eitaa logo
سفره فرهنگى ريحانه
633 دنبال‌کننده
11.2هزار عکس
3هزار ویدیو
49 فایل
قرارمان چیدن «روح» و «ریحان» برای شما «ریحانه‌»های این سرزمین سبز در سفره‌ای فرهنگی است. «سفره فرهنگی ریحانه» با همت معاونت فرهنگی موسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی(ره) آماده شده است. @farhangimoaseseAdmin : ارتباط با ادمين
مشاهده در ایتا
دانلود
🔆⚜️🔅⚜️🔅⚜️🔆⚜️ ⚜️🔅⚜️🔅⚜️ 🔅⚜️🔆⚜️ ⚜️🔅⚜️ 🔅⚜️ ⚜️ ✅ ◾️ برای ماندگاری 🏴 قرن‌ها بعد شاید فقط از حاج قاسم یک جمله یادگار بماند؛ ما ملت امام حسینیم. از استاد محمود فرشچیان یک نقاشی باقی بماند؛ تابلوی عصر عاشورا. از محتشم کاشانی یک شعر در خاطره‌ها باشد؛ این حسین کیست که... از داود میرباقری فقط یک فیلم بماند؛ مختارنامه! خلاصه این‌که برای ماندگاری باید هرطور شده، خودت را به برسانی، وگرنه بدجور محو خواهی شد. 🍃🏴🍃🏴🍃🏴🍃 @SofreFarhangiReyhane
🔆⚜️🔅⚜️🔅⚜️🔆⚜️ ⚜️🔅⚜️🔅⚜️ 🔅⚜️🔆⚜️ ⚜️🔅⚜️ 🔅⚜️ ⚜️ ✅ ◾️ جهاد امروز 🏴 می‌گوید: کاش زنده بودم و در رکاب امام حسین(علیه‌السلام) جهاد می‌کردم. می‌گویم: الان هم راه جهاد باز است. می‌گوید: چطور؟ 👶 می‌گویم: امروز فرزندآوری و تربیت، جهاد است. می‌گوید: در این شرایط سخت از فرزندآوری می‌گویی؟! می‌گویم: در هم کسانی رستگار شدند که سختی‌ها را به جان خریدند. 🍃🏴🍃🏴🍃🏴🍃 @SofreFarhangiReyhane
🌷⚜️🌷⚜️🌷⚜️🌷⚜️ ⚜️🌷⚜️🌷⚜️ 🌷⚜️🌷⚜️ ⚜️🌷⚜️ 🌷⚜️ ⚜️ ✅ 🌷حماسه کربلا، روايتي مظلوم در سال 61 هجري نبود، بعدها رهروان حسين‌(علیه‌السلام) در هشت سال دفاع مقدس،‌ كربلاهاي بسيار آفريدند. 🏴 از قاسم نوجوان پرسيد: مرگ در نظرت چگونه است؟ گفت: شيرين‌تر از عسل 🏴 چهل صبح بعد از نماز، زیارت عاشورا می‌خواند تا خدا دعایش را اجابت کند و شهید شود. به شوخی بهش گفتم «این عملیاتی که من دیدم، این‌قدر فشارش بالا است که اگه نخواهی هم شهید می‌شوی. نيازي به نذر و دعا نیست!» گفت «اگه شهید نشم، باز از فردا می‌خوانم. این قدر چهل روز چهل روز می‌خونم که شهید بشم.» روز چهلم، کار فیصله پیدا کرد؛ به دور دوم نکشید. 🍃🏴🍃🏴🍃🏴🍃 @SofreFarhangiReyhane
