eitaa logo
صبحانه ای با شهدا
3.8هزار دنبال‌کننده
4هزار عکس
3هزار ویدیو
2 فایل
🌷سعی‌داریم‌هرروزباهمراهی‌شما ومددشهیدان‌به‌معرفی‌شهدابپردازیم. 📌مجوزاستفاده‌ازمطالب‌کانال 1️⃣ذکرصلوات 2️⃣عدم‌استفاده‌ازلوگودرتصاویروفیلم‌ها، به‌جهت‌نشربیشترمطالب https://t.me/sobhaneh_ba_shohada :تلگرام📲 👤ارتباط‌باادمین: @hosseinzadehfazl
مشاهده در ایتا
دانلود
صبحانه ای با شهدا
📌 وقتی شهید بیضایی پرچم داعش را پائین کشید و پرچم سرخ یا ابوالفضل را بالابرد 🔹️ تاسوعای سال ٩٢ بود،
📌 محمودرضا ، امام زمان (عج) را خط کش زندگی معرفی می‌کرد 🔹️ همه رفقایش می دانستند که محمودرضا عاشق امام زمان(عج) ، منتظر واقعی و همواره زمینه‌ساز حقیقی ظهور بود. ◇ امید غلامی، استاد دانشگاه ، دوست و همراه شهید بیضائی، انتظار را در سبک زندگی این شهید بزرگوار چنین شرح می‌دهد: ◇ «... کوچک‌ترین و ساده‌ترین مسائل برای محمودرضا با امام زمان(عج) گره می‌خورد، خاطرم هست زمانی که بحث رعایت بعضی نکات در مجالس عزاداری و هیئات پیش آمد، مثل برهنه نشدن برای سینه زنی و مقام معظم رهبری در این باره نکاتی را فرمودند و توصیه‌هایی داشتند. ◇ شهید بیضایی یک روز آخر هیات برای متقاعد کردن دوستان به آنها گفت: «فرض کنید امام زمان(عج) اینجا حضور داشته باشند آیا شما مقابل ایشان هم همینطور عزاداری می‌کنید؟» و به همین بسنده کرد و اثرش را گذاشت. ◇ این یعنی، جزئی‌ترین مسائل زندگیِ شهید بیضایی با انتظار و توجه به نظارت امام عصر(عج) عجین بود؛ ولی هیچ وقت (تاکید می‌کنم) هیچ وقت به کسی نشان نمی‌داد که مثلا من منتظر امام زمان(عج) هستم و فلان و بهمان... دنبال نشان دادن نبود بلکه رفتارش این انتظار را فریاد می‌کشید. @مدافع_حرم 🔹️ صبحانه ای با شهدا @sobhaneh_ba_shohada 🔺️ کانال ما را از طریق لینک زیر دنبال و به دوستان خود معرفی کنید: https://eitaa.com/joinchat/3191341256C69ef75b671
صبحانه ای با شهدا
📌 محمودرضا ، امام زمان (عج) را خط کش زندگی معرفی می‌کرد 🔹️ همه رفقایش می دانستند که محمودرضا عاشق
📌 سخت ترین مسیر شهادت ،؟دل کَندَن «محمودرضا» از دخترش «کوثر» بود 🔹️ محمود رضا می‌گفت شهادت مزد کسانی‌ است که در راه خدا پُرکارند، می‌گفت شهادت هرکسی دست خودش است. هرکسی خودش انتخاب می کند که شهید بشود. ◇ می‌گفت: باید به خودمان بقبولانیم که در این زمان به دنیا آمده‌ایم و شیعه هم به دنیا آمده‌ایم که مؤثر در تحقق ظهور مولا باشیم و این همراه با تحمل مشکلات، مصائب، سختی‌ها، غربت‌ها و دوری‌هاست و جز با فدا شدن محقق نمی‌شود حقیقتاً. ◇ این جمله آخر را شب قدر گفته بود و گفته بود امشب باید انتخاب کنیم به صف عاشوراییان بپیوندیم یا از معرکه جهاد بگریزیم و در خون ولی خدا شریک باشیم. آخرین بار هم گفت سخت ترین مرحله دل کندن از کوثر (دخترش) بود. ◇ آقا محمودرضا، وقتی خواست برای خودش اسم انتخاب کند گفت حسین نصرتی. تنش را در راه خدا فرسوده کرد، چشم‌هایش گواه بی‌خوابی همیشگی‌اش بود. در شب تاسوعا، در آزادسازی زینبیه عباس بی‌بی بودن را به رخ دنیا کشید. شب قدر انتخاب کرد که شهید بشود. 🔹️ صبحانه ای با شهدا @sobhaneh_ba_shohada 🔺️ کانال ما را از طریق لینک زیر دنبال و به دوستان خود معرفی کنید: https://eitaa.com/joinchat/3191341256C69ef75b671
