eitaa logo
سلیمانی‌آسمانی
344 دنبال‌کننده
11.7هزار عکس
8.6هزار ویدیو
10 فایل
یا همه عالَم بگیریم 🌷 یا بر عالم ، پی زنیم 🌷 ارتباط مستقیم با مدیر کانال @photometia
مشاهده در ایتا
دانلود
🔴 ✍ به جوان پشت میز (مأمور الهی در برزخ) گفتم: چرا خداوند به بعضی از کسانی که دین و ایمان درست و حسابی ندارند، اینقدر مال و ثروت میدهد؟ این کار، اهل ایمان را در مورد راه درست، به شک و تردید می اندازد. او هم گفت: «خداوند برخی افراد که از مسیر او دور شده و غرق در دنیا شدند و برای دستورات پروردگار ارزشی قائل نیستند را به حال خود رها می کند تا در آن سوی هستی به حساب آنها رسیدگی شود. برخی از این افراد، به محض اینکه از خداوند چیزی از مال دنیا بخواهند، سریع به آنها داده می شود تا دیگر با خدا حرف نزنند. و تعبیر شما، سریع او را رد می کنند که صدای او را نشنوند! برخی از این افراد فکر می کنند که مقرب خدا هستند که هر چه می خواهند فراهم می شود، اما در واقع اینطور نیست. این ها به حال خود رها شده اند. می خواهند کار خوب کنند، اما توفیق نمی یابند. کار خیری هم اگر انجام دهند، یا باعث فساد می شود و یا آن را نابود می کنند. من این گفتگو را به یاد داشتم. تا اینکه سال بعد در یک جلسه فامیلی، یکی از افراد ثروتمند بی ایمان را دیدم. درست مصداق همان کلام بود. او اهل نماز و عبادت نبود، اما می گفت هر چه از خدا بخواهم سریع می دهد. به او گفتم: کدام کشورها رفته ای؟ گفت: بیشتر کشورهای دنیا را رفته ام و همینطور اسم کشورها را برد. گفتم: چند بار تا حالا کربلا رفتی؟ چند سفر مشهد رفتی؟ خنده ای از سر تمسخر کرد و گفت: کربلا که فعلا امنیت ندارد. اما اگر بخواهم یک قطار را کامل می خرم و همه را مشهد می برم. دوباره سؤالم را تکرار کردم: چندبار تا حالا مشهد رفتی؟ گفت: یکبار برای پروژه اقتصادی رفتم، اما زود برگشتم. گفتم: حرم امام رضا (ع) هم رفتی؟ گفت: فرصت نشد. اما اراده کنم می روم. بعد یکی از بزرگترهای هیئت فامیلی را صدا کرد و گفت: حاجی، امسال هزینه غذای ده شب محرم رو به حساب من بذار. این را گفت و بلند شد و رفت. درست یکی دو شب به محرم، اعضای هیئت به سراغ او رفتند که هزینه غذا را بگیرند، اما خارج از کشور بود! این آقا بعد از عاشورا برگشت. باز مثل همیشه، مردمان عادی هزینه محرم را پرداخت کردند. خبر دارم که هنوز این شخص توفیق زیارت مشهد را پیدا نکرده! 📚 کتاب سه دقیقه در قیامت @soleimaniasemani
🔴 🔹 چگونه اعمال مان را حفظ کنیم؟ ✍ جوان پشت ميز، وقتي نابودي بسياري از اعمال مرا ديد، نكته جالبي به من ياد آور شد و گفت: من ديده ام برخي انسان‌های دانا، جداي از اينكه كارهاي خود را براي رضاي خدا انجام ميدهند، اما در ادامه، ثواب كارهاي خوبي كه در دنيا انجام ميدهند را به يکي از چهارده معصوم (ع) هديه ميكنند. انسان ها ممكن است در ادامه زندگي به خاطر گناهان و اشتباهات، ثواب اعمال خوب خود را از دست بدهند، در نتيجه وقتي به برزخ مي آيند، مانند تو دست خالي هستند، در اين زمان، آن‌ها كه اين ثواب ها را هديه گرفته اند به آن شخص سر مي زنند و از او دلجويي مي كنند. اين بزرگواران كه به اين ثواب ها احتياج ندارند، لذا اين اعمال خير را به همان شخص بر ميگردانند. بنابراين به شما توصيه ميكنم كه خالصانه اين كار را انجام دهيد؛ يعني ثواب تمام كارهاي خير خودتان را به مقربين درگاه الهي هديه نماييد... 📚 کتاب سه دقیقه در قیامت @soleimaniasemani
