eitaa logo
صبحانه ای با شهدا
3.8هزار دنبال‌کننده
3.9هزار عکس
2.9هزار ویدیو
2 فایل
🌷سعی‌داریم‌هرروزباهمراهی‌شما ومددشهیدان‌به‌معرفی‌شهدابپردازیم. 📌مجوزاستفاده‌ازمطالب‌کانال 1️⃣ذکرصلوات 2️⃣عدم‌استفاده‌ازلوگودرتصاویروفیلم‌ها، به‌جهت‌نشربیشترمطالب https://t.me/sobhaneh_ba_shohada :تلگرام📲 👤ارتباط‌باادمین: @hosseinzadehfazl
مشاهده در ایتا
دانلود
⭕️ انگشتری که از شهید به رهبری هدیه شد، دوباره به مادرشهید حسین معز غلامی رسید 🔹️ مادر شهید حسین معز غلامی نقل می کند: حسین آقا یه انگشتری فیروزه داره که با مرحوم پدرش مشترکا استفاده می کردند، گاهی حاج آقا مینداختن البته به اصرار حسین. □ سه چهار سال پیش من یه شب خواب دیدم که آقا(آیت الله خامنه ای) برای ناهار تشریف آوردن منزل ما و در کنار هم غذا خوردیم. بعد از سرو غذا من اون انگشتر فیروزه رو آوردم و تقدیم آقا کردم. ■ بعد از بیدار شدن، اونچه در عالم رویا دیده بودم رو خدمت پدر مرحومشون نقل کردم. □ ایشون گفتن که "ان شا الله همین هم میشه" و انگشتری رو خدمت ایشون تقدیم می کنید. ■ چند روز پیش که خدمت حضرت آقا رسیدم، انگشترو با خودم بردم. خوابم رو برای ایشون تعریف کردم و انگشتری رو تقدیم کردم. 🔸️ حضرت آقا هم انگشترو به دست کردند و فرمودن "شما این رو به من هدیه کردید خیلیم ممنون اما من این رو برمیگردونم به شما. یادگار شهید هست. اینها باید حفظ و نگهداری شه" □ عرض کردم که حسین آقا انگشترای زیادی داشتن و همه رو هم نگه داشتم و خیلی حساسم رو وسایل شهید، این یکی رو شما بپذیرید. 🔻 حضرت آقا فرمودند "نه؛ ببرید و این رو قاب کنید. یادگاریای شهیدو به بهترین شکل نگه داری کنید." ■ انگشتر دوباره به خونه و به جای ویژه خودش تو قاب انگشترای یادگار پسرم برگشت. 🔸️به نقل از: مادر بزرگوار شهید 🔹️ صبحانه ای با شهدا @sobhaneh_ba_shohada 🔺️ کانال ما را از طریق لینک زیر دنبال و به دوستان خود معرفی کنید: https://eitaa.com/joinchat/3191341256C69ef75b671
هدایت شده از صبحانه ای با شهدا
📌 پای مجروحش را قرار شد قطع کنند که از امام رضا(ع) شفاء گرفت و ۳ سال بعد در اروند رود شهید شد 🔸 شهید حجت الاسلام علی سیفی اردیبهشت سال ۱۳۶۱ در حالی که ۱۵ سال بیشتر نداشت؛ در عملیات آزادسازی خرمشهر دچار مجروحیت شدید پا شد. پزشکان هم علاجش را تنها در قطع پا می‌دیدند. 🔹 شبی در عالم رویا، امام زمان (عج) خطاب به او فرمود: «بیـا مشـهد!» ◇ در آن شرایط سخت جسمی راهی مشهدالرضا شد و شفایش را گرفت. ◇ بعد از این معجزه؛ او حضور همزمان در سنگر حوزه و جبهه را برگزید و اواخر تابستان سال ۱۳۶۱ به حوزه علمیه چیذر رفت و سال بعد هم به مدرسه رسول اکرم(ص)در قم. ◇ در این مدت از کسب مراتب سلوک و عرفان غافل نماند. به گونه‌ای که شیخ حسین انصاریان او را سوار بر قطار عرفان و دیگران را پیاده معرفی میکرد. ◇ بارها قبل از انجام هر عملیاتی اسامی رزمنده‌های شهید و مجروح آینده را بیان می‌کرد. 🔸️ شهید حجت الاسلام علی سیفی از شهدای غواصی است که در ۲۵ بهمن ماه سال ۱۳۶۴ در عملیات والفجر ۸ در اروندرود به فیض شهادت نائل آمد. ◇ مزار مطهرش در گلزار شهدای مراغه است. 🔹️ صبحانه ای با شهدا @sobhaneh_ba_shohada 🔺️ کانال ما را از طریق لینک زیر دنبال و به دوستان خود معرفی کنید: https://eitaa.com/joinchat/3191341256C69ef75b671