📌 روضه حضرت علی اکبر(ع) وقتی که پیکر محمود رضا در تابوت جا نشد 🔹️ شهید بیضایی قد بلندی داشت. پیکرش زخم های زیادی داشت و توی تابوتی که در معراج شهدا برای تشییع آماده شده بود جا نگرفت. ◇ رفتند تابوت دیگری بیاورند. رفقایش در این فاصله نشستند بالای سرش. ◇ یکی از بچه ها خواست که روضه بخواند. گفت: " محمودرضا دهه محرّم گاهی که کارش زیاد بود، همه ده شب را نمی توانست هیئت بیاید، اما شب روضه حضرت علی اکبر(ع) حتما می آمد و دمِ علی علی می گرفت." ◇ این را که گفت دیگر نتوانست ادامه بدهد و زد زیر گریه و یکی دیگر از رفقا شروع کرد به خواندن : خیمه محشر شده، عمه مضطر شده در تب و تابم… ای زینب بیا و ببین؛ که حسین بی علی اکبر شده سلام 🔹️ صبحانه ای با شهدا @sobhaneh_ba_shohada 🔺️ کانال ما را از طریق لینک زیر دنبال و به دوستان خود معرفی کنید: https://eitaa.com/joinchat/3191341256C69ef75b671
🌷گفتند شهیـد گمنامه، پلاڪ هم نداشت،  اصلا هیـچ نشونه ای نداشت؛ ◇ امیـدوار بودم روی زیرپیراهنش اسمش رو نوشته باشه… نوشته بود : ◇ "اگر برای خـداست، بگذار گمنـام بمـانـم” 🔹️ صبحانه ای با شهدا @sobhaneh_ba_shohada
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📌 «این مصیبت نیست این عشقه» 🔹 اونهایی که نزدیک‌تر به این بچه‌های شهید هستند، باید به دیگران بیشتر روحیه بدهند.. ◇ توصیه‌های مهم شهید حاج قاسم سلیمانی در جمع مدافعان حرم 🔹️ صبحانه ای با شهدا @sobhaneh_ba_shohada
جای مهتاب به تاریکی؛ شب ها... تو بتاب!!! 🔹️ صبحانه ای با شهدا @sobhaneh_ba_shohada
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📌 «با شهدا قاطی بشین، دلت‌ رو آروم به شهدا بسپار..» ◇ مشکلات دنیایی‌تون رو با شهدا حل کنید.. آرام بخـش‌اند، شهدا اطمینان بخش‌اند... 🔹️ صبحانه ای با شهدا @sobhaneh_ba_shohada
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📌 فیلم کوتاه از حضور شهید حاج بصیر در کنار خط شکنان غواص مازندران 🔷️ در این فیلم ، تصاویری کمتر دیده شده از فرمانده شجاع لشکر ویژه ۲۵ کربلا سردار شهید حسین جان بصیر در کنار غواصان خط شکن مازندرانی برای شروع عملیات به تصویر کشیده شده است. 🔹️ حاج بصیر اسفند ۱۳۶۵ که دامادش شهید مرتضی جباری به شهادت رسید ، خودش خبر شهادت را آورد و به دخترش فرشته خانم در پایگاه شهید بهشتی اهواز اعلام کرد. ◇ حاج بصیر به مازندران آمد و در مراسم ختم داماد شهیدش آقا مرتضی در فریدونکنار حضور پیدا کرد. ◇ مردم همه حاج بصیر را دورا کرده بودند و ایشان کنار منبر ایستاد و رو به سیل جمعیت گفت : مردم همه میدانید که من از شروع جنگ در جبهه بودم ، من نه تو مراسم عقد دخترم بودم نه توانستم در شادی آنها حضور داشته باشم. ◇ فردای عروسی دامادم ، شهید مرتضی هم سریع آمد و برای مبارزه با نیروهای بعثی به من پیوست. ◇ امروز هم نیامدم برای مراسم عزای دامادم ، بلکه امروز آمدم بگویم ما تو جبهه نیرو میخواهیم ، مرد میدان می‌خواهیم ، بسم الله..... 