🔴 ✍ جوان پشت میز(مأمور الهی) ، به یک کتاب بزرگ اشاره کرد. وقتی تعجب من را دید، گفت: کتاب خودت هست، بخوان. امروز برای حسابرسی، همین که خودت آن را ببینی کافی است. چقدر این جمله آشنا بود. در یکی از جلسات قرآن، استاد ما این آیه را اشاره کرده بود: «اقرا كتابک، كفى بنفسك اليوم علیک حسیبا» این جوان درست ترجمه همین آیه را به من گفت. نگاهی به اطرافیانم کردم. کمی مکث کردم و کتاب را باز کردم. سمت چپ بالای صفحه اول، با خطی درشت نوشته شده بود: ۱۳ سال و ۶ ماه و ۴ روز» از آقایی که پشت میز بود پرسیدم: این عدد چیه؟ گفت: سن بلوغ شماست. شما دقیقا در این تاریخ به بلوغ رسیدی. به ذهنم آمد که این تاریخ، یکسال از پانزده سال قمری کمتر است. اما آن جوان که متوجه ذهن من شده بود گفت: نشانه های بلوغ فقط این نیست که شما در ذهن داری. من هم قبول کردم. قبل از آن و در صفحه سمت راست، اعمال خوب زیادی نوشته شده بود. از سفر زیارتی مشهد تا نمازهای اول وقت و هیئت و احترام به والدین و... پرسیدم: این‌ها چیست؟ گفت: این ها اعمال خوبی است که قبل از بلوغ انجام دادی همه این کار های خوب برایت حفظ شده. 📚 برشی از کتاب سه دقیقه در قیامت 🌿🍃🌾 @Soleimaniasemani
🔴 🔹کسانی را می‌دیدم که شدیداً گرفتار هستند! ✍ وقتی در سپاه مشغول به کار شدم، سعی می کردم در ساعاتی که در محل کار حضور دارم، به کار شخصی مشغول نشوم. اگر در طی روز کار شخصی داشتم و یا تماس تلفنی شخصی داشتم، به همان میزان و کمی بیشتر، اضافه کاری بدون حقوق انجام میدادم که مشکلی ایجاد نشود. با خودم می گفتم: حقوق کمتر ببرم و حلال باشد خیلی بهتر است. از طرفی در محل کار نیز تلاش می کردم که کارهای مراجعین را به دقت و با رضایت انجام دهم. این موارد را در نامه عملم می‌دیدم. جوان پشت میز (مأمور الهی) به من گفت: خدا را شکر کن که بیت المال برگردن نداری وگرنه باید رضایت تمام مردم ایران را کسب می کردی! اتفاقا در همان جا کسانی را می دیدم که شدیدا گرفتار هستند. گرفتار رضایت تمام مردم، گرفتار بیت المال. 📙 برشی از کتاب سه دقیقه در قیامت 🖇🍀 💠@Soleimaniasemani💠
🔴 ✍ قسمتی از تجربه نزدیک به مرگ (کتاب سه دقیقه در قیامت) : من از نشانه های ظهور سؤال کردم. از اینکه اسراییل و آمریکا مشغول دسیسه چینی در کشورهای اسلامی هستند و برخی کشورهای به ظاهر اسلامی با آنان همکاری می کنند و... جوان پشت میز (مأمور الهی) لبخندی زد و گفت: نگران نباش. این‌ها کفی بر روی آب هستند. نیست و نابود می شوند. شما نباید سست شوید. نباید ایمان خود را از دست دهید. مگر به آیه‌ی ۱۳۹ سوره آل عمران دقت ای نکرده ای: «ولا تهنوا ولاتحزنوا و انتم الأعلون ان کنتم مؤمنین» در این آیه خداوند متعال می فرماید: سست نشوید و غمگین نباشید، شما اگر ایمان داشته باشید، برترین (گروه انسان ها) هستید. 📙 سطرهایی از کتاب سه دقیقه در قیامت 🖇🍀 💠@Soleimaniasemani💠