هدایت شده از صبحانه ای با شهدا
هدایت شده از صبحانه ای با شهدا
هدایت شده از صبحانه ای با شهدا
📌 پاکسازی میدان مین داعش توسط خادم امام رضا(ع) 🔷️ مصطفی عارفی بعد از شهادت جواد کوهساری تعریف می کرد: به محض این که به عراق رسیدیم، جواد خیلی زود در شرایط جهاد قرار گرفت. او انگار نمی خواست در احساس تکلیفی که بر دوش خودش می دیده لحظه ای درنگ کند. ◇ پس از ورودمان به منطقه به او گفتند که ما مجبوریم از جاده ای که در تیررس داعشی هاست پیشروی کنیم و بقیه زمین ها پر از مین است. ◇ جواد که دوره دیده تخریب بود، بدون معطلی دست به کار می شود و منطقه را آماده و برای عبور پاک می‌کند بعد از آن به فرماندهان و مدافعان حرم اطمینان می دهند که مسیر از مین ها پاکسازی شده است و خودش اولین نفر عبور می‌کند و بعد بقیه موارد میدان شده و داعشی ها در غافلگیری شکست سختی را متحمل می‌شوند. 🔸️ شهید جواد کوهساری در سال ۱۳۶۴ در مشهد به دنیا آمد. ◇ جواد خادم افتخاری امام رضا(ع) بود. علاقه زیادی هم به گلزار شهدای طرقبه داشت و هر زمان که وقت داشت به زیارت مزار شهدا می رفت. ◇ حسابدار بود و در رشته حقوق تحصیل می‌کرد و در پروژه قطار شهری مشهد استخدام شد. 🔻 سرانجام در نبرد با گروه های تکفیری داعش در ۲۶ تیرماه ۱۳۹۴ در فلوجه عراق به شهادت رسید. 🔹️ صبحانه ای با شهدا @sobhaneh_ba_shohada 🔺️ کانال ما را از طریق لینک زیر دنبال و به دوستان خود معرفی کنید: https://eitaa.com/joinchat/3191341256C69ef75b671
هدایت شده از صبحانه ای با شهدا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 📌 صحبت های شهید رجایی درباره اقدام اجرایی در دفاع از مستضعفين 🔷️ در بخشی این فیلم کوتاه شهید رجایی می گوید: در اولین سفر نخست وزیری به مشهد در صحن حرم امام رضا(ع) برای مردم سخنرانی کردیم. ◇ در آنجا از اینکه ما مدافع مستضعفین هستیم خیلی صحبت کردیم 🔸️ ظهربرای نهار که به مهمانسرا رفتیم یک سفره رنگین مهیا کرده بودند که همه چیز داشت و با خودم گفتم این سفره با حرف هایی که به مردم زدم یکی نیست و اصرار کردم که سفره را ساده کنند. 🔹️ صبحانه ای با شهدا @sobhaneh_ba_shohada 🔺️ کانال ما را از طریق لینک زیر دنبال و به دوستان خود معرفی کنید: https://eitaa.com/joinchat/3191341256C69ef75b671
هدایت شده از صبحانه ای با شهدا