🔆⚜️🔅⚜️🔅⚜️🔆⚜️ ⚜️🔅⚜️🔅⚜️ 🔅⚜️🔆⚜️ ⚜️🔅⚜️ 🔅⚜️ ⚜️ ✅ ◾️ اتاق فکر 🏴 امروز می‌گویند: بدون حسینیه هم می‌شود عزاداری کرد! فردا می‌گویند: بدون مسجد هم می‌شود نماز خواند! پس‌فردا می‌گویند: به‌جای قرآن هم می‌شود کتاب‌های دیگر خواند! ایام که می‌شود می‌گویند: عزاداری، هیئت، نذری... پولش را بده به فقیر! ایام اربعین که می‌شود می‌گویند: زیارت، پیاده‌روی، کشور بیگانه... پولش را بده به فقیر! ضریح که می‌سازیم می‌گویند: گنبد، ضریح، مرده‌پرستی... پولش را بده به فقیر! ایام حج که می‌شود می‌گویند: حج! پولش را بده به فقیر! به خدا قسم این‌ها دلشان برای فقرا نمی‌سوزد. در جنگ صفین هم گفتند: چرا علی نظر بدهد خدا نظر بدهد؛ «اِنِ الحکمْ الا لِله». دروغ می‌گفتند؛ دنبال حرف خدا نبودند؛ می‌خواستند حضرت علی(علیه‌السلام) نظر ندهد. حالا هم دنبال سیر کردن فقیر نیستند می‌خواهند حسینیه و مسجد و هیئت و سینه‌زدن برای حسین(علیه‌السلام) نباشد. ⚠️ حواسمان باشد؛ اتاق فکر آمریکا و انگلیس و وهابیت فعال است. 🍃🏴🍃🏴🍃🏴🍃 @SofreFarhangiReyhane
🔆⚜️🔅⚜️🔅⚜️🔆⚜️ ⚜️🔅⚜️🔅⚜️ 🔅⚜️🔆⚜️ ⚜️🔅⚜️ 🔅⚜️ ⚜️ ✅ ◾️ روضه خوانی را ترک نکنید 🏴 آيت‌الله شيخ عبدالله مامقاني می‌فرمودند: تا جايي كه لقمه ناني از گلويتان پايين مي‌رود، در منزل را ترك نكنيد! 🍃🏴🍃🏴🍃🏴🍃 @SofreFarhangiReyhane
▪️علمداران کوچک 🍃🏴🍃🏴🍃🏴🍃 @SofreFarhangiReyhane
🔆⚜️🔅⚜️🔅⚜️🔆⚜️ ⚜️🔅⚜️🔅⚜️ 🔅⚜️🔆⚜️ ⚜️🔅⚜️ 🔅⚜️ ⚜️ ✅ ◾️ از سر صبر و حوصله 🏴 ذاکر اهل‌بیت‌(علیهم‌السلام) بود. زنگ زده بود به یک عالم بزرگ و پرسیده بود: حاج‌آقا! تفاوت «مقطع‌الاعضاء» و «ارباً ارباً» چیست؟ آن عالم گفته بود: الان حضور ذهن ندارم، ولی مطالعه می‌کنم و به شما خواهم گفت. یک ساعت بعد، آن عالم به ایشان زنگ می‌زند و درحالی‌که مشخص بوده خیلی گریه کرده، می‌گوید: ارباً ارباً یعنی قطعه‌قطعه کردن در میدان جنگ و بدون حوصله، اما مقطع‌ الاعضاء یعنی تکه‌تکه کردن از سر صبر و حوصله... با حوصله به اسب‌هایشان نعل تازه زدند... 🍃🏴🍃🏴🍃🏴🍃 @SofreFarhangiReyhane
