eitaa logo
صبحانه ای با شهدا
3.8هزار دنبال‌کننده
3.5هزار عکس
2.7هزار ویدیو
2 فایل
🌷سعی‌داریم‌هرروزباهمراهی‌شما ومددشهیدان‌به‌معرفی‌شهدابپردازیم. 📌مجوزاستفاده‌ازمطالب‌کانال 1️⃣ذکرصلوات 2️⃣عدم‌استفاده‌ازلوگودرتصاویروفیلم‌ها، به‌جهت‌نشربیشترمطالب https://t.me/sobhaneh_ba_shohada :تلگرام📲 👤ارتباط‌باادمین: @hosseinzadehfazl
مشاهده در ایتا
دانلود
⭕️ ماجرای عهد مرحوم ابوترابی با امام رضا (ع) 🔹️ سید علی اکبر ابوترابی : وقتی در دوره جوانی تحصیلات دبیرستان را تمام کردم، پدرمان گفت: «از تو می خواهم درس حوزه را شروع کنی.» □ به زیارت امام رضا(ع) رفتم و برای شروع درس حوزه در عهد و پیمانی گفتم: «ای امام رضا! من در این جا تعهد می‌دهم که زندگی خودم را وقف شما و راه و آیین شما کنم. در مقابل از شما یک خواسته دارم و آن این که در شداید و سختی‌ها و تنگنای زندگی من را رها نکنی.» □ طلبه شدم و ازدواج کردم. □ یک شب، شخصی در خانه ما را زد و با حالتی مضطرب گفت: «من در تهران دچار مشکلی شده‌ام و به ۱۰۰۰ تومان پول نیاز دارم.» □ با وجود این که تمام دارایی من پنج تومان بود، اما نخواستم دست رد به سینه او بزنم و تا فردا برای کمک به او مهلت گرفتم. □ هنگام سحر به حرم حضرت معصومه (س) رفتم و گفتم: «یا فاطمۀ معصومه! من به برادر بزگوارت تعهدی سپردم و خواسته اجابت بشود و یک مضطر را از تنگنا نجات بدهی.» □ در حرم یک نفر یک پاکت به من داد و گفت: «آقای ابوترابی این پاکت مال شماست» سریع رفت و حتی مهلت نداد تشکر بکنم. □ پاکت را باز کردم. دیدم هزار تومان پول در آن گذاشته شده که به آن نیازمندی که قول دادم رسید. ■ ابوترابی میگوید: باید در عرض ادب کردن به پیشگاه مقدس معصومین (ع) با دنیایی دلگرمی و اطمینان پیش برویم. «اشهد انک تسمع کلامی و ترد سلامی» من شهادت می‌دهم که شما من را می‌بینید وصدایم را می‌شنوید. □ آنها جواب ما را درحدی که شایستگی ولیاقت ماست،به ما بر می‌گردانند. 🔹️ صبحانه ای با شهدا @sobhaneh_ba_shohada