eitaa logo
صبح حسینی
464 دنبال‌کننده
37 عکس
21 ویدیو
1 فایل
صبحتان را با #اشک_بر_اباعبدالله علیه السلام آغاز کنید ارتباط با مدیر کانال 👇 @Alamdar1404
مشاهده در ایتا
دانلود
گل سر نیست ولی موی سرم هست هنوز  تن من آب شد اما اثرم هست هنوز  جای سیلی زروی گونه من پاک نشد!  ردشلاق بروی کمرم هست هنوز  می توانم بخداباتو بیایم بابا  جان زهرا کمی ازبال وپرم هست هنوز  گفتم ای دختر شامی برو وطعنه نزن  سایه رحمت بابا به سرم هست هنوز  منکه از حرمله وزجر نخواهم ترسید  دختر فاطمه هستم جگرم هست هنوز  گفت که می زنمت اسم پدرراببری  گفتم ای زجر بزن چون سپرم هست هنوز  همه دم ناز کشیدو به دلم تسکین داد  جای شکر است که عمه به برم هست هنوز  بازمین خوردن من دیده خود می بندد  شرم در چهره ساقی حرم هست هنوز  خاطرت هست که قنداق علی خونی بود؟  همه خاطره ها در نظرم هست هنوز  غصه معجر من رانخوری بابا جان  پاره شد معجرم اما به سرم هست هنوز  (مهدی نظری)  سلام الله علیها http://eitaa.com/joinchat/541982734C2fc5617872
قربان اشک دیده و این دُر فشانیت  ای جان فدای محنت و رنج نهانیت  از لحن دلنشین تو قلبم گرفته شد  دیگر نماند صبرم از این نغمه خوانیت  شب مات و ، اختران همگی غرقه در سکوت  تا بشنوند زمزمه ی آسمانیت  چون ماه آسمان که نیاسوده لحظه ای  بگذشته در مدار سفر زندگانیت  رنجی که از خزان یتیمی کشیده ای  پیدا بود ز رنگ رخ ارغوانیت  ای روشن از فروغ تو ویران سرای شام  چون شمع ، آتشم مزن از خوش زبانیت   بودی امید که از سفر آید پدر، ولی  جز غم نبود حاصل این خوش گمانیت  چون مژده دادیم که حسین از سفر رسید  دردا نبود جر غم دل مژدگانیت  دادی تو جان و، بوسه گرفتی ز روی باب  قربان جان فشانی و این مهربانیت  (حبیب الله چایچیان(حسان))  سلام الله علیها http://eitaa.com/joinchat/541982734C2fc5617872
دمی که سیر وجودم الی السما می شد تمام صفحه ی شعرم پر از خدا می شد گمان کنم خبر از یار می رسد امشب که باب فیض الهی به سینه وا می شد به زخم کهنه ی چشم انتظارها دیگر نگاه مرحمت دلبری دوا می شد چه جلوه ای شده بر ظرف کوچک قلبم که بند بند وجودم زهم جدا می شد کنار سفره ی زیباترین مسافر عرش دلم ز پنجه ی تنگ قفس رها می شد به هر نسیم که در زلف یار می پیچد به هر کرشمه گره ها زکار وا می شد در این زمانه که مردم همه غریبه شدند در این سکوت کسی با من آشنا می شد چه بیقرار دلم میل سامرا کرده خدا به حضرت نرگس پسر عطا کرده حریم کوچک سرداب , عرش اعلا شد نگار آمد و لبخندها شکوفا شد سلام من به کسی که ز کاخ رم آمد به ریسمان محبت اسیر آقا شد خدا چه بخت بلندی به او عطا فرمود ز راه دور رسید و عروس زهرا شد عروس خانه غریب و امام خانه غریب چقدر شادی این خانواده زیبا شد نشسته یک پدری در کنار گهواره ترنم لب او نغمه های لالا شد شهادتین به لبهای او چه دیدن داشت در ابتدا جلواتش شبیه عیسی شد همه ذخیره ی حق در میان گهواره است عصا بدست نگهبان خانه موسی شد صدا صدای رسول خداست می آید طنین یارب او مثل پور لیلا شد ستاره ی سحر خانواده سر زده است خلاصه ی همه ی اهل بیت آمده است دل شکسته بداند قرار یعنی چه ؟ خبر نیامدن از تکسوار یعنی چه ؟ نگاه حضرت یعقوب می کند تفسیر تمام عمر غم انتظار یعنی چه ؟ بدست باد سحر بوی پیرهن آید نسیم صبح بداند بهار یعنی چه ؟ فقط ز خون شهیدان به جلوه می آید به تیری از مژه طعم شکار یعنی چه ؟ ندیده عاشق رویت شدم که فاش کنم اسیری دل و گیسوی یار یعنی چه ؟ کسی که طعم وصالت چشیده می داند نگاه مرحمت سفره دار یعنی چه ؟ بگفت سید بحرالعلوم کی دانید بغل گرفتن قد نگار یعنی چه دگر برای وصالت بهانه میگیرم اگر که دیر بیایی زغصه میمیرم ز درد دوریت ای دوست شکوه ها دارم خوشم اگرچه غریبم ولی تو را دارم تمام سوز دل من زناله های شماست ز درد هجر تو سوزی در این صدا دارم گدایی در این خانه آرزوی من است زنام توست اگر زره ای بها دارم الا امیر سحر ای مسافر زهرا امید وصل ترا بین هر دعا دارم بیا و نامه ی اعمال من مرور نکن که بر جبین عرق شرم از شما دارم به کام خویش چشیدم غم جدایی را امید رحمتی از یار آشنا دارم بیا میان قنوتت مرا ز یاد مبر که احتیاج شدیدی بر این دعا دارم به آه نیمه شب تو قسم عنایت توست اگر زبان مناجات با خدا دارم قرار ما همه تنگ غروب صحن حسین هوای بوسه ای از خاک کربلا دارم چه می شود به نگاهی دلم تکان بدهی چه می شود شب نیمه رخی نشان بدهی رسیدی و دل ما غرق نور کردی تو کلیم گشتی و جلوه به طور کردی تو قسم به خون روی دستمال اشک تو برای روضه دلم را جسور کردی تو شبانه روز شده اشک تو شبیه به خون ز بس مصیبت کوچه مرور کردی تو همان زمان که لگد خورد مادرت زهرا ز کو چه های مدینه عبور کردی تو در آن دمی که به هم خورد گیسوان حسین دل شکسته مادر صبور کردی تو لبان تشنه ی زینب به خون حنجر خورد زمان بوسه کنارش ظهور کردی تو پی سری که بهم ریخته است ترکیب اش لسان عمه ی خود را شکور کردی تو میان کوفه شبی کنج خانه ی خولی چه گریه ها که کنار تنور کردی تو تمام حاجتم این است با دلی پر درد ترا به حق اسیری عمه ات برگرد قاسم نعمتی عجل الله تعالی فرجه الشریف http://eitaa.com/joinchat/541982734C2fc5617872
 اگر چه زخمی ام امّا کبوترم بابا  در آسمان نگاه تو می پرم بابا  چقدر ناز مرا می کشیدی و حالا  تو ناز می کنی و من که می خرم بابا  زبان گشا و بگو آن چه را که می پرسم  بگو عزیز دلم از برادرم بابا  بگو که حلق علی را چگونه پاشیدند  بگو برای من از او که خواهرم بابا  فدایت ای سر خونین دو چشم را وا کن  ببین زمانه چه آورده بر سرم بابا  ببین هجوم خزان را به گلشن رویم  گلم ولی به خدا زرد و پرپرم بابا  اگر چه لاغرم امّا عجیب خوشحالم  برای پر زدن امشب سبک ترم بابا  بیا ز خاک خرابه به آسمان بپریم  اگر چه زخمی ام امّا کبوترم بابا  (سید محمد جوادی)  سلام الله علیها http://eitaa.com/joinchat/541982734C2fc5617872
بابا بیا دور و برم را نگاه کن  ویرانه ای که گشته حرم را نگاه کن  گرمی شانه های تو یادم نرفته است  سنگی که هست زیر سرم را نگاه کن  امشب بیا زیارت مادر، نه دخترت  از او رخ کـبـودتـرم را نگـاه کـن  من وارث شکسته ترین بازویم پدر  بر بازوی سه ساله، ورم را نگاه کن  گویا تنم به زیر سم اسب رفته است  در هم شکسته بال و پرم را نگاه کن  من مثل تو ز داغ برادر شکسته ام  خم گشته است این کمرم را نگاه کن  محشر شده که کودک تو پیر گشته است  یک سر سفید، موی سرم را نگاه کن  چوب یزید را به سرش خُرد می کنم  چون صبح می شود اثرم را نگاه کن  (جواد حیدری)  سلام الله علیها http://eitaa.com/joinchat/541982734C2fc5617872