🔆⚜️🔅⚜️🔅⚜️🔆⚜️ ⚜️🔅⚜️🔅⚜️ 🔅⚜️🔆⚜️ ⚜️🔅⚜️ 🔅⚜️ ⚜️ ✅ ◾️ یک لیوان آب 🏴 به نقل از مرحوم حاج‌ غدیرعلی ممیز که از علمای بزرگ شهرضا بودند، می‌گفت: در زمان رضاشاه که عزاداری ممنوع بود، ما چند تا طلبه یک لیوان آب می‌گذاشتیم وسط، با حسرت نگاهش می‌کردیم و شروع می‌کردیم به گریه کردن. 🍃🏴🍃🏴🍃🏴🍃 @SofreFarhangiReyhane
🔆⚜️🔅⚜️🔅⚜️🔆⚜️ ⚜️🔅⚜️🔅⚜️ 🔅⚜️🔆⚜️ ⚜️🔅⚜️ 🔅⚜️ ⚜️ ✅ ◾️ امامت را بشناس 🏴 وقتی خود را نشناسید، فرقی نمی‌کند کربلا باشید یا هر جای دیگر. قربه ‌الی‌الله او را خواهید کشت! 🍃🏴🍃🏴🍃🏴🍃 @SofreFarhangiReyhane
🔆⚜️🔅⚜️🔅⚜️🔆⚜️ ⚜️🔅⚜️🔅⚜️ 🔅⚜️🔆⚜️ ⚜️🔅⚜️ 🔅⚜️ ⚜️ ✅ ◾️ روضه 🏴 مادرها! شما علی‌اصغرهایتان را روی دست بگیرید، نترسید... اینجا حرمله ندارد! 🍃🏴🍃🏴🍃🏴🍃 @SofreFarhangiReyhane
🔆⚜️🔅⚜️🔅⚜️🔆⚜️ ⚜️🔅⚜️🔅⚜️ 🔅⚜️🔆⚜️ ⚜️🔅⚜️ 🔅⚜️ ⚜️ ✅ 🔆 نه را محفوظ بدارید! 🏴 گریه کردن بر عزای امام حسین(ع) زنده نگه‌داشتن نهضت و زنده نگه‌داشتن همین معنا[ست‌] که یک جمعیت کمی در مقابل یک امپراتوری بزرگ ایستاد... (ع) با عده کم همه‌چیزش را فدای اسلام کرد؛ مقابل یک امپراتوری بزرگ ایستاد و «نه» گفت. هر روز باید در هر جا این «نه» محفوظ بماند، و این مجالسی که هست مجالسی است که دنبال همین است که این «نه» را محفوظ بدارد. بچه‌ها و جوان‌های ما خیال نکنند که مسئله، مسئله «ملتِ گریه» است! این را دیگران القا کردند به شماها که بگویید «ملتِ گریه»! آن‌ها از همین گریه‌ها می‌ترسند، برای این گریه‌ای است که گریه بر مظلوم است؛ فریاد مقابل ظالم است. دسته‌هایی که بیرون می‌آیند، مقابل ظالم هستند. 📖(صحیفه امام خمینی(ره)، ج 10، ص 315) 🍃🏴🍃🏴🍃🏴🍃 @SofreFarhangiReyhane