🍃🍃🍃 موقع خواب در کنار همسرم و فرزندم دراز کشیدم. احساس کردم حالم خوب نیست و قلبم درد می‌کند. فرصت اینکه همسرم را صدا کنم پیدا نشد، احساس کردم در حال مرگ هستم. روح از تمام بدنم خارج شد و برای یک لحظه بالای بدنم ایستادم! ترسیده بودم. شوهرم را صدا کردم، ولی متوجه نشد، با دستم میخواستم او را تکان دهم اما دستم از بدنش عبور کرد! بعد از لحظاتی به بالا کشیده شدم. من وارد عالم دیگری شدم که رنگ ها خیلی واقعی و زیبا بود. شخص دیگری را دیدم که دورتر از من ایستاده، در همین حال که محو تماشای اطراف بودم، یکباره دیدم فرشته بسیار زیبا و باجبروتی کنار من قرار گرفت! او به من گفت: زمان حسابرسی رسیده، همراه من بیا. خیلی ترسیدم. او مرا با خود به جایی شبیه یک سالن انتقال داد. در مقابل من کتاب قطوری باز شد که صفحات آن سفید بود. صدای آرامش بخشی شبیه صدای اذانی که از بلندگو پخش می شود مرا صدا کرد و گفت: بخوان. احساس کردم خداوند مرا صدا می کند، بار دیگر مرا صدا کرد و گفت: اقرا کتابک... به صفحات این کتاب چشم انداختم. در ميان نور سفيد كاغذ، چند سوال را دیدم که باید جواب می دادم. اولین آنها در مورد حجاب بود بعد تابلویی مقابل دیدگان من قرار گرفت و تمام لحظاتی که از خانه خارج می شدم را نشانم دادند. آخرین بار عصر همان روز آخر بود. من به جز چادر، از مقنعه و حتی آستین استفاده می کردم و مراقب بودم در مقابل نامحرم، دستورات دین را رعایت کنم. یک تیک تایید در مقابل حجاب من قرار گرفت. قرار شد سراغ بقیه اعمال بروند... 📙سطرهایی از کتاب " نسیمی از ملکوت " اثر گروه شهید هادی 🖇🍀 💠@Soleimaniasemani💠
در ماجرای تجربه نزدیک به مرگ خودم، مشاهده کردم که در جایی شبیه مسجد کوفه قرار دارم. وارد شبستان شدم، تمام شهدا جمع بودند. همه دور یک وجود نازنین آقا اباعبدالله حلقه زده بودند‌. می گفتند و می خندیدند و... نمی دانید چه حالی بود. ملائک شهدا را صدا می زدند و می گفتند بهشت و نعمت هایش آماده است... اما آنها می گفتند: بروید، بهشت ما اینجاست... آنها لحظه ای از جمع خوبان جدا نمی شدند... 📙 سطرهایی از کتاب تقاص اما آیت الله شبیری زنجانی فرمودند: چند سالی بود که معنی و تفسیر آیه ۷۳ سوره زُمر، مرا بخود مشغول نموده بود. مومنین و اهل تقوا را به سمت بهشت می کَشند.(کشان کشان می بَرند.) از خود پرسیدم چرا گفته شده به سمت بهشت میکَشند!! تمام کتب و تفاسیر مختلف را دیدم نتیجه ای حاصل نشد، تا اینکه به روایتی از امام صادق علیه السلام در بحار الانوار برخورد نمودم که می فرماید: مومنین و دوستان سید الشهدا (ع) در روز حساب از خدا می خواهند که قبل از ورود به بهشت، مولایشان حسین را ملاقات نمایند. امام به دیدار محبان می آید. این ملاقات بسیار طولانی می شود و... *امام صادق می فرماید هردو طرف غرق تماشا هستند و هیچکدام چشم بر نمی دارند، نه امام محبان خود را رها می کند و نه دوستان سید الشهدا از مولای خود دل بر می دارند. ملاقات آنقدر طولانی می شود که خداوند به مأموران بهشت می فرماید این مومنین و دوستان حسینم را به طرف بهشت بکشید تا ملاقات پایان يابد... *تصویر قشنگی ست که در صحنه ی محشر* *ما دور حسینیم و بهشت است که مات است* 🖇🍀 💠@Soleimaniasemani💠
