هدایت شده از خدا یادم آورد(ماهرخ درستی)
«خدا یادم آورد»
نشد رود باشم ، خروشان بمانم
نشد ابر و دریا و باران بمانم
شبی سهمگین بود دنیا ، دریغا...!
نشد ماه باشم ، درخشان بمانم
نشد مثل گلهای بر قلهی کوه
پر از راز باشم که پنهان بمانم
فراموشی آغاز خاموشیام شد
نشد مثل شمعِ فروزان بمانم
نشد کوه باشم در این دره بازار...
نشد چشمهای در بیابان بمانم
نشد گلهی سرکش نفس خود را
به فرمان بگیرم که چوپان بمانم
فراموش کردم که بودم ؟ که هستم ؟
خدا یادم آورد انسان بمانم
خدا یادم آورد در عصر تردید...
مسلمان بمیرم ، مسلمان بمانم
#ماهرخ_درستی
@mahrokh_dorosti