🌷⚜️🌷⚜️🌷⚜️🌷⚜️ ⚜️🌷⚜️🌷⚜️ 🌷⚜️🌷⚜️ ⚜️🌷⚜️ 🌷⚜️ ⚜️ ✅ 🌷حماسه کربلا، روايتي مظلوم در سال 61 هجري نبود، بعدها رهروان امام حسين‌(علیه‌السلام) در هشت سال دفاع مقدس،‌ كربلاهاي بسيار آفريدند. 🏴 شب عاشورا يارانش را فراخواند... 🏴 گفت «بچه‌ها! من فرمانده‌تونم بهتون میگم. وضعیت‌رو می‌بینید... اومد‌ن استقبالتون.» همه‌جا را می‌کوبیدند. بغض کرد. ـ هر کی فکر می‌کنه نمی‌تونه بیاد، حالا به هر دلیل، این‌جا تاریکه... می‌تونه بره... درست نمی‌دیدمشان. بلند می‌شدند، گریه می‌کردند، حرف می‌زدند. ـ حاجی دست شما درد نکنه. این‌طوری به ما اعتماد دارین؟! ـ پنج ماه پشت هم آموزش... تمرین... همه سختی‌هارو تحمل کردیم. برای کی؟ برای همچی شبی. حالا شما می‌گین اگه کسی نمی‌تونه نیاد؟! 🍃🏴🍃🏴🍃🏴🍃 @SofreFarhangiReyhane
🔆⚜️🔅⚜️🔅⚜️🔆⚜️ ⚜️🔅⚜️🔅⚜️ 🔅⚜️🔆⚜️ ⚜️🔅⚜️ 🔅⚜️ ⚜️ ✅ ▪️ قاليچه سوخته 🏴ﺑﺪﻫﮑﺎﺭ ﺷﺪ، ﻓﻘﻂ يك ﻗﺎﻟﯿﭽﻪ ﺩﺍﺷﺖ كه ﮔﻮﺷﻪ‌اش ﺳﻮﺧﺘﻪ ﺑﻮﺩ. ﻫﺮ مغازه‌ای می‌رفت می‌گفتند ﺍﯾﻦ ﻗﺎﻟﯿﭽﻪ ﺍﮔر ﺳﺎﻟﻢ ﺑﻮﺩ ۵۰۰ می‌ارزید ﺍﻣﺎ ﺣﺎﻻ که سوخته ﻣﺎ ۱۰۰ ﯾﺎ ۱۵۰ بيش‌تر نمی‌خریم. بنده خدا ﮔﺮﻓﺘﺎﺭ ﺑﻮﺩ و ﺑﻪ اين ﺍﻣﯿﺪ كه جايي آن را بيش‌تر بخرند، از اين مغازه به مغازه ديگر مي‌رفت. در ﯾﮑﯽ ﺍﺯ ﺍﯾﻦ مغازه‌ها، مغازه‌دار ﭘﺮﺳﯿﺪ: ﭼﯽ ﺷﺪﻩ، ﭼﺮﺍ ﻗﺎﻟﯽ ﺑﻪ ﺍﯾﻦ ﺧﻮﺑﯽ‌ﺭﻭ ﻣﺮﺍﻗﺒﺖ ﻧﮑﺮﺩی؟ ﮔﻔﺖ: ﻣﺎ ﻣﻨﺰﻟﻤﻮﻥ ﺭﻭﺿﻪﺧﻮﻧﯽ ﺩﺍﺷﺘﯿﻢ، ﻣﻨﻘﻞ ﭼﺎﯾﯽ ﺭﻭﯼ ﺍﯾﻦ ﻗﺎﻟﯽ ﺑﻮﺩ، ﺯﯾﺮ ﻣﻨﻘﻞ ﭘﻮﺳﯿﺪﻩ ﺑﻮﺩ زغال‌ها ﺭﯾﺨﺖ ﺭﻭﯼ ﻗﺎﻟﯽ ﻭ ﺳﻮﺧﺖ، ﻫﻤﯿﻨﻪ ﺩﯾﮕﻪ. ﺣﺎﺟﯽ‌ﺟﻮﻥ! ﻫﺮ ﭼﯽ بيش‌تر ﻣﯿ‌‌‌‌ﺘﻮﻧﯽ ﺍﺯﻡ ﺑﺨﺮ ﮔﺮﻓﺘﺎﺭﻡ. مغازه‌دار ﮔﻔﺖ: عجب! ﺗﻮ ﺭﻭﺿﻪ ﺳﻮﺧﺘﻪ، ﺍﯾﻦ ﺍﮔﻪ ﺳﺎﻟﻢ ﺑﻮﺩ و ﺳﻮﺧﺘﻪ ﻧﺒﻮﺩ ۵۰۰ ﻣﯽ‌ﺍﺭﺯﯾﺪ، ﺍﻣﺎ ﺣﺎﻻ ﮐﻪ ﺑﺮﺍ ﺍﺭﺑﺎﺏ ﻣﻦ ﺳﻮﺧﺘﻪ ﻣﻦ ﯾﻪ ﻣﯿﻠﯿﻮﻥ ﺍﺯﺕ می‌خرم... . ✍🏻 روای: یکی از سخنرانان مذهبی 🍃🏴🍃🏴🍃🏴🍃 @SofreFarhangiReyhane
🌷⚜️🌷⚜️🌷⚜️🌷⚜️ ⚜️🌷⚜️🌷⚜️ 🌷⚜️🌷⚜️ ⚜️🌷⚜️ 🌷⚜️ ⚜️ ✅ ▪️ اگرچه سوگوار و بی‌قرارم محرم در محرم شرمسارم لبان کودکان خشکیده و من دوبیتی با ردیف آب دارم... ✍🏻 سید حبیب نظاری ▪️ خزان پژمرد باغ آرزو را «گلی گم کرده‌ام می‌جویم او را» چه می‌شد بار دیگر هم ببوسم به‌جای مادرم زیر گلو را ✍🏻 عباس شاه‌زیدی ▪️ ضریح تو داره عطر گل یاس نوازش‌های دستت میشه احساس کی میدونه آقا پر میشه شاید شبا سقاخونه‌ات با مشک عباس... ✍🏻 مریم توفیقی 🍃🏴🍃🏴🍃🏴🍃 @SofreFarhangiReyhane