🔴 ✍ بیشتر مردم از کنار موضوع مهم حل مشکلات مردم به سادگی عبور می کنند. اگر انسان بتواند حتی قدمی کوچک در حل گرفتاری بندگان خدا بردارد، اثر آن را در این جهان و در آن سوی هستی به طور کامل خواهد دید. در بررسی اعمال خود، مواردی را دیدم که برایم بسیار عجیب بود. مثلا شخصی از من آدرس می خواست. من او را کامل راهنمایی کردم. او هم دعا کرد و رفت. من نتیجه دعای او را به خوبی در نامه عملم مشاهده کردم! اینکه ما در طی روز، حوادثی را از سر می گذرانیم و می گوییم خوب شد اینطور نشد. یا می گوییم: خدا رو شکر که از این بدتر نشد، به خاطر دعای خیر افرادی است که مشکلی از آنها برطرف کردیم. من هر روز برای رسیدن به محل کار، مسیری را در اتوبان طی می کنم. همیشه ، اگر ببینم کسی منتظر است، حتما او را سوار می کنم. یک روز هوا بارانی بود. پیرزنی با یک ساک پر از وسایل زیر باران مانده بود. با اینکه خطرناک بود اما ایستادم و او را سوار کردم. ساک وسایل او گلی شده و صندلی را کثیف کرد، اما چیزی نگفتم. پیرزن تا به مقصد برسد مرتب برای اموات من دعا کرد و صلوات فرستاد. بعد هم خواست کرایه بدهد که نگرفتم و گفتم: هر چه می‌خواهی بدهی برای اموات ما صلوات بفرست. من در آن سوی هستی، بستگان و اموات خودم را دیدم. آن‌ها از من به خاطر دعا های آن پیرزن و صلوات هایی که برایشان فرستاد، حسابی تشکر کردند این را هم بگویم که صلوات، واقعا ذکر و دعای معجزه گری است. آن قدر خیرات و برکات در این دعا نهفته است که تا از این جهان خارج نشویم قادر به درکش نیستیم. 📙سه دقیقه در قيامت 🍃🌾🇮🇷 💠@Soleimaniasemani💠
🔴 🔹دعاهایی که آینده‌انسان‌را تغییر می‌دهد! در همان لحظه ای که گذشته ام را دیدم و اعمال من بررسی می‌ شد، دعاهای مادرم را دیدم که در سرنوشت من بسیار تاثیرگذار بود. بارها گناه یا خطایی از من سرزده بود که با دعای مادرم پاک شده و بی حساب شده بودم و یا هرجا قرار بود بلا یا عقوبتی بر من وارد شود، با دعای مادرم برطرف شده بود. یعنی مقام مادر این گونه است. هریک از دعاهای یک مادر این قدرت را دارد تا آینده انسان را کاملا تغییر دهد... 📚 کتاب شنود اثر گروه شهید هادی 🍃🌾🇮🇷 💠@Soleimaniasemani💠
🌱 در آن لحظات که در بهشت برزخی بودم، با تمام وجود حس كردم ماهيت وجودي ما با گناه و نافرماني پروردگار منافات دارد. خداوند از روح خودش در ما دميده و اين روح الهي دوست ندارد كه نافرماني پروردگار را انجام دهد. ما به دليل داشتن همين روح الهي، عاشق انجام كارهاي خوب هستيم، كارهايي كه پروردگار مهربان ما را خوشحال مي كند و چه كاري بهتر از خدمت به بندگان خداوند؟! من اگر بندگان خدا را دوست داشته باشم و به آنها عشق بورزم و در مسير هدايت آنها فعاليت كنم از بهترين كارهاست. كوچكترين محبتي كه به خاطر خداوند به بندگانش داشته باشم، در وجود من دريايي از عشق الهي ايجاد مي كند. يك لبخند گرم، يك جمله محبت آميز، يك فداكاري كوچك، يك جمله مثبتي كه از دهان ما خارج مي شود، حتي اگر به فرزند خودمان باشد، چنان در سرنوشت ما موثر است كه قابل بيان نيست. از آن طرف، افكار منفي، خشونت، احساسات منفي و بدخلقي به بندگان خداوند، حتي به يك نفر از آنها چنان تأثير منفي در سرنوشت ما ايجاد مي كند كه باوركردني نيست... 📙برگرفته از کتاب « با بابا » اثر گروه شهید هادی 🍃🌾🇮🇷 💠@Soleimaniasemani💠