🔻 حاج بصیر فردای آن روز با سه اتوبوس به منطقه عملیاتی بازگشت و عملیات والفجر هشت به عنوان اولین رزمنده‌های ایرانی قدم به شهر فاو گذاشتند و پرچم گنبد امام رضا (ع) را بر مناره مسجد فاو به اهتزاز درآوردند. ■ حاج‌حسین_بصیر ■ 🔹️ صبحانه ای با شهدا @sobhaneh_ba_shohada 🔺️ کانال ما را از طریق لینک زیر دنبال و به دوستان خود معرفی کنید: https://eitaa.com/joinchat/3191341256C69ef75b671
📌 وصیت نامه تکان دهنده حاج بصیر به فرزندانش 🔹️ فرزندان دلبندم ، جگرگوشگانم ، پاره های تنم ، عنان صبر رادرکف گرفته ویاد  رقیه حسین علیه السلام ، سختی هایی که فرزندبزرگوارشهید کربلا متحمل شدباشید ◇ رقیه (س)تازیانه خورد، سیلی خورد،باپای برهنه روی سنگ وخاردوید، ولی طاقتش طاق نشد ◇ میوه های دلم ، فرصت نشد موقعیتی دست نداد که محبت خود رابه شماابرازکنم ، میزان علاقه ام رابه شما بفهمانم ، دلم میخواست درکنارشماتوقف کنم، ولی امروز جای توقف نبود ◇ دلم میخواست پیش شماباشم، ولی مسئله مسئله اسلام بود وانقلاب ◇ دلم میخواست که خنده هایتان راببینم، ولی ناله های بابا ازدست داده آرامم نمیگذاشت ◇ دلم میخواست باشمابازی کنم ولی یادبچه هایی که بابا درکنارشان نبود مرابه اتش میکشید ◇ دلم میخواست باشما وهمراه شما به گردش بروم ولی امروز روزتفریح نبود ◇ دلم میخواست دراین چندصباح عمر درخانه بودم ولی اسیران مادرزندان بغداد ودوری یاران خوب وتنهایی برادران درجبهه نمیگذارد ◇ میدانم شمابه من حق میدهید، ولی جگرگوشه هایم، همواره درخط امام باشید گوش به فرمان امام باشید، هروقت دلتان تنگ شد ، بامادرتان سرمزارم به دیدنم بیایید 🔺️امیدمن به شماست والسلام الحقیرحسین بصیر قایم مقام لشگر ۲۵ کربلا تارخ شهادت۶۶/۲/۲ محل شهادت :منطقه ماووت عراق عملیات کربلای ۱۰ 🔹️ صبحانه ای با شهدا @sobhaneh_ba_shohada 🔺️ کانال ما را از طریق لینک زیر دنبال و به دوستان خود معرفی کنید: https://eitaa.com/joinchat/3191341256C69ef75b671
📌 🔹 ازپله های قهوه خانه که پائین می آمد به من اشاره می کرد و می گفت: "پناه حرم! بریم"؟ ◇ و خودش شروع می کرد به خواندن: "پناه حرم! کجا داری میری برادرم؟! بدرقه راه تو، دیدهء ترَم! آهسته تر برو داداش، ببین چه مضطرم" ◇ حالا این نوحه را من یاد گرفته بود ولی عجیب به دلش نشسته بود... ◇ دلش تاب اضطرار حضرت زینب را نداشت رفت تا بار دیگر عمه سادات به اسارت نرود... ✍ راوی: دوست شهید 🔹️ صبحانه ای با شهدا @sobhaneh_ba_shohada
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📌 حساب و کتاب خدا زمین تا آسمان با حساب و کتاب ما فرق می‌کند. 