eitaa logo
صبحانه ای با شهدا
3.9هزار دنبال‌کننده
4.6هزار عکس
3.6هزار ویدیو
2 فایل
🌷سعی‌داریم‌هرروزباهمراهی‌شما ومددشهیدان‌به‌معرفی‌شهدابپردازیم. 📌مجوزاستفاده‌ازمطالب‌کانال 1️⃣ذکرصلوات 2️⃣عدم‌استفاده‌ازلوگودرتصاویروفیلم‌ها، به‌جهت‌نشربیشترمطالب https://t.me/sobhaneh_ba_shohada :تلگرام📲 👤ارتباط‌باادمین: @hosseinzadehfazl
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📌 ″دعا و سلام همه‌ی بسیجی‌ها به امام،″ را چگونه و از کجا به ″امام خمینی″ می‌رساند؟! ➕ سخنان شهید محمدابراهیم همت در خصوص فرمایشات امام خمینی و پیروزی قریب الوقوع. 🔹️ صبحانه ای با شهدا @sobhaneh_ba_shohada
🩸«هنوز با ماست» 🔹 چهار شهید در قاب تصویر ، از راست عبارتند از: ◇ شهید قاسم هاشم‌ زاده ‌هریسی ◇ شهید آقا مهدی باکری ◇ شهید رحمت‌الله اوهانی‌زنوز ◇ نفر پشتی: شهید مسعود نیک کرد 🔹️ صبحانه ای با شهدا @sobhaneh_ba_shohada
صبحانه ای با شهدا
🩸«هنوز #خدای_حمید با ماست» #شهید_مهدی_باکری 🔹 چهار شهید در قاب تصویر ، از راست عبارتند از:
📌 «..» 🔹 همه چیز نشان از عملیاتی قریب‌الوقوع داشت؛ گردان‌های خط شکن مسلح می‌شدند، خشابها پر و اسلحه‎ها روغن کاری می‌شد و بسیجیها منتظر "یک یا حسین دیگر" بودند. ◇ نماز جماعت که تمام شد، خود را به تاریکی زیبای بیرون رساندم. آسمان صمیمانه زمین را نگاه می‌کرد. با خود گفتم: "دلم گرفته است!" و چند قدمی را پیش رفتم. ◇ در تاریکی، کسی به سویم می‌آمد. نزدیکتر که آمد "رحمت‌الله اوهانی" را شناختم. او هم مثل من دلش گرفته بود و در فکر غوطه‌ور بود. ◇ نمی‌دانستم این غم چه بود که در آستانه هر عملیات، با شور و شعفی پنهان ما را به خود مشغول می‌کرد. ◇ آقا مهدی در این عملیات خیلی تنهاست! این اولین عملیاتی است که آقا مهدی، حمید را در کنار خود ندارد. چه کسی جای حمید را برایش پر خواهد کرد؟ ◇ اوهانی نگاهی به من کرد و گفت: ◇ تنها تو نیستی که در این فکری، اکثر بچه‌ها همین فکر ار می‌کنند... تا چند روز قبل این فکر مرا هم آزار می‌داد ولی حالا به چیزی که فکر نمی‌کنم، تنهایی آقا مهدی است! _ مگر خبری شده؟ ◇ همین امروز با آقا مهدی صحبت می‌کردم. دل به دریا زدم و گفتم: "آقا مهدی در این عملیات کار شما خیلی مشکل خواهد شد و حتما خیلی به زحمت می‌افتید. ◇ " پرسید: "چرا مؤمن؟!" گفتم: "آخر در این عملیات تنها هستید و باید عملیات را بدون حمید فرماندهی و هدایت کنید." ◇ آقا مهدی در حالی که داغ شهدای لشکر و برادرش حمید هنوز بر گرده‌‌اش سنگینی می‌کرد به آرامی گفت: ◇ "برادر اوهانی! درست است که ما در این عملیات حمید را نداریم، «ولی هنوز با ماست!».." ◇ در دور دست فانوس‌ها سو سو می‌زدند و من با چشمهای خیس بسوی واحد خودمان می‌رفتم... ✍ به نقل از: برادر جاوید 📚 منبع: "خداحافظ سردار" نوشته سید قاسم ناظمی، چاپ چهارم، ص ۱۲۴ - ۱۲۳ 🔹️ صبحانه ای با شهدا @sobhaneh_ba_shohada
