eitaa logo
سلیمانی‌آسمانی
286 دنبال‌کننده
13.5هزار عکس
10.8هزار ویدیو
12 فایل
یا همه عالَم بگیریم 🌷 یا بر عالم ، پی زنیم 🌷 ارتباط مستقیم با مدیر کانال @photometia
مشاهده در ایتا
دانلود
💢 از تولد گرفتن برای بچه های فرح تا اعدام به جرم محبّت امام(ره) 🔴 چند ساعت بعد از دستگیری ما، رو کت بسته آوردند و تو بند ما انداختند. وقتی ما رو به زندان باغشاه بردند، طیب هم همراهمون بود. من باهاش کاری نداشتم؛ چون همیشه دور و برش یک مشت چاقوکش بود. خودش هم از بزن بهادرها و لات‌های تهران بود و طرفدار شاه؛ جوری که وقتی فرح پهلوی بچه دار شد و پسر اولش ، رضا پهلوی را به دنیا آورد، طیب کوچه و محل را چراغونی کرد. رو همین حساب، تا طیب را دیدم، محلش نگذاشتم و پشتم را طرفش کردم. دستبند به دستش بود. سلام کرد و گفت: محمد آقا ! ما رفیق نامرد نیستیم. 🔸 جوابش را ندادم؛ اما می دونستم که از علاقه طیب به آقای خمینی سوء استفاده می کند. آن زمان، طیب با شعبان [ معروف به شعبان بی مخ ] سرشاخ شده بود . هر دو ، یکه بزن جنوب شهر بودند و حرفشان خریدار داشت. شعبان، ورزشکار بود و طرفدار شاه؛ طیب میدان‌دار و بارفروش و دست و دلباز و خیر و یتیم نواز. در حالی که همیشه شنیده بودیم او طرفدار و فدایی شاهه، یهو ورق برگشت و طیب شد بر ضد شاه. حالا تو دل طیب چه حال و احوال و انقلابی پیدا شده بود، خدا می‌دونه. سران مملکت جلسه گذاشتند که با طیب زد و بند کنند و وادارش کنند که بگه خمینی به من پول داده تا بارفروشها رو تیر کنم . 🔹 آن روز در دادگاه، طیب رو به گفت: حرفهای شما درست؛ اما ما تو قانون مشتی‌گری، با بچه های در نمی‌افتیم. من این سید رو نمی شناسم؛ اما با او در نمی افتم. عاقبت دادگاه شاه به اسماعیل حاج رضایی، طیب حاج رضایی، من و حاج علی نوری حکم اعدام داد و به برادران کاردی و شمشاد و بقیه، ده تا پانزده سال زندان دادند. ➕ بعد از اعلام حکم، ما را به بندهامون منتقل کردند. نصف شب، مأمور شهربانی آمد و زد به در زندان و گفت: محمد باقری! حاج علی نوری! اعلاحضرت با یک درجه تخفیف، عفو ملوکانه به شما داده. اینها را گفتند تا طیب تو بزنه و از ترس اعدام، حرفش رو پس بگیره و بگه آقای خمینی منو تحریک کرد؛ اما طیب که تو یک سلول دیگه زندانی بود، بلند گفت: این حرفها رو برای ننه‌ات بزن! یک بار گفتم، باز هم می‌گم، من با بچه حضرت زهرا در نمی‌افتم. ⚫️ فردا شب، صدایی از سلول طیب آمد. فهمیدم دارن می برندشان برای اعدام. وقتی می‌رفتن،طیب زد به میله سلول من و گفت: محمد آقا! اگه یک روز خمینی رو دیدی، سلام منو بهش برسون و بگو خیلی‌ها شما رو دیدند و خریدند ، ما ندیده شما رو خریدیم. 🟡 بعد از پیروزی انقلاب، محمد آقا با جمعی از مردان انقلابی خدمت امام خمینی رسیدند و با ایشان عکس یادگاری انداختند. وقتی محمد آقا پیام طیب را به امام گفت، امام فرمود: «طیب، حُر دیگری بود.» 📚کوچه نقاش‌ها، خاطرات سید ابوالفضل کاظمی، گفت و گو و تدوین راحله صبوری، ( چاپ اول، تهران: شرکت انتشارات سوره مهر وابسته به حوزه هنری سازمان تبلیغات اسلامی - دفتر ادبیات و هنر مقاومت ، 1389 )، صفحات 50 تا 52. @soleimaniasemani