🔹 شنیده بودم درباره حرِّ سپاه یزید که یک شبه حرِّ سپاه حسین(ع) شد ... ◇ و در لا به لای روایت های جنگ خوانده بودم نام شاهرخ ضرغام و روایت عاقبتِ خیری که برایش رقم خورد با عشق آقا روح الله؛ ◇ اما هنوز برایم قابل لمس نبود یک شبه آسمانی شدن کسی که اصلا در مسیر آسمان نیست! ◇ تا وقتی که در نگاهم به تابوت داش مجید افتاد؛ آنجا تمام آنچه قبلا شنیده بودم، از تغییر حرّ تا شاهرخ را به چشم دیدم. ◇ وقتی آقا مجید شده بود مرکز توجه همه آنهایی که شاید اگر چند سال پیش او را در خیابان می‌دیدند، هزار جور سرزنشش می‌کردند، برای خالکوبی بدنش یا لحن حرف زدنش و... آخر سر هم سری تکان می‌دادند برای افسوس به حال و روزش، ◇ اما حالا همان داش مجید شده آقا مجید و یک جماعت با حسرت نگاهش می‌کنند، وقتی روی دست بالا می‌رود آری من به چشم دیدم، می‌شود یک شبه آسمانی شد، حتی اگر تمام عمر را درگیر زمین بوده باشی! ◇ من به چشم دیدم حساب و کتاب خدا را که زمین تا آسمان با حساب و کتاب ما فرق می‌کند؛ ◇ انگار خدا چند سال منتظر داش مجید نشسته بود و آغوش باز کرده بود برایش... انگار خدا منتظر یک بهانه بود تا بغلش کند... 🔹️ صبحانه ای با شهدا @sobhaneh_ba_shohada
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📌 فیلمی از مراسم ترحیم شهید مدافع حرم مجید قربانخانی با حضور شهید حاج قاسم سلیمانی و سردار اسماعیل قاآنی 🔹️ صبحانه ای با شهدا @sobhaneh_ba_shohada
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📌 ماه اسفند می‌دهد بوی شیرمردان... 🔹 ماهی به رنگ آغازش با محلاتی و پایانش با مهدی... اسفند ماه بوی شهادت می‌دهد. 🌷 شهید فضل الله محلاتی ۱ اسفند ماه-اصابت موشک‌ هواپیمای عراقی 🌷 شهید حسن ترک لادانی ۵ اسفند ماه_عملیات خیبر 🌷 شهید حمید باکری ۶ اسفندماه_عملیات خیبر 🌷 شهید حاج حسین خرازی ۸ اسفند_عملیات کربلای ۵ 🌷 شهید امیر حاج امینی ۱۰ اسفند_عملیات کربلای ۵ 🌷 شهید محمد ابراهیم همت ۱۷ اسفند_عملیات خیبر 🌷 شهید حجت الله رحیمی ۱۸ اسفند_راهیان نور 🌷 شهید عبدالحسین برونسی ۲۳ اسفند_عملیات بدر 🌷 شهید عباس کریمی ۲۳ اسفند_عملیات کربلای ۵ 🌷 شهید مهدی باکری ۲۵ اسفند_عملیات بدر 🔹️ صبحانه ای با شهدا @sobhaneh_ba_shohada
صبحانه ای با شهدا
📌 لحظه اعلام خبر تفحص پیکر شهید علیرضا بادرام به خانواده محترم شهید. 🔹 پیکر مطهر شهید علیرضا بادرام
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📌«علی جون مادر،... کجا بودی؟!» 🔹 تصاویری جانسوز از دیدار یک مادر با فرزند شهیدش پس از ۳۴ سال... سالها اشک غم از چشم پر از ناله چکید قامتی راست ز سنگینی این غصه خمید این همه سال چه آمد به سر دل ، چه گذشت؟!! مادر از دوری فرزند عزیزش چه کشید؟! روز وشب ، سوخت به پای همه عشقش 🌷 🔹️ صبحانه ای با شهدا @sobhaneh_ba_shohada
4_434432819549176052.mp3
3.85M
📌 صدای ماندگار شهید 🔹 مناجات شهید مدافع حرم حجت اسدی با امام زمان اروحنا فداه«عج» ◇ ۲ اسفند ماه سالروز شهادت مدافع حرم حجت‌اسدی‌ گرامی باد. 🔹️ صبحانه ای با شهدا @sobhaneh_ba_shohada
📌 مثال خوب شهید صدر زاده بابت اعتماد به خداونند 🔹️ همسر شهید مدافع حرم مصطفی صدر زاده روایت می کند: یکبار فاطمه را گذاشت روی اپن آشپزخانه و به او گفت: پر بغل بابا ◇ فاطمه به آغوش او پرید. ◇ بعد به من نگاه کرد و گفت: ببین فاطمه چطور به من اعتماد داشت. ◇ او پرید و می‌دانست که من او را می‌گیرم، اگر ما اینطور به خدا اعتماد داشتیم همه مشکلاتمان حل بود. ◇ توکل واقعی یعنی همین که بدانیم در هر شرایطی خدا مواظب ما هست. 🔹️ صبحانه ای با شهدا @sobhaneh_ba_shohada 🔺️ کانال ما را از طریق لینک زیر دنبال و به دوستان خود معرفی کنید: https://eitaa.com/joinchat/3191341256C69ef75b671
