بسم الله الرحمن الرحیم
🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹
داستان #نیمه_شبی_در_حلّه
《اثر مظفر سالاری》
🔹قسمت بیست و ششم
........ سوار بر سه اسب چابک از درِ پشتی دارالحکومه که نزدیک اصطبل بود بیرون تاختیم.
از کنار نخلستان ها گذشتیم و دارالحکومه را دور زدیم. سندی با دیدن ما از چهارپایه اش برخاست و به همان حالت خشکش زد.
چنان می تاختیم که هر کس از ماجرا خبر نداشت فکر می کرد مشغول مسابقه ایم.
رشید که از من و قنواء عقب افتاده بود فریاد زد: که باید خود را به میدان برسانیم.
کوتاه ترین راه به میدان از طرف بازار بود. بی تردید ابوراجح را از بازار گذرانده بودند تا به میدان برسند. از قنواء گذشتم و فریاد زدم: دنبال من بیایید.
خوش بختانه بازار خلوت بود و بیشتر مغازه ها بسته بود. مردم خرید و فروش را رها کرده و با ابوراجح همراه شده بودند. از کنار حمام و از کنار مغازه پدربزرگم که بسته بود گذشتیم.
صدای سم اسب ها زیر سقف بازار می پیچید و آنهایی که در رفت و آمد بودند، با وحشت از سر راهمان کنار می رفتند.
بیرون از بازار دوباره وارد آفتاب بعد از ظهر شدیم. از یکی - دو کوچه بزرگ که جوی آبی در میان آنها جریان داشت، گذشتیم. زن ها، دخترها، بچه ها و پیرمردها کنار در خانه ها ایستاده بودند و یا از پنجره های طبقه های فوقانی به کوچه و دوردست نگاه می کردند.
معلوم بود جمعیت به تازگی از آنجا گذشته است. ناگهان با رسیدن به میدان با جمعیت عظیمی مواجه شدیم.
جمعیت تمامی میدان را در برگرفته بود. سکوتی مرگبار حاکم بود. در میان میدان، بر فراز سکویی که شاخص ساعت آفتابی بر آن نصب شده بود، قاضی را دیدم. لابد داشت جرم ها و گناهان ابوراجح را بر می شمرد.
جلاد مانند غولی بی شاخ و دم در کنارش ایستاده بود. دو سرباز زیر بغل ابوراجح را گرفته بودند تا بتواند روی پاهایش بایستد. سر ابوراجح به جلو آویزان بود. دیگر طناب و زنجیری به او وصل نبود. باز خدا را در دل شکر کردم.
نمی دانستم که ابوراجح زنده است یا نه. همین قدر خوشحال بودم که کار از کار نگذشته بود. وقتی به جمعیت خاموش نزدیک شدیم، من و رشید فریاد زدیم: بروید کنار، راه را باز کنید.
جمعیت هراسان برگشت و با دیدن ما و اسب هایی که کف بر لب آورده بودند، کوچه دادند و راه را برای عبور ما باز کردند. به سوی سکو رفتیم. مردم که فهمیده بودند ما سفیران نجات ابوراجح هستیم، هلهله کردند.
قاضی ساکت شد و جلاد دستش را سایه بان چشمانش کرد تا ما را بهتر ببیند.
هنگامی که به سکو رسیدیم، جمعیت بار دیگر ساکت شد.
رشید به قاضی گفت: دست نگه دارید جناب حاکم، ابوراجح را بخشیدند. او را رها کنید.
قاضی که ریشی بلند داشت و عمامه ای بزرگ و کهربایی رنگ بر سر گذاشته بود، دستش را بالا برد و پرسید: آیا نوشته ای از جناب حاکم آورده اید که مهر ایشان را داشته باشد؟
قنواء فریاد کشید: مگر من و رشید را نمی شناسی؟ می خواهی بگویی ما دروغ می گوییم؟
قاضی مانند بازیگری که نمایش می دهد، دست هایش را به دو طرف باز کرد و گفت: محکوم آماده اجرای حکم است و جلاد به حرف من گوش می کند و من فقط با نامه ای که مهر جناب حاکم را داشته باشد می توانم محکوم را رها کنم.
