eitaa logo
صبحانه ای با شهدا
3.8هزار دنبال‌کننده
3.8هزار عکس
2.8هزار ویدیو
2 فایل
🌷سعی‌داریم‌هرروزباهمراهی‌شما ومددشهیدان‌به‌معرفی‌شهدابپردازیم. 📌مجوزاستفاده‌ازمطالب‌کانال 1️⃣ذکرصلوات 2️⃣عدم‌استفاده‌ازلوگودرتصاویروفیلم‌ها، به‌جهت‌نشربیشترمطالب https://t.me/sobhaneh_ba_shohada :تلگرام📲 👤ارتباط‌باادمین: @hosseinzadehfazl
مشاهده در ایتا
دانلود
📌 استقبال شهدا از شهید جان بزرگی 🔹️ یکی از رفقای شهید سعید جان بزرگی می گوید: سعید یکی از اولین کسانی بود که در حفظ و آثار ارزشهای دفاع مقدس سر امد بود ◇ بچه های لشگر ۲۷ سعید را با آن دوربین اش اکثر در جاهای سخت عملیاتی دیده بودند وکلی خاطره از ان لحظه های که ثبت کرده با دوربین اش بچه های لشگر بیست هفت که مخصوص شهدا یادشان را زنده نگهداشته است بعد از این همه سال هنوز عکسهای سعید در نمایشگاه ها وکتابهای که در باره دفاع مقدس نوشته میشود هنوز استفاده می‌شود ◇ وقتی سعید بر اثر جراحات شیمیایی شهید شد و میخواستند او را به خاک بسپارند اشتباهی برداران بغل مزاری راکندند ودر آنجا که حتی در سامانه بهشت زهرا هم ثبت نشده بود که وقتی بچه ها داشتند خاکها را برمی داشتند سر یک شهیدی که شال سبزی در سر داشت نمایان شد و سریع رویش را دوباره پوشاندند و سعید در این این شهید به خاک سپرده شد. ◇ این واقعی درروز تشیع شهید سعید جانبزرگی یعنی اینکه شهدا به استقبال سعید آمده اند. 🔹️ صبحانه‌ای باشهدا @sobhaneh_ba_shohada
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
‍ 📌 سطرهای ناخوانده‌ی دفاع مقدس 📎 پیوست به پیام بعدی است.. 🔹️ صبحانه ای با شهدا @sobhaneh_ba_shohada ⬇️ ◀️
صبحانه ای با شهدا
‍ 📌 سطرهای ناخوانده‌ی دفاع مقدس 📎 پیوست به پیام بعدی است.. 🔹️ صبحانه ای با شهدا @sobhaneh_ba_shoh
‍ ⬆️ ⬆️ 📌 سطرهای ناخوانده‌ی دفاع مقدس 🔹 آخر شهریور بود بچه‌هایی  که ۴۳ سال پیش پای درس و مشق‌شان بودند، پای آرزوهایشان بودند، پیش پدر و مادرشان بودند، می‌خواستند مهندس و دکتر شوند، می‌خواستند زندگی کنند... ◇ یک‌باره صدای غرش هواپیماها، صدای بمباران، صدای موشک‌هایی که نیمه‌شب‌ خانه‌ها را ویران می‌کرد، صدای آژیر آمبولانس‌ها، صدای گوینده رادیو که هشدار می‌داد به سنگر بروید و بیرون نیایید، زندگی‌شان را زیر و رو کرد. ◇ بچه‌های خنده‌رو و شاد ناگهان شدند نیروهای عملیاتی، ناگهان شدند اسلحه به‌دست، کلاه نظامی به‌سرهای کوچک‌شان گذاشتند، کتاب‌های درسی‌شان را بردند داخل سنگر، که امروز و فردا جنگ تمام می‌شود، نکند بی‌سواد بمانیم. وقتی به آنها گفتند وصیت‌نامه بنویسید، هاج و واج نگاه کردن. مگر جوان ۱۸ ساله و ۱۶ ساله، چه دارد که وصیت کند... ◇ می‌رفت سنگر تاریک که با یک فانوس روشن می‌شد، ناگهان یاد مادرش می‌افتاد که ناراحتی قلبی داشت، که از صدای موشک می‌ترسید، که از صدای بمباران می‌ترسید، و اشک‌های روی گونه‌هایش را باید از دوستانش مخفی می‌کرد... ◇ چه حماسه‌ها که با چشم دیدم، چه ایثارها، چه دلتنگی‌ها، چه عشق‌ها، چه راز و نیازه ها با خدا... و بگویند اصلا چرا شما جنگیدید... ◇◇ چه دلت می‌گیرد! بگویند چرا کشتید، چرا فریب خوردید، چرا زخمی شدید، چرا شهید شدید، چرا جبهه رفتید... ◇◇ چه دلت می‌سوزد! بگویند سهمیه می‌خواستید! بگویند می‌خواستید بعد از جنگ منت سرمان بگذارید؟ امکانات می‌خواستید؟ پول نفت را می‌خواستید... ◇◇ چه نفست می‌ایستد! چه پشیمان می‌شوی گفتی تو هم آنجا بودی چه زجری می‌کشی یاد آن بچه‌ها را هم بخواهی دفن کنی... همه آن عشق‌بازی‌ها با خدا را همه آن رشادت‌ها و شجاعت‌ها را به‌خاک بسپاری که عده‌ای دیگر ظلم کردند! که عده‌ای به نام آنها دزدیدند عده‌ای به نام آن مظلومان، منت گذاشتند چه دل می‌گیرد! ◇ حالا ۴۳ سال گذشته دیگر کمتر کسی دوست دارد بشنود چه بود بچه‌ها در محاصره چطور شهید شدند؟! چطور پیکرشان ماه‌ها و سال ماند زیر آفتاب چطور ناشناس تشییع شدند؟! ◇ شهید گمنام یعنی چه؟! مفقود یعنی چه؟! خانواده منتظر چیست ؟! ◇ می‌دانم حوصله‌ها کم شده می‌دانم همه گرفتارند می‌دانم دردها زیاد شده اما می‌خواهم به آن بچه‌ها بگویم بعد از ۴۳ سال هنوز عزیزند هنوز فراموش نشده‌اند. ◇ تقدیم به تمام دلاوری‌ها مجاهدت‌های شهیدان و ایثارگران وهمه مردان و زنان سرزمینم که با تکّه تکّه از جانشون از ذرّه ذرّه ی این خاک دفاع کردند💚🤍♥️ 🌷هفته دفاع مقدس گرامی باد.🌷 شهیدان مردان بی ادعا دفاع مقدس 🔹️ صبحانه ای با شهدا @sobhaneh_ba_shohada
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📌 تصاویر کمتر دیده شده از شهیدان و سخنرانی حاج قاسم سلیمانی فرمانده لشکر ۴۱ ثارالله در زمان جنگ از شهیدان 🔹 اگر شهدا نبودند، و اگر شهدا در این مسیر فداکاری نمی‌کردند جان خودشان را فدا نمی‌کردند، به شهادت نمی‌رسیدند...امروز این استقلال و این عزت پایدار نبود. ◇ آن چیزی که همه ما نسبت به اون مدیون هستیم، آن دین عمومی است نسبت به شهید، و اینکه ما و همه‌ی تمامیت ارضی مان را و همه‌ی عزتمان را و حفظ نوامیس‌مان را، و استقلال مان را و عزتمان را ، مدیون شهید هستیم. ✍ شهید قاسم سلیمانی 🌷هفته دفاع مقدس گرامی باد.🌷 دفاع مقدس🇮🇷 🔹️ صبحانه ای با شهدا @sobhaneh_ba_shohada
📌 راز عکس رزمنده ای که رب را به جای کمپوت مجبور شد بخورد 🔹️ ترکش خمپاره پیشونیش را چاک داده بود، خون از سرش جاری و از دستش هم می خود روی زمین می‌ریخت. ◇ از او پرسیدم چه حرفی برای مردم داری؟ ◇ با لبخند گفت: از مردم کشورم می خواهم وقتی برای جبهه ها کمپوت می فرستند، عکس روی کمپوتها را نکنن! ◇ گفتم: داره ضبط میشه برادر ی حرف بهتری بگو ◇ با همون طنازی گفت: آخه نمیدونی سه بار بهم رب گوجه افتاده و آشپزخانه به زور ازم تحویل گرفته است. 🔹️ صبحانه‌ای باشهدا @sobhaneh_ba_shohada
45.41M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