10.47M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
📌 هشدار و نهیب تکان دهنده‌ی به مداحان و آنهایی که سالها حسین‌حسین گفته‌ ولی به نفع یک کلمه نگفته‌اند. | فیلم مداحی شهید محمدرضا باصر در دوران دفاع مقدس| 🔹 شهید باصر، نوحه خوان اهل‌بیت (ع) بود. کافی بود در حضورش نام حضرت سیدالشهداء (ع) را ببرند، آن وقت شروع می‌کرد به مرثیه‌خوانی. ✍ فرازی از وصیتنامه‌ی شهید باصر به اهمیت دادن به مجالس اهل‌بیت(ع) و هشدار و سفارش ایشان به مداحان و هیئت‌ها حسینی ◇ به مجالس سوگواری اباعبداللّٰه الحسین(ع) فوق العاده اهمیت بدهید. به تعزیه داری امام حسین(ع) عشق عمیق داشته باشید. ◇ که در مسیر انقلاب اسلامی حرکت می کنند را تقویت نمایید. ◇ اما ای آنهایی که شاید سال ها گفته‌اید؛ ولی بعد از انقلاب یک کلمه به نفع انقلاب عزیز اسلامی نگفته‌اید؛ ◇ بدانید در شهدا در درگاه خداوند متعال از شما خواهند کرد و خواهند گفت: شما به امام حسین(ع) خیانت کردید. ◇ به خود آیید و بدانید که «بی‌عشق نتوان شد » (ع) • ولادت: ۱ بهمن ۱۳۳۸_تبریز • شهادت: اسفند ۱۳۶۳ عمليات بدر_شرق دجله • بازگشت پیکر مطهر: حدود ۹ سال بعد • مزارمطهر: گلزار شهدای وادی رحمت تبریز، بلوك ۵، رديف ۳۳، شماره 🔹️ صبحانه ای با شهدا @sobhaneh_ba_shohada
صبحانه ای با شهدا
📌 هشدار و نهیب تکان دهنده‌ی #شهید_باصر به مداحان و آنهایی که سالها حسین‌حسین گفته‌ ولی به نفع #انقلا
📌 جلوگیری شهید باصر از مداحی که عشق به امام خمینی(ره) و انقلاب نداشت.. 🔹 در پیام بعد این ماجرا از خاطرات خود شهید بخوانید . ◇ کلام شهید محمدرضا باصر ″″ 🔹️ صبحانه ای با شهدا @sobhaneh_ba_shohada
صبحانه ای با شهدا
📌 جلوگیری شهید باصر از مداحی که عشق به امام خمینی(ره) و انقلاب نداشت.. 🔹 در پیام بعد این ماجرا از خ
📌 جلوگیری از مداحی که عشق به امام خمینی (ره) و انقلاب نداشت.. 🔹 خاطرات شهید باصر که در دست نوشته‌ها و مصاحبه‌هایش به یادگار مانده ◇ نماز جمعه میعادگاه ما بچه‌های حزب اللهی بود. یک هفته انتظار می‌کشیدیم تا در نماز جمعه بچه‌هایی را ببینیم که نورانیت و صفای دل‌های آنها روحیه بخش ما بود. ◇ معمولا زودتر از بقیه خود را به مصلای امام می‌رساندم. در وضوخانه بیشتر بچه‌های جبهه را که به مرخصی آمده بودند، می‌بینم و آنها را به گرمی در آغوش می‌فشارم. ◇ گاه آنقدر مشغول دیدار با بچه‌ها می‌شوم که یادم می‌رود، جوراب‌هایم را بپوشم. ◇ نماز که به پایان می‌رسید تازه می‌بینم، جوراب نپوشیده‌ام. در مصلی، مراسمی به مناسبت سالروز شهادت یکی از ائمه ی اطهار(ع) برپاست. ◇ قرار است قبل ازسخنرانی یک نفر مداحی کند. از دور یکی از مداحان را می بینم که به سوی جایگاه می‌رود. ◇ از مسئول عقیدتی می‌پرسم این را چرا دعوت کرده‌اند؟ می‌گوید: اطلاعی ندارم. حتما کسی نبوده او را دعوت کرده‌اند. ◇ علت کنجکاویم را می‌پرسد. می‌گویم: مداحی است که زیاد با انقلاب و امام(ره) میانه خوبی ندارد. تا به حال کسی نشنیده در هیئت و مداحی‌ها سخنی از امام، شهدا و انقلاب زده باشد، اینجا چکار می‌کند؟ ➖ جلو می‌روم، جلویش می‌ایستم. ◇ چه کسی شما را دعوت کرده؟ می‌گوید: نمی‌دانم یکی از برادران. می‌گویم: شما حق ندارید، در مصلایی که به نام امام خمینی (ره) است به جایگاه بروید. ◇ ما به کسانی که اعتقادی به انقلاب، شهداء و امام ندارند و تا به حال هیچ اسمی از آنها در مداحی‌های خود نبرده‌اند، نیازی نداریم. ◇ خواهش می‌کنم از همین جا برگردید. هروقت به این اعتقاد رسیدید و باور کردید این انقلاب عظیم و این امام و این شهدا را، آن وقت به این جا بیایید. ◇ مداح بهت زده نگاهی به اطراف می‌کند. انگار می‌خواهد کسی او را از دست من نجات دهد. ولی هیچکس جرات ندارد در برابر حرف حقی که از زبان حقیر شنیده، اعتراض کند. ◇ سرش را پایین می‌اندازد و از همان راهی که آمده برمی‌گردد. به مسئول عقیدتی می‌گویم؛ نگران نباشید اگر از مداحان حزب‌اللهی کسی نیامد، خودم مداحی می‌کنم. 🩸 اول بهمن‌ماه ۱۳۳۸ در تبریز چشم به جهان گشود. وی پس از پیروزی انقلاب اسلامی و همزمان با حمله نیروهای رژیم بعثی عراق به خاک کشورمان به جبهه‌های نبرد با دشمن شتافت، ◇ و پس از حضور در چند عملیات سرانجام در عملیات میان رگباری از گلوله و آتش به آرزوی دیرینه‌اش رسید، ◇ و پیکر مطهرش پس از سال‌ها انتظار در بیست و یکمین روز از ماه مبارک سال ۱۳۷۲ به میهن بازگشت و در گلزار شهدای وادی رحمت تبریز آرام گرفت.  🔹️ صبحانه ای با شهدا @sobhaneh_ba_shohada
صبحانه ای با شهدا
📌 جلوگیری از مداحی که عشق به امام خمینی (ره) و انقلاب نداشت.. 🔹 خاطرات شهید باصر که در دست نوشته‌ها
📌 از عشق و علاقه شهید باصر به چای تا جمله معروف شهید 🔹 علاقه‌ی خاص او به نوشیدن چای بود. این جمله ی معروف او را همه در مورد چای شنیده بودند که؛ ◇ «خدا هیچ حزب اللهی را با چای به امتحان نکشد😂..» ◇ هروقت از مقابل چادری عبور می‌کرد، بچه‌های چادر به نوشیدن لیوانی چای، دعوتش می‌کردند، که اغلب هم، دعوت آنها را می‌پذیرفت. 🔹️ صبحانه ای با شهدا @sobhaneh_ba_shohada