در همین موقع از میان جمعیت سنگی پرتاب شد و به عمامه قاضی خورد و آن را انداخت. مردم باز به هلهله و شادی پرداختند. قنواء از اسب به روی سکو پرید و با هل دادن قاضی، او را مجبور کرد از سکو پایین برود.پدربزرگ نیز در میان جمعیت بود و مانند دیگران می خندید و شادمان بود.
رشید نیز به بالای سکو رفت. جلاد با اشاره او شمشیر ترسناکش را غلاف کرد. من تنها نگران ابوراجح بودم. سرش همچنان به پایین آویزان بود و هیچ تکانی نمی خورد.
اسب را به کناره سکو بردم و از دو سربازی که زیر بغل های ابوراجح را گرفته بودند خواستم او را به سوی من بیاورند. آنها ابوراجح را به سوی من آوردند و کمک کردند تا او را جلوی خودم، روی اسب بنشانم.
با یک دست ابوراجح را به سینه ام فشردم و با دست دیگر افسار اسب را تکان دادم و از میان راهی که جمعیت دوباره باز کرده بودند به راه افتادم.
با دستم ضربان قلب ابوراجح را احساس می کردم، پدربزرگم خود را از میان جمعیت بیرون کشید و افسار اسبم را گرفت تا ما را از میدان بیرون ببرد. صورتش از اشک خیس بود و با افتخار و شادی به من نگاه می کرد.
به او گفتم: من ابوراجح را به خانه خودمان می برم. شما بروید طبیبی کاردان و با تجربه با خود به خانه بیاورید.
قنواء که پشت سرم می آمد پیاده شد. اسب خود را به پدربزرگ داد و افسار اسب مرا گرفت.
قبل از آنکه وارد کوچه شویم، قنواء از نگهبان ها خواست تا جلوی مردمی را که با ما همراه شده بودند، بگیرند. رشید و چند نفر دیگر به نگهبان هاکمک کردند تا ما توانستیم وارد کوچه بشویم. از هیاهوی مردم که فاصله گرفتیم، توانستم صدای نفس کشیدن ابوراجح را بشنوم.
مانند کسانی که در خواب باشند، نفس های عمیق می کشید که خرخر
می کرد.
قنواء گفت: روز عجیبی را گذراندیم! خدا کند پس از این همه تلاشی که کردی و جان خود را به خطر انداختی، ابوراجح زنده بماند!
--- امیدوارم.
رهگذران با تعجب به ابوراجح و ما نگاه می کردند. آنها که از همه چیز بی خبر بودند، نمی توانستند حدس بزنند که چرا سر و صورت او آنچنان آسیب دیده و پر از خاک و خون شده است. ناچار چفیه ام را روی سر و صورت او انداختم.
قنواء گفت: با این فداکاری که تو کردی، ریحانه برای همه عمر، مدیون و سپاس گزار تو خواهد بود.
گفتم: ابوراجح دوست خوبی برای من و پدربزگم بوده و هست. من نمی توانستم بگذارم او را بی گناه بکشند. حالا می فهمم که اگر ابوراجح در زندگی من وجود نداشته باشد، خلاء او را هیچ کس دیگر نمی تواند پر کند.
او در این چند روز با حرف هایش آتشی در درونم روشن کرد. امیدوارم مرا با این آتش سوزان تنها نگذارد!
--- پس ریحانه قلب تو را به آتش کشیده و پدرش، درون تو را.
خندیدم و گفتم: همین طور است که می گویی.
--- خیلی دلم می خواهد ریحانه را ببینم.
--- تو مجذوب او خواهی شد و او فریفته تو.
به نزدیکی خانه مان رسیده بودیم که قنواء گفت: برای حماد و پدرش ناراحت هستم. بیچاره ها را از سیاهچال نجات دادیم؛ ولی هنوز چشم هایشان به نور عادت نکرده بود که دو باره به سیاهچال بازگردانده شدند.
--- احساس می کنم تو به حماد علاقه مند شده ای.
--- اگر چنین باشد من و تو، هر دو، انسانها های نفرین شده ای هستیم.