🌷⚜️🌷⚜️🌷⚜️🌷⚜️ ⚜️🌷⚜️🌷⚜️ 🌷⚜️🌷⚜️ ⚜️🌷⚜️ 🌷⚜️ ⚜️ ✅ ▪️ امان از ماجرای پیکر او امان از سرگذشت حنجر او تنی ماند و سری بر نیزه‌ها رفت بماند قصه‌ی انگشتر او ✍🏻 سید محمدجواد شرافت ▪️ گلی بوی تو را اینجا ندارد نشانی از تو این صحرا ندارد کجا باید به دنبالت بگردم؟ سر بر نیزه ردّ پا ندارد ✍🏻 سید حبیب نظاری ▪️ تو با آن خسته‌حالی برنگشتی دگر از آن حوالی برنگشتی کنار علقمه، در خون نشستی ولی با مشک خالی برنگشتی ✍🏻 امیرحسین مؤمنی 🍃🏴🍃🏴🍃🏴🍃 @SofreFarhangiReyhane
🌷⚜️🌷⚜️🌷⚜️🌷⚜️ ⚜️🌷⚜️🌷⚜️ 🌷⚜️🌷⚜️ ⚜️🌷⚜️ 🌷⚜️ ⚜️ ✅ 🌷حماسه کربلا، روايتي مظلوم در سال 61 هجري نبود، بعدها رهروان حسين‌(ع) در هشت سال دفاع مقدس،‌ كربلاهاي بسيار آفريدند. 🏴 سپاهيان حسين‌(ع) بي‌هراس، شمشيرها و نيزه‌هاي دشمن را به سخره مي‌گرفتند... 🏴 داد زدم «بشین، دید داره. اگه ببینن می‌زننت.» گفت «نترس نمی‌زنن. اولاً که من این‌جا شهید نمی‌شم، توی درگیری شهید می‌شم. دومش هم تیر می‌خوره توی پیشونیم. می‌افتم به سجده و می‌گم یا حسین، بعد شهید می‌شم.» پنجاه روز بعد جنازه را آوردند. تیر توی پیشانیش بود و به حالت سجده بود. یاحسینش را هم لابد گفته بود. 🍃🏴🍃🏴🍃🏴🍃 @SofreFarhangiReyhane
🌷⚜️🌷⚜️🌷⚜️🌷⚜️ ⚜️🌷⚜️🌷⚜️ 🌷⚜️🌷⚜️ ⚜️🌷⚜️ 🌷⚜️ ⚜️ ✅ 🌷حماسه کربلا، روايتي مظلوم در سال 61 هجري نبود، بعدها رهروان حسين‌(ع) در هشت سال دفاع مقدس،‌ كربلاهاي بسيار آفريدند. 🏴 در لشگر حسين(ع) همه براي رفتن به ميدان شهادت، شتاب داشتند... 🏴 شمردم؛ پانزده نفر بودند. توجیه عمليات انجام شده بود. وظایف گروهان‌ها هم مشخص شده بود. سؤال‌ها هم پرسیده شده بود. حالا فرمانده گردان سؤال می‌پرسید، فرمانده گروهان‌ها و معاون‌ها جواب‌ می‌دادند. سؤال آخر «اگه یه جا وقت کم آوردید، به یه چیز حساب ‌نشده‌ای خوردید؛ میدون مینی، سیم خارداری، چیزی، اون‌وقت چی كار می‌کنید؟» سکوت، سکوت، سکوت. آخر یک نفر بلند شد و گفت «حاجی‌جان! فکر اون‌جاش‌رو هم از قبل کرده‌یم. کار پیش میره. نگران نباش.» پرسید «چه جوری؟» گفت «حاجی بی‌خیال شو. بذار اگه لازم شد عمل کنیم. چه‌کار داری شما؟ اگر هم لازم نشد که نشده دیگه.» اصرار، اصرار. بالأخره تسلیم شد. ـ دیشب بچه‌های ما لیست گرفتند. توی گروهان ما 15 نفر حاضرن توی میدون مین یا روی سیم خاردار بخوابن تا بقیه رد شن. اگه لازم شه می‌خوابن. شمردم؛ همه‌شان همان 15 نفر بودند. 🍃🏴🍃🏴🍃🏴🍃 @SofreFarhangiReyhane
📸 این ها داستان دارند ▪️هیئت نابینایان؛ چشم‌هایشان اگرچه نمی‌بیند، اما دل‌هایشان به‌روشنی، محبت و معرفت (ع) را درک کرده است. 🍃🏴🍃🏴🍃🏴🍃 @SofreFarhangiReyhane
🌷⚜️🌷⚜️🌷⚜️🌷⚜️ ⚜️🌷⚜️🌷⚜️ 🌷⚜️🌷⚜️ ⚜️🌷⚜️ 🌷⚜️ ⚜️ ✅ 🌷حماسه کربلا، روايتي مظلوم در سال 61 هجري نبود، بعدها رهروان حسين‌(ع) در هشت سال دفاع مقدس،‌ كربلاهاي بسيار آفريدند. 🏴 حضرت عباس‌(ع) اين‌گونه پيش‌روي دشمن شعر خواند: به خدا سوگند اگر دستم را قطع كني،‌ همچنان از دين خدا حمايت مي‌كنم... 🏴 فردا مسافر بود. نیمه‌شب نشسته بود توی اتاق، برای خودش سینه می‌زد، می‌خواند، گریه می‌کرد «والله إن قطعتموا یمینی إنی اُحامی ابداً عن دینی» دست نداشت وقتی که آوردندش. 🍃🏴🍃🏴🍃🏴🍃 @SofreFarhangiReyhane
🌷⚜️🌷⚜️🌷⚜️🌷⚜️ ⚜️🌷⚜️🌷⚜️ 🌷⚜️🌷⚜️ ⚜️🌷⚜️ 🌷⚜️ ⚜️ ✅ 🌷حماسه کربلا، روايتي مظلوم در سال 61 هجري نبود، بعدها رهروان حسين‌(ع) در هشت سال دفاع مقدس،‌ كربلاهاي بسيار آفريدند. 🏴 خيمه‌هاي حسين‌(ع) در محاصره لشكر كفتار‌صفت يزيديان بود... 🏴 سرمان را از کانال بالا آوردیم. خدایا!... بچه‌ها را دور زده بودند و از پشت سر مسير ارتباطمان را قطع کرده بودند. عباس از پشت بی‌سیم داد می‌زد «آقا! اين‌جا صحراي كربلا شده!» 🍃🏴🍃🏴🍃🏴🍃 @SofreFarhangiReyhane
🌷⚜️🌷⚜️🌷⚜️🌷⚜️ ⚜️🌷⚜️🌷⚜️ 🌷⚜️🌷⚜️ ⚜️🌷⚜️ 🌷⚜️ ⚜️ ✅ ▪️ نوشتم «پر» .............کبوتر شد دوبیتی نوشتم «لاله» .............پرپر شد دوبیتی نوشتم «آب» .............لب‌هایش ترک خورد فدای کام اصغر شد دوبیتی ▪️ نوشتم «سر»، نباید می‌نوشتم گل پرپر، نباید می‌نوشتم نوشتم «نیزه» مثل خیمه‌ای سوخت دل خواهر، نباید می‌نوشتم ▪️ نوشتم «مشک»، سقا شد دوبیتی دو قطره اشک بابا شد دوبیتی نوشتم«زخم»، مشک از دوشش افتاد دو دست روی شن‌ها شد دوبیتی ✍🏻 سید حبیب نظاری 🍃🏴🍃🏴🍃🏴🍃 @SofreFarhangiReyhane
