eitaa logo
سردار سلیمانی
432 دنبال‌کننده
20هزار عکس
18.4هزار ویدیو
310 فایل
این محبت سردارِ عزیزِ که ما را دورهم جمع کرده،لطفا شما هم بیاین تو دورهمی مون😊 استفاده از مطالب مانعی ندارد مدیر کانال @Atryas1360 @Abotorab213 ادمین ۱ ارتباط با مشاوره و پاسخگوی سوالات دینی @pasokhgo313
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
بایدن برای یک مُرده آرزوی سلامتی کرد! 🔹رئیس‌جمهور ۸۰ ساله آمریکا در گافی دیگر، صحبت در مورد کنترل اسلحه را با گفتن جمله «خداوند ملکه را حفظ کند» به پایان رساند که این حرکت به گمانه زنی‌های بیشتر درباره زوال عقلی او دامن می‌زند. 🔸«بایدن» در حالی برای ملکه انگلیس آرزوی سلامتی می‌کند که ملکه انگلیس پارسال شهریور فوت کرد.
48.86M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
⭕️⛔️⭕️ 💅بایدها و نبایدها درباره 📊بررسی کاشت ناخن از لحاظ پزشکی ، بهداشتی و ⚠️هشدار : دفترچه‌های موجود در سالن‌های کاشت ناخن مبنی بر بی اشکال دانستن کاشت ناخن توسط مراجع تقلید هیچگونه اعتباری ندارد!
🌷 جوانی که وقتی به محرمات الهی می‌رسد، چشم می‌پوشد؛ عجل الله به او افتخار می‌کند... |آیت الله حق شناس|
🌱ای که در هر دو سرا صبح سعادت با توست.... رحمت عالمی و نور هدايت با توست.... 🌱چشم امید همه خلق و شکوه کرمت.... پدر امتی و اذن شفاعت با توست....
به وقت ﴿ گام های عاشقی﴾😍
🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸 💗💗 قسمت130 صدای زنگ گوشیمو شنیدم از داخل جیب مانتوم گوشیمو بیرون آوردم نگاه کردم امیر بود -جانم امیر امیر: کجایین شما ما بیایم؟ -صحن انقلاب روی فرش نشستیم نزدیک ورودی صحن بیاین داخل میبینمتون امیر: باشه ،فعلن -به سلامت بعد از ده دقیقه امیر و سارا هم اومدن کنارمون نشستند -رسیدین واسه نماز ؟ سارا: اره -خوب خدا رو شکر سارا:آیه بریم زیارت ؟ -هوممممم....بریم علی:آیه ما همینجا منتظرتون میمونیم تا بیاین -باشه با سارا رفتیم سمت حرم ،با دیدن جمیعت اولش ترسیدیم ولی خنده شیطنت آمیزی به هم زدیم و دست همو محکم گرفتیمو وارد جمعیت شدیم اولش خوب بود ولی وسطاش نفسمون بند اومده بود محکم دست سارا رو گرفته بودم که ازم دور نشه با گفتن یا زهرا و یا حسین و یا رضا نفهمیدن چی شد دیدم کنار ضریحم سارا رو کشیدم سمت خودم سرمونو گذاشته بودیم روی ضریح و درد و دل آخرمونو کردیم یه دفعه صدای یه خانمی رو شنیدم هی میگفت یا امام رضا نا امیدم نکن ،تو رو به جوادت نا امیدن نکن ،بچه امو از تو میخوام با شنیدن حرفش اول از اقا خواستم حاجت این خانومو بده بعد گفتم: آقای من... تو رو به غریبی ات قسم همه این زائرا حاجتی دارن شما رو به مادرتون زهرا قسم هیچ کدومشونو ناامید نکن آقا جان زندگیمو گره میزنم به ضریح تو خودت مواظب زندگیم باش ،مواظب علی من باش یه دفعه یه خادم صدامون زد که حرکت کنین بعد با سارا از جمعیت دور شدیم و از حرم رفتیم بیرون امیر و علی رو به روی ورودی ایستاده بودن رفتیم سمتشون بعد با هم رفتیم سمت هتل وسیله هامونو جمع کردیم گذاشتیم صندوق ماشین بعد از خوردن ناهار حرکت کردیم... 🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸
🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸 💗💗 قسمت131 توی راه امیر یه جا ایستاد و از ماشین پیاده شد بعد از ده دقیقه با دو تا پلاستیک بزرگ هله هوله اومد سمت ماشین سمت عقب ماشین و باز کرد پلاستیکها رو داد دست من... - مگه بچه کوچیک همراهمونه که اینقدر وسیله خریدی؟ امیر:حتما باید بچه همراه مون باشه؟ رد چشماشو گرفتم برگشتم دیدم سارا با چه ذوقی به پلاستیک و نگاه میکنه اصلا یادم رفته بود سارا از صد تا بچه ،بچه تره -نمیشه برگردیم حرم؟ علی: چرا؟ - یادم رفت واسه شفای یه نفر دعا کنم امیر : کی؟ سارا: من... -ععع آفرییین باهوووش ،فک کنم کم کم داره اون شیر موز و معجونایی که خوردی جواب میده... سارا: آیه ،مزه سفر به این چیزاست -بله ،حق با توعه امیر: هیچی ،خدا به دادمون برسه ادامه راهو... توی راه اینقدر خوابم میاومد سرمو گذاشتم روی شیشه ماشین خوابم برد با صدای امیر چشمامو باز کردم نگاه کردم هوا تاریک شده بود -وااایی کی شب شده سارا: یه جور خوابیده بود که اصحاب کهف اینقدر خوابیده نبودن امیر: پیاده شین بریم واسه شام و نماز -باشه خواستم پیاده شم چشمم افتاد به زباله های پلاسیک -سارا همه اینا رو تو خوروی؟ سارا: چیه ،اشکالی داره؟ - نه ولی اشتهای خوبی داریااا سارا: بسم الله بسم الله هووووففف، بترکه چشم حسود از حرفش همه زدیم زیر خنده و از ماشین پیاده شیم بعد از خوندن نماز و خوردن شام دوباره برگشتیم داخل ماشین ایندفعه علی رانندگی میکرد وسطهای راه امیر و سارا خوابیدن منم چون قبلش خوابیده بودم با علی صحبت میکردم تا احیانا یه موقع خوابش نبره... 🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸
🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸 💗💗 قسمت132 تااذان صبح علی رانندگی کرد منم تا اون موقع چشم رو هم نزاشته بودم بعد از خوندن نماز صبح امیر نشست پشت فرمونو حرکت کردیم با خیال راحت خوابیدم ساعتهای ۷_۸ صبح بود که رسیدیم به ویلای دوست امیر بوی دریا رو میشد از ورودی شهر استشمام کرد ویلای خیلی قشنگی بود از پشت پنجره اتاق میشد دریا رو دید دریایی که با آرامشش یه موقع قافلگیرت میکنه بعد از جابه جا شدن امیر و علی رفتن مشغول صبحانه اماده کردن شدن منو سارا هم روی مبلا لم داده بودیمو هی غر میزدیم که بابا زود باشین روده بزرگه روده کوچیکه رو خورد دقیقا بعد از یه ساعت صبحانه اماده شد مشغول خوردن صبحانه شدیم بعد ظهر رفتیم سمت دریا افراد زیادی اومده بودن ما هم رفتیم یه سمتی که خلوت بود روی ماسه ها نشستیم مشغول نقاشی کردن روی ماسه ها بودم سارا:امیر بریم شنا؟ امیر یه چشم غره ای واسه سارا رفت:نخیر سارا:عع چرا امیر:لباست خیس میشه جذب تنت میشه سارا:با چادر میریم -وااا سارا ،دختر تو چرا یه جا بند نمیشی ،هنوز شاهکار دفعه قبلت تو گوشیم هست سارا:مگه چی گفتم ،با چادر میرم ،همین جلو ،دور نمیشم امیر:باشه بریم -چی چی بریم ،بشینین ،دختره تا خودشو نکشه ول کن نیست سارا:اصلا تو هم بیا با هم بریم -نمیخواد ،خودتون برین دو تایی خودکشی کنین علی :عع آیه جان زشته -چی چی زشته دیونه شدم از دست دیونه بازی های این دوتا ،کدوم آدم عاقلی با چادر میره داخل آب که اینا دومیش باشن سارا:حسوووود ،اتفاقا ما اولین نفر میشیم ،بریم امیر جان.... 🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌺خدا هست و بدجوری هم هست🌺 هزار بار دیدن داره این قصه عجیب شاگرد آقا مجتبی شکوری