--- برای چه؟
--- تو دختری شیعه را دوست داری و من پسری شیعه را. ما ثروتمند هستیم و آنها زندگی فقیرانه ای دارند.
با وجود این، آنها از علاقه ما خبر ندارند و حاضر به ازدواج با ما نخواهند شد و راه خود را خواهند رفت.
--- در این میان اوضاع بر وفق مراد رشید و امینه شد. به زودی شاهد ازدواج آنها خواهیم بود.
--- می خواهم چیزی به تو بگویم میترسم دلگیر شوی.
--- همین حالا بدانم و دلگیر شوم بهتر از آن است که ندانم و در آینده غافلگیر شوم.
--- تقریبا" مطمئن شده ام که ریحانه به حماد علاقه دارد.
قنواء برگشت و با اندوه به من نگاه کرد.
--- راست می گویی؟
--- چنین به نظر می رسد.
--- حماد چطور؟
--- نمی دانم.
--- آن دو شیعه اند و با هم ازدواج می کنند و خوش بخت می شوند.
--- برای من خوش بختی ریحانه مهم است.
--- برای من هم خوش بختی حماد مهم است.
--- تو به ریحانه حسادت نمی کنی؟
--- تو به حماد حسادت نمی کنی؟
--- نمی دانم.
--- من هم نمی دانم.
--- بد جوری گرفتار شده ایم.
--- خدا به دادمان برسد!............
پایان قسمت بیست و ششم..........
🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸
🕊 شهادت یعنی زندگی کن اما فقط برای خدا
🌹 تاریخ تولد : ۱۳۶۷/۱۲/۱۹
🌱 تاریخ شهادت : ۱۴۰۱/۶/۳۰
🥀 نحوه شهادت: اصابت گلوله کلت کمری
🍂 مزار : استان بندرعباس، جزیره قشم
🔸 اهل نماز و روزه و توکل به بخدا بود، ایمان واقعی و پرهیز از ریا، خانواده دوستی، مهربانی و شور برای زندگی در وجودشان فراوان بود.
🔹 ایشان همیشه با وضو بودند.
🖤 هشتمین روز عاشقی، چله زیارت عاشورا هدیه به شهید والامقام #مجتبی_امیری_دوماری
#شهدا_سنگ_نشانند_که_ره_گم_نکنیم😭
#ای_پرچمت_ما_را_کفن
#دعا_بخوان_برای_عاقبت_بخیریمان
#تویی_که_ختم_بخیر_شد_عاقبتت
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
⭕️مــردم دیندارند..
🔻حضرت #امام_خامنه_ای:
گاهی میشنویم در نوشتههای اینترنتی یا در رسانهها و روزنامهها که اظهار نظر میکنند که بله، مردم نسبت به روحانیّت بیاعتقاد شدهاند، نسبت به دین بیاعتقاد شدهاند؛ اینها را اینجا در داخل هم میشنویم. خب، این یکی از آن محاسبات صد درصد غلط است؛ امروز گرایش مردم به انقلاب و به دین از روز اوّل انقلاب یقیناً بیشتر است. ۱۴۰۱/۰۳/۱۴
#مردم_دیندار
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
دو روز کشور را بخاطر گرما تعطیل کردند تا آنهایی که دائم زیر کولر بودند بروند شمال عشق و حال ولی کارگران بینوا در گرمترین هوا همچنان کار کنند!
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🇮🇷
🎥 اگه حکومت اسلامی است، این همه دزدی و فساد پس چیه؟
#پاسخ_به_شبهات
🍃🌹🍃
🎙 حجت الاسلام عالی
.
38.61M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🌹قطعا روز محشر از نعمت سیدعلی خامنه ای خواهند پرسید
حتما ببینید
حتمـا تامل کنید
حتمــا منتشر کنید
...وحتما قضاوت کنید .
چه عنایتی خدا به ایران کرده
📌 #ایده_کار_مهدوی
🔅 آموزش قرآن به کودکان...
👌 هرکسی تو هر جایگاهی میتونه برای امام زمان کار کنه. کاری که برای #امام_زمان انجام بشه کوچک و بزرگ ندارد.