🌷⚜️🌷⚜️🌷⚜️🌷⚜️ ⚜️🌷⚜️🌷⚜️ 🌷⚜️🌷⚜️ ⚜️🌷⚜️ 🌷⚜️ ⚜️ ✅ 🌷حماسه کربلا، روايتي مظلوم در سال 61 هجري نبود، بعدها رهروان حسين‌(ع) در هشت سال دفاع مقدس،‌ كربلاهاي بسيار آفريدند. 🏴 امام در گرماگرم پيكار عاشورا وقتي كه هنگام نماز شد،‌ به نماز ايستاد... 🏴 گفتم «بابا! این‌جا آتیش سنگینه. زیر دید مستقیمه!» اذان که گفتند، وسط آتش دوتایشان ایستادند به نماز. گفتند «تو کار داری برو!» 🍃🏴🍃🏴🍃🏴🍃 @SofreFarhangiReyhane
🌷حماسه کربلا، روايتي مظلوم در سال 61 هجري نبود، بعدها رهروان حسين‌(ع) در هشت سال دفاع مقدس،‌ كربلاهاي بسيار آفريدند. 🏴 دلگرم بود كه خدا همه چيز را مي‌بيند؛‌ اين همه مصيبت را... 🏴 «بریم غواص بشیم؟... من دقت کرد‌م، تو این عملیات‌های آخری غواص‌ها بیش‌تر رفتن واسه‌ شكستن خط‌. من فکر می‌کردم زرهی خوبه، اما غواصی یه چیز دیگه‌س...» با چه عشقی هم تعریف می‌کرد «فکرش رو بکن... تو آب باشی... تیر می‌خوره تو سرت. میری زیر آب. یا حسین می‌گی میای بالا... نه اتکایی، نه پشت و پناهی... فقط خدا می‌مونه و خدا...» 🍃🏴🍃🏴🍃🏴🍃 @SofreFarhangiReyhane
🌷⚜️🌷⚜️🌷⚜️🌷⚜️ ⚜️🌷⚜️🌷⚜️ 🌷⚜️🌷⚜️ ⚜️🌷⚜️ 🌷⚜️ ⚜️ ✅ 🌷حماسه کربلا، روايتي مظلوم در سال 61 هجري نبود، بعدها رهروان حسين‌(ع) در هشت سال دفاع مقدس،‌ كربلاهاي بسيار آفريدند. 🏴 سر همه ياران امام را از تن جدا كردند... 🏴 هر چی می‌خواند، آخرش این را می‌گفت. می‌گفت «امام حسین(ع) وقتی شهید شد سر نداشت. ما می‌خواهیم سر داشته باشیم و فردای محشر ادعای پیرو حسین بودن کنیم؟» وقتش که رسید، سرش با آرپی‌جی رفت. 🍃🏴🍃🏴🍃🏴🍃 @SofreFarhangiReyhane
🏴گودال می‌برند که قربانی‌ات کنند در تیرهای حرمله زندانی‌ات کنند لب تشنه جان سپردی و این ابرهای تار حسرت به دل شدند که بارانی ات کنند 🍃🏴🍃🏴🍃🏴🍃 @SofreFarhangiReyhane
