#تفسیر_ناب 🍀 انتظار فرج یعنی... 🌱 دل شما گوش به زنگ باشد! 🌱 بن بست نه انگاشتن! 🇮🇷 @SobheZood

🍀 بدون شرح @SobheZood

🍂 و چقدر جای آقا رضا در این ایّامی که بوی انتقام می‌دهد خالی است!🍂 #صفحه_نخست 👇🏻 🍃 سلام علیکم آقا رضا یا همان سردار دکتر رضا سراج را بسیاری از بچه‌های انقلاب می‌شناسند. از بچه‌های گردان مقداد لشکر ۲۷ محمد رسول‌الله(ص) در دهه‌ی ۶۰؛ و انتفاضه‌ی شعبانیه عراق و بعد اطلاعات لشکر در ابتدای دهه‌ی ۷۰؛ بچه‌های مساجد سراسر تهرانِ مرتبط با قرارگاه در اواسط و اواخر دهه‌ی هفتاد؛ تا بچه‌های بسیج دانشجویی در دهه‌ی ۸۰؛ و بعد هم اداره کل اطلاعات ستاد مشترک سپاه و دانشگاه امام حسین ع و سازمان اطلاعات در دهه‌ی ۹۰؛ و سرانجام دبیرخانه! 🍃 یک خط طولانی مستمر و به ظاهر متنوع اما از یک جنس! جنس محبت و اعتقاد و در یک کلام ایمان به چند چیز: ✓ اهل‌البیت علیهم السلام، خصوصاً صدیقه‌ی طاهره سلام الله علیها ✓ ولایت و انقلاب ✓ جوان انقلابی ✓ حرکت جمعی و مردمیِ سازمان یافته 🍃 آقا رضا برای هرآنچه به آن ایمان داشت نسبت به سابقون خود بهترین سرباز و مأموم بود چرا که نسبت به برادران کوچکتر خود در این مسیر ایمانی پیشوا بود و معلم! یک معلم منظم، خوشفکر، دور اندیش، شجاع و حماسی! و درنتیجه بسیار جذاب! 🍃 من هم مانند بسیاری از برادران کوچک‌ او به واسطه‌ی حضور خود و ایشان در مساجد و بسیج شهر تهران مفتخر به آشنایی با ایشان و بسیاری از زیبایی‌های ایشان شدم. ادامه👇🏻 @SobheZood

#صفحه_دوم 👇🏻 زیبایی‌هایی که هر کدامش در قالب سنگرهای به ظاهر متنوع ایشان جلوه‌ای دو چندان پیدا می‌کرد که البته من در میان تمام آن قابها بیشتر دلباخته‌ی قاب گردانِ مقدادش شدم! 🍃 او هم به جنابِ مقداد و عیارِ ایمانش، به مقداد و معیت کامل و بدون پس و پیش افتادنش، به مقداد و آن‌ روز که چشم در چشمان علی(ع)، منتظر یک اشارت او دست به قبضه‌ی شمشیر دوخته بود و نکرد آنچه مولایش نخواست و کرد آنچه "امام امتش" اراده فرمود! ... و شاید هم در آن روز و زیر لب همراه عاشقان آخرالزمانیش آن نجوایِ آسمانی را زمزمه می‌کرد: «گردان مقداد ... در راه قرآن ... بگذشته از سر ... بگذشته از جان ... ای امام امت ... جان را به راهت می‌کنیم قربان»(۱) 🍃 والسّلام 😞😭 #غلامرضا_سراجی_فرزند_اسدالله پی‌نوشت: ۱. سرود اختصاصی گردان مقداد لشکر۲۷ محمد رسول‌الله(ص) در زمان دفاع مقدس که در سالهای پایانی آن به فرماندهی آقا رضا درخشید و بارها توسط حاج سعید حدادیان که رزمنده و بسیجی آن گردان بود خوانده می‌شد. 🍁@SobheZood

لطفاً نماز لیلةالدفن فراموش نشود🙏🏻 غلامرضا فرزند اسدالله

🍃 سلام و عرض تسلیت! 🥺 🍃 متناسب‌ این ایام و این احوال😔 دو پیشنهاد داشتم! 🍃 خواندن رمان ارتداد، اثر آقای وحید یامین پور که گویی برای خودِ امروز ما نوشته شده است! و البته با یک طرح داستانی جذاب! به صورت رایگان هم قابل دریافت از قسمت امانی(بینهایت) برنامه طاقچه می‌باشد! 👇🏻 taaghche.com/book/106890 وبعد(صفحه‌ی بعد)👇🏻 @SobheZood

