eitaa logo
سخنرانی های مذهبی
2.1هزار دنبال‌کننده
578 عکس
863 ویدیو
39 فایل
📀گلچینی از بهترین سخنرانی های روز 🎧 سخنرانی های کوتاه و کامل مذهبی ، 🎁هدیه به دوستداران علم و ادب کانالی کاربردی برای هر نوع سلیقه ⛔به احترام وقت شریف شما، با افتخار تاکنون هیچ تبلیغی در کانال بارگذاری نشده است💐 راه ارتباطی: @say121
مشاهده در ایتا
دانلود
1_15279791.mp3
5.3M
💠 علامه به محضر مقدس جان جانان حضرت عجل الله فرجه 🎙بانفس گرم مرحوم ⏱۹دقیقه 🌴🌴🌴🌴☀️☀️🌴🌴🌴🌴 🇮🇷https://eitaa.com/sokhanranihayemazhabi
حجت الاسلام (از اساتید حوزه علمیه قم و فرزند حضرت آیت الله ناصری مدظله ) , 🌺داستان یکی از علمای اصفهان 🌸بسیار زیبا و نکته دار... ✅علی رغم طولانی بودن مطالعه آن را از دست ندهید: 🔹حدود هشتاد سال پیش برای یکی از علمای اصفهان که از سادات خیلی اصیل هم هستند تشرفی پیش آمده بود که خیلی جالب است. 🔸ايشان جوان بوده و سوار مرکب مى شده و اطراف اصفهان تبلیغ مى رفته و روضه مى خوانده است. دهه اول محرم بوده، به يكى از روستاهای اطراف مى رود و منبرش را می رود. آن روز برف سنگينى مى آمده است. 🔹وقتى اين روضه تمام مى شود بايد به يك روستای ديگر با فاصله مثلاً يك فرسخ برود. سوار حیوان که مى شود برود، يكى از اهالى اين آبادى مى آيد و مى گويد:« آقا سيد تو راه گرگ و حيوانات درنده هستند مى خواهید يكى، دو نفر همراهتان بفرستيم؟ 🔸ايشان مى گويد: مى روم مشكلى نداره» و قبول نمی کند همراهی بیاید. نقل می کند عباى زمستانيم را به سر كشيدم و سوار بر الاغ شدم و رفتم. 🌨برف سنگينى مى آمد. ❄️برف سنگينى هم به زمين نشسته بود. مى گويد مقدارى كه آمدم احساس کردم، گويا يك سوارِ ديگر از پشت سر من، دارد مى آيد. 🔹منتهى از بس برف سنگين بود، حوصله نكردم سرم را بیرون بیاورم و ببينم کیست. حدس زدم یه نفر از روستا آخرش آمده مراقب من باشد. ✨بعد آن آقا كه پشت سر من مى آمد گفت:« آ سيد مصطفى سلامٌ عليكم». 🔹گفتم:« سلام عليكم» . ✨گفت: «مسئلةٌ»(یعنی سوالی داشتم؟) 🔹گفتم:« بفرماييد». ✨گفت:« آيا در روز عاشورا دشمن بر جسد حضرت سيدالشهداء اسب تاخت؟ 🔹گفتم:« بله من در تاريخ خوانده ام كه چنین کاری کرده اند. 🔸آن آقا گفتند:« و اسب ها هم بر بدن رفتند؟» 🔹گفتم: «بله در تاريخ هست كه اسب ها هم بر بدن رفتند.» ✨مدتى گذشت و يك خورده جلوتر آمديم. بازآن آقا گفتند:« آسيد مصطفى! آيا متوكل عباسی خواست قبر حضرت سيدالشهداء (علیه السلام) را، منهدم كند؟» 🔹گفتم: بله سعى كرد كه از بين ببرد». 🔸گفت:« گاوها را فرستاد كه قبر را شخم بزنند و مساوى كنند؟» 🔹گفتم:« من در تاريخ خوانده ام كه فرستادند اما گاوها نرفتند». ✨گفت« چطور؟ اسب كه حيوان نجيب و خوش فهمى است و در عالم خودش بيش از گاو متوجه می شود، اما بر جسد و بدن مبارك حضرت سيدالشهداء (علیه السلام) رفت ولى آن گاوها حتى بر قبر مطهر هم نرفتند و شخم نزدنند و قبر را از بين نبرند؟!» 🔹آقا سید می گوید من به فکر رفتم که عجب سوالى شد! اين از محدوده توانائى فکری اين آبادى و اين منطقه بيرون است! داشتم به جوابش هم فكر مى كردم. گويا حس كردم از همان پشت سر نورى به دلم افتاد و جوابی برای این سوال به نظرم آمد. 