📌 شهیدی از کازرون که میهمان امام رضا«ع» شد/ راز مزار خاکی شهید فخار 🔹️ برادر شهید عبدالصمد« محمود » فخار می گوید: «برادرم وصیت کرده بود که قبرش مانند ائمه بقیع بدون سنگ قبر باشد؛ به‌همین دلیل بعد از شهادت هر بار که بنیاد شهید اقدام به ساخت سنگ قبر می‌کرد، سنگ قبر دونیمه می‌شد و از وسط می‌شکست و تکرار این موضوع به این دلیل بود که شهید دوست نداشت سنگ و شناسه قبر داشته باشد.» ◇ شهید فخار همیشه علاقه خاصی به (ع) داشت و در اتفاقی عجیب و کم‌نظیر، جنازه وی به‌صورت اشتباهی، همراه شهدای مشهد به شهر مشهد منتقل شده بود. ◇ بعد از طواف شهید در حرم امام رضا(ع) از طریق نوشته‌ای که در لباسش جامانده بود، نوشته شده بود که صمد فخار عاشق امام رضا(ع) و اهل کازرون فارس هستم و از این طریق پیکر شهید به کازرون انتقال داده شد و در واقع اشتباهی در کار نبوده، بلکه این عشق زایدالوصف شهید فخار، پیکر او را به حرم امام رضا(ع) رسانده بود. ◇ مادر شهید با بیان اینکه فرزندم دوست نداشت از او توصیفی صورت پذیرد، می گوید: « عبدالصمد عقیده داشت کار بدون ریا و فقط برای رضای خدا صورت گیرد و حتی وصیت وی هم که گفته مزارم خاکی و بدون شناسه باشد، برگرفته از همین روحیه بوده است.» ◇ تولد: پنجم رمضان ۱۳۴۰ کازرون ◇ شهادت: ۱۳۶۵/۱۱/۴ شلمچه ◇ محل مزارمطهر : کازرون گلستان شهدا(امام زاده سید محمد نوربخش) 🔹️ صبحانه ای با شهدا @sobhaneh_ba_shohada 🔺️ کانال صبحانه‌ای باشهدا را با کلیک بر روی آدرس زیر پیگیری و به دوستان خود معرفی کنید: https://eitaa.com/joinchat/3191341256C69ef75b671
هدایت شده از صبحانه ای با شهدا
هدایت شده از صبحانه ای با شهدا
هدایت شده از صبحانه ای با شهدا
📌 بچه‌پولداری که ۱۲ روز بعد از ازدواجش شهید شد. 🔹 "سردار شهید «صادق مزدستان» در تاریخ ۲۷ دی ۱۳۳۵ در یک خانواده نسبتاً متمول، در بندر انزلی چشم به جهان گشود. او هفتمين فرزند اين خانواده بود. بعدها به قائمشهر می‌روند و در آن شهر به دلیل اشتغال خود و برادرانش به ورزش فوتبال، اسم و رسمی دست و پا می‌کنند. ◇ هر چه به روزهای انقلاب نزدیک‌تر می‌شوند، صادق و برادرانش بیشتر جذب نهضت اسلامی حضرت امام می‌شوند و تحول روحی پیدا می‌کنند. تا جایی که صادق در اولین روزهای دفاع‌مقدس به جبهه می‌رود ◇ صادق درگروه جنگهای نامنظم دکتر چمران شرکت داشت و در سوسنگرد در کنار او جنگيد. پس از تشکيل تيپ کربلا به اين تيپ آمد و در مدت زمانی اندک به سبب لياقت و شجاعت فرماندهی گروهان و سپس گردان صاحب الزمان (عج) از تيپ کربلا عهده دار شد. ◇ در ۲۷ آذر ۱۳۶۱ با خانم گيسو صالح پور ازدواج کرد. دو روز بعد از ازدواج به اتفاق همسر برای زيارت مرقد امام رضا (ع) به مشهد مقدس رفتند. ◇ در آنجا صادق به همسرش گفت: «اگر اين بار افتخار شهادت در جبهه نصيبم نشد خانه ای اجاره می کنم و با هم زندگی مشترک خود را آغاز می کنيم.» ◇ پس از بازگشت از مشهد مقدس به مناطق عملياتی رهسپار شد. او که فرماندهی تيپ دوم لشکر ۲۵ کربلا را به عهده داشت در منطقه فکه در يک عمليات شناسايی در خط مرزی عين خوش و در جنگل امقر در اثر صابت ترکش مين والمر به ناحيه سر در تاريخ ۹ دی ۱۳۶۱ به شهادت رسيد. در حالی که تنها دوازده روز از ازدواجش می گذشت. پیکر مطهر شهيد صادق مزدستان در گلزار شهدای قائمشهر به خاک سپرده شد. 🔹️ صبحانه ای با شهدا @sobhaneh_ba_shohada
هدایت شده از صبحانه ای با شهدا
هدایت شده از صبحانه ای با شهدا