⁉️شما برای امام زمان چه کاری میکنید؟
#مولایمن
🍁وقت است که از چهرهی خود پردهگشایی
«تا با تو بگویم غم شب های جدایی»
🍁اسپندم و در تاب و تب از آتش هجران
«چون عودم و از سوختنم نیست رهایی»
🍁ای پرسشِ بی پاسخِ هر جمعه ی عشّاق
آقا تو کجایی؟ تو کجایی؟ تو کجایی؟
#العجلمولایغریبم
تعجیل در فرج مولایمان صلوات
#شبتونمهدوی🌙
✨﷽✨
سلام حضرت زندگے
#سلام_مهدے_جان💚
این اعجاز نام معطر توست که در هجمه هاے سنگین آخرالزمان
قلب هایمان را اینچنین آرام کرده است
و جان هایمان را با امید و ایمان ، پیوند داده است ...
یاد تو که مےوزد
حوالے دلهاے ما پر از عطر اطلسےهاےانتظار میشود
انتظارے آمیخته با صبر و پویایے و آرامش...
شکر خدا که تو را داریم آقاجان...
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎧#نوای_مهدوی
🎙حاج میثم مطیعی
هیچ لحظهای مثل دیدن مولا نیست...
ظهور اول زیباییست...
👌بسیار زیبا
#امام_زمان #امام_حسین
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#بصیرت_سیاسی_منتظران
❓چگونه عشقمان را به #امام_زمان اثبات کنیم؟
❓مصداق عینی عاشقان امام زمان چه کسانی هستند؟!
❓ رمز ناکام ماندن فتنه ها چه بود!
👌کوتاه و شنیدنی
👈ببینید و نشردهید.
🔸انتساب حضور اهلبیت علیهم السلام در مجالس عزاداری
⁉️ برخی مداحها و روضهخوانها در مراسم عزاداری، با بیان این مطلب که اهل بیت (علیهم السلام) در این مجلس حضور دارند قصد دارند فضای معنوی مجلس را بیشتر کنند، آیا بیان این گونه مطالب صحیح است؟ و وظیفه مؤمنین در برابر این اظهارات چیست؟
✅ اگر مقصود توجه و حضور معنوی اهل بیت (علیهم السلام) باشد اشکال ندارد و شایسته است از طرح مطالبی که باعث شبهه میشود، پرهیز شود.
#احکام
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌴 برداشت خرما از نخلهای موجود در بین الحرمین
ان شاءالله بزودی قسمت همه مون بشه ،بین الحرمین آقا امام حسین علیهالسلام
🥀
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🛑🎥 اهمیت روضه خانگی و خواندن روضه برای اهل خانه
🎙آیت الله #مجتهدی_تهرانی ره
.
♻️ تکلیف نیروهای فراجا مشخص شده است
🔰امام خامنهای: به من نامه مىنويسند؛ بعضى هم تلفن مىكنند و مىگويند: «ما نهى از منكر مىكنيم. اما مأمورين رسمى، طرف ما را نمىگيرند. طرف مقابل را مىگيرند!»
من عرض مىكنم كه مأمورين رسمى - چه مأمورين انتظامى و چه مأمورين قضايى - حق ندارند از مجرم دفاع كنند. بايد از آمر و ناهى شرعى دفاع كنند. همهٔ دستگاه حكومت ما بايد از آمر به معروف و ناهى از منكر دفاع كند. اين، وظيفه است.
اگر كسى نماز بخواند و كس ديگرى به نمازگزار حمله كند، دستگاههاى ما از كداميك بايد دفاع كنند؟ از نمازگزار يا از آن كسى كه سجاده را از زير پاى نمازگزار مىكشد؟ امربهمعروف و نهیازمنکر نيز همينطور است. امر به معروف هم مثل نماز، واجب است. (۲۲ تیر ۷۱)
تقویم نجومی اسلامی
✴️ شنبه
👈14 مرداد/ اسد 1402
👈18 محرم 1445
👈5 اوت 2023
🕌 مناسبت های دینی و اسلامی
🕊 فرستادن هدهد به سوی ملکه سبا توسط حضرت سلیمان علیه السلام .
