#اربعین
▪️متن و ترجمه مداحی خوش آمدگویی امام حسین علیهالسلام به #زائران #اربعیـــــــــن
▪️ لطفا معنی این اشعار را با حال خوب بخوانید... التماس دعا
▪️تزورونی اَعاهِـدکُم
به زیارت من میآئید، با شما عهد میبندم
▪️تـعِـرفـونی شَفیـعِلکُم
میدانید که من شفيع شمایم
▪️أسامیـکُم اَسَـجِّـلْـهِه أسامیکُم
اسامیتان را ثبت میکنم
▪️هلِه بیکُم یا زِوّاری هَلِه بیکُم
خوش آمدید ای زائران من خوش آمدید
تِزورونی...
▪️و حَـگّ چَفِّ الکَفیل و الجود وَ الرّایه
قسم به دستان اباالفضل و کرامت و پرچم او
▪️أنا وْ عَبّاسْ وَیّاکُم یَا مَشّایه
من و عباس با شماییم ای که با پای پیاده به سوی من میآئید
▪️یا مَن بِعْتو النُفوسْ و جِئتـو شَرّایه
ای که جانهایتان را به بهای زیارت من به کف گرفتهاید
▪️علَیّ واجِبْ اَوافیکُم یَا وَفّـایه
بر من واجب است تا به شما وفا کنم، ای وفاداران
▪️تواسینی، شَعائرْکُم
عزاداریهایتان به من دلداری میدهد
▪️ترَوّینی، مَدامِعْـکُم
و اشکهایتان مرا سیراب میکند
▪️اواسیکُم أنَـا وْ جَرْحـی أواسیکُم
من و زخمهایی که بر تن دارم به شما دلداری میدهیم
▪️هله بیکُم یا زُوّاری هَلِه بیکُم
خوش آمدید ای زائران من، خوش آمدید
▪️تزورونی اَعاهِـدکُم
به زیارت من میآئید، با شما عهد میبندم
▪️تـعِـرفـونی شَفیـعِلکُم
میدانید که من شفيع شمایم
▪️أسامیـکُم اَسَـجِّـلْـهِه أسامیکُم
اسامیتان را ثبت میکنم
▪️هلِه بیکُم یا زِوّاری هَلِه بیکُم
خوش آمدید ای زائران من خوش آمدید
تِزورونی...
▪️هلِه یَلْ ما نِسیْتْ و عَلْ وَعِدْ تِحْـضَـرْ
خوش آمدید ای که وعدهتان را فراموش نکرده و بر سر موعد حاضر میشوید
▪️إجِیْـتْ و لا یْـهَـمَّـکْ لا بَرِدْ لا حَرّ
آمدید در حالیکه نه گرما برایتان مهم بود و نه سرما
▪️و حَـگ دَمْـعِ العَـقیله و طَبرَه الأکبَر
قسم به اشک زینب و فرق شکافته اکبر
▪️احَضْـرَکْ و ما أعوفَکْ ساعـه المَحْـشَرْ
در محشر کنارتان خواهم بود و رهایتان نمیکنم
▪️علَی المَـوعِـدْ اَجی یَمکُم و لا اَبْـعَـدْ و اعوفْ عَنْـکُم
در وقت دیدار پیشتان میآیم و دور نمیشوم و رهایتان نمیسازم
▪️محامیکُم وَ حَگ حِیدَرْ مُحامیکُم
پشتیبانتان هستم به حقّ حیدر پشتیبانتان هستم
▪️هله بیکُم یا زُوّاری هَلِه بیکُم
آمدید ای زائرانِ من، خوش آمدید
تِزورونی...
▪️یـا هَـلْـشایِلْ رایه وْ جایْ گاصِدنی
ای آنکه پرچم به دست قصد دیدار مرا کردهاید
▪️تـعْـرُف رایَتَـکْ بی مَن تُذَکِّـرْنی؟
میدانی که پرچمت مرا به یاد چه کسی میاندازد؟
▪️بلـکطَعو چْفوفه وْ صاحْ اِدْرِکْـنی
به یاد آن دست بریدهای که فریاد زد: مرا دریاب
▪️صحِتْ وَیلاه یا اخویه وْ ظَهَرْ مِحْنی
و با شنیدن آن صدا، آشکارا فریاد زدم که بیبرادر شدم و اندوهم بر من آشکار شد
▪️کسَرْ ظَهری سَهَمْ هَجْـرَکْ
تیر هجرت کمرم را شکست
▪️نفَدْ صَبری بَعَدْ عُمـرَکْ
بعد از شهادتت صبرم به پایان رسید
▪️اوَصّیکُمْ عَلَی الرّایِه اُوَصّیکُمْ
سفارش این پرچم را به شما میکنم
▪️هـله بیکُم یا زُوّاری هَلِه بیکُم
خوش آمدید ای زائران من، خوش آمدید
▪️یا مَنْ گاصِدْ إلَیَّ و دَمْـعِه تِجْـریـهْ
ای که با چشمان اشکبار قصد زیارت مرا کردهاید
▪️اعرُفْ حاجِتَکْ مو داعی تِحْـچیـهِ
حاجتتان را میدانم، نیازی به گفتن نیست
▪️و حَـگ نَحـْـرِ الرِّضیع اِلـحاجِه اَگضیهِ
قسم به گلوی شیرخواره، حاجتتان را برآورده میکنم
▪️یا زائرْ عاهَدِتْ کِلْ عِلّه اَشْـفیهِ
زائران من، عهده کردهام که هر بیماری را شفا دهم
▪️اخو زینب فَرَحْ بیکُمْ
برادر زینب به خاطرتان شاد شد
▪️هله وْ مَرحَبْ یُنادیکُم
خوش آمدید صدایتان میزند
▪️یحَیّیـکُم اَبو الغیـره یْحَیّیـکُم
مرد غیرتمند به شما درود میگوید
▪️زینبْ مَنْ تُشاهِدکُم تِزورونی
زینب هنگامی که شما را میبیند که زیارتم میکنید، میگوید:
▪️تنادیکُم لِوَنْ بِالطَّفّ تحضُرونی
کاش در جنگ حاضر میشدید
▪️ما اَمْـشی یِسْره وْ لا یَسلِبونی
که مرا به اسیری نمیبردند و مرا غارت نمیکردند
▪️و لا بسیاطهم غَدَر یْضرِبونی
با تازیانههای خیانت نمیزدند
▪️تنادینی: أنَا الجیره وْ صَد عَنّی أبو الغیره
صدایم میزند که من در بندم و سرور غیرتمندان از دستم رفت
▪️ابَچّیکُم عَلی مْصابه اَبَچّیکُم
شما را بر این مصیبت میگریانم
▪️هله بیکُم یا زُوّاری هَلِه بیکُم
خوش آمدید ای زائران من، خوش آمدید
▪️تزورونی اَعاهِـدکُم
به زیارت من میآئید، با شما عهد میبندم
▪️تـعِـرفـونی شَفیـعِلکُم
میدانید که من شفيع شمایم
▪️أسامیـکُم اَسَـجِّـلْـهِه أسامیکُم
اسامیتان را ثبت میکنم
▪️هلِه بیکُم یا زِوّاری هَلِه بیکُم
خوش آمدید ای زائران من، خوش امدید