تو مرا آب نده
تو مرا دانہ نده
بہ خدا هیچ نخواهم
تو فقط سنگ نزن
میرنجم ...💔
#سهراب_سپهری
@solalehzahra99
به چه میاندیشى؟
نگرانى بیجاست …
عشق اینجا و خدا هم اینجاست
لحظهها را دریاب …
#سهراب_سپهری
@solalehzahra99
زیر بیدی بودیم،
برگی از شاخهٔ بالای سرم چیدم ،
گفتم :
چشم را باز کنید ،
آیتی بهتر از این می خواهید؟
می شنیدم که به هم می گفتند:
سِحر میداند،سحر...!
#سهراب_سپهری
چه ڪسے مےگوید
پشت این ثانیهها تاریڪ است؟
گام اگر برداریم،
روشنے نزدیڪ است ...!
#سهراب_سپهری
@solalehzahra99
در میوهچینی بیگاه
رویا را نارس چیدند
و تردید از رسیدگی پوسید...🍃
#سهراب_سپهری
@solalehzahra99
...یاد من باشد هر چه پروانه
که می افتد در آب زود از آب درآرم
یاد من باشد کاری نکنم که
به قانون زمین بر بخورد
یاد من باشد فردا لب جوی
حوله ام را هم با چوبه بشویم
یادمن باشد تنها هستم
ماه بالای سر تنهایی است ...
#سهراب_سپهری"
قاصدک !
شعر مرا از بَر کن
برو آن گوشەیِ باغ
سمتِ آن نرگسِ مست
و بخوان در گوشش
و بگو باور کن
یک نفر یاد تو را
دمی از دل نَبرَد...
#سهراب_سپهری
چه کسی میفهمد
در دلم رازی هست ؟
می سپارم آن را ،
به خیالِ شب و تنهایی خود…
#سهراب_سپهری
هوا یک طوری است
مثل طعم انار نوبرانه
مثل بوی بالش مادرم
چرا کلمات را معذب کنم؟
هوا امروز
طعم تو را دارد…
#سهراب_سپهری
دلم گرفته؛
دلم عجيب گرفته است
و هيچ چيز
نه اين دقايق خوشبو
که روي شاخه ی نارنج
می شود خاموش
نه اين صداقت حرفي ،
که در سکوت ميان دو برگ
اين گل شب بوست
نه هيچ چيز مرا ازهجوم خالی اطراف
نمی رهاند
و فکر مي کنم
که اين ترنم موزون حزن تا به ابد
شنيده خواهد شد...
#سهراب_سپهری