📌 خیلی نامردید..!! 🔹 روایت تکان‌دهنده در حضور رهبر انقلاب از متحول شدن یک جوان دهه هشتادی که سال گذشته در اغتشاشات فعال بود. ◇ بیان دیدگاه و نظرات آقای پارسا، رزمنده دوران دفاع مقدس و راوی کاروان‌های دانشجویی راهیان نور در دیدار با پیشکسوتان و فعالان دفاع مقدس و مقاومت با رهبر معظم انقلاب 🔹️ صبحانه ای با شهدا @sobhaneh_ba_shohada
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📌 با مرور دیالوگ های ناب دفاع مقدس باید گفت : اینجا ایران است و باید تا پای جان ایستاد 🔹️ به‌یادماندنی‌ترین دیالوگ فیلم‌های دفاع مقدس در یک قاب جمع شده است و اگر بخواهیم با شرایط حال حاضر کشور عزیزمان ایران گره بزنیم چقدر اثر بخش و نتایج خوبی دارد. 🔻 امروز انتخابات مهمترین عرصه ای است که پیچ تاریخی این نظام مقدس را برمدار شهدا تنظیم می کند و نقش ما در این مسیر هدایتگری مردم و کشور با انتخاب اصلح در راه دلخواه شهداست. ◇ این چند دیالوگ را مرور کنیم و ببنیم کجای این چرخه تاریخی قرار داریم و چه نقشی در حفظ و صیانت از پرچم مقدس جمهوری اسلامی ایران داریم: ◇ آتیش مستقیم است ، رسماً شروع کرده اند ◇ به علی قسم تا پای جان مدافع انقلابم ◇ سرباز خمینی مرد شهادت است نه تسلیم 🔸️ اگر شنیدی بلند بگو : الله اکبر 🔹️ صبحانه ای باشهدا @sobhaneh_ba_shohada
📌 شکایت شهید چمران از بَدی مردم 🔹️ خدایا! از بَد کردنِ آدم‌هایت شکایت داشتم به درگاهَ‌ت ◇ امّا شکایتم را پس می‌گیرم؛ ◇ من فراموش کرده بودم که بَدی را خَلق کردی تا هر زمان که دلَ‌م گرفت از آدم‌هایت، نگاهَ‌م به "تو" باشد ... 🔹️ صبحانه ای باشهدا @sobhaneh_ba_shohada
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📌 فرزند شهید مدافع حرم و روز اول مدرسه 🔹️ نماهنگ "روز اول مدرسه" ، ماجرای فرزند کلاس اوّلی شهید مدافع‌حرم جهانپور شریفی است که از زیر قرآن عبور و به مدرسه می‌رود. یاد نازدانہ‌هاے شهیدان باشیم. 🔹️ صبحانه‌ای باشهدا @sobhaneh_ba_shohada
♥️ تاب دلتنگی ندارد آنکه مجنون می‌شود... 📸 تصویر متفاوتی از دیدار حاج قاسم سلیمانی با حضرت آیت‌الله خامنه‌ای در دفتر رهبری عاشق و معشوق 🔹️ صبحانه ای با شهدا @sobhaneh_ba_shohada
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📌 جلوه ای از ایثار در دفاع مقدس 🔹️ برادر حبیب جعفری از رزمنده ۱۴ ساله دوران دفاع مقدس در برنامه همسنگر خبرگزاری تسنیم خاطره ای از ایثار در دفاع مقدس را روایت می کند. ◇ مریض بودم و امکان حضور در عملیان نداشتم و فرمانده فکر کرد که من خواب هستم و به رزمنده گان گفت: حبیب مریض است و هرکسی کمپوت خود را نیاز نداشت برای او کنار بگذارد. ◇ وقتی رزمندگان رفتند حبیب متوجه شد که ۴۸ کمپوت برایش کنار گذاشته شده است. 🔹️ صبحانه‌ای باشهدا @sobhaneh_ba_shohada