🔸گفتم:« البته اين قضيه يك جوابى دارد». ✨گفتند:« چى هست؟» 🕌گفتم:« روز عاشورا حضرت سيد الشهداء (عليه السلام) خواسته بودند كه هر چه دارند را براى خدا بدهند حتى اين يك مشت استخوان را گذاشتند وسط و خودشان اجازه دادند و خودشان خواسته بودند كه اسب بر بدن مبارکشان برود. خود حضرت خواستند هر چه داشتند را در راه خدا داده باشند. اما در جريان متوكل، اينها مى خواستند آثار حضرت را از بين ببرند. 🔹نظر امام حسین (علیه السلام) بر از بين رفتن آثارشان نبود، از اول خود حضرت مى خواستند، آثارشان محفوظ بماند تا مردم به اين وسيله بهره ببرند و مقرّب به خدا شوند». ✨آن آقا كه پشت سر بود، فرمود:« درست است.» 🔹آقا سید مصطفی می گوید: بعد پشت سرم را نگاه كردم ديدم هيچ كسى نيست حتى جاى پائى غير از همين مسيرى كه من آمده ام، نيست. ‌ ┈┄┅═✾•••✾═┅┄┈ 🇮🇷https://eitaa.com/sokhanranihayemazhabi ‌ ‌
1_15279974.mp3
7.44M
#تشرف به محضر مقدس حضرت ولی عصر(عجل الله فرجه) 💠شیخ حسین آل رحیم نجفی 🔹صوتی وکم حجم(12دقیقه) 🎤صدای ماندگارمرحوم #کافی 🌴🌴🌴🌴🌴🌴 👌رسانه دینی باشید👇 🇮🇷http://eitaa.com/sokhanranihayemazhabi
هدایت شده از 
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔻حجت الاسلام / ✳️داستان بسیار زیبای علی ابن مهزیار اهوازی خدمت (عجل الله فرجه ) 🌴☀️🌴☀️🌴☀️🌴☀️🌴 نشر باذکرمنبع 👈صدقه جاریه 🇮🇷http://eitaa.com/sokhanranihayemazhabi
118935_ به اندازه یک گندم در مال دیگری باعث ندیدین امام زمان عجل الله تعالی فرجه می شود.mp3
10.21M
#تشرف ◀ تشرف دو رفیق خدمت #امام_زمان علیه السلام #استاد_انصاریان به اندازه یک گندم حق الناس از دیدار امام محروم شد ♨️ ✨✨✨•🌿🌺🌿✨✨✨ 👈کانال سخنرانی های مذهبی🌷 🇮🇷http://eitaa.com/sokhanranihayemazhabi
هدایت شده از 
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💠 عجل الله فرجه در تاکسی 🎤حجت الاسلام # دارستانی 👌به دوستانتان ارسال کنید 🌸💦🌸💦🌸✳️🌸💦🌸💦 👈 کانال سخنرانی های مذهبی 🇮🇷https://eitaa.com/sokhanranihayemazhabi
🔸مرحوم آیت الله وجداني فخر ،داماد ایشان نقل کرده است: 🔸«روزي من و خانواده ام در محضر آیت الله العظمی شیخ عبدالنبی اراکی(عراقی) بوديم، در آن حضور خصوصي فرمود: 💠«فلاني! مي داني که دادرس هر کسي است که او را به داد خود بطلبد.» ▫️و فرمود: 💠«مي داني که به حضورش، چه لذّت و حلاوتي دارد و مي داني که درک فيض حضورش اصلاً مشکل نيست؛ مثل آب خوردن است و من چندين مرتبه شرفياب حضورش شده مثل پدر و فرزند با هم صحبت کرديم؟» من بي اختيار گريه کردم، گفتم: «شما را به جان او قسم مي دهم! من هم تشنه درک حضورش هستم؛ راهي را به من نشان بده، من فقط ببينمش.حل هيچ مشکلي را از او نخواهم، فقط او را ببينم؛ شيريني ديدارش برايم کافي است.» 💠او هم در اين خصوص به من بذل محبت کرد، چندين طريق توسل را در اختيارم قرار داد.» 🔸معظم له در جلد اول «کشکول» خود، صفحه 69 مي نويسد: 💠«حقير پنج مرتبه درک تشرف نمودم: دو مرتبه در خواب بوده و سه مرتبه در بيداري.» 