استاد مهدوی ارفع - شب بیستم محرم.mp3
16.73M
🎙وظیفه مردم و حاکمیت در مقابله با کشف حجاب؟
📆 شب بیستم محرم ۱۴۴۵
یکشنبه ۱۵ مرداد ۱۴۰۲
🎤 با سخنرانی:
#حجت_الاسلام_مهدوی_ارفع
📌 هیأت امام صادق علیه السلام
منزل شهید امانی
#محرم
#امام_حسین
#حجاب
🇮🇷
📝 آریایی واقعی کیست؟ | تفاوت بین #حاج_قاسم و شاهِ #پهلوی ...!
🍃🌹🍃
🔹شاهی که حتی توان نگه داشتن استان چهاردهم ایران(#بحرین) را هم نداشت!
🔸اسدالله علم، وزیر دربار و معتمد شاه درباره ماجرای خفت بار جدایی بحرین از ایران در خاطراتش مینویسد: شورای امنیت به اتفاق آراء میل بحرین برای استقلال کامل را تصویب کرد. نماینده ایران نیز فوری آن را پذیرفت.
🔺خندهام گرفته بود. گوینده رادیوی تهران طوری با غرور این خبر را میخواند که گویی بحرین را فتح کردیم اما این خنده به آن معنی نیست که من با این کار مخالفت دارم.
📚خاطرات اسدالله علم، ج ۲، ص ۶۸.
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 رئیسی: بساط کشف حجاب در کشور جمع خواهد شد
هدایت شده از همدلان قرآن🇵🇸
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
۱۸ مرداد روز تکریم شهدای مدافع حرم گرامی باد
# شهید محمدزهره وند_مدافع حرم
#شهدا
#ما_ملت_امام_حسینیم
تولید محتوا:محدثه مدبری پور اراک
❇️ پـــویـــش کتابـــــــــــخوانی وارثــــــ ❇️
💠 پویش کتابخوانی با محوریت ۳ کتاب:
📕 عقیله
📘 پرنده در گودال
📗 مقتل حسینی نوجوان
😍 به همراه جوایز ارزنده و نفیس:
🎯 ۲۰۰ میلیون ریال جایزه نقدی
🎯 ۱۵ کمک هزینه سفر اربعین و مشهد
🎯 ۳ هدیه متبرک از حرم امام رضا(علیهالسلام)
🎯 ۶ هندفرزی بلوتوثی
🎯 ۵ اسکوتر
➕برای خرید به لینک زیر مراجعه کنید
👇👇
‼️www.patoghketab.ir/track/177Ak
👆👆
آیدی پشتیبان:
@Adminpketab
DOC-20230808-WA0002..pdf
4.46M
کتاب آزاده خلبان، حسین لشگری
به مناسبت فرارسیدن سالگرد شهادت
۶۴۱۰ روز اسارت
ارادتمند: ناصر کاوه
بسم الله الرحمن الرحیم
🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹
داستان #نیمه_شبی_در_حلّه
《اثر مظفر سالاری》
🔹قسمت سی و یکم
........ روز پر ماجرایی را گذراندیم. هنگام طلوع آفتاب، صدها نفر برای تشیع جنازه ابوراجح در حیاط و کوچه جمع شده بودند. پدربزرگ از کنار نرده ی ایوانِ طبقه ی بالا، برای جمعیت صحبت کرد و خبر شفا یافتن ابوراجح را به آنها داد. غریو شادی مردم به هوا برخاست. ابوراجح نیز بر روی ایوان رفت و آنچه را اتفاق افتاده بود برای حاضران تعریف کرد. مردم اشک ریختند و شادی کردند.
تا نزدیک ظهر، مردم دسته دسته می آمدند و ابوراجح را می دیدند و ماجرای تشرف و شفا یافتن او را می شنیدند و می رفتند تا خبر این معجزه عجیب را به گوش کسانی که هنوز نشنیده بودند، برسانند.
در میان یکی از این دسته ها، مسرور را درمیان جمعیت دیدم.او را کاملا" فراموش کرده بودم. به ابوراجح خبر دادم. گفت: من او را بخشیدم. به او بگو به سر کارش باز گردد و بیش از پیش به پدربزرگش احترام بگذارد.