🌱ای نسخه پایانیِ دست خداوند هر درد درمان می شود وقتی بیایی... 🌱 دل ها شده بازار سردی از عواطف دل ها بهاران می شود وقتی بیایی... تعجیل در فرج مولایمان صلوات 🌙
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
هدایت شده از سردار سلیمانی
🔴🔴 کلیپ_مهدوی 🔴 سیاسی 🔴 اجتماعی 🔴 گفتمان 🔴 🔴 احکام کاربردی و های زیبا و دوست داشتنی 🌹🍃🌹🍃 کانال خودتون را به کسانی که دوستشون دارید، معرفی کنید... https://eitaa.com/joinchat/1105526844Cf70243627e لطفا به کانال سردار سلیمانی بپيونديد 👆👆 🍃🌹🍃🌹
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
❣ 📖 السَّلاَمُ عَلَى الْمَهْدِيِّ الَّذِي وَعَدَ اللَّهُ بِهِ الْأُمَمَ... 🌱سلام بر آن مولایی که نام و یادش مرهم زخم های مومنان هر امّت در طول تاریخ بوده است. سلام بر او و بر روزی که همه ستم دیدگان، آمدنش را جشن خواهند گرفت. 📚 صحیفه مهدیه، زیارت پنجم حضرت بقیة الله
💠تبلیغِ شیرین! 🔹نشسته‌ام کنار راننده‌ی اتوبوس، جوانی است با انرژی و فعال که از صفر شروع کرده و آرام آرام ترقی کرده و اینک اتوبوس را با قسط و بدهی سنگین مالک شده. اتوبوس درون شهری است و چون یکی از نزدیکان به رحمت خدا رفته، می‌رود به سمت بهشت زهرا سلام الله علیها. 🔹جوان با هیجان می‌گوید که چه گونه از برادر معلولِ بزرگترش مراقبت می‌کند و عجیب این که همسرش دوشادوش او به پرستاری برادر معلولش می‌پردازد تا او به شغل و کارش برسد. با لبخند و پرانگیزه حرف می‌زند و از مشکلاتش و از آرزوهایش می‌گوید و این که می خواهد همسرش را و برادر معلولش را به مکه و کربلا ببرد... 🔹احساس حقارت غریبی درونم را چنگ می‌زند. خدایا! هنوز هستند بزرگ مردانی که بی‌ادعا و بدون ذره‌ای آلایش، با گرفتاری‌های بزرگ و سهمگین زندگی دست و پنجه نرم می‌کنند و پرانگیزه و بی آنکه آلوده‌ی اشتباه و حرام شوند و با آرزوهایی مقدس به سلامت زندگی می‌کنند. 🔹شیفته‌ی روحیاتش شده‌ام. دوستش دارم، بی‌اختیار. تصمیم می‌گیرم هدیه‌ای معنوی به او بدهم. می‌گویم: دوست داری برکت مالت را بیشتر کنی؟ با اشتیاق پاسخ مثبت می‌دهد. می‌گویم: علیه السلام را در درآمدت شریک کن! می‌خندد و چشمانش را که پر از سوال است به من می‌دوزد. می‌گویم: من هم مثل تو با زحمت زندگی کرده و پله پله رشد کرده‌ام! از اینکه من را از جنس خودش می‌بیند حس رضایت می‌کند. ادامه می‌دهم: روزی استادی به من گفت: «امام زمان را در مالت شریک کن!» و من هم مثل امروز تو گیج شدم و پرسیدم: چگونه؟ و او گفت درصد ناچیزی از درآمدت را به امام زمان علیه السلام اختصاص بده تا مالت را پر برکت کنی! و من سی و هفت سال پیش این کار را کرده‌ام تا امروز! جوان پرسشگرانه و تاییدگونه می‌گوید: خب؟! 🔹می‌گویم : تو هم مثل من یک درصد از درآمدت را به امام زمان علیه السلام اختصاص بده! یعنی صد هزار تومان که درآمد داشتی هزار تومانش را برای امام زمان بگذار کنار! این کار را بکن! من کرده‌ام و برکت زیادی را در زندگی‌ام دیده‌ام! 🔹می‌گوید: قبول! اما یک درصد را چه کار کنم؟ می‌گویم: هر طور صلاح می‌دانی و در راهی که فکر می‌کنی رضایت امام زمان را به همراه دارد، خرجش کن! 👌می‌توانی برای همسر وفادارت و یا برادر معلولت هزینه کنی و هدیه‌ای بخری و به آنها بگویی که تفاوت این هدیه با هدیه‌های قبلی در این است که این بار مهمان امام زمانید!به همین سادگی! 👌و یا در اتوبوس مردمی را که تشنه‌اند به چند بطری آب معدنی مهمان کن و بگو برای شادی امام زمان صلوات بفرستند و السلام علیک یا ابا عبدالله بگویند. 👌یا در کام مسافرانت را با شکلات و شیرینی شیرین کن و …. به بهشت زهرا رسیده‌ایم و جوان مشتاقانه حرف‌های مرا قورت می‌دهد و می‌گوید: از همین امروز و با پول کرایه‌ی امروز شما که برکت دارد شروع می‌کنم... و من ثواب این تبلیغ شیرین را به روح تازه گذشته تقدیم می‌کنم…
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔴 اگر ظهور به مشیت الهی است، چرا باید برای ظهور دعا کنیم؟! 🎙 استاد_جعفری
🔴 سندی محرمانه از ‏ممنوعیت سرود سلام فرمانده توسط تشکیلات آزاد کشمیر! 🔵 دلیل این ممنوعیت ترویجِ عقاید مهدویت و تمجید از رهبر ایران و شهید سلیمانی بیان شده! 🌕 پ.ن: قدرت کار فرهنگی دقیق و خوب یعنی این!
🔸 ارتباط در دوران نامزدی ⁉️ اگر دختر و پسر قصد ازدواج داشته و برای آشنایی هرچه بیشتر با هم ارتباط پیامکی یا تلفنی یا در اماکنی مثل پارک با هم دیدار داشته باشند، مشکل دارد؟ ✅ تا زمانی که عقد ازدواج خوانده نشده است، نامحرم هستند و هرگونه ارتباطی که خارج از ضوابط و احکام شرعی باشد و یا مفسده‌ای بر آن مترتب باشد، جایز نیست. بر هر زن و مرد مکلفی شرعاً واجب است حریم ضوابط شرعی و مقررات اسلامی را دقیقاً مراعات کند و از هرگونه رفتاری که ترس وقوع در حرام در آن است و یا موجب فتنه و فساد می شود، جداً پرهیز کند.
برلحظه تعیین امامت صلوات بر نقطه جوشش ولایت صلوات بگرفت به دستِ خویشتن دست علی کاین لحظه به تکمیل دیانت صلوات 🌸اللّهم صلّ علی مُحمّد و آلِ محمّد و عجّل فرجهم
الـسلامُ‌عـلَیـــڪ‌یاابٰـاصٰالِـحَ‌الــمَھـــــدے: "فضیلت‌های‌نماز‌ماه‌ذی‌القعده. ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
دانشمندای هسته ای کشور یه جلبک کشت کردن که هر گرمش رو خارجی ها ۳۹۰ دلار میخرن یعنی کیلویی ۳۹۰۰۰۰ هزار دلار با دلار امروز کیلویی تقریبا ۱۸ میلیارد تومان اینا رو به مردم نشون بدید نه دعواهاتون رو
__کشاورزی.mp3
944.5K
🔹همین‌طور که اسم شما جهاد کشاورزی است، جهادی حرکت کنید. ما از اول انقلاب، هر کار بزرگی که توانسته‌ایم انجام بدهیم، به برکت اعتماد به نفس و بلندپروازی و کار جهادی بوده است. ▪️بیانات در دیدار کشاورزان‌‌ ۱۳۸۴/۱۰/۱۴ ‌••※[🔹∷∷※∷∷🔹]※••
💢 چندماهی از شهادت حاج قاسم سلیمانی نگذشته بود که ظریف در یک نامه هرگونه اظهار نظر منفی در مورد ترامپ را ممنوع کرد. 🔹 ‌ پ.ن: وزارت اطلاعات روحانی به افرادی که در درز این نامه مشکوک شده بود را مدتها در انفرادی زندانی کرد. 🔹 ‌ «حسین صارمی»
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
گفت: فلانی همه رو فرستادی، خودت موندی من آتیش گرفتم... گفتم: چیکار کنم؟ حیفه حقیقتاً بمونیم، حیفه💔