🔸 _شیخ_عبدالنبی_اراکی براي يکي از بستگان خود نقل می کرد: 💠«زماني، بعد از اين که از خواب بيدار شدم، متوجه شدم که دستم فلج شده است. موضوع را از همگان حتي همسرم مخفي کردم؛ اما براي گرفتن شفاي خود، آهنگ مشهد مقدس کردم. شب پنج شنبه بود که به مشهد رسيدم. شب در منزل يکي از دوستانم به استراحت پرداختم. عصر پنج شنبه غسل کرده، وارد حرم شدم. 🔸پس از زيارت، رو به مرقد مطهّر امام کردم و عرض نمودم: 💠«تا مرا شفا ندهيد، از اينجا نمي روم. من مي خواهم با اين دستم خدمت بکنم.» آن شب را در حرم گذراندم تا شفا گرفتم و آن گاه از حرم بيرون آمدم. 🔸آیت الله حاج سيد محمد علي روحانی قمی، يکي از شاگردان وي، نقل کرده است که: 💠هيچ فجری طلوع نکرد که او در خواب باشد. به هر مسجدی که وارد می شد، نماز تحيت مسجد را به جاي مي آورد. لذا هر گاه به محل درس خود (مسجد همايون) وارد می شد، قبل از درس، نماز تحيت را می خواند و آن گاه درس را شروع می فرمود ☘🌺🌸☘🌺🌸☘🌸🌺 👌رسانه باشید 🇮🇷@emamolasr
✅ داستان تشرف ✅ 🔴🔵 شیخ حسین آل رحیم نجفی ♦️ قسمت 1⃣ 🌺 شیخ باقر كاظمى (ره) فرمود: در نجف شخصى به نام شیخ حسین آل رحیم زندگى میكرد كه مردى پاك طینت و از مقدسین و مـشـغـول بـه تـحـصـیل علم بود. ایشان به مرض سل مبتلا شد، به طورى كه با سرفه كردن از سـیـنـه‌اش اخلاط و خون خارج مى‌شد. با همه این احوال در نهایت فقر و پریشانى بود و قوت روز خـود را هـم نـداشت . غالب اوقات نزد اعراب بادیه نشین در حوالى نجف اشرف میرفت تا مقدارى قوت، هر چند كه جو باشد به دست آورد.🌾🌾 با وجود این دو مشكل، دلش به زنى از اهل نجف تمایل پیدا كـرد، امـا هـر دفـعـه كه او را خواستگارى میكرد، نزدیكان زن به خاطر فقرش جواب مثبت به او نمىدادند و همین خود علت دیگرى بود كه در هم و غم شدیدى قرار بگیرد. مـدتـى گـذشـت و چـون مـرض و فقر و ناامیدى از آن زن، كار را بر او مشكل كرده بود،تصمیم گـرفـت عـمـلـى را كـه در بین اهل نجف معروف است انجام دهد، یعنى چهل شب چهارشنبه به مسجد كوفه برود و متوسل به حضرت بقیة اللّه ارواحنا فداه بشود، تا به مقصد برسد.🕌 شـیخ حسین میگوید: من چهل شب چهارشنبه بر این عمل مواظبت كردم . شب چهارشنبه آخر شد. آن شب، تاریك و از شب‌هاى زمستان بود. باد تندى مى وزید و باران اندكى هم مىبارید.💨🌧 من در دكه مسجد كه نزدیك در است نشسته بودم، چون نمىشد داخل مسجد شوم، به خاطر خونى كه از سـیـنه‌ام مىآمد و چیزى هم نداشتم كه اخلاط سینه را جمع كنم و انداختن آن هم كه در مسجد جـایـز نـبود. ❄️از طرفى چیزى نداشتم كه سرما را از من دفع كند، لذا دلم تنگ و غم و اندوهم زیاد گشت و دنیاپیش چشمم تاریك شد. فـكـر مىكردم شب‌ها تمام شد و امشب، شب آخر است، نه كسى را دیدم و نه چیزى برایم ظاهر شد. ایـن هـمـه رنـج و مـشقت دیدم بار زحمت و ترس بر دوش كشیدم تا بتوانم چهل شب از نجف به مسجد كوفه بیایم با همه این زحمات، جز یاس و ناامیدى نتیجه‌اى نگرفتم . در ایـن كار خود تفكر میكردم در حالى كه در مسجد احدى نبود. 