eitaa logo
صبحانه ای با شهدا
3.8هزار دنبال‌کننده
3.9هزار عکس
2.9هزار ویدیو
2 فایل
🌷سعی‌داریم‌هرروزباهمراهی‌شما ومددشهیدان‌به‌معرفی‌شهدابپردازیم. 📌مجوزاستفاده‌ازمطالب‌کانال 1️⃣ذکرصلوات 2️⃣عدم‌استفاده‌ازلوگودرتصاویروفیلم‌ها، به‌جهت‌نشربیشترمطالب https://t.me/sobhaneh_ba_shohada :تلگرام📲 👤ارتباط‌باادمین: @hosseinzadehfazl
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📌 نمایشگاه دائمی «در لباس سربازی» 🔹نمایشگاه «در لباس سربازی»؛ روایتی از زندگی حضرت آيت‌الله سیدعلی خامنه‌ای در دوران دفاع مقدس است. ◇ این نمایشگاه مشتمل بر بخش‌های منتشر نشده‌ای از اسنادِ اقدامات و مکاتبات حضرت آیت‌الله خامنه‌ای در دوران دفاع مقدس با عنوان درلباس سربازی می باشد. 🔹️ برای تعیین زمان بازدید به سایت www.khamenei.ir مراجعه کنید. 🔹️ صبحانه‌ای باشهدا @sobhaneh_ba_shohada
📌 شهید کاوه و حمل گونی در سنگرها 🔹️ همه می‌دانستند که مسئول تدارکات مجروح شده است ◇ یک نفر که دستش مجروح بود گونی بزرگی رو گذاشته بود روی دوشش و تو سنگر ها جیره پخش میکرد! ◇ بچه ها باهاش شوخی میکردن. ● -اخوی دیر اومدی! ● -برادر میخوای بکشیمون از گشنگی؟ ● -عزیز جان! حالا دیگه اول میری سنگر فرماندهی برا خودشیرینی دیگه.. ◇ گونی بزرگ بود و سر اون بنده خداپایین. کارش که تموم شد، گونی روگذاشت زمین ... ◇ همه شناختنش! سردار شهید محمود کاوه بود. 🔹️ صبحانه ای باشهدا @sobhaneh_ba_shohada
📌 دختر شهید : بهشت زهرا سر مزار پدرم نرفتید 🔹️ فضه سادات حسینی در روایتی ویژه از دیدار خصوصی جمعی از خانواده‌های شهدا با رهبر انقلاب در حاشیه دیدار فعالان دفاع مقدس می گوید: 🔹ماجرای درد دل صمیمانه یک دختر شهید با رهبر انقلاب:آقا گفتند حتما توفیق نداشتم! ◇ اتفاق جالب [این دیدار خصوصی] برای من گفتگوی دختر شهید مدافع امنیت شهید پوریا احمدی با حضرت آقا بود. ◇ آقا سراغ مادرشان را گرفتند که نبودند. بعد با دختر شهید صحبت کردند. ◇ دختر شهید به حضرت آقا گفتند که شما رفتید بهشت زهرا (سلام الله علیها) اما سر مزار پدر من نرفتید! 🔻 آقا هم بالبخند به او گفتند: توفیق نداشتم حتما و فرمودند: ان‌شالله اگر دوباره به آنجا رفتم می‌روم. 🔹️ صبحانه ای باشهدا @sobhaneh_ba_shohada
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💢 «قصه بابا»، را کیا یادشون هست..؟! 🔹 سرود ماندگار بچه های آباده بنام "مادر برام قصه بگو" که همه بچه‌ های دهه ۶۰ ازش خاطره دارند و یاد آور سالهای تلخ و شیرین جنگ ۸ ساله ایران و عراق است. ◇ روایتی زیبا و نوستالوژیک از درد دل یک فرزند شهید با مادر و یادآوری خاطراتش از پدرشهیدش است. ◇ این بار «قصه بابا» را به روایت تصاویر ماندگار از زمان، دوران دفاع مقدس، ببینیم. 🌷چهل وسومین سالگرد دفاع مقدس گرامی‌باد🇮🇷 🔹️ صبحانه ای باشهدا @sobhaneh_ba_shohada
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📌 مهر مادری برای فرزند جانباز 🔹️ مادر، پسر جانبازش را مهیای نماز می کند. ◇ این تصاویر حقیقی است، حقیقتی که فقط بر دلهای شکسته اثر می کند. 🔻جانباز حمید حق شناس 🔹️ صبحانه‌ای باشهدا @sobhaneh_ba_shohada
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
در پی رفیقش بود. صداش زد...ابومهدی♥️ رفاقت یعنی، این دو رفیق باصفا باهم پیر شدن و باهم شهید شدن. رفیق خوب تا بهشت میبرتت... ″خوشا آنکس که در دنیا، رفیق باوفا دارد.″ رفاقت تا بهشت حاج قاسم ابومهدی 🔹️ صبحانه ای با شهدا @sobhaneh_ba_shohada
