#ساجده_بانو✨

ࢪیحانہ اݪنبے^^ ……………………………........…………<𑁍> ✫✩✫✩✫✩✫✩✫✩✫ به‌اعتقاد‌من . . . امروزه‌ذکر‌مستحبی‌بعد‌از‌نماز‌ما کار‌فرهنگی‌و‌جهادی‌در‌فضای‌مجازی‌است! |رهبر معظم انقلاب| ✫✩✫✩✫✩✫✩✫✩✫ ..............................................<𑁍> ۞☽︎.. #جهاد‌تبیین •• ۞☽︎.. #زینب_بانو ••

ࢪیحانہ اݪنبے^^ ……………………………........…………<𑁍> ✫✩✫✩✫✩✫✩✫✩✫ اگر نمی‌تونید کارهای فوق‌العاده‌ای انجام بدین، کارهای کوچیک رو بصورت فوق‌العاده انجام بدین.💪 کارهای‌ِخوب‌ِکوچیک نتیجه‌های بزرگی‌دارن! ✫✩✫✩✫✩✫✩✫✩✫ ..............................................<𑁍> ۞☽︎.. #جدی‌_بگیر •• ۞☽︎.. #زینب_بانو ••

ࢪیحانہ اݪنبے^^ ……………………………........…………<𑁍> ✫✩✫✩✫✩✫✩✫✩✫ تصـویر‌قشنگیست‌..! کہ‌در‌صحنہ‌ۍمحشر‌ ما،دور‌حسینیم‌بھشت‌‌است‌ڪہ‌مات‌است ✫✩✫✩✫✩✫✩✫✩✫ ..............................................<𑁍> ۞☽︎.. #بین_الحرمین •• ۞☽︎.. #زینب_بانو ••

ࢪیحانہ اݪنبے^^ ……………………………........…………<𑁍> ✫✩✫✩✫✩✫✩✫✩✫ تصـویر‌قشنگیست‌..! کہ‌در‌صحنہ‌ۍمحشر‌ ما،دور‌حسینیم‌بھشت‌‌است‌ڪہ‌مات‌است ✫✩✫✩✫✩✫✩✫✩✫ ..............................................<𑁍> ۞☽︎.. #بین_الحرمین •• ۞☽︎.. #زینب_بانو ••

#عشق_در_جاده_خدا #قسمت_هفتاد_دوم اینقدر گریه کردم که خوابم برد..... صبح با نور خورشید بیدار شدم،از روی تخت بلند شدم و ازاتاقم بیرون رفتم.... میز چیده شده بود.... صدای چرخ خیاطی شنیدم و رفتم داخل اتاق خواب مامان و بابا..... مامان داشت خیاطی می کرد. -سلام مامان . مامان :سلام . -صبح بخیر مامان:صبح توهم بخیر......میز صبحانه آماده هست برو بخور دخترم. -چشم. دست و صورتمو شستم و صبحانه رو خوردم و میز رو جمع کردم و رفتم داخل اتاقم. رفتم پشت پنجره و چند ثانیه ای به بیرون خیره شدم .... یهو گوشیم زنگ خورد....زینب بود. -سلام زینب جانم. زینب:سلام عشقم. -خوبی؟ زینب:الحمدلله . -گریه کردی نفسم؟ زینب :نه. -گریه کردی! زینب:راستشو بگم آره.... -ای وای....چرا نازم؟چیزی شده؟ زینب:چیزی نشده...داداشم داشت می رفت کربلا موقع خداحافظی گریم گرفت.... اینو که گفتم دلم پر از غم شد....درسته چادری نبودم ولی کربلا آرزوم بود. -خوش به حال داداشت....انشالله سالم برگرده. زینب:ممنون عزیزم....انشالله . -خودت کربلا رفتی تاحالا؟ زینب:آره...هرسال پیاده روی اربعین میرم... -خوش به حالت... یکمی با زینب صحبت کردم و گوشی رو قط کردم...... همش تو فکر داداشش بودم...نمی دونستم به خاطر حسودیه یا..... ادامه دارد......

ࢪیحانہ اݪنبے^^ ……………………………........…………<𑁍> ✫✩✫✩✫✩✫✩✫✩✫ ✿⃟ ✿⇢«🌻🍋» استـــــادم‌گفت: وابسته‌خـــــدا‌بشید! گفتم‌چه‌جـــــوری؟ گفت‌چه‌جور؁ وابستـــــه‌یه‌نفر‌میشی؟! گفتم:وقتی‌زیـــــاد باهاش‌حـــــرف‌میزنم زیاد‌میرم،میام... تو‌یه‌جمـــــله‌گفت: ‾رفت‌و‌آمدتو‌با‌خدا‌زیاد‌کــــــــــن‌‾ ✫✩✫✩✫✩✫✩✫✩✫ ..............................................<𑁍> ۞☽︎.. #خدا_گونه •• ۞☽︎.. #زینب_بانو ••

ریحانہ اݪنبے^^ --------------------𖤐⃟🦋 ..............................𖤐⃟✨ °﷽° بہ قۅڶِ↓ حاج‌حسٻن یڪـتا⋮👤 ݐاے آدمـ جایۍ مـٻره ڪہ دلۺ رفٺہ❗️ دِلارُ مۅاظب باشٻم⚠️ ٺا پاۿا جاۍ بدے نره :)) ..............................𖤐⃟✨ --------------------𖤐⃟🦋 ♤↻.. #شهیدانه •• ♤↻.. #زینب_بانو ••

ریحانہ اݪنبے^^ --------------------𖤐⃟🦋 ..............................𖤐⃟✨ ‏آمدوم‌بُگُم‌ڪه‌گدانِمِخِۍ یاڪه‌اصلاغلام‌سیانِمِخِۍ یڪ‌بارم‌توبازِبون‌مابوگو نوڪروم! ڪربلانِمِخِۍ؟ دورُم‌ازڪربلابابام‌مِگه: نڪنه‌ازامام‌رضانِمِخِۍ؟ مومریضِ خودِ خودِ خودتوم نسخه‌بنویس‌بوگوشِفانمِخه ..............................𖤐⃟✨ --------------------𖤐⃟🦋 ♤↻.. #مشهد_مقدس •• ♤↻.. #زینب_بانو ••

ࢪیحانہ اݪنبے^^ ……………………………........…………<𑁍> ✫✩✫✩✫✩✫✩✫✩✫ ✿⃟ ✿⇢«🌻🍋» کيمثلِ‌طُ‌انقد‌هواے‌عاشقاشو‌داره(:؟ ✫✩✫✩✫✩✫✩✫✩✫ ..............................................<𑁍> ۞☽︎.. #قاسم_گونه •• ۞☽︎.. #مهنا_بانو ••

ریحانہ اݪنبے^^ --------------------𖤐⃟🦋 ..............................𖤐⃟✨ اینجا‌جھـٰاد‌با‌تفنگ‌شناختہ‌شد! و‌ڪسی‌بہ‌ما‌نگفت؛ مگر‌دوربین‌روی‌شانہ‌ات، قلم‌توے‌دستت،🖊 و‌اخلاص‌حل‌شده‌در‌وجودت، ڪم‌از‌گلولہ‌داشت‌روی‌افڪار‌دشمن...؟ . # ..............................𖤐⃟✨ --------------------𖤐⃟🦋 ♤↻.. #قاسم_گونه •• ♤↻.. #مهنا_بانو ••