#صفحه_دوم 👇🏻
زیبایی‌هایی که هر کدامش در قالب سنگرهای به ظاهر متنوع ایشان جلوه‌ای دو چندان پیدا می‌کرد که البته من در میان تمام آن قابها بیشتر دلباخته‌ی قاب گردانِ مقدادش شدم!
🍃 آقا رضا هم عاشق جنابِ مقداد بود و عیارِ ایمانش، مقداد و معیت کامل و بدون پس و پیش افتادنش، مقداد و آن روز که چشم در چشمان علی(ع)، منتظر یک اشارت او دست به قبضه‌ی شمشیر دوخته بود و نکرد آنچه مولایش نخواست و کرد آنچه "امام امتش" اراده فرمود! و شاید هم در آن روز و زیر لب همراه عاشقان آخرالزمانیش آن نجوایِ آسمانی را زمزمه می‌کرد:
«گردان مقداد ... در راه قرآن ... بگذشته از سر ... بگذشته از جان ... ای امام امت ... جان را به راهت می‌کنیم قربان»(۱)
🍃 والسّلام 😞😭
#غلامرضا_سراجی_فرزند_اسدالله
پی‌نوشت:
۱. سرود اختصاصی گردان مقداد لشکر۲۷ محمد رسول‌الله(ص) در دوران دفاع مقدس( به فرماندهی آقا رضا در سالهای پایانی جنگ) که بارها توسط حاج سعید حدادیان، رزمنده و بسیجی آن گردان، خوانده می‌شد.
🍁@SobheZood
هدایت شده از صبح زود | مهدی سلطان احمدی
#صفحه_دوم 👇🏻
زیبایی‌هایی که هر کدامش در قالب سنگرهای به ظاهر متنوع ایشان جلوه‌ای دو چندان پیدا می‌کرد که البته من در میان تمام آن قابها بیشتر دلباخته‌ی قاب گردانِ مقدادش شدم!
🍃 آقا رضا هم عاشق جنابِ مقداد بود و عیارِ ایمانش، مقداد و معیت کامل و بدون پس و پیش افتادنش، مقداد و آن روز که چشم در چشمان علی(ع)، منتظر یک اشارت او دست به قبضه‌ی شمشیر دوخته بود و نکرد آنچه مولایش نخواست و کرد آنچه "امام امتش" اراده فرمود! و شاید هم در آن روز و زیر لب همراه عاشقان آخرالزمانیش آن نجوایِ آسمانی را زمزمه می‌کرد:
«گردان مقداد ... در راه قرآن ... بگذشته از سر ... بگذشته از جان ... ای امام امت ... جان را به راهت می‌کنیم قربان»(۱)
🍃 والسّلام 😞😭
#غلامرضا_سراجی_فرزند_اسدالله
پی‌نوشت:
۱. سرود اختصاصی گردان مقداد لشکر۲۷ محمد رسول‌الله(ص) در دوران دفاع مقدس( به فرماندهی آقا رضا در سالهای پایانی جنگ) که بارها توسط حاج سعید حدادیان، رزمنده و بسیجی آن گردان، خوانده می‌شد.
🍁@SobheZood