هدایت شده از صبحانه ای با شهدا
هدایت شده از صبحانه ای با شهدا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📌 فیلمی از حضور رزمندگان در حرم امام رضا (ع) و وداع با حضرت جهت اعزام به جبهه 🔹 حرم مطهر آقا علی ابن موسی الرضا (ع)، در سال‌های دفاع مقدس یکی از مراکز اصلی برای اعزام به جبهه‌ها بود ◇ و رزمندگانی که از خراسان راهی جبهه بودند با حضور در این آستان نورانی و مدد گرفتن از امام رئوف به جنگ با دشمن متجاوز می‌رفتند. ◇ همچنین بسیاری از رزمندگان دیگر شهر‌ها هم برای تقویت روحیه، گروه گروه به مشهد می‌آمدند و پس از زیارت امام رضا (ع) راهی منطقه می‌شدند. 🔹️ صبحانه ای با شهدا @sobhaneh_ba_shohada
هدایت شده از صبحانه ای با شهدا
📌 زندانبان عراقی مجذوب ابوترابی شد و در سوریه به شهادت رسید 🔹️ تا اینکه جنگ پایان یافت و ما به ایران بازگشتیم.  پس از ارتحال حاج آقا ابوترابی گویا او به ایران و به مشهد می آید و در دیداری که با تعدادی از آزادگان داشت شماره مرا از آنان می گیرد. ◇ آن زمان بنده در قم بودم که تلفنم زنگ زد و گفت: من محمد کاظم هستم. ◇ قراری گذاشتیم و او به قم آمد و  با هم دیدار کردیم و دیدم همان مامور بعثی است و بسیار علاقمند بود که با خانواده حاج آقا دیداری داشته باشد و از خاطراتش برای آنان بگوید. ◇ تاثیر رفتار حاج آقا برایشان درحدی بود که بعدها مطلع شدیم او به صورت داوطلب برای دفاع از حرم حضرت زینب(س) به سوریه اعزام و بعد هم به شهادت می رسد. ◇ سرانجام شهید کاظم عبدالامیر هم در دفاع از حرم حضرت زینب سلام الله علیها در سوریه به آرزویش که هماناشهادت در راه خدا بود رسید. ◇ پیکرشهید در کشور عراق خاکسپاری شد. 🔹️ صبحانه ای با شهدا @sobhaneh_ba_shohada 🔺️ کانال صبحانه‌ای باشهدا را با کلیک بر روی آدرس زیر پیگیری و به دوستان خود معرفی کنید: https://eitaa.com/joinchat/3191341256C69ef75b671
هدایت شده از صبحانه ای با شهدا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📌 شهید صنیع خانی: شهادتم رازیست بین من و خدا و امام رضا(ع) 🔹️ محسن رضایی: شهید صنیع خانی می‌گفت، در مشهد شهادتم را از حضرت رضا(ع) گرفتم. 🔹️ صبحانه ای با شهدا @sobhaneh_ba_shohada 🔺️ کانال صبحانه‌ای باشهدا را با کلیک بر روی آدرس زیر پیگیری و به دوستان خود معرفی کنید: https://eitaa.com/joinchat/3191341256C69ef75b671
⭕️ دانش آموز بود و دل به دریا زد 🔹️ مردانگی و ایثار و شجاعت و غیرت اگر تصویر بود در این چهره خسته نمایان است. ■ هر چه شکوه و افتخار است در چهره خسته این دانش آموز برگشته از دریا نهفته است. 🔸️ این تصویر را غواصان فاتح اسکله الامیه، ۱۱ شهریور ۱۳۶۵ در شمال‌غربی خلیج فارس از محور لشکر۱۴ امام حسین (ع) خلق کرده اند. 📸 عکاس : یحیی قاسمی 🔹️ صبحانه ای با شهدا @sobhaneh_ba_shohada 🔺️ کانال ما را از طریق لینک زیر دنبال و به دوستان خود معرفی کنید: https://eitaa.com/joinchat/3191341256C69ef75b671