🔥آتشى براى درست كردن قهوه روشـن كـرده بـودم و چون به خوردن آن عادت داشتم، مقدار كمى با خودم از نجف آورده بودم، نـاگاه شخصى از سمت در اول مسجد متوجه من شد. از دور كه او را دیدم، ناراحت شدم و با خود گـفـتم: این شخص عربى از اهالى اطراف مسجد است و نزد من مى آید تا قهوه بخورد.☕️ اگر آمد، بى قهوه میمانم و در این شب تاریك هم و غمم زیاد خواهد شد. در ایـن فـكـر بـودم كـه بـه مـن رسید و سلام كرد.💫🌟 نام مرا برد و مقابلم نشست . از این كه اسم مرا مـىدانـسـت تـعـجب كردم! گمان كردم او از آنهایى است كه اطراف نجف هستند و من گاهى میهمانشان مى شوم . از او سؤال كردم از كدام طایفه عرب هستى؟ گفت: از بعضى از آنهایم . اسم هر كدام از طوایف عرب را كه در اطراف نجف هستند بردم، گفت: نه از آنها نیستم . در این جا نـاراحـت شـدم و از روى تـمـسخر گفتم: آرى، تو از طرى طره‌اى؟ (این لفظ یك كلمه بى‌معنى است) از سـخـن مـن تـبـسـم كرد و گفت: من از هر كجا باشم، براى تو چه اهمیتى خواهد داشت؟ بعد فرمود: چه چیزى باعث شده كه به این جا آمده‌اى؟ گفتم: سؤال كردن از این مسائل هم به تو سودى نمیرساند. گفت: چه ضررى دارد كه مرا خبر دهى؟ از حـسـن اخـلاق و شـیرینى سخن او متعجب شدم و قلبم❤️ به او مایل شد و طورى شد كه هر قدر صحبت مىكرد، محبتم به او زیادتر مىشد، لذا یك سبیل (یكى از دخانیات🚬) ساخته و به او دادم . گفت: خودت بكش من نمى كشم . ☕️برایش یك فنجان قهوه ریختم و به او دادم . گرفت و كمى از آن خورد و بعد فنجان را به من داد و گفت: تو آن را بخور. ☕️فنجان را گرفتم و آن را خوردم و متوجه نشدم كه تمام آن را نخورده است . خلاصه طورى بود كه لحظه به لحظه محبتم به او زیادتر مى شد.💕💕 بـه او گفتم: اى برادر امشب خداوند تو را براى من فرستاده كه مونس من باشى . آیا حاضرى با هم كنار حضرت مسلم (علیه السلام) برویم و آن جا بنشینیم؟ گفت: حاضرم، حال جریان خودت را نقل كن . گـفتم: اى برادر، واقع مطلب را براى تو نقل مى كنم . از روزى كه خود را شناخته‌ام شدیدا فقیر و مـحـتـاجم و با این حال چند سال است كه از سینه‌ام خون مى آید و علاجش را نمى دانم . از طرفى عیال هم ندارم و دلم به زنى از اهل محله خودمان در نجف اشرف مایل شده است، ولى چون دستم از مـال و ثـروت خـالـى اسـت گـرفتنش برایم میسر نمى شود. این آخوندها مرا تحریص كردند و گفتند: براى حوائج خود متوجه حضرت صاحب الزمان (عجل الله فرجه) بشو و چهل شب چهارشنبه در مسجد كـوفـه بیتوته كن، زیرا آن جناب را خواهى دید و حاجتت را عنایت خواهد كرد و این آخرین شب از شـب‌هـاى چـهارشنبه است و با وجود این همه زحمت ،اصلا چیزى ندیدم. این است علت آمدنم به این جا و حوائج من هم همین‌ها است. ........ادامه دارد 💠🍃🍃💠🍃🍃💠 🇮🇷https://eitaa.com/sokhanranihayemazhabi
پدر و پسر دیدار با امام زمان .mp3
9.58M
💠داسـتان شـنیدنی پدر و پسری بـه محـضر امـام زمـان علیه السلام و دیـدن حضـرت...🌠 🎙 حاج آقا 📣رسانه باشید🌸 👈کانال سخنرانی های مذهبی ✅ https://eitaa.com/joinchat/3381592079C5039dcf1f9
1_6609800.mp3
3.81M
✅ حکایت شنیدنی ملاقات نظافتچی با امام زمان عجل الله تعالی فرجه #استاد_عالی #تشرف #امام_زمان ┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈ ‌✍کانال سخنرانی های مذهبی 👌رسانه باشید📡 ✅ @sokhanranihayemazhabi
