سلام اقای محمدی عصرتون بخیر
من هفته پیش با بغض بهتون پیام دادم و خیلی سریع وقت مشاوره میخواستم اما قبل از مشاوره خواستم اول با خودم رو راست باشم
بعد دو ماه و خورده ای از دوره سوگ من هنوز گریه های عمیق و وحشتناک داشتم و منتظر برگشتن بودم. منتظر بودم اون ادم تلاش کنه.. اما به خودم اومدم و دیدم تموم شده🙂چرا من دارم به همه جا چنگ میزنم تا بلکه ینفر برام کاری رو انجام بده؟ من واقعا خودم و وجود خودمو میدیدم که داره به همه ادما های اطرافش اصرار میکنه که کاری انجام بدن بلکه اون ادم برگرده !!!!
اما به خودم اومدم که رفته اون ادم؟ خب لیاقت منو نداشته اصلا خوب شده که رفته!!!
اقای محمدی دیگه نه حس غم دارم و نه نفرت.. دیگه وقتی به اون ادم فکر میکنم هیچ حسی ندارم هیچی.....( ناگفته نمونه که توی روضه های فاطمیه نفرینش کردم و همچنان پای نفرینم هستم و بلخره هر کسی باید تاوان حق الناس هایی که گردنش هست رو بده تا یه نفر دیگه مثل من رو بدبخت نکنه😉)
بلخره دوره سخت سوگم تموم شد و سه روزه که حالم عالیه 😍دیگه وقتی به اون ادم فکر میکنم اشکم سرازیر نمیشه و فقط به چشم یه تجربه این رو میبینم....
من فکر میکردم دوره سوگ برام بی معنیه و اون ابتدا واقعا با خودم فکر میکردم نمیتونم از پس این کار بربیام اما تموم شد😁🥺🙏🏼
خیلی خیلی ممنونم از شما و دوره عالی که گذاشتید
راه رو به من نشون داد و امیدوارم خیر ببینید توی زندگیتون:)))
#آزاد_شدم_خوشحالم_ننه 😂
#قشر_میوه_پوست_کن