🔴 🔹صله رحم ✍ نکته مهم دیگری را که باید اشاره کنم این است که: من در کتاب اعمالم و در لحظات آخر حضور در آن دنیا، میزان عمر خودم را که اضافه شده بود مشاهده کردم. به من چند سال مهلت دادند که : آن هم به پایان رسیده! من اکنون در وقت های اضافه هستم! اما به من گفتند: مدت زمانی که شما برای صله رحم و دیدار والدین و نزدیکانت می گذاری جزو عمر شما محسوب نمی شود. همچنین زمانی که مشغول بندگی خالصانه خداوند یا زیارت اهل بیت علیهم السلام هستید، جزو این مقدار عمر شما حساب نمی شود. 📙 کتاب سه دقیقه در قیامت 🌱🇮🇷 💠@Soleimaniasemani💠
🔴 🔹 یـکی از حـسـرت های مـن، وجود اسراف بسیار در زندگی‌ام بود. من فهمیدم که اسراف فقط ضایع کردن نعمت های الهی مانند خوردنی ها و آشامیدنی ها نیست، بدترین نوع اسراف، تلف کردن وقت و عمر بود... چه روزهایی که فقط صرف خوردن و خوابیدن شد و هیچ کار درستی انجام ندادم... 📙نسیمی از ملکوت. پنجاه حکایت از تجربه های نزدیک به مرگ. اثر گروه شهید هادی 🌱🇮🇷 💠@Soleimaniasemani💠
🔴 همسایه ما مرد خوبی بود. کاسب بود و مـثـل خیلی از مـردم، خانـواده دار و صبح تا شب مشغول کار بود. بـه نماز هم اهمیت می داد. امـا مشکلی داشت. ♦️روی بدنش قوز داشت♦️خیلی از این بابت اذیت می شد. در جریان تجربه نزدیک به مرگ، او را مشاهده کردم. مدتی از فوت او می گذشت. بدنش سالم بود. پرسیدم چه خبر؟ گفت: زمانی که به این طرف آمدم، ملائک الهی به استقبال من آمدند و مرا به این بهشت برزخی آوردند. آنها به جای پرداختن به بررسی اعمال، از من معذرت خواهی کردند! تعجب کردم، برای چه از من عذرخواهی می‌کنند؟! گفتند که شما در دنیا مشکل جسمی داشتی و درگیر گرفتاری و سختی بودی، از این بابت از شما عذر می خواهیم. خداوند متعال به همین دلیل، با رحمت خود با شما برخورد کرد... 📚 کتاب نسیمی از ملکوت. تجربه نزدیک به مرگ. اثر جدید گروه شهید هادی 🌱🇮🇷 💠@Soleimaniasemani💠
🔹درد دل با دیگران ، اجرم را ضایع کرد... ✍ روزهایی بـود که وقتی از سـر کـار بـر می‌گشتم با همسـر بیماری مواجه میشدم که حتی قادر به نشستن هم نبود. باید برای بچه‌ها هم پدری مـی‌ کــردم و هـم مــادری. در بررسی اعمال دیدم برای صبر در آن شرایـط سخت و کـمـک بـه خانواده‌ام چه اجری به من دادند. اما با یک شکایت نابجا و یک درد و دل بی موقع با اطرافیانم تمام اجرم ضایع شد... 📚 شنود. اثر گروه شهید هادی 🌱🇮🇷 💠@Soleimaniasemani💠
🔴 🔹ملائک به استقبال می‌آمدند... وقتی تیر به جسمم اصابت کرد، ناگهان خود را کنار جسمم دیدم! چند ملک آمدند و مرا با خود بالا بردند. ما به جایی رسیدیم که دسته دسته ملائک به استقبال می آمدند و خوش آمد گویی می کردند. آن ها جایی را نشان دادند و گفتند بهشت شما آماده است. نگاهی کردم و گفتم آنجا زیباست اما به ما بگویید امام حسین (ع) کجاست؛ مادرمان حضرت زهرا کجاست؛ آن ملک با اشاره جایی را نشان داد. تمام شهدا اطراف منبری حلقه زده بودند و آقایی به شدت زیبا روی منبر سخنرانی می کرد... واقعا بهشت آنجا بود... 📚 سطرهایی از کتاب بازگشت اثر گروه شهید هادی 🌱🇮🇷 💠@Soleimaniasemani💠