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 شعرخوانی ولی‌الله کلامی در مراسم خطبه‌خوانی در حرم رضوی ما آمده ایم تا رضایی بشویم در خیمه تو کربلایی بشویم 🔹️ صبحانه ای با شهدا @sobhaneh_ba_shohada 🔺️ کانال ما را از طریق لینک زیر دنبال و به دوستان خود معرفی کنید: https://eitaa.com/joinchat/3191341256C69ef75b671
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 مرثیه خوانی حاج مهدی رسولی در شب شهادت امام رضا (ع) 🔹️ صبحانه ای با شهدا @sobhaneh_ba_shohada 🔺️ کانال ما را از طریق لینک زیر دنبال و به دوستان خود معرفی کنید: https://eitaa.com/joinchat/3191341256C69ef75b671
⭕️ ماجرای عهد مرحوم ابوترابی با امام رضا (ع) 🔹️ سید علی اکبر ابوترابی : وقتی در دوره جوانی تحصیلات دبیرستان را تمام کردم، پدرمان گفت: «از تو می خواهم درس حوزه را شروع کنی.» □ به زیارت امام رضا(ع) رفتم و برای شروع درس حوزه در عهد و پیمانی گفتم: «ای امام رضا! من در این جا تعهد می‌دهم که زندگی خودم را وقف شما و راه و آیین شما کنم. در مقابل از شما یک خواسته دارم و آن این که در شداید و سختی‌ها و تنگنای زندگی من را رها نکنی.» □ طلبه شدم و ازدواج کردم. □ یک شب، شخصی در خانه ما را زد و با حالتی مضطرب گفت: «من در تهران دچار مشکلی شده‌ام و به ۱۰۰۰ تومان پول نیاز دارم.» □ با وجود این که تمام دارایی من پنج تومان بود، اما نخواستم دست رد به سینه او بزنم و تا فردا برای کمک به او مهلت گرفتم. □ هنگام سحر به حرم حضرت معصومه (س) رفتم و گفتم: «یا فاطمۀ معصومه! من به برادر بزگوارت تعهدی سپردم و خواسته اجابت بشود و یک مضطر را از تنگنا نجات بدهی.» □ در حرم یک نفر یک پاکت به من داد و گفت: «آقای ابوترابی این پاکت مال شماست» سریع رفت و حتی مهلت نداد تشکر بکنم. □ پاکت را باز کردم. دیدم هزار تومان پول در آن گذاشته شده که به آن نیازمندی که قول دادم رسید. ■ ابوترابی میگوید: باید در عرض ادب کردن به پیشگاه مقدس معصومین (ع) با دنیایی دلگرمی و اطمینان پیش برویم. «اشهد انک تسمع کلامی و ترد سلامی» من شهادت می‌دهم که شما من را می‌بینید وصدایم را می‌شنوید. □ آنها جواب ما را درحدی که شایستگی ولیاقت ماست،به ما بر می‌گردانند. 🔹️ صبحانه ای با شهدا @sobhaneh_ba_shohada
⭕️ آیا کوبیدن در هفت مسجد در پایان ماه صفر حاجت می دهد؟ 🔹️ مقام معظم رهبری در پاسخ به استفتائی حکم کوبیدن درب هفت مسجد در آخر ماه صفر برای برآورده شدن حاجات، را بیان کردند. ♦️ متن پرسش و پاسخ این استفتاء بدین شرح است: ✍ سوال: چند سالى است در شب اول ماه ربیع‌الاول حركتى در بعضى مساجد باب شده است شائبه بدعت و یا ترویج نوعى خرافه در آن مى‌رود. □ ماجرا از این قرار است كه در شب اول ماه ربیع‌الاول از حدود نیمه‌شب تا اذان صبح افرادى كه غالباً خانم‌ها هستند با در دست داشتن شمع پشت درب مساجد مراجعه و با كوبیدن به درب مساجد و خواندن اذكارى توسل جسته و حاجات خود را طلب مى‌نمایند. □ البته این عمل را تا هفت مسجد ادامه مى‌دهند و خصوصا این حال توسل در هنگام اذان صبح به اوج خود مى‌رسد و معتقد هستند بدینوسیله اتمام ماه صفر و آمدن ماه ربیع‌الاول را خبر مى‌دهند نظر حضرتعالى در این باره چیست؟ ✅ پاسخ رهبر معظم انقلاب: عمل مذكور مستند روایى ندارد و شیوه‌اى قابل تأیید نیست. □ اگر چه اصل اذكار و ادعیه و طلب حاجات از خداوند متعال عمل پسندیده‌اى است، لكن اشكال در شیوه عمل به نحو یاد شده است. □ آقایان علماى اعلام (دامت افاضاتهم) و مؤمنین(ایدهم الله تعالى) با پند و اندرز و موعظه و نصیحت از رواج چنین رفتارهایى كه چه بسا ممكن است منتهى به وَهْن مذهب گردد، جلوگیرى نمایند. 🔹️ صبحانه ای با شهدا @sobhaneh_ba_shohada 🔺️ کانال ما را از طریق لینک زیر دنبال و به دوستان خود معرفی کنید: https://eitaa.com/joinchat/3191341256C69ef75b671
⭕️ شمشیرزن یک دست تیربارچی عراقی را قیمه قیمه کرد 🔹️ شهید عبدالرزاق علی شیری در سال ۱۳۴۱ در کرج متولد شد و در طفولیت به علت تب شدید از ناحیه پای چپ فلج گردید. □ هر چند بهبودی پیدا کرد اما لنگیدن پای چپ همیشه با او بود. 🔸️ عبدالرزاق در دفاع مقدس بدون توجه به معلولیت سریع وارد واحدهای رزمی شد و به عنوان یک رزمنده اسلحه به دست گرفت □ سال ۱۳۶۱ در سومار در اثر اصابت ترکش دستش چپش از کتف جدا شد و با آستین خالی با یک شمشیر بر کمر وارد میدان شد. ■ سه ماه بعد در عملیات والفجر یک تیر به گردنش اصابت کرد و باز مجروح شد. 🔹️ مدتی بعد، حضور عبدالرزاق در مقر قلاجه قبل از عملیات والفجر۴ با آستین خالی و قداره به کمر، در حالی که پرچم سرخی به دست همه رو حیرت زده کرد و دوباره در اثر اصابت ترکش به شدت مجروح شد. ■ در گردان علی اصغر خط شکن شد وبا هدف ضربه زدن به دشمن در جزیره ام الرصاص و آن سوی اروندرود وارد میدان شدند. 🔸️ عبدالرزاق "شمشیر بند" در عملیات والفجر۸ در جزیره ام الرصاص وقتی تیربار چهارلول دشمن امان همه را بریده بود، دست به کار شد. □ عبدالرزاق نارنجک به کمر و شمشیر به دست برای رسیدن به تیربار دشمن از باتلاق گل و لای گذشت و دقایقی بعد تیربار دشمن خاموش شد و عبدالرزاق هم افتاد. □ عبدالرزاق علی شیری تیربارچی بعثی را با شمشیر قیمه قیمه و خودش هم به شهادت رسید. ■ رزمندهای زیادی توانستند از محاصره خارج شوند و پیکر عبدالرزاق بعد از ۱۳ سال به وطن باز گشت و در گلزارشهدای امامزاده محمد کرج به خاک سپرده شد. 🔹️ صبحانه ای با شهدا https://eitaa.com/joinchat/3191341256C69ef75b671
هدایت شده از صبحانه ای با شهدا
⭕️ توصیه طلبه شهید ملاصالحی به تمام مسلمین : وحدت و اتحاد را حفظ کنید 🔹️ طلبه شهید مجید ملا صالحی در فرازی از وصیت‌نامه اش اشاره دارد که اگر سعادتی بزرگ تر نصیبم گشت و شهید شدم چند توصیه به تمام مسلمین می‌کنم : ◇ اول اینکه: به دستورات و سخنان فرمانده کل قوا امام خمینی و یاوران ایشان که روحانیت اصیل هستند گوش فرا داده و عمل کنید. ◇ دومین توصیه من : وحدت و اتحاد را حفظ کنید که به قول امام ما هرچه داریم از وحدتمان است. ◇ توصیه سوم: ارگان های انقلابی را حمایت کرده البته تا زمانی که در خط امام و هدفشان اسلام