eitaa logo
سلاله زهرا🌹
43 دنبال‌کننده
282 عکس
95 ویدیو
1 فایل
با فوروارد ما رو خوشحال کنید.🦋 کپی❎ #سلاله_زهرا @Karbobala97 حرفی داشتین می شنوم
مشاهده در ایتا
دانلود
"شعبانُ شهری" به ریسمان ماه رسول خدا(ص) چنگ میزنم وبه یاد کلامی از ایشان می افتم. "و بی اُنذِرتُم وَ بِعَلیِّ بنِ أبی طالِبِ اهْتَدَیتُم... وَ بِالْحَسَنِ اُعْطیتُمُ الإْحسانُ وَ بِالْحُسَینِ تَسعَدونَ وَ به تَشبثون" به وسیله من هشدار داده شدید و به وسیله علی علیه السلام هدایت می یابید و به وسیله حسن احسان می شوید و با حسین اوج می گیرید ولو با ریسمانی نازک . بنابر تفسیر این کلام رسول اکرم (ص) :تُشَبَثُون به معنای اندک ارتباط است، یعنی اگر به امام حسین (ع )وصل شوید حتی به مقدارچنگ زدن به ریسمانی نازک، خاندانِ اهل کرم خود به سمت شما قدم برمی دارند. یا در تعبیر دیگر ،همین اندازه که ماچهره افراد را به سمت بارگاه نورانی ابا عبدالله (ع)برگردانیم و بگوییم اینجا مزار شخصی بزرگی است.خود برای هدایت افراد کافی ست. صل الله علیک یا ابا عبدالله ✍الهه زارعی @solalehzahra99
هو المحبوب 🔸زمین مرده همراه اهل و عیال و همراهانش به ثعلبیه رسید.تا چشم کار می کرد برهوت بود و شوره زار،جز وجود خیمه ای در آنجا چیزی دیده نمی شد. به سمت خیمه حرکت کردند.پیرزنی مسیحی در داخل خیمه زندگی می کرد که او هم از اوضاع آن بیابان نالان و درمانده بود. هنگامی که عجز پیرزن را نظاره کرد. از جا برخاست و چند قدمی از خیمه دور شد.به سنگی رسید.سنگ را برداشت و نیزه اش را بر زمین فرود آورد.آب فواره زد و زمین مرده زنده شد... بعد از خداحافظی از پیرزن ،به نزدیکی های محل عروج خود رسید. اما اجازه ی ورود به داخل شهر را به آنان ندادند.آب هایشان تمام شده بود و تشنگی بر آنها غالب... هر آینه اگر نیزه بر زمین می زد.چشمه ها می جوشید.اما در مقام رضا، قرار شان تشنگی بود... صل الله علیک یا ابا عبدالله @solalehzahra99
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
مشاهده‌ی کارت پستال دیجیتال 👇 https://digipostal.ir/c7h1ezd
زور بازوی حسین خوش آمدی 🌺
‏دستت اما حکایتی دارد @solalehzahra99
بسم رب العرش العظیم 🔸 فرزندان خورشید ماه محرم الحرام بود. خورشید بعد از یک روز کاری طولانی،کم کم رخساره از آسمان می کشید. جوان همان طور که چهره ی همراهان داغدارش را از نظر می گذراند. نگاهش روی خواهر کوچکش ثابت ماند. چشمان خواهرش به گود نشسته و گوشه لبش پاره شده بود. لباس هایش خاکی بودند. چند جا از صورتش زخمی بود. وقتی که خواهرش را در آن حالت دید.آه از نهادش بلند شد. سرش را رو به آسمان بلند کرد. چند لحظه به آسمان چشم دوخت.زیر لب چیزی را زمزمه کرد و نگاهش را آسمان گرفت. غم در دلش سنگینی می کرد. نزدیک خواهرش شد. دست کوچک او را دستش گرفت. خواهر هم بدون اینکه حرفی بزند، چشم های بی رمقش را به چشم های او دوخت. او هم تبسمی کرد و خم شد و سرش را بوسید. خواهر که لب هایش در حال تکان خوردن بودند، با دیدن دست برادرش روی سرش.بغضش ترکید و اشک هایش جاری شدند. بعد از گذشتن مقداری از مسیرکه دیگر توانی در پاهایشان نداشتند،آنها را به داخل کاخی بردند. کاخ بسیار مجللی بود خدم و حشم زیادی هم داشت. بوی گوشت کباب شده فضای آنجا را پر کرده بود.