eitaa logo
سخن عرفان
1.2هزار دنبال‌کننده
338 عکس
56 ویدیو
67 فایل
🔹 آشنایی با عرفان و پاسخ به اشکالات مخالفان عرفان 🔹 سخنان اساتید و بزرگان عرفان سخن عرفان در تلگرام: @sokhanerfan 🔹 زیر نظر حجت الاسلام و المسلمين وحید واحدجوان عضو هیئت علمی دانشگاه تهران
مشاهده در ایتا
دانلود
🔷آيت‌الحق مرحوم حاج ميرزا علي قاضي طباطبائي درباره ماه‌هاي رجب، شعبان و رمضان فرمود: هان! اي برادران عزيز و گراميم؛ آگاه باشيد! متوجّه و هشيار باشيد كه ما در قرقگاه زماني (ماه‌هاي رجب، شعبان و رمضان) داخل شده‌ايم! و همان‌گونه كه در زمين‌هاي حرم بايد از محرّمات اجتناب نمود و ارتكاب يك سلسله اعمالي كه در جايي جرم نيست، امّا در حرم جرم محسوب مي‌شود، در اين ماه‌ها هم كه قرقگاه زماني محسوب مي‌شوند، چنين است و بايد با هشياري و مواظبت در آن وارد شد و به همان نحو كه در قرقگاه مكاني كه حرم است، انسان به كعبه نزديك مي‌شود، در اين ماه‌ها هم كه قرقگاه زماني است، انسان به مقام قرب خداوند مي‌رسد. پس چقدر نعمت‌هاي پروردگار بر ما بزرگ و تمام است؟! و او هرگونه نعمتي را بر ما تمام نموده است.   پس حال كه چنين است، قبل از هر چيز، آنچه كه بر ما واجب و لازم مي‌باشد، توبه ايست كه داراي شرايط لازم و نمازهاي معلومه است و پس از توبه، واجب ترين چيز بر ما، پرهيز از گناهان صغيره و كبيره است تا جايي كه توان و قدرت و استطاعت داريم!.   پس به راستي، هر كسي كه در صدد متذكّر شدن به ذكر حقّ و در مقام خشيّت از ذات اقدس حضرت حقّ متعال بوده باشد، مي تواند از راه مراقبه و محاسبه و معاتبه و معاقبه متذكّر گردد!   پس از اين مرحله، با دل‌هاي خود، به خداوند رو آورده، بيماري‌هاي گناهانتان را معالجه و مداوا نمائيد و به وسيلۀ استغفار، بزرگي و سنگيني عيوب خود را كاهش دهيد و بپرهيزيد از اينكه حريم الهي را بشكنيد و پرده‌هاي حجاب را بالا زده، حرمت حرم را هتك نمائيد!   زيرا به راستي چنين شخصي در نظام تكوين بي آبرو و مهتوك است؛ گرچه خداوند كريم از روي كرمش، به حسب ظاهر، آبروي او را حفظ نمايد و همين جزاي اوست و نيازي به مجازات پروردگار ندارد! 📚استاد فیاض بخش، ادب حضور (دفتر اول)، ص ۱۶ 📣کانال سخن عرفان 🆔 @sokhanerfan
🔷دعا با تمام وجود 🔸بدان که به کمال اجابت و خیر دعا نمیرسی، مگر این که باطن و روح و قلب تو نیز متصف به صفات دعا باشد و اتصاف به صفات دعا این است که باطن و روح و قلب تو دعا کند. ✔️مثلا وقتی می گویی: ارجوک لکل خیر (امید به تمام خیرات از جانب تو دارم) با باطن و روح و قلبت امیدوار به خدا باشی. و هر کدام نیز آثاری دارند که باید در عملت نمودار شوند. کسی که امید در باطن و روح او بوجود آمده باشد، گویا تمامی وجودش امید و زندگیش همراه با امید است. و کسی که با قلبش امیدوار باشد اعمالی که با اختیار و تصمیم انجام می دهد بهمراه امید خواهد بود. ✅ بنابراین بپرهیز از این که امید در هیچ جنبه ای از جنبه هایت پیدا نشود. اگر می خواهی ببینی که رجاء و امید در تو هست به کارهایت نگاه کن ببین آیا در حرکاتی که از تو سر می زند، اثر آن که همان طلب و خواستن است را می بینی یا نه؟ 👈 فرمایش معصوم علیه السّلام را نشنیده ای که فرمود: «کسی که امید به چیزی داشته باشد آن را طلب می کند» و واقعا چنین است زیرا اگر در حالات امیدواران اهل دنیا در امور دنیوی بنگری، می بینی آنها اگر از شخص یا چیزی امید خیری داشته باشند، به اندازه امیدشان آن را از آن شخص یا آن چیزی که به آن امید دارند، طلب می کنند. مثلا تاجری که تجارت کرده و کارگری که کار می کند همه و همه به این جهت است که خیر و خوبی را در تجارت و کار می بینند. و همچنین هر گروهی خواسته های خود را از جایی که امید دارند طلب می کنند و تا رسیدن به آن از پای نمی نشینند. ولی اکثر امیدواران بهشت و آخرت و فضل و کرامت خدا چنین نیستند و بهمین علت هیچگاه هم به آرزوی خود نمی رسند. زیرا اگر امید به این امور داشتند، طبق قانون فوق در پی آن می رفتند. و بهر اندازه امید در انسان پیدا شود، بهمان مقدار نیز اثر آن که همان طلب است بوجود می آید. ❇️مضامین دعا مثل تسبیح، تهلیل، تحمید، تضرع، خضوع، ترس، استغفار و توبه نیز همینطور است. زیرا گاهی حقیقت این صفات در انسان بوجود می آید و گاهی فقط آن را ادعا می کنیم ولی فقط زمانی آثار آنها آشکار می شود که حقیقت آنها بوجود آمده باشد. و اگر اثر آنها محقق نشد باید بدانیم که ادعایی بیش نبوده است. ✔️مثلا اگر گمان می کنی در باطن و با روح و قلبت خدا را تسبیح می کنی و او را نیز از تمام نقائص منزه می دانی، چرا به وعده او در مورد رزق خود مطمئن نیستی؟ در حالی که او رزق تو را تضمین نموده است. و زمانی که او را از شریک منزه می دانی چرا در اطاعت او از دیگری می ترسی؟ و در طاعت دیگران و سرپیچی از فرمان او، از او نمی ترسی؟ ✅بلکه اگر واقعا می دانستی که خداوند دعای تو را شنیده و باطن تو را مانند ظاهرت می بیند و تو پرورش یافته و تحت اراده او هستی و او می تواند تو را پاداش داده یا مجازات نماید، تو را نجات داده یا هلاک کند و تو را قبول یا رد کند، حداقل از گفتن دروغ و ادعاهای پوچ می ترسیدی. ✅ بنابراین کسی که مراسم بندگی را اظهار می کند ولی در باطن این گونه نباشد و خودش هم این را بداند، مردم می گویند: او مشغول مسخره کردن است نه عبادت. ولی غالبا چنین نیست زیرا عبادت کننده معمولا از باطن خود غافل بوده و به همین جهت عبادت خود را عبادتی واقعی و غیر صوری پنداشته و نمی داند که فریب خورده است. به همین جهت از دسته مسخره کنندگان خارج و وارد گروهی می شود که 👈خداوند درباره آنان فرموده است: ورشکسته ترین افراد از حیث عمل کسانی هستند که می پندارند کارشان خوب است. 📚آیت الله ملکی تبریزی، المراقبات 📣کانال سخن عرفان 🆔 @sokhanerfan
📱«نرم افزار اندروید آثار حضرت آیت الله مصباح یزدی (قدس‌سره)» منتشر شد. 👇لینک دانلود👇 🌐 https://mesbahyazdi.ir/files/app/ketabkhan.apk @mesbahyazdi_ir 🔸کانال سخن عرفان @sokhanerfan
🔹نقد انگاره تصدیق بدون تصور خداوند ⭕️با حضور استاد وحید واحدجوان @sokhanerfan
🌺 حقیقت امام علی علیه السلام در عرفان عرفا وقتی که صحبت از اولین قابل می‌کنند یعنی کسی که قابلیت دریافت فیض وجود را از حضرت حق تبارک و تعالی دارد صادر اول را معرفی می ‌کنند. صادر اول، در انفعال از حضرت حق تبارک و تعالی تام است، همان طور که حق تبارک و تعالی در فعل، تام است و در فیاضیت، متوقف بر چیزی نیست. صادر اول، حقیقت فرا زمانی و فرا مکانی است. اول ندارد، آخر ندارد، یعنی نمی‌توان برای او، اول و نهایتی در نظر گرفت. این بحث را باید در علم عرفان نظری، پی گرفت تا به خوبی روشن شود. در عرفان اسلامی به این حقیقت، حقیقت محمدیه نیز می گویند چرا که شخص رسول خدا، حضرت محمد بن عبدالله(صلی الله علیه و آله) در مقام عروج و ارتقا در قوس صعود با آن حقیقت، یگانه شده و اتحاد برقرار کرده است. همچنین می توان چنین گفت که مظهر تام و کامل آن حقیقت در نشئه دنیا، شخص ایشان است. چون امیرمومنان علی(سلام الله علیه)، وصی و خلیفه رسول الله است در ظاهر و باطن، تشریع و تکوین، و بلکه باید گفت چون علی (علیه السلام) جان و نفس پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله) است، لذا ایشان نیز در مقام عروج و ارتقا در قوس صعود، با آن حقیقت اتحاد برقرار کرده است و بعد از رسول الله، مظهر تام و کامل آن حقیقت در دنیا، حضرت امام علی (ع) است. در عرفان اسلامی، یکی از مهمترین مسائل، بحث انسان کامل است. «انسان کامل» مظهر اسماء الهی است. انسان کامل، آیینه تمام نمای خداست، مظهر اسم الله است. لذا رویت او رویت حق است؛ دوستی او دوستی حق است؛ اطاعت او عین اطاعت حق است. ولایت او ولایت الله است. ◀️ نگاه عارف به انسان کامل، یک چنین نگاهی است. شما هر توقعی از حق تعالی داشتید می‌توانید از انسان کامل داشته باشید منتها باید دقت کنید که در حق تعالی، وجود، صفات و کمالات و افعال بالاصاله و اصیل است و در انسان کامل هر چه هست از جانب خداست و بالمظهریه و باذن الله است. مقام امیر مومنان علی علیه السلام یک چنین مقامی است. دقت کنید اگر کسی این کمالات را در انسان کامل، مستقل از خدا ببیند، غلو کرده است ولی اگر مستقل نبیند بلکه به عنوان مظهر و آیت و نشانه و باذن الله ببیند هیچ غلوی نکرده است. 🔹استاد، آیت الله حسن رمضانی @sokhanerfan
🍀 ولایت مطلقه کلیه الهیه امیر المؤمنین علی علیه السلام یکی از بهترین آثار درباره و در ، کتاب است. علامه سید جلال الدین در پیشگفتار این کتاب می نویسد: «يكى از آثار نفيس در مبحث نبوت و ولايت، به طريقه محققان از عرفا و كمّل از حكماى اسلامى، رساله مصباح الهداية إلى الخلافة و الولاية اثر سيد سادات و ماجد العرفاء و الفقهاء، قدوة الحكماء المتألهين، استاد محقق در حكمت متعاليه، مرحوم مبرور، حضرت امام خمينى، سقى اللّه تربته، مى باشد». 🔹امام خمینی در ومیض 5 از این کتاب درباره ولایت مطلقه کلیه الهیه می نویسد: «و بما علّمناك من البيان و آتيناك من التبيان يمكن لك فهم قول مولى الموحّدين و قدوة العارفين، أمير المؤمنين، صلوات اللّه عليه و على آله أجمعين: كنت مع الأنبياء باطنا، و مع رسول اللّه ظاهرا. فإنّه، صلوات اللّه عليه، صاحب الولاية المطلقة الكلّيّة. و الولاية باطن الخلافة؛ و الولاية المطلقة الكلّيّة باطن الخلافة الكذائيّة؛ فهو بمقام ولايته الكلّيّة قائم على كلّ نفس بما كسبت، و مع كلّ الأشياء، معيّة قيّوميّة ظلّيّة إلهيّة، ظلّ المعيّة القيّوميّة الحقّة الإلهيّة». یعنی از آنچه به تو آموختیم فهم این سخن مولای موحدان و پیشوای عارفان، امیر مؤمنان (صلوات الله علیه و علی آله اجمعین) که فرمود: «با همه انبیا در باطن و با پیامبر خدا در ظاهر بودم» برایت ممکن می شود. امام علی علیه السلام، صاحب ولایت مطلقه کلیه است و ولایت، باطن خلافت است و ولایت کلیه، باطن خلافتی این چنینی است. او به مقام ولایت کلیه اش قائم بر هر نفس است در آنچه کسب می کند؛ و با هر شیء ای معیت دارد به نحو معیت قیومی ظلی الهی که ظل معیت قیومیه حقه الهیه است. 🔹این بیان امام، ما را به یاد عبارت معروف درباره علیه السلام می آورد، آنجا که نوشته است: «حقيقة محمد صلى اللَّه عليه و سلم المسماة بالعقل فكان سيد العالم بأسره و أول ظاهر في الوجود فكان وجوده من ذلك النور الإلهي و من الهباء و من الحقيقة الكلية و في الهباء وجد عينه و عين العالم من تجليه و أقرب الناس إليه على بن أبى طالب، و أسرار الأنبياء». (الفتوحات المكية - عثمان يحيى - ج2، ص 227) البته در کتب دیگر، این عبارت شیخ، دقیقتر نقل شده: 1. «أقرب الناس إليه على بن أبى طالب عليه السلام ثم سائر الأنبياء» (مصباح الأنس بين المعقول و المشهود، ص 407) 2. «قال الشيخ محیی الدين: و كان أقرب الناس إليه في ذلك الهباء علي بن أبي طالب رضي اللّه تعالى عنه الجامع لأسرار الأنبياء أجمعين انتهى». (اليواقيت و الجواهر فى بيان عقائد الأكابر، ج2 ص 339) 3. «قال صاحب الفتوحات- قدّس سرّه- بعد ذكر نبيّنا- صلّى اللّه عليه و آله و سلّم-: «و أنّه أوّل ظاهر في الوجود، و أقرب الناس إليه عليّ بن أبي طالب- عليه السّلام- إمام العالم و سرّ الأنبياء أجمعين». («كلمات مكنونه» فيض، طبع سنگى، ص 181؛ مجموعه آثار آقا محمد رضا القمشه اى، ص 126) 🔹وحید واحدجوان @sokhanerfan
🌸 موعظه و اندرز امام علی علیه السلام امام علی (عليه السلام) در جواب شخصى كه موعظه و اندرزى از او خواست فرمود: از كسانى نباش كه بدون عمل اميد سعادت اخروى دارد و توبه را با آرزوهاى دور و دراز به تأخير مى اندازد درباره دنيا همچون زاهدان سخن مى گويد ولى در آن همچون دنياپرستان عمل مى كند. اگر چيزى از دنيا به وى برسد سير نمى شود و اگر نرسد هرگز قانع نخواهد بود. از شكر آنچه به او داده شده عاجز است ولى باز هم فزونى مى طلبد. ديگران را از كار بد باز مى دارد ولى خود نهى نمى پذيرد و ديگران را به كار خوب وا مى دارد ولى خودش به آن عمل نمى كند. صالحان را دوست دارد ولى عمل آنها را انجام نمى دهد و گنهكاران را دشمن مى شمارد ولى