1_48868853.mp3
4.89M
👌بسیار زیبا و شنیدنی 🎙حجت الاسلام 🔻داستانی از عهد یک راننده کامیون با خدای متعال و (عجل الله تعالی فرجه الشریف) که منجر به نجاتش و دیدار با حضرت میشود. https://eitaa.com/joinchat/3381592079C5039dcf1f9 🌅🌠🚛🌅🌠🚛🌅🌠🚛🌅🌠
✴️خوشا به حال آنها که مورد عنایت واقع شدند. 💖 نعلبندی در اصفهان زندگی می‌‌کرد. بیست و پنج مرتبه در آن زمان رفت به ؛ سفر بیست و پنجم در راه با شخصی از یزد رفیق راه شد. 🤒 رفیق بین راه مریض شد؛ نعلبند متحیر ماند چه کند؟! بگذارمش؟ چگونه جواب را بدهم؟ ببرمش؟ چگونه با این حال برسانمش. 🕌 وصیت کرد مرکب من و همه‌ی اموالی که با من است مال تو، جنازه‌ی مرا به کربلا برسان. ⚰ مرد یزدی جان داد، نعلبند او را به مرکب بست، افتاد بر زمین، دوباره به مرکب بست، افتاد به زمین، مرتبه سوم افتاد به زمین، اشک جاری شد. رو به قبر سید الشهدا کرد، گفت: با زائرت چه کنم؟ اگر جنازه را بگذارم جواب تو را چه بدهم؟ اگر بخواهم بیاورم قدرت ندارم. 👈 در این گیر و دار یک مرتبه دید چهار نفر پیدا شدند سواره؛ یکی از اینها از مرکب پیاده شد، نیزه را به گودال خشک زد، یک مرتبه آب زلال جوشید، خود اینها جنازه‌ی این یزدی را غسل دادند، کفن کردند، بعد بزرگ آن چهار نفر، جلو ایستاد، بر جنازه نماز خواند، بعد هم که نماز تمام شد، رو کرد به این نعلبند فرمود: جنازه را ببر، در وادی ایمن کربلا دفن کن. ‼️ جنازه را اینبار بست، تا چشم باز کرد، دید رسیده به کربلا، بعد از بیست روز قافله رسید. بعد این قضیه را برای مردم نقل کرد؛ مردم به او خرده گرفتند که این حر‌ف‌ها را چرا می‌‌زنی؟ لب فرو بست. 🌃 شبی با اهل و عیالش در خانه نشسته بود، صدای در بلند شد؛ آمد در را باز کرد، دید مردی ایستاده، گفت: ولی عصر تو را می‌خواهد. 🌅 همراه او رفت؛ دید قبله‌ی عالم امکان در عرشه منبری است، جمعی که پای منبر نشستند قابل احصاء نیست. صدا زد از بالای منبر: جعفر، بیا! وقتی رفت، فرمود: چرا لب بستی؟ به مردم بگو و منتشر کن تا بدانند به زائر قبر جدّمان، علیهماالسلام، چه نظری داریم. 🎙 بیانات حضرت آیت الله العظمی 📆 شعبان ۱۴۳۷ قمری ◻️ 👇👇 ✅https://eitaa.com/joinchat/3381592079C5039dcf1f9
وعده امام زمان علیه السلام .mp3
1.85M
🎙استاد 💫مناجات با امام زمان علیه السلام 🔅 آیت الله بافقی در مسجد 🍃وعده امام زمان علیه السلام 🌸توسل به علیه السلام در مشکلات 🔸🔸حل مشکل طلاب 🔸🔸 ┈•▫️▫️•🌿🌺🌿•▫️▫️•┈┈ 👇 کانال سخنرانی های مذهبی👇 ✅https://eitaa.com/joinchat/3381592079C5039dcf1f9
تشرف ملاقاسمعلی رشتی تهرانی شاگرد سیدعلی طباطبایی به محضر مولا صاحب الزمان عج- بیان استاد هاشمی نژاد .mp3
3.64M
🌸🔖 🎙استاد ♦️داستان تشرف ملاقاسمعلی رشتی تهرانی شاگرد سیدعلی طباطبایی، به محضر مولا صاحب الزمان (ارواحنا فداه) به (ارواحنا فداه) با شفیع قراردادن مادرشان (سلام الله علیها) و مولا امیرالمؤمنین علی (علیه السلام) و جدشان رسول الله (صلی الله علیه و آله) : «یا محمّدُ یا علیُّ یا فاطمةُ یا صاحبَ الزّمان اَدْرِکْنی وَ لا تُهْلِکْنِی» 👌ارسال برای عاشقان حضرت ┈••✾•🌿🌼🌿•✾••┈┈ ✅https://eitaa.com/joinchat/3381592079C5039dcf1f9