صدای هلهله و خنده از داخل کاخ به گوش می رسید. بعد از کمی انتظار آنها را به داخل اتاقی در داخل کاخ هدایت کردند. اتاقی با در و دیوارهای پر ترک که آماده برای فرو ریختن بودند. دخترک که در آغوش خانمی از همراهان نشسته بود همان طور که نگاهش به دیوار مقابلش بود، گفت: _ داداش دلم برای بابا تنگ شده _میخوام برم پیش بابا جوان هم که پاسخی برای گفتن نداشت،سرش را بالا گرفت تا قطره اشکی که درچشمش حلقه بسته بود پایین نریزد. صدای دلنشین آن خانم در دل خرابه پیچید : _رقیه جانم!طاقت بیار عمه _بابات پیش خدا رفته. امام سجاد (ع) هم که دیگر دلشان از بیقراری های حضرت رقیه (س)به درد آمده بود،دست بر محاسنشان کشیدند و گفتند: _پدرم به دعوت کوفیانی آمدند که العجل ،فالعجل،ثم العجل گفتن هایشان گوش فلک را کر کرده بود. _ای وای بر آنان که امام معصومشان را تنها گذاشتند. صلی الله علیک یا سید الساجدین @solalehzahra99
بسم رب الحجة در این ساعت های پایانی اسفندماه نگاه خود را بر می دارم از همه ی کسانی که ضعف های خود را همچون چماقی بر سر دیگران کوبیدند تا شاید حقارت درون خود را پنهان کنند. این حماقت نشسته بر عقلشان بود که بر زبانشان جاری شد و آن را برنده تر از تیزی شمشیر کرد. شاید نشود گذر کرد...اما می شود اجازه نداد که این ضعیف النفس ها تو را ملعبه ی، وجود بیمار خود کنند. بدترین درد بشر این است که از نواقص وجودی خود غافل و در منیت های روزمره گم شده است در این آخرین لحظات قرن، برای رهایی بشر از گرگ های انسان نما، از خداوند طلب یاری می کنم که وارثان واقعی زمین را اسباب نجات جهان قرار دهد. @solalehzahra99
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
زیباترین هفت سین عمرم که دیدم تقدیم به وجودتون 💐 سال نوتون مبااااارک 💐💐💐 @solalehzahra99
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
دعای حاج قاسم برای سال جدید ان شاالله دعای مستجاب حاج قاسم بدرقه زندگیتان باشد🌱🍃🌿🌹 @solalehzahra99
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
کتاب "واو"پیشکشی از طرف استاد واقفی بزرگوار به بنده ی حقیر.... که بسیار خرسندیم 🌱
بیا تا جوانم بده رخ نشانم 🌸 @solalehzahra99
بوی بهار دوباره در قرنی نو،سالی نو و روزگاری نو پیچیده است. چه تلخ است بهاری که در آن اصل بهار نباشد! تلخ تر از تلخ حاضری ست که هنوز غایب است... @solalehzahra99
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🦋در راه عشق مسخره شدن کمترین بهاست. ⚘اَݪٰلّہُـمَّ؏َجِّل‌ݪِوَلیِّڪَ‌الفَرَجـ‌⚘ @solalehzahra99
یا ایها العزیز دلم روشن است! می رسد آن روز که گل های نرگس می خندند. @solalehzahra99
مولاجان! با دلِ تنگ چه باید کرد؟ تکرار روزهای در غفلت دردی بس گران است هر روز گران تر از دیروز دلتنگتم مولا💐 @solalehzahra99
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🌱🌸🍃 هاتفی گفت که یار ازلی آمده‌است چهارده‌بار علی پشت علی آمده‌است @solalehzahra99
🌱🌸🍃 گفتم این عدل نباشد که دلم ریش شود گفت این سادگی توست که دل میبازی... @solalehzahra99
🌱🌸🍃 آسمان با دیگران صاف است و با ما ابر دارد می شود روزی صفا با ما هم ،اما صبر دارد...  @solalehzahra99