•═┄•※☘🌺☘※•┄═• ⭕عنـــایت روزی که قرار بود محمد تقی را در امامزاده عقیل(ع) دفن کنند، خانمی همراه همسر خود وارد امامزاده شد و پرسید این قبر را برای چه کسی آماده می کنید؟ به او گفتند: در این قبر قرار است شهیدی را دفن شود. با شنیدن این سخن آنها شروع به بی قراری و گریه کردند علت را که جویا شدند یکی از آنها جواب داد دیشب خواب (س) را دیدم که می فرمود : فردا شهیدی را که برای دفاع از دخترم به شهادت رسید به امامزاده عقیل خواهند آورد ، حتما به پیشوازش برو! 📙برگرفته از کتاب فاطمیون. اثر گروه شهید هادی @soleimaniasemani
علیه‌السلام فرمودند: زمانی که وفات مادرمان فاطمه علیهاالسلام نزدیک شد، به گریه افتاد؛ صلوات‌الله‌علیه به ایشان فرمودند: «سیّده‌ی من! چرا گریه می‌کنید؟» حضرت سیدةالنساء فرمودند: «برای آن مصیبت‌هایی که بعد از من خواهید دید.» امیرالمؤمنین فرمودند: «گریه نکن! به خدا قسم در راه رضای خدا، آن مصائب نزد من کوچک و ناچیزند.» آنگاه صدّیقه‌ی طاهره سلام‌الله‌علیها به همسر وصیّت کردند که به آن دو نفر اجازه‌ی تشییع جنازه و نماز بر ایشان ندهند؛ حضرت نیز به آن بانو عمل کردند. [۱] از امیرالمؤمنین علیه‌السلام از علّت دفن شبانه‌ی سلام‌الله‌علیها سؤال شد؛ حضرت فرمودند: «بخاطر اینکه بر جماعتی خشمگین بود و نمی‌خواست در تشییع جنازه‌اش حاضر شوند؛ و همچنین بر کسانی که محبّت آن دو را دارند، حرام است که بر یکی از اولاد فاطمه (سادات) نماز میّت بخوانند.» [٢] 📚 منابع: [١] بحار الانوار، ج۴۳، ص۲۱۸ مستدرک الوسائل، ج۲، ص۲۹۰ [۲] الأمالی (شیخ‌صدوق)، ص۷۵۵ مناقب (ابن‌شهرآشوب)، ج۳، ص۱۳۸ «لعن الله قاتلیک یا فاطمة الزّهراء.» @soleimaniasemani
5.66M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🔴 دوربین مخفی/ غافلگیری سرباز... ❤️ وقتی مادر تو پادگان پسرش رو غافلگیر می‌کنه سلامﷲعلیها @soleimaniasemani
روزی که قرار بود محمد تقی را در امامزاده عقیل(ع) دفن کنند، خانمی همراه همسر خود وارد امامزاده شد و پرسید این قبر را برای چه کسی آماده می کنید؟ به او گفتند: در این قبر قرار است شهیدی را دفن شود. با شنیدن این سخن آنها شروع به بی قراری و گریه کردند علت را که جویا شدند یکی از آنها جواب داد دیشب خواب (س) را دیدم که می فرمود : فردا شهیدی را که برای دفاع از دخترم به شهادت رسید به امامزاده عقیل خواهند آورد ، حتما به پیشوازش برو! 📙برشی از کتاب فاطمیون. اثر گروه شهید هادی 🍃🌾🌿 @soleimaniasemani
براستی چه چیزی موجب عادی شدن اهانت به در این کشور شده؟! مگه میشه بزرگترین شرکت استارت آپ در این کشور ، به اصلی ترین مبانی اعتقادی و دینی این کشور اهانت کنه و دستگاه های نظارتی که هیچ ، مومنین در آن کشور ساکت و تماشاگر باشند؟! 🍃🌾 💠@Soleimaniasemani💠
- نقل است که علامه امینی با یکی از مفتی های اهل تسنن مقابل شد. آن مفتی به ایشان گفت: آیا شما منکر فتوحات خلیفه دوم هستید؟ جناب علامه امینی فرمودند:خیر! مفتی به شدت خوشحال شد گفت: احسنت!بالاخره اعتراف کردید،حالا خودتان فتوحات ایشان را با زبان خود بفرمایید. علامه فرمودند:اولین فتح خلیفه دوم درِ خانه مادرِ ما سلام‌الله‌علیها بود که با لگد بر در خانه‌ای زد که جناب عزرائیل بدون اجازهٔ حضرتش وارد نشد. آن شخص بهت زده علامه را نگاه میکرد و هیچ نگفت..! ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ [ کانال‌تبلیغی‌تبیینی‌ِ ] 🌱🇮🇷 💠@Soleimaniasemani💠