♥️ تفسیر جمله معروف "لبخند بزن بسیجی" در این تصویر 🔹 لبخندِ فرمانده (: ماندگارتریـن یادگار ، در کوچه باغ‌های خاطراتمان است ... 🔹️ صبحانه ای با شهدا @sobhaneh_ba_shohada
📌 وقتی که ورقه های امتحانی شهید شدند 🔹️ مقطع سوم راهنمایی که آن موقع می‌گفتند سیکل درس می‌خواندم. ◇ قرار شد همراه تعداد دیگری از رزمندگان امتحان بدهیم امتحان به اصطلاح امروز دانشجویان به صورت «اُپِن بُوک» به معنی اجرای آزمون جزوه باز بود. ◇ البته جبهه معلم نداشت و بچه های قدیمی و کلاس بالایی در سنگرها برای سال پائینی ها کلاس درس می‌گذاشتند ◇ خلاصه با این سلیقه های مختلف تدریس و معلم های جورواجور ، امتحان را دادیم و ورقه ها را جمع کردند و بردند . ◇ موقعی که می خواستند ورقه ها را به پشت جبهه به مدرسه ای در اهواز منتقل نمایند، یک خمپاره روی ماشین حامل ورقه ها اصابت می‌کند و ورقه ها آتش می گیرند . ◇ وقتی برای گرفتن نتیجه به مدرسه مراجعه کردیم ، گفتند ورقه های شما همگی شهید شده اند و همانجا امتحان دیگری از ما گرفته شد. 🔹️ صبحانه‌ای باشهدا @sobhaneh_ba_shohada
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📌 نمایشگاه دائمی «در لباس سربازی» 🔹نمایشگاه «در لباس سربازی»؛ روایتی از زندگی حضرت آيت‌الله سیدعلی خامنه‌ای در دوران دفاع مقدس است. ◇ این نمایشگاه مشتمل بر بخش‌های منتشر نشده‌ای از اسنادِ اقدامات و مکاتبات حضرت آیت‌الله خامنه‌ای در دوران دفاع مقدس با عنوان درلباس سربازی می باشد. 🔹️ برای تعیین زمان بازدید به سایت www.khamenei.ir مراجعه کنید. 🔹️ صبحانه‌ای باشهدا @sobhaneh_ba_shohada
📌 شهید کاوه و حمل گونی در سنگرها 🔹️ همه می‌دانستند که مسئول تدارکات مجروح شده است ◇ یک نفر که دستش مجروح بود گونی بزرگی رو گذاشته بود روی دوشش و تو سنگر ها جیره پخش میکرد! ◇ بچه ها باهاش شوخی میکردن. ● -اخوی دیر اومدی! ● -برادر میخوای بکشیمون از گشنگی؟ ● -عزیز جان! حالا دیگه اول میری سنگر فرماندهی برا خودشیرینی دیگه.. ◇ گونی بزرگ بود و سر اون بنده خداپایین. کارش که تموم شد، گونی روگذاشت زمین ... ◇ همه شناختنش! سردار شهید محمود کاوه بود. 🔹️ صبحانه ای باشهدا @sobhaneh_ba_shohada
📌 دختر شهید : بهشت زهرا سر مزار پدرم نرفتید 🔹️ فضه سادات حسینی در روایتی ویژه از دیدار خصوصی جمعی از خانواده‌های شهدا با رهبر انقلاب در حاشیه دیدار فعالان دفاع مقدس می گوید: 🔹ماجرای درد دل صمیمانه یک دختر شهید با رهبر انقلاب:آقا گفتند حتما توفیق نداشتم! ◇ اتفاق جالب [این دیدار خصوصی] برای من گفتگوی دختر شهید مدافع امنیت شهید پوریا احمدی با حضرت آقا بود. ◇ آقا سراغ مادرشان را گرفتند که نبودند. بعد با دختر شهید صحبت کردند. ◇ دختر شهید به حضرت آقا گفتند که شما رفتید بهشت زهرا (سلام الله علیها) اما سر مزار پدر من نرفتید! 🔻 آقا هم بالبخند به او گفتند: توفیق نداشتم حتما و فرمودند: ان‌شالله اگر دوباره به آنجا رفتم می‌روم. 🔹️ صبحانه ای باشهدا @sobhaneh_ba_shohada