از پشت سر به مسرور نزدیک شدم و دستش را گرفتم. با دیدن من هراسان شد. پیام ابوراجح را که به او گفتم؛ چشم هایش گرد شد. همچنان کنارش ایستاده بودم که ابوراجح به روی ایوان آمد و چند جمله ای صحبت کرد تا حاضران به شفا یافتن او اطمینان پیدا کنند.
مسرور وقتی ابوراجح را به شکل و شمایل تازه اش دید به زانو درآمد و زار زار گریست و خود را به خاطر خیانتش سرزنش کرد. قبل از آنکه از او جدا شوم، گفت: به ابوراجح بگو به خاطر بزرگواری و جوان مردی اش، تا آخر عمر به او خدمت خواهم کرد و پس از این هرگز از من خطایی نخواهد دید.
هنوز روز به نیمه نرسیده بود که جمعی از زنان دارالحکومه وارد حیاط شدند. قنواء و مادرش نیز در میان آنها بودند. آنها پس از دیدن ابوراجح و شنیدن ماجرای تشرف و شفا یافتن او از زبان خودش، به طبقه بالا رفتند تا به ریحانه و مادرش تبریک و تهنیت بگویند.
ظهر هنگام، دیگر در حلّه کسی نبود که از آن واقعه با خبر نشده باشد.
طبق خبرهایی که می رسید، صدها نفر شیعه شده بودند. ابوراجح به من گفت: از خدا می خواهم که برکت های این کرامت را بیشتر کند.
گفتم: بی گمان مرجان صغیر نیز از این معجزه غیر قابل تردید با خبر شده است. خیلی دلم می خواست قیافه اش را می دیدم.
--- امیدوارم پس از این، دست از سر شیعیان بردارد.
به چهره درخشان و مهربان ابوراجح خیره شدم و گفتم: خوش به سعادتت، ابوراجح! مزد عشق و باوری را که به امام زمان(عج) داری، گرفتی.
امروز در حلّه، همه از تو حرف می زنند. نام تو نیز مانند نام اسماعیل هرقلی در تاریخ خواهد ماند. هر کس ماجرای تو را بشنود یا بخواند، به تو غبطه خواهد خورد و بر تو درود خواهد فرستاد.
-- اگر مرجان صغیر، شیعیان در بند را رها کند، بر تو ثابت خواهد شد که چگونه مولایمان با اشاره ای، بسیاری از مشکلات و گرفتاریهای شیعیان خود را بر طرف می کند. اگر چنین شود شادی شیعیان حلّه کامل خواهد شد.
-- در این صورت، تو محبوب ترین انسان حلّه خواهی بود.
-- شاید مقصود واقعی مولایمان از این کرامت، آزادی زندانی ها و شیعه شدن جمع زیادی از مردم باشد. در این صورت، من وسیله ای بیش نیستم و نباید به خودم مغرور شوم.
بنابراین اگر امروز کسی محبوب دلهاست و بیشتر از همیشه از او یاد می شود، مولایمان امام زمان(عج) است.
مانند همیشه از ایمان و بزرگواری ابوراجح لذت بردم.
پس از خواندن نماز و خوردن ناهار، هنوز استراحت نکرده بودیم که اسب سوارانی از سوی دارالحکومه آمدند و در کوچه به صف ایستادند. بزرگ آنها به ابوراجح گفت: که مرجان صغیر او را به دارالحکومه فرا خوانده است.
پدربزرگ گفت: هر کس می خواهد ابوراجح را ببیند باید مانند دیگران به اینجا بیاید.
ابوراجح برخاست و گفت: من به دارالحکومه می روم.
-- شاید حاکم قصد سوئی دارد.
-- نگران نباشید مرجان صغیر کنجکاو شده مرا ببیند. همین.
-- پس ما هم با شما می آییم.
-- تنها هاشم را با خود خواهم برد.
از اینکه از جمع دوستانش، مرا انتخاب کرده بود، بسیار خوشحال شدم. در حالی که در پوست نمی گنجیدم، برخاستم و کنارش ایستادم.
سواران، که رشید نیز در میان آنها بود، چند اسب اضافی با خود آورده بودند. ابوراجح و من، سوار دو تا از اسب ها شدیم و با سواران به طرف دارالحکومه حرکت کردیم.
رشید را به ابوراجح معرفی کردم و توضیح دادم که در نجات او چه نقشی داشته است. ابوراجح به گرمی از رشید تشکر کرد.
در راه، هر کس ابوراجح را می شناخت، زانویