eitaa logo
راه خوشبختی در سنت ها ی الهی
73 دنبال‌کننده
546 عکس
163 ویدیو
19 فایل
دراین کانال با سنتها خدا در قران اشنا می شوید سنتها ی خدا در قران همان رموز اداره عالم هستی اند که خوشبختی ما را ضمانت می کنند مدیر کانال : Alsharif🌷 مبلغ تخصصی کلام عقاید ارتباط با مدیر کانال @khooshbakt
مشاهده در ایتا
دانلود
( ادامه پست قبل🔻🔻🔻) 💮دیدگاه علّامه درباره آیه میثاق💮 تلاش علّامه در تفسیر قرآن بر این است که بر معانی ظاهری تحفظ داشته باشد و جز در مواردی که قرینه بر خلاف وجود دارد از ظاهر عدول نکند. از این رو ایشان پس از ترجمه آیات، نخست به تبیین مفردات می پردازد.👇👇 1️⃣ علّامه پس از اینکه کاربردهای گوناگون معنای اخذ را یادآور می شود، عبارت «من ظهورهم» را بیانگر نوع اخذ معرفی می کند. ایشان معتقد است اخذ از ماده بوده است. از طرفی از صورت مابقی چیزی ناقص نمانده است و از طرفی هم مأخوذ، استقلال خود را حفظ کرده و به صورت یک انسان تمام عیار ظاهر شده است (طباطبائی، 1417ق، ج8، ص 306؛ همو، 1374، ج8، ص 400). 2️⃣ ایشان درباره عبارت شهادت به ربوبیت (وأشهدهم علی أنفسهم ألست بربکم) معتقد است اشهاد بر هر چیزی، حاضر کردن گواه است در نزد آن چیز. در اینجا نیز یعنی خداوند حقیقت خود انسان را به او نشان داد. حقیقت او این است که نیازمند است و در تدبیر امور خود مستقل و بی نیاز نیست و فقر به پروردگار در ذات او نوشته شده است، و این معنا را انسان در همه مراحل زندگی خود درک می کند (طباطبائی، 1417ق، ج 8، ص 307؛ همو، 1374، ج 8، ص 401). ✴️به همین سبب، برخی چنین شهادتی (بلی شهدنا) را زبان حال دانسته اند، اما از نظر علّامه بهتر است مراد آیه زبان قال باشد(طباطبائی، 1417ق، ج 8، ص 308؛ همو، 1374، ج 8، ص 402) ، چرا که در مقام شهادت از دلالت مطابقی و صریح کلام استفاده می شود (طباطبائی، 1417ق، ج8، ص 307؛ همو، 1374، ج 8، ص 402). ✅مرحوم علّامه پس از تبیین مفردات آیه و پاسخ به دیدگاه های منکران و مثبتان عالم ذر، معتقد است انسان دو وجهه دارد: یک وجهه به سوی دنیاست که تدریجی است و محدودیت های دنیوی را دارد و وجهه دیگر مربوط به وجهه خداست که غیرتدریجی است و هیچ قوه ای که به سوی فعلیت سوق داده شود در آن نیست (طباطبائی، 1417ق، ج 8، ص320؛ همو، 1374، ج 8، ص 416-417). 🌴در وجهه خدایی و وجود جمعی انسان ها، هیچ فردی از افراد دیگر افراد از خدا، و خدا از افراد غایب نیستند؛ چون معقول نیست صنع از صانع و فعل از فاعل غایب شود و این همان حقیقتی است که خدا از این به ملکوت تعبیر کرده است (همان ). 🌾در آن نشئه، وحدانیت پروردگار را در ربوبیت مشاهده می کنند و این مشاهده از طریق نفس خودشان است نه استدلال، و از این جهت است که یک لحظه هم از او منقطع نیستند. قذارت شرک و لوث معصیت از احکام این نشئه دنیایی است نه آن نشئه. آن نشئه قائم به فعل خداست و جز فعل خدا کس دیگری فعلی ندارد (المیزان، ج 8، ص321؛ ، ج 8، ص 418). ✳️آن نشئه بر عالم دنیا تقدم زمانی ندارد، بلکه تقدم آن از باب تقدم کن فیکون است. بنابراین از جهت زمانی هیچ انفصالی از نشئه دنیوی ندارد، بلکه محیط به آن است (طباطبائی، المیزان، ج 8، ص 322-323). کلام عبارت است از القائاتی که بر معنای موردنظر دلالت کند و خدا نیز القائاتی کرده که بشر مقصود خدا را درک کند. بنابراین زبان حال نیست بلکه خطاب حقیقی و کلام الهی است و اشهاد هم واقعاً روی داده است (همان). پس لازم نیست بر معنای تعریف حمل و تأویل بریم. 💥جمع بندی👇👇 1. باید شان و منزلت اهل بیت را از این ایه استثنا کرد به خاطر روایات متعددی که بیان شده . اجمال آن گذشت اینکه برای انسان درک برخی حقایق ممکن نیست دلیل نمی شود که آنها را انکر کند لذا باید نارسایی عقل را در فهم برخی حقایق قبول کرد. 2. وجود عالم امر یا روح قبل از عالم مادی امری مسلم است لذا وجود انسان قبل از این عالم پذیرفتنی است و و از ایات و روایات ادله قطعی بر ان وجود دارد و از سخنان علامه هم همین مطلب بر می آید تنها نقطه اختلاف، بر سر کیفیت این وجود انسان به ویژگی گفتگوی او با خداوند و اعتراف او به توحید است که به زبان قال بوده یا حال. 3. با توجه به ادله علامه طباطبایی، منظور از عالم ذر همان عالم ملکوت بوده که این صحبت ها به صورت زبان قال مطرح شده نه حال. گروه تخصصی «پاتوق اندیشه» https://eitaa.com/joinchat/2461204566C2bcbc254c2 @patoghandisheh99 🌿🔻🌿🔻🌿🔻🌿🔻🌿🔻🌿
🔗🌺🔗🌺🔗🌺🔗🌺🔗🌺🔗🌺 🔴 پرسش : چرا حضرت آدم (ع) با حضرت موسی (ع) دیدار کرد؟؟ 🤔 ✍️ پاسخ : (حضرت موسی در میان پیامبران یک شخصیت منحصر به فردی است و خیلی جسارت معنوی خاصی دارد در قبال عمکرد دیگر انبیاء و خواستار اسرار افعال برخی پیامبران است و لذا هم دیداری با حضرت آدم دارد و هم دیداری با حضرت علی(ع) و در هر دو مقام سوال از اسرار و چرایی فعل آنهاست.....) گفتگوی حضرت موسی با حضرت آدم 🟢طبق روایتی امام صادق از پیامبر نقل می کند که حضرت موسی از خداوند می خواهد که ملاقاتی با حضرت آدم داشته باشد که در ملاقات خود، حضرت آدم را مورد سوال قرار می دهد.👇 🔸حضرت موسی: حضرت آدم تو کسی هستی که به دست خدا خلق شدی و از روح خود به تو دمید و ملائکه برتو سجده کردند و فقط از تو خواست از یک درخت ممنوعه اجتناب کنی ولی مخالفت نمودی ...چرا به حرف شیطان گوش کردی و با خوردن از آن درخت ممنوعه از ان بهشت رانده شدی. 🍃حضرت آدم: ای فرزندم با پدر خود درباره آنچه اتفاق افتاده مدارا کن...ای فرزندم دشمن من (ابلیس) از راه مکر و حیله به من نزدیک شد و «به خدا قسم خورد» و گفت : من از ناصحانم و به تو خیانت نمی کنم و از روی نصحیت و خیر خواهی گفت: ای آدم برای تو غمگین هستم. 🍃حضرت آدم: چرا؟ 🔗ابلیس: زیرا با تو انس گرفتم ولی تو را از این مکان به مکان دیگر می خواهند انتقال دهند در حالی که در آن مکان نارحتی، 🍃حضرت آدم: چاره چیست؟ 🔗ابلیس: همه چیز به دست توست می خواهی تو را راهنمایی کنم به درختی که هر کس از آن بخودر هرگز نمی میرد و مُلکی به دست می آورد که فنا و نیستی نداشته باشد...لذا تو و همسرت از آن درخت بخورید تا همیشه در بهشت باشید. 🍀خطاب حضرت آدم به حضرت موسی:او بر سخنان خود سوگند دروغ خورد و من گمان نمی کردم احدی قسم دروغ به خدا بخورد و از این جهت به او اعتماد کردم و این است عذر من ای فرزندم. (نکته: حضرت ادم یک موجود خلق شده زلال زلال است لذا تصور نمی کرد شخصی نسبت به خداوند قسم دروغ بخورد و لذا صداقت و زلالی او اجازه نداد ظاهر فریبنده شیطان را تشخیص دهد و به عبارتی دیگر باید فعل حضرت آدم را از چشم و منظر خود حضرت آدم دید نه از نگاه خود...در این صورت است که در حق دیگران به حق قضاوت نموده ایم) 🍃حضرت آدم: ای فرزندم موسی... در آنچه که خداوند برتو نازل نموده اینطور یافتی که پیش از خلقت من، برای من خطایی نوشته شده؟ 🔸حضرت موسی: بله خطای تو پیش از خلقت تو نوشته شده بود. 🍃حضرت آدم: ای فرزند در کتاب خود چند سال قبل از خلقت من گناه مرا یافتنی؟ 🔸حضرت موسی: سی سال 🍃حضرت آدم: پس خطای من همین هست و خطایی غیر ازاین ندارم. 🌼نکته مهم:🌼 این قسمت از روایت دو احتمال درپی دارد: 1️⃣ علم حضرت موسی بیشتراز علم حضرت آدم است لذا سوال از محتویات آن کتاب دارد. 2️⃣ علم حضرت آدم بیشتر از علم حضرت موسی است و با این سوالات در مقام گرفتن اعترافاتی از حضرت موسی است. 🟢دلیل قوی بودن وجه دوم: چون حضرت آدم مجرای بیست و پنج اسم اعظم الهی است ولی حضرت موسی فقط مجرای چهار اسم اعظم است و طبق قاعده سنخیت هر که مرجای فیض اسم اعظم در ان بیشتر باشد احاطه آن بر حقایق عالم بیشتر است.) ☢️در پایان حضرت رسول (ص) بعد از نقل این ملاقات بیان می کنند که: «حضرت آدم در حجت و دلیل اوردن بر موسی غالب شد و او دیگر جوابی نداشت که بگوید».( حیات القلوب، علامه مجلسی، ج1، ص46). گروه تخصصی «پاتوق اندیشه» https://eitaa.com/joinchat/2461204566C2bcbc254c2 @patoghandisheh99 🔗🌺🔗🌺🔗🌺🔗🌺🔗🌺🔗🌺