يكى از آنهاست. از مرگ به سبب زيادى گناهان متنفر است اما به اعمالى ادامه مى دهد كه مرگ را به سبب آن ناخوش مى دارد. هرگاه بيمار مى شود (از اعمال بد خود) پشيمان مى گردد و هرگاه تندرست شود احساس امنيت مى كند و به لهو و لعب مى پردازد. به هنگام سلامت خودخواه و مغرور مى شود و به هنگام گرفتارى نااميد مى گردد. اگر بلايى به وى برسد همچون بيچارگان دست به دعا بر مى دارد و اگر وسعت و آرامشى به او دست دهد با غرور از خدا روى گردان مى شود. نفس او وى را در امور دنيا به آنچه گمان دارد وادار مى كند ولى در امور آخرت به آنچه يقين دارد بى اعتناست. نسبت به ديگران به كمتر از گناه خود مى ترسد و نسبت به خويشتن بيش از آنچه عمل كرده انتظار دارد.... 📙 حکمت 150 نهج البلاغه @sokhanerfan
فلسفه بلاها و شرور- نهایی 6-12-99(1).pdf
929.6K
🔹️ کتاب فلسفه بلاها و شرور مباحث استاد وحید واحدجوان به مناسبت سالروز ولادت امام علی علیه السلام @sokhanerfan
دعا و کاربرد رنگی 6-12-99.pdf
450.1K
🔹️ کتاب دعا و کارکرد آن در زندگی مباحث استاد وحید واحدجوان @sokhanerfan
در آیین اختتامیه بیست و دومین همایش کتاب سال حوزه، کتاب «عرفان در آیینه قرآن و روایات (عرفان عملی)» نوشته آیت الله استاد حسن رمضانی، به عنوان اثر علمی پژوهشی برتر حائز عنوان اثر شایسته تقدیر شد. @sokhanerfan
🔹 رفتار پدر در منزل پدر در منزل اگر عملش به گونه‏ اى باشد كه پسر، دختر و همسر هميشه در وجود او حقيقت را ببينند، [خاندان او اهل حقيقت خواهد شد؛] در وجود او نه فقط نماز خواندن را ببينند، احترام به نماز را ببينند؛ ببينند اصلًا نماز براى او يك حقيقت محترمى است. بچه ‏اى مى ‏بيند پدرش نماز مى‏ خواند، اما مى‏ بيند اين نماز براى پدرش كوچكترين كارهاست. سر ظهر كه به خانه مى ‏آيد، از همه كارهايش فارغ شده مى ‏خواهد ناهار بخورد، مى ‏گويد چقدر فاصله تا ناهار هست؟ پنج دقيقه. پس ما نمازمان را بخوانيم تا خيالمان راحت شود. نماز در دل بچه به صورت يك امر غيرمهم وارد مى ‏شود؛ برخلاف آن بچه ‏اى كه مى ‏بيند براى پدر نماز مهمترين كارها و اصلهاست؛ حتى برنامه ‏اش را طورى تنظيم مى‏ كند كه نماز اول وقتش [از بين نرود؛] مسافرت مى‏ خواهد برود، مى‏گويد به گونه ‏اى برويم كه اول مغرب به نمازمان برسيم. بعد اين نماز را با آداب و مستحباتش انجام مى ‏دهد. اصلًا نماز در ذهن اين بچه حالت‏ ديگرى پيدا مى‏ كند. مرحوم پدر خودمان رضوان ‏اللَّه عليه، ما از بچگى اين را مى‏ ديديم كه از نظر ايشان آنچه كه مربوط به دين و مذهب بود در نهايت احترام بود؛ نماز يك حقيقت محترم بلكه محترمترين حقيقتها بود. ما حس مى ‏كرديم ماه رمضان كه مى ‏آيد واقعاً يك امر قابل احترامى مى ‏آيد، يك امرى مى ‏آيد كه دارد استقبال مى ‏شود، از ماه رجب و شعبان به استقبال مى ‏رفتند يعنى مرتب روزه مستحبى مى‏ گرفتند؛ پيشواز مى ‏رفتند. پيشواز رفتن [يعنى‏] مهمانى دارد مى‏ آيد كه ما داريم استقبالش مى‏ كنيم. آداب ماه رجب، آداب ماه شعبان و مستحبات