🌷حماسه کربلا، روايتي مظلوم در سال 61 هجري نبود، بعدها رهروان حسين‌(ع) در هشت سال دفاع مقدس،‌ كربلاهاي بسيار آفريدند. 🏴 عصر عاشورا سپاهيان يزيد با اسب بر بدن‌ مطهر امام و... 🏴 دو تانک دشمن، خلاف آن سمتی که من تصور می‌کردم به سمت مجروحان به راه افتادند. تانک‌ها نزدیک و نزدیک‌تر شدند، ولی نه ایستادند و نه راهشان را کج کردند. دست‌هایم را بر روی چشمانم گرفتم و سرم را بی‌اختیار به لبه خاکریز کوبیدم. آن‌چه در آن حال می‌شنیدم صدای آزاردهنده زنجیر تانک‌های دشمن بود، ولی برای من از همه جان‌سوزتر فریاد آن مجروح‌ها بود. تانک‌ها با تکه‌پاره‌هایی از گوشت و استخوان به‌جا مانده بر زنجیرها گذشتند و پنج جنازه را با خاک هم‌سطح کردند. از جنازه‌ها فقط آن مقدار که به زیر چرخ نرفته بود سالم مانده بود. سری، دستی، پایی، سینه‌ای، چه صحنه عجیبی بود. 🍃🏴🍃🏴🍃🏴🍃 @SofreFarhangiReyhane
🌷⚜️🌷⚜️🌷⚜️🌷⚜️ ⚜️🌷⚜️🌷⚜️ 🌷⚜️🌷⚜️ ⚜️🌷⚜️ 🌷⚜️ ⚜️ ✅ ▪️ بخون ای دل که دشتستون صدا شه کمی فایز بخون دردم دوا شه ملائک نوحه‌خوانان حسین‌اند بخون والله خدا هم از خداشه ✍🏻 علیرضا قزوه ▪️ غریبه! آی جانم را ندیدی؟ مه هفت‌آسمانم را ندیدی؟ عطش آتش زده بر جان طفلان عموی مهربانم را ندیدی؟ ✍🏻 عبدالرحیم سعیدی‌راد ▪️ چه رازی از دل پاکت شنیدند؟ درون روح بی‌تابت چه دیدند؟ که زیر سایۀ اُمّ المصائب تو را اُخت المصائب آفریدند ✍🏻 قاسم صرافان 🍃🏴🍃🏴🍃🏴🍃 @SofreFarhangiReyhane
🌷حماسه کربلا، روايتي مظلوم در سال 61 هجري نبود، بعدها رهروان حسين‌(ع) در هشت سال دفاع مقدس،‌ كربلاهاي بسيار آفريدند. 🏴 زينب‌(س) سر گذاشت بر رگ‌هاي بريده... 🏴 همیشه همان جلوی جلو بود. امدادگر نبود، پزشک بود، اما گاهی از بعضی نیروهای رزمی هم جلوتر بود. گفتند «دکتر! پسرت شهید شد.» رفت بالای تن پسرش؛ چون سر نداشت رگ‌های گردنش را بوسید و دوباره برگشت سراغ مجروح‌ها. تا آخر جنگ، هر وقت جبهه بودیم یا خبر گرفتیم، دکتر جبهه بود. انگار می‌خواست جای پسرش را هم پر کند. 🍃🏴🍃🏴🍃🏴🍃 @SofreFarhangiReyhane