🔴 مرحوم آیت الله حق شناس به نماز اول وقت و جماعت خیلی اهمیت می داد. ایشان در روزگار جوانی به علت بیماری تجربه نزدیک به مرگ پیدا کرد. روح از بدنش خارج شد. می فرمود: می خواستند مرا ببرند، ملکی را دیدم که جلو آمد و گفت: این جوان اهل نماز اول وقت و جماعت است. به او فرصت دوباره بدهید تا مقامات و درجاتش را در دنیا بالا ببرید. برای همین می گفت که نماز اول وقت این قدر قدرت و اهمیت دارد که مرگ ناگهانی را به تاخیر بیاندازد. 📚 برگرفته از کتاب نسیمی از ملکوت. اثر جدید گروه شهید هادی 🌱🇮🇷 💠@Soleimaniasemani💠
🔴 ✍ ایستاده بودم و مات و مبهوت به کتاب اعمالم نگاه می کردم. انگار هیچ اراده ای از خودم نداشتم. هیچ کار و عملم قابل دفاع نبود. فقط نگاه می کردم. در دنیا، انسان هرچند مقصر باشد، اما در دادگاه از خود دفاع می کند و با گرفتن وکیل و..... خود را تا حدودی از اتهامات تبرئه می کند. اما اینجا... مگر می شود چیزی گفت؟! فقط نگاه می کردم. حتى و آنچه در فکر انسان بوده برای همه نمایان است، چه رسد به اعمال انسان. برای همین هیچ کس نمی تواند بی دلیل از خود دفاع کند. در کتاب اعمال خودم چقدر گناهانی را دیدم که مصداق این ضرب المثل بود: آش نخورده و دهن سوخته. شخصی در مقابل من غیبت کرده یا تهمت زده و من هم در گناه او شریک شده بودم. چقدر گناهانی را دیدم که هیچ لذتی برایم نداشت و فقط سرافکندگی برایم ایجاد کرد. خیلی سخت بود. خیلی. حساب و کتاب خدا به دقت ادامه داشت اما زمانی که بررسی اعمال من انجام می شد و نقایص کارهایم را میدیدم، گرمای شدیدی از سمت چپ به سوی من می آمد! حرارتی که نزدیک بود تمام بدنم را بسوزاند. اما... این حرارت تمام بدنم را می سوزاند، طوری که قابل تحمل نبود همه جای بدنم می سوخت، بجز صورت و سینه و کف دستهایم! برای من جای تعجب بود. چرا این سه قسمت بدنم نمی سوزد؟! لازم به تکلم نبود. جواب سؤالم را بلافاصله فهمیدم. من از نوجوانی در هیئت و جلسات فرهنگی مسجد محل حضور داشتم. پدرم به من توصیه می کرد که وقتی برای آقا امام حسين عليه السلام و یا حضرت زهرا سلام الله علیها و اهل بیت (ع) اشک میریزی، قدر این اشک را بدان. اشک بر این بزرگان، قیمتی است و ارزش آن را در قیامت میفهمیم. پدرم از بزرگان و اهل منبر شنیده بود که این اشک را به سینه و صورت خود بکشید و این کار را می کرد. من نیز وقتی در مجالس اهل بیت علت گریه می کردم. اشک خود را به صورت و سینه ام می کشیدم. حالا فهمیدم که چرا این سه عضو بدنم نمی سوزد... 📙 سه دقیقه در قیامت ‎‌‌‌‎‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ 🌱🇮🇷 💠@Soleimaniasemani💠
هدایت شده از نشر شهید هادی