اين دو ماه عمل مى ‏شد. معلوم بود كه به سوى يك امر بزرگ و خطير دارند مى ‏روند. اگر بچه يك ذره قابل باشد در او اثر مى ‏گذارد. اگر در خانواده‏ اى بچه حس كند كه پدر راستى را به دليل اينكه راستى است [ترك نمى‏كند و] دروغ اساساً به زبان اين پدر نمى ‏آيد، او راستگو مى‏ شود. اما بچه ‏اى كه مى ‏بيند پدرش به خاطر كوچكترين منفعتى دروغ مى ‏گويد، اگر پدر يك ساعت بنشيند بگويد بچه جان دروغ نگو، او نمى ‏تواند بپذيرد. 📘 مجموعه ‏آثار استادشهيدمطهرى، ج‏27، ص: 462 @sokhanerfan
سخن عرفان
⭐️آداب نماز_۶ 🔷ادب تفهیم یکی از آداب قلبی عبادت‌ها، به‌ویژه عبادت‌های ذکر، تفهیم است. و تفهیم یعنی
⭐️آداب نماز_۷ 🔷حضور قلب یکی از مهم‌ترین آداب قلبی که شاید بسیاری از آداب مقدمه آن باشد و عبادت را بدون آن روح و روانی نیست و خود مفتاح قفل کمال ها و سعادت‌ها است، حضور قلب است. حضور قلب آن است که جمیع مملکت باطن و ظاهر انسان مسخر در اراده الله شود و همه قوای نفس انسان از جنود و لشکر خداوند باشد. 👈از حضرت رسول (ص) روایت است که: خدای تعالی را عبادت کن چنانچه گویا او را می‌بینی و اگر تو او را نمی‌بینی او تو را می‌بیند. از این حدیث شریف دو مرتبه از مراتب حضور قلب دریافت می‌شود: 1⃣ یکی آن که سالک جمال جمیل حضرت محبوب را مشاهده کند، به‌طوری‌که تمام راه‌های قلب بر روی دیگر موجودات بسته‌شده، چشم دل و بصیرت به جمال پاک حق گشوده شود و جز او چیزی مشاهده نکند. 2⃣و مرتبه‌ای دیگر که پایین‌تر از این مقام است، آن است که خود را حاضر در محضر خداوند ببیند و ادب حضور و محضر را رعایت کند. 👈 پیامبر(ص) می‌فرماید: اگر می‌توانی از اهل مقام اول باش والا از این معنا که در محضر پروردگاری غافل نباش. ⚡️ اکنون که اهمیت حضور قلب را دانستی بدان که دانستن تنها، کافی نیست، . پس دامن همت به کمر ببند و آنچه را که دانستی درصدد بدست آوردن آن باش و علم خود را عملی کن تا از آن استفاده ببری. اما ابتدا باید دانست که برخی چیزها در نماز مانع حضور قلب می‌شوند و کیفیت عبادت را از بین می‌برند. مانع حضور قلب در عبادات و مخصوصاً نماز پریشانی ذهن و پراکندگی حواس و کثرت مشغله‌های قلبی است. ✔️این مانع گاهی از امور خارجی و حواس ظاهری ایجاد می‌شود مثل آنکه گوش انسان در حال عبادت چیزی را می‌شنود و ذهنش به آن وابسته شده، مبدأ تخیل ها و تفکرهای باطنی و روانی می‌شود و یا چشم انسان چیزی را می‌بینند و حواس به آن مشغول می‌شود. راه درمان این امور برطرف کردن علت‌های آن است مثل نماز خواندن در مکانی خلوت و ساکت. ✔️گاهی عامل پریشانی ذهن و مانع حضور قلب، امور باطنی است که دو منشأ بزرگ دارد: یکی هرزه گردی و فرار بودن قوه خیال در انسان است که همچون پرنده‌ای از شاخه‌ای به شاخه دیگر پرواز می‌کند و پیوسته فکر انسان را به خود مشغول سازد و منشأ دیگر حب دنیا و تعلق‌خاطر به مسائل دنیوی است که راس خطایای ما در همه مرض‌های باطنی است. 📚امام خمینی، آداب الصلاه 📣کانال سخن عرفان 🆔 @sokhanerfan