: امام باقر علیه السّلام میفرماید: خداوند می‌فرماید: سوگند به جلال و جمال و ارزش و والایی و برتریم، که هیچ بنده ای خواست مرا بر خواست خود مقدم نمی دارد مگر اینکه : ❶ بی نیازی او را در نفسش قرار میدهم. ❷ همّت او را در باره آخرتش قرار می‌دهم . ❸ ‌او را از تباهی نگه می‌دارم . ❹ آسمان‌ها و زمین را ضامن روزی او می‌کنم. ❺ من به سود او در پشت تجارت هر تاجری هستم. إِنَّ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ یَقُولُ بِجَلَالِی وَ جَمَالِی وَ بَهَائِی وَ عَلَائِی وَ ارْتِفَاعِی لَا یُؤْثِرُ عَبْدٌ هَوَایَ عَلَی هَوَاهُ إِلَّا جَعَلْتُ غِنَاهُ فِی نَفْسِهِ وَ هَمَّهُ فِی آخِرَتِهِ وَ کَفَفْتُ عَنْهُ ضَیْعَتَهُ وَ ضَمَّنْتُ السَّمَاوَاتِ وَ الْأَرْضَ رِزْقَهُ وَ کُنْتُ لَهُ مِنْ وَرَاءِ تِجَارَةِ کُلِّ تَاجِرٍ 📚خصال باب الواحد ┄┅══••𑁍❀𑁍••══┅┄ 💐 در این کانال ، هر روز یک پرسش و پاسخ تقدیم میشود. ┄┅══••𑁍❀𑁍••══┅┄ @soalvajavab @AmirGrali