🔴 🔹تمام نعمت ها زیباست اما... مقام شهادت آنقدر در پیشگاه خداوند با عظمت است که تا وارد برزخ نشوید متوجه نمی شوید. در این مدت عمر، با اخلاص بندگی کنید و به بندگان خداوند خدمت کنید و دعا کنید مرگ شماهم شهادت باشد. بعد گفت: ❖اینـجـا بهشتیـان همچـون‌ پروانـه بـه‌ گرد شمع وجودی اهــل بـیـت عـلیـهـم الـسـلام حـلـقـه می زننـد و از وجـود نورانی آنها استفاده می‌کنند. مـن از نعمـت های بهشت کـه برای‌شهداست سؤال‌ کردم.از قصرهاو حوریه ها و... گفت: «تمام نعمت‌ها زیباست، اما اگر لذت حضور در جمع اهل بیت را درک کنی، لحظه‌ای حاضر به ترک محضر آنها نخواهی بود. من دیده ام که برخی از شهدا، تاکنون سراغ حوریه های بهشتی نرفته اند، از بس که مجذوب جمال نورانی محمد و آل محمد (ع) شده‌اند.» 📙 سه دقیقه در قیامت https://eitaa.com/joinchat/2843344995C4bdc20cf63
🔴 یـکـی از دوستـانـم کــه از مـردان با ایمان و با تقوا بود از دنیا‌رفت. صفات خیلی خوبی داشت، اما در جمع دوستان کارهایی می‌کرد و شوخی‌هایی داشت که باعث ناراحتی بقیه می شد. ●بعد از مرگش او را در خواب دیدم که ناراحت است. از احوالات او سوال کردم گفت: به خاطر همین کارها مرا باز خواست کردند... 📚 سطرهایی از کتاب تقاص. حق الناس در تجربه های نزدیک به مرگ... 🌱🇮🇷 💠@Soleimaniasemani💠
🔴 🔹در آن‌سوی دنیا این لحظات را می‌دیدم! وارد جلسه‌مهمانی شدم. تمام دوستان هـم نـشـسـتـه بـودنـد. مـی‌ گـفـتـنـد و می‌خندیدند. یک میزبزرگ وسط سالن بـود و هـمــه مــیــوه و شـیـریــنـی از آنجا بـر مـی داشـتـنـد و مـی خوردند. چـنـد دقیقـه بـعـد مجـلـس به‌ سـمـت غیبت رفت. به دوستانم گفتم: بیایید از خودمان بگوییم از کسی که بین ما نیست حرفی نزنیم. اما قـبـول نـکـردنـد. وقتی نصیحتم بی فایده بـود از آنـجـا خـارج شـدم و بـه داخل حیاط رفتم... 🔸حالا در آنسوی دنیا همین لحظات را می‌دیدم. اما آنچه تفاوت داشت این بود که به جای میوه و شیرینی، لاشه یک مردار انسان روی میز بود و آن ها که غیبت می کردند و می شنیدند، تکه تکه از بدن آن مردار می کندند و می خوردند!! 📚 سطرهایی از تقاص. اثر گروه شهید هادی 🌱🇮🇷 💠@Soleimaniasemani💠
🔴 بعد از اینکه انسان از گناهی می کند و دیگر سمتش نمی رود، گناهانی که قبلا مرتکب شده کاملا از اعمالش حذف می شود. آنجا خدا را به خوبی حس کردم. حتی اگر کسی حق الناس بدهکار است اما از طلبکار خود بی اطلاع است، با دادن رد مظالم برطرف می شود. اما حق الناسی که صاحبش را بشناسد باید در دنیا برگرداند. حتی اگر یک بچه از ماطلبکار باشد و در دنیا حلال نکرده باشد، باید در آن وادی صبر کنیم تا بیاید و حلال کند. ✍ قسمتی از تجربه نزديک به مرگ، سطرهایی از کتاب سه دقیقه در قیامت [ کانال‌تبلیغی‌تبیینی‌ِسلیمانی‌آسمانی ] ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ 🌱🇮🇷 💠@Soleimaniasemani💠
🔴 🔹ناگهان چیز عجیبی به چشمم خورد چیزی شبیه یک قفس بزرگ در لابه‌لای باغ‌های بهشتی که شخصی در آن زندانی بود! من گفتم مادر این چیست؟ زندان در این باغ چه می‌کند؟! مادر گفت: این شخص در دنیا آدم خوبی بود و لایق است اما یک بار به ناحق شخصی را در میان جمع برد. او را این‌طور نگهداری می‌کنند تا آن شخص به این‌جا بیاید و او را حلال کند... 📚 سطرهایی از کتاب تقاص [ کانال‌تبلیغی‌تبیینی‌ِسلیمانی‌آسمانی ] ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ 🌱🇮🇷 💠@Soleimaniasemani💠