🌙⭐️ احکام دینی و اسلامی.
❇️ امروز برای امور زیر مناسب است:
✅امور زراعی و کشاورزی.
✅مسافرت.
✅خرید دکان و محل کسب.
✅شراکت و امور شراکتی.
✅داد و ستد و تجارت.
✅و خرید رفتن خوب است.
📛ازدواج خیر ندارد.
👶 زایمان مناسب و نوزاد زندگی خوبی دارد و خوب تربیت شود.
🔭 احکام و اختیارات نجومی.
🌓 امروز قمر در برج حمل و از نظر نجومی روز مناسبی برای امور زیر است:
✳️ختنه نوزاد.
✳️خرید لوازم و ما یحتاج منزل.
✳️آغاز درمان و معالجه.
✳️ارسال کالاهای تجاری به مشتری.
✳️صید و شکار و دام گذاری.
✳️و دیدار با مسولین نیک است.
👩❤️👨 انعقاد نطفه و مباشرت.
👩❤️👨 امشب: مباشرت برای صحت بدن خوب است.
💇💇♂ اصلاح سر و صورت.
طبق روایات، #اصلاح_مو (سر و صورت) در این روز از ماه قمری ،باعث غم و اندوه می شود.
💉💉 حجامت:
خون دادن فصد زالو انداختن خون_دادن یا #حجامت در این روز از ماه قمری، باعث قوت بدن می شود.
😴😴 تعبیر خواب امشب:
خواب و رویایی که شب یکشنبه دیده شود تعبیرش از ایه 19سوره مبارکه " مریم"علیها السلام است.
قال انما انا رسول ربک لاهب لک غلاما..
و از مفهوم و معنای آن استفاده می شود که فرستاده ای از جانب فرد بزرگی نزد خواب بیننده بیاید و خبرهای دلپسند و خاطر خواه به او برسد و چیزی در این موضوعات قیاس شود.شما مطلب خود را بر آن قیاس کنید.
💅 ناخن گرفتن.
شنبه برای #گرفتن_ناخن، روز مناسبی نیست و طبق روایات ممکن است موجب بیماری در انگشتان دست گردد.
👚👕دوخت و دوز.
شنبه برای بریدن و دوختن،#لباس_نو روز مناسبی نیست آن لباس تا زمانی که بر تن آن شخص باشد موجب مریضی و بیماری اوست.(این حکم شامل خرید لباس و پوشیدن نمی شود)
🙏🏻 استخاره:
وقت #استخاره در روز شنبه: از طلوع آفتاب تا ساعت ۱۰ و بعداز اذان ظهر تا ساعت ۱۶ عصر.
📿 ذکر روز شنبه ،یارب العالمین ۱۰۰ مرتبه
📿 ذکر بعد از نماز صبح ۱۰۶۰ مرتبه #یاغنی که موجب غنی و بی نیاز شدن میگردد.
💠 ️روز شنبه طبق روایات متعلق است به #حضرت_رسول_اکرم_(صلواتاللهعلیه وآله وسلم). سفارش شده تا اعمال نیک و خیر خود را در این روز به پیشگاه مقدس ایشان هدیه کنیم تا ثواب دوچندان نصیبمان گردد.
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🚨 پیش بینی دقیق علمدار انقلاب.
🔹سخنرانی ۲۰ سال پیش رهبر انقلاب:
رابطه بیحجابی و ترویج فاحشهگری و نقشه حمله نظامی به ایران
#اللهم_احفظ_قائدنا_الامام_خامنه_ای
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💢 نصب عکس سید علی خامنهای رو به روی ساختمان اینترنشنال در واشنگتن😂
🔹 برانداز فشار بخور
«حاج پیچکاک»
🇮🇷
🎥 #ارتباط_تصویری
🍃🌹🍃
🎙 سردار جوانی، معاون سیاسی سپاه پاسداران انقلاب اسلامی
✅ موضوع: نقش فرماندهان در جهاد امیدآفرینی
🕓 زمان: شنبه ۱۴ مرداد ماه؛ ساعت ۱۷
⭕️ لينک ورود به نشست 👇👇
🆔️ @basijmasajed_ir