باشد. ◇ توصیه چهارم: به نماز اول وقت و نماز شب توجه بسیار داشته باشید و به شهدا و خانواده های آنها احترام بگذارید. در مقابل احکام الهی مرید تام باشید. ◇ و بعد یقین داشته باشید تا زمانی که در خط امام و در صحنه باشید و نسبت به مسائل بی تفاوت نباشید دشمنان شما قادر نخواهند بود که شما را شکست دهند. ◇ از دانش آموزان عزیز می خواهم همراه با پاسداری از انقلاب اسلامی تحصیل علم را فراموش نکنند که درس خواندن شما در سرنوشت انقلاب اسلامی اثر دارد. 🔺️ در خاتمه من به عنوان یک شهید، فقط عزادار نمی خواهم، بلکه پیرو می خواهم ◇ تولد: ۱۵ شهریور ۱۳۴۶ تهران ◇ شهادت: ۱۳ اردیبهشت ۱۳۶۵ فکه ◇ مزار: تهران، بهشت زهرا(س)، قطعه۵۳، ردیف۱۷۲، شماره۱۳ 🔹️ صبحانه ای با شهدا @sobhaneh_ba_shohada 🔺️ کانال صبحانه‌ای باشهدا را با کلیک بر روی آدرس زیر پیگیری و به دوستان خود معرفی کنید: https://eitaa.com/joinchat/3191341256C69ef75b671
⭕️ داستانی زیبا از شهید عباس بابایی 🔹️ پرویز سعیدی نقل می کند: با عباس در کلاس هشتم درس می خواندیم و یک روز هنگام عبور از محله «چگینی» از توابع شهرستان قزوین ، یکی از نوجوانان آن محل به خاطر اختلاف قبلی با دوست ما به یکباره با دیدنش به او ناسزا گفت و این باعث شد تا منهم با او گلاویز شوم. ■ ما با عباس سه نفر بودیم و او فقط یک نفر تنها بود. □ عباس که هیکل قوی اندامی داشت، پیش آمد و برخلاف انتظار ما، که توقع داشتیم او به یاریمان بیاید. سعی کرد تا ما را از یکدیگر جدا کند و به درگیری پایان دهد. ■ وقتی تلاش خود را بی نتیجه دید، ناگهان قیافه ای بسیار جدی گرفت و در جانبداری از طرف مقابل جلوی درگیری را گرفت. □ من و دوستم که از حرکت عباس به خشم آمده بودیم، مجبور به خاتمه درگیری شدیم و به نشانه اعتراض و ناراحتی با او قهر کردیم. □ سپس بی آنکه به عباس اعتنا کنیم، راهمان را در پیش گرفتیم، اما او در طول راه در کنار ما حرکت می‌کرد و با صدای بلند می‌گفت : ■ او اشتباه کرد که ناسزا گفت و همان اول دعوا قبول کرد که اشتباه کرده ، ولی اگر ما سه نفر کوتاه نمی آمدیم و او را می‌زدیم اشتباه ما بسیار بزرگتر بود. □ این عدالت و انصاف نبود که سه نفر یک نفر را کتک بزند و اگر این اتفاق صد بار هم تکرار شود من جلوی دعوا را خواهم گرفت. ■ فردای آن روز در محله چگینی عباس و آن نفر به استقبال ما آمدند و آشتی کردیم. 🔹️ صبحانه ای با شهدا @sobhaneh_ba_shohada 🔺️ کانال ما را از طریق لینک زیر دنبال و به دوستان خود معرفی کنید: https://eitaa.com/joinchat/3191341256C69ef75b671
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
⭕️ پاسخ جالب حاج قاسم به تذکر محافظ در انتهایی ترین جای خط مقدم با داعش 🔹️ تذکر محافظ به حاج قاسم و ابومهدی بابت تک تیرانداز مقابل و پاسخ سردار سلیمانی: ابومهدی ایستاده که به من تیر نخوره 🔹️ صبحانه ای با شهدا @sobhaneh_ba_shohada 🔺️ کانال ما را از طریق لینک زیر دنبال و به دوستان خود معرفی کنید: https://eitaa.com/joinchat/3191341256C69ef75b671