🍃 و بعد مطالعه تصاویر هشتگانه فوق که امروز توفیق دیدن و خواندنش را در صفحه‌ی شخصی آقای محمد صفری عزیز(@mohmmad_safari_8) پیدا کردم. بسیار روشنگر است! 🍃 راستی: أَمْ حَسِبْتُمْ أَنْ تَدْخُلُوا الْجَنَّةَ وَلَمَّا يَأْتِكُمْ مَثَلُ الَّذِينَ خَلَوْا مِنْ قَبْلِكُمْ ۖ مَسَّتْهُمُ الْبَأْسَاءُ وَالضَّرَّاءُ وَزُلْزِلُوا حَتَّىٰ يَقُولَ الرَّسُولُ وَالَّذِينَ آمَنُوا مَعَهُ مَتَىٰ نَصْرُ اللَّهِ ۗ أَلَا إِنَّ نَصْرَ اللَّهِ قَرِيبٌ ﴿٢١٤﴾ آیا پنداشته اید در حالی که هنوز حادثه هایی مانند حوادث گذشتگان شما را نیامده، وارد بهشت می شوید؟! به آنان سختی ها و آسیب هایی رسید وچنان متزلزل و مضطرب شدند تا جایی که پیامبر و کسانی که با او ایمان آورده بودند [در مقام دعا و درخواست یاری] می گفتند: یاری خدا چه زمانی است؟ [به آنان گفتیم:] آگاه باشید! یقیناً یاری خدا نزدیک است.(سوره مبارکه بقره آیه شریفه ۲۱۴) @SobheZood

🍀 سلام بر صبح پیروزی؛ 🍃سلام بر صبح پیروزیِ پس از نصرت خدا(نصرالله😢)؛ 🍃سلام بر صبح پیروزی ای که پس از آن فوج فوج دلهای آزرده، روی آورند؛ 🍃سلام بر: بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ إِذَا جَاءَ نَصْرُ اللَّهِ وَالْفَتْحُ ﴿۱﴾ وَرَأَيْتَ النَّاسَ يَدْخُلُونَ فِي دِينِ اللَّهِ أَفْوَاجًا ﴿۲﴾ 🍀 و بعد؟ نصرت و پیروزی خارجی و فتح داخلی و دیگر تمام؟ هرگز! که: فَسَبِّحْ بِحَمْدِ رَبِّكَ وَاسْتَغْفِرْهُ إِنَّهُ كَانَ تَوَّابًا ﴿۳﴾ اگر بخواهیم این نصرت ادامه پیدا کند؛ اگر بخواهیم بازهم با این دریای ضعفهایمان تنها نباشینم: باید بدانیم و اعتراف کنیم همه کاره او بوده و او هست! او بوده و خواهد بود! و باید استغفار کنیم از هر چه غیر او بینی! (از هر چه خود بینی... و حتی موشک بینی!) تا آنکه باران نصرت بازهم ببارد! که بازهم غم‌ نبینیم: «...أَنْ لَا إِلَهَ إِلَّا أَنْتَ سُبْحَانَكَ إِنِّي كُنْتُ مِنَ الظَّالِمِينَ فَاسْتَجَبْنَا لَهُ وَنَجَّيْنَاهُ مِنَ الْغَمِّ وَكَذَلِكَ نُنْجِي الْمُؤْمِنِينَ» 🍀 و به قول آن سید شهید آن وقت که می‌گفت: دریا، دل مطمئن این بچه هاست و ستاره ها نور از ایمان این بچه مسجدی ها می گیرند، همان ها هستند که در جواب تو می گویند: «ما خط را نشکستیم، خدا شکست! و همه اسرار در همین کلام نهفته است!» 🍀 یاعلی! @SobheZood

بسيجیها با اينكه اكثراً چهره‌های خود را سياه كرده بودند، اما نور محمدی، همان نوری كه اولين و مقرّب‌ترين مخلوق خداست از صورت‌هاي شاداب و پرنشاطشان ساطع بود و به‌راستی شيرين‌تر از اين لحظات را كجا می‌توان سراغ كرد؟ بگذار اغيار هرگز در نيابند كه اين قلب‌های ما از چه اشتياق و شور و نشاطی مالامال است و روح ما در چه ملكوتی شادمانه سر مي‌كند و سر ما در هوای كدامين يار خود را از پا نمی‌شناسد. بگذار اغيار هرگز در نيابند. چه روزگار شگفتی! تاريخ آينده‌ی كره‌ی ارض بارور حوادثی بس شگفت است، حوادثی كه مجد و عظمت جهانگير اسلام را در پی خواهد داشت. و اين‌همه را تنها كسی در می‌يابد كه‌منتظر است و بوی يار را از فاصله‌ای نه چندان دور می‌شنود و هر لحظه انتظار مي‌كشد تا صدای «انا المهدی» از جانب قبله بلند شود و او را به سوی خويش فرا خواند. راهيان كربلا را بنگر كه چگونه به مقتضای انتظار عمل كرده‌اند و به جبهه‌ها شتافته‌اند. آری، اين مقتضای انتظار است. قرن‌هاست كه فرياد «هل من ناصر» سيدالشهدا(ع) پهنه‌ی زمان را پيموده است و چون نفخات حيات‌بخش روح القدس بر هر زمين مرده‌اي كه گذشته است آن را به حيات عشق بارور ساخته و اينچنين، همه‌ی تاريخ تو گويی روزی بيش نيست و آن روز عاشوراست. راهيان كربلا را بنگر و به ياد آر ورق‌پاره‌های تقويم تاريخ را كه می‌گويد هزار و سيصد و چهل و پنج سال است كه از عاشورا می‌گذرد! و تو از خود می‌پرسی: پس اين‌همه شور و اشتياق و اين‌همه شتاب در اين راهيان شيدايي كربلا از چيست؟... «سید شهیدان اهل قلم سیدمرتضی آوینی.ره»   @SobheZood