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
✴️داستان بسیار شنیدنی از سید ابوالحسن اصفهانی خدمت امام زمان(عجل الله تعالی فرجه الشریف) 👌شیعه صاحب داره... 🔻سهم شما پنج صلوات به نیت سلامتی و تعجیل در فرج امام زمان(عجل الله فرجه). 🎙حاج آقای ✅کانال سخنرانی های مذهبی👇👇 https://eitaa.com/joinchat/3381592079C5039dcf1f9
5ea99aa354e63d2db50a2ab3_-5461309763718603612.mp3
6.74M
◽️ ماجرای طلبه ی عاشق که متوسل به حضرت مهدی "سلام الله علیه" شد... 🎙 آیت الله حاج شیخ حسین ✅ کانال سخنرانی های مذهبی👇 https://eitaa.com/joinchat/3381592079C5039dcf1f9
✴️ : 🔖برخی از موضوعات کانال : 🔅 ▫️🚩 ▫️ 🌷 ، 🌷 علیه السلام 🌷 علیه السلام 🌷 علیه السلام 🌷 علیه السلام 🌷 علیه السلام 🌷 علیه السلام 🌷 علیه السلام ▫️ علیه السلام 🌷 علیه السلام ▫️ ، 🌷 👨‍👩‍👧‍👧 ▫️ ▪️ ▫️ ▫️ 🧡 🔅 علیه السلام ▫️ ▫️ ▫️ 😭 ▫️ ▫️ ▫️ 🚩 🌠 ♨️ 📚 📖 🕋 ▫️ ▫️ ▫️ ▫️ ▫️ ▫️ ▫️ ▫️ ▫️ علیه السلام 🔻 📌کپی با ذکر لینک جایز است. ✅ کانال سخنرانی های مذهبی 👇 https://eitaa.com/joinchat/3381592079C5039dcf1f9 👌در حال تکمیل ...
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
✴️ 📺 عنایت حضرت حجت بن الحسن المهدی علیه السلام به 🖌 🎙با نوای دلنشین مرحوم ✅کانال سخنرانی های مذهبی👇 https://eitaa.com/joinchat/3381592079C5039dcf1f9
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
از راه های به محضر علیه السلام 🔸ماجرای طلبه شدن آیةالله العظمی 🎧 📡حداقل برای☝️نفر ارسال کنید. ✅ کانال سخنرانی های مذهبی👇 https://eitaa.com/joinchat/3381592079C5039dcf1f9
🌸سبک زندگی زنان منتظر 🔹👈 مرحوم آيت الله سيد محمدباقر مجتهد سیستانی پدر آيت الله سيد علی تصميم میگيرد برای به محضر امام زمان (عجل الله تعالی فرجه الشریف) چهل جمعه در مساجد شهر مشهد بخواند. 💫💫 در یکی از جمعه های آخر، نوری را از خانه ای نزديک به مسجد مشاهده می کند. به سوی خانه می رود می بيند حضرت ولی عصر امام زمان (علیه السلام) در یکی از اتاق های آن خانه تشريف دارند و در ميان اتاق جنازه ای قرار دارد که پارچه ای سفيد روی آن کشيده شده است. 🕯👈 ايشان می گويد هنگامی که وارد شدم اشک مي ريختم سلام کردم، حضرت به من فرمود: «چرا اين گونه به دنبال من می گردی و اين رنج ها را متحمّل می شوی؟! مثل اين باشيد- اشاره به آن جنازه کردند- تا من به دنبال شما بيايم!» 🔺 بعد فرمودند: «اين بانویی است که در دوره ( در زمان رضا خان قلدر ) هفت سال از خانه بيرون نيامد تا چشم نامحرم به او نيفتد.» 📚 شیفتگان حضرت مهدی (عجل الله فرجه)،ج۳،ص۱۵۸ ، ✅ کانال سخنرانی های مذهبی👇 https://eitaa.com/joinchat/3381592079C5039dcf1f9
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💟 میرزا ابوالفضل قهوه چی به محضر جان جانان امام زمان عجل الله فرجه 🎙با بیان گرم حجت الاسلام https://eitaa.com/joinchat/3381592079C5039dcf1f9