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📌 سه کیلو بود که، بدنیا اومد سه کیلو استخونو دادم به خاک... 👤 شاعر : صابر خراسانی 📎 پ.ن فیلم: مراسم تشییع و تدفین شهدای گمنام در شهرستان بیرجند و فردوس 🔹️ صبحانه ای با شهدا @sobhaneh_ba_shohada
📌 واکنش مادر شهیدان خالقی پور به سوال شهید آوینی 🔹️ زنے‌آمده‌بود‌کہ‌پسر‌سومش‌را، راهےجبهہ‌کند. ◇ خبرنگارگفت: ناراحت‌نیستید ◇ زن‌گفت‌:خیلے ناراحتم. ◇ خبرنگارگفت:شماکہ دوتا از پسر هایتان شهید شده‌اند چرا رضایت‌دادید‌سومے‌هم برود!؟ ◇ زن گفت: "ناراحتم چون پسر دیگرےندارم کہ بہ جبهہ‌بفرستم" 🔻خبرنگارمنقلب‌شد... ◇ آن زن،مادر۳شهید خالقےپور بود. ◇ آن خبرنگار هم شهید آوینے بود. 🌱 🌱 🔹️ صبحانه‌ای باشهدا @sobhaneh_ba_shohada
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📌 فوتبال در اردوگاه بعثی‌ها 🔹️ فوتبالیست‌های رزمنده در دوران اسارت هم از فوتبال دور نبودند و با تشکیل تیم فوتبال روحیه خود را حفظ کردند. 🔹️ صبحانه‌ای باشهدا @sobhaneh_ba_shohada
📌 فرمانده ای که لحظه شهادت دعایش مستجاب شد 🔹️ حاج حسین یکتا می گفت: برا خدا ناز کنید ؛ شهدا برا خدا ناز می کردن. گناه نمی کردن ولی عوضش برا خدا ناز می کردن ، خدا هم نازشون رو می خرید! ◇ حاج احمد کریمی تیر خورد ، وقتی رسیدن بالا سرش. می‌گفت: من دلم نمی خواد شهید بشم! ◇ با تعجب گفتن: یعنی چی نمی‌خوای شهید بشی؟برا خدا داری ناز میکنی؟ ◇ گفت: آره، من نمی‌خوام اینجوری شهید بشم ، میخوام مثل اربابم امام حسین ارباً اربا بشم... ◇ حاج احمد رفت به سمت آمبولانس، بیسیم چی هم حرکت کرد ،علی آزاد پناه هم حرکت کرد ، یکدفعه یه خمپاره اومد خورد وسطشون، دیدم حاج‌ احمد ارباً اربا شده. ◇ کل هیکل حاج احمد کریمی شد یه گونی پلاستیکی! 🔻 دوست داری برا خدا ناز کنی؟ خدا هم بخرتت؟ ◇ تو بخوای معشوق باشی ، خدا هم عاشقت میشه ... 🔹️ صبحانه ای باشهدا @sobhaneh_ba_shohada
📌 روایت همسر شهید محمد کامران از اخلاق و نگاه شهید 🔹️ همسر شهید محمد کارمران می گوید: محمد در آخرین پیامک برایم نوشته بود: «هرجا باشم عاشقتم. ایران باشم یا خارج، هرجا باشم عاشقتم...» ◇ محمد همیشه می‌گفت: همسر سادات داشتن هم خوب است و هم سخت. فکر اینکه همسرت دختر حضرت زهرا (سلام الله علیها) است، اجازه بدرفتاری را به آدم نمی‌دهد و از طرفی قدم‌هایش برکت زندگی است.» ◇ شهید کامران در انجام وظیفه و کارهایش خلوص عجیبی داشت. یادم هست که می‌گفت: «من سر کارم ساعتی را کنار دستم گذاشتم و مدت زمان چای خوردن و دستشویی رفتن‌هایم را حساب می‌کنم و از اضافه کاری‌هایم کم می‌کنم که حقی از بیت‌المال به گردنم نماند.» ◇ محمد خیلی خوش اخلاق بود. واقعاً اگر بگویم اخم او را ندیدم، گزافه نیست. حتی وقتی درمعراج شهدا برای آخرین‌بار او را دیدم همان لبخند زیبا و همیشگی را روی لب داشت. ‌◇ خدا را شکر می‌کنم که محمد من هم شهید شد.چون او شهادت را دوست داشت.خیلی شهادت را دوست داشت. 🔹️ صبحانه‌ای باشهدا @sobhaneh_ba_shohada
صبحانه ای با شهدا
📌 پیام یکی از مخاطبین صبحانه ای باشهدا 🔹️ باسلام و درود وصبح جمعه شما بخیر ◇ درود براین شیر زنان که همتا ندارن وبدا به حال ما جا ماندگان از توفیق هاو قدر نشناسی از این ملت شریف وایثارگر.. 🔹️ صبحانه ای باشهدا @sobhaneh_ba_shohada