📌 کسب آرامش به سبک مادر شهید صدرزاده 🔹️ مادر شهید مصطفی صدر زاده می گوید: کسی داغ جوانش را نبیند ، خیلی داغ سنگینی است‼️ ◇ اما همین که می دانم الان مصطفی در جوار امام حسین (سلام الله علیه) و اهل بیت است و همین که می دانم عاقبت او به بهترین نحو ممکن ختم به خیر شد آرامش می گیرم و سنگینی داغش برایم قابل تحمل می شود. ◇ شهید صدر زاده در وصیت نامه اش خطاب به پدر و مادر خویش میگوید: چقدر در حق پدر و مادر کوتاهی کردم چقدر شما را به دردسر انداختم ◇ فقط خدا شاهد تلاش شما بود که در زمان جنگ باید سختی و مشقت از من نگه‌داری کردید و بعد از جنگ هم برای درس‌خواندن من چقدر سختی کشیدید. ◇ فقط خدا می‌داند که چقدر نگران کرده‌ام اذیت کرده‌ام و شما تحمل کردید زیرا تلاش‌ می‌کردید تا فرزندتان عاقبت‌به‌خیر شود ◇ از شما ممنونم که همیشه انتخاب را به عهده خودم گذاشتید. ◇ حتی وقتی در نوجوانی می‌خواستم به نجف برای تحصیل بروم مخالفت نکرده و از اینکه همیشه به نظر من احترام گذاشتید ممنونم ◇ حالا هم از شما خواهش می‌کنم یکبار دیگر و برای آخرین بار به نظرم احترام بگذارید و از هیچ‌کس و از هیچ نهادی دلخور نباشید مبارزه با دشمنان خود آرزوی بنده بود و فقط خدا می‌داند برای این آرزو چقدر ضجه زدم و التماس کردم ◇ ممکن است بعضی‌ها به شما طعنه بزنند اما اهمیت ندهید بنده به راهی که رفتم یقین داشتم. 🔹️ صبحانه ای با شهدا @sobhaneh_ba_shohada 🔺️ کانال ما را از طریق لینک زیر دنبال و به دوستان خود معرفی کنید: https://eitaa.com/joinchat/3191341256C69ef75b671
📌 شهید صدرزاده و آموزش حجاب با عروسک باربی 🔹️ اصلا آدمی نبود بخواد به کسی فقط تذکر لفظی بده، یادمه یه روز با فاطمه توی بازار رفته بودیم ◇ برای خرید فاطمه بهانه عروسک باربی گرفت من عصبانی شده بودم میگفتم نه. ◇ تا من رفتم دوتا مغازه اونطرف تر دیدم براش خریده نمیدونستم چه کنم؟ ◇ چون یکی از قوانین خونه این بود جلوی فاطمه نباید به برخورد و رفتار هم اعتراض میکردیم. ◇ خلاصه با ایما و اشاره گفتم: چرا خریدی؟! ◇ وقتی سوار ماشین شدیم به فاطمه گفت: بابایی میره سوریه برای چیه؟! ◇ فاطمه گفت: با آدم بدا بجنگی ◇ گفت: چرا؟! ◇ گفت: چون نیان منو اذیت کنن ◇ بعد شروع کرد و گفت: میدونی بابایی آدم بدا این عروسکها رو درست میکنن که دخترای گلی مثل فاطمه عزیز بابا رو بد کنن؟ ◇ فاطمه گفت :چطور؟ ◇ گفت: مثلا بهش یاد بدن بلوزای اینطوری که تنگه وآستین نداره بپوشن موهاشون اینطوری کنن و روسری نداشته باشن و کفشاشونُ پاهاشونُ اینطور کنن ◇ چون خوب میدونن اگه فاطمه ی بابا دختر با حجابی نباشه ..... ◇ بعد به من گفت: حالا مامانِ فاطمه بیا با هم سه تایی برای عروسکا چادر بدوزیم ◇ ما حتی نرسیدیم چادر بدوزیم چون اون عروسک فقط باز شد، حرف هایش اینقدر اثر داشت که فاطمه حتی یک بار باهاش بازی نکرد 🔹️ صبحانه ای با شهدا @sobhaneh_ba_shohada 🔺️ کانال ما را از طریق لینک زیر دنبال و به دوستان خود معرفی کنید: https://eitaa.com/joinchat/3191341256C69ef75b671
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📌 ۴۰ سال پیش خط و صدای آمریکا چگونه معرفی شد؟ 🔹️ رهبر معظم انقلاب چهل سال پیش در جمع رزمندگان به بیان معرفی آمریکا با عنوان خدا و شیطان و صف بندی معروف تاریخی آن پرداخت. ◇ رهبری در این فیلم کوتاه میفرماید: هر گروهی ، هر چهره ای ، هر شخصیت بزرگ و کوچکی که علیه اسلام ، علیه انقلاب اسلامی ، علیه نیروهای رزمنده ی در راه اسلام قدمی ، قلمی ، کلامی از او صادر بشود در خط آمریکاست، برو برگرد ندارد... 🔹️ صبحانه ای با شهدا @sobhaneh_ba_shohada
📌 شهیدی که مالک اشتر لشگر امام حسین(ع) لقب گرفت 🔹️ وقتی خبر شهادت پاسدار شهید علی قوچانی فرمانده دلاور تیپ یکم لشکر ۱۴ امام حسین ع اصفهان را به شهید حاج حسین خرازی دادند، با چشمانی پر از اشک، با صلابت خاصی گفت: «بنویسید حاج علی قوچانی مالک اشتر لشکر بود» ◇ فرازی از وصیتنامه این شهید عزیز: مادرم، من شما را خيلي دوست داشتم همچنين پدر، همسر، برادر و خواهر را، شما تنها کساني بوديد که در اين دنيا به آن علاقه داشتم. ولي مادر جان،  من خدا را بيشتر از شما دوست دارم و براي همين است که قريب به شش سال از شما جدا شده ام. ◇ تمام انسانها رفتني هستند، تمام انسانها چه خوب و چه بد، چه ضعيف و چه غني، با هر وضعيتي که هستند مي روند. ◇ در اين راه، عده اي با عزت و سرنهادن به قرب خدا زندگي مي کنند و بعضي براي زندگي خود، بنده غير خدا و بنده بنده خدا مي شوند و از خود هيچ عزت و سر افرازي ندارند، در این مسیر، دسته اول چون راه خدا را مي روند، همواره با مشکلاتي رو به رو مي شوند ◇ بعضي اوقات انسان خود را در راهي مي بيند که در آن راه بايد کشته شدن در راه خدا را انتخاب کند، يا سر تعظيم برای غير خدا فرود آوردن را. مردان خدا همیشه اولين راه را انتخاب مي کنند 🔹️ صبحانه ای با شهدا @sobhaneh_ba_shohada 🔺️ کانال ما را از طریق لینک زیر دنبال و به دوستان خود معرفی کنید: https://eitaa.com/joinchat/3191341256C69ef75b671
37.09M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
📌 سخنان کمتر شنیده شده از شهید حاج قاسم سلیمانی در لحظات نزدیک به شهادت حاج ابراهیم همت 🔹 انتشار به مناسبت سالروز آغاز عملیات خونین خیبر در منطقه هور العظیم در سوم اسفند ۱۳۶۲ ◇ یاد و خاطره همه شهدای مظلوم این عملیات علی الخصوص فرمانده بی ادعا و محبوب لشکر رسول اللهﷺ شهید حاج ابراهیم همت گرامی باد. 🔹️ صبحانه ای با شهدا @sobhaneh_ba_shohada
📌 راز گمنامی شهید کارور 🔹️ دوست داشت گمنام باشد و همیشه به رفایش می‌گفت: « آی نمی‌دونی چه لذتی داره آدم برای خدا تکه‌تکه بشه و هیچی ازش باقی نَمونه که کسی بشناسدش! » ◇ در جزیره‌مجنون به آرزویش رسید و جاوید الاثر شد. ◇ شهید محمدرضا کارور ، فرمانده گردان مالک اشتر لشکر ۲۷ حضرت‌رسول ﷺ ◇ شهادت: ۴ اسفند ۶۲ عملیات‌خیبر 🔹️ صبحانه ای با شهدا @sobhaneh_ba_shohada 🔺️ کانال ما را از طریق لینک زیر دنبال و به دوستان خود معرفی کنید: https://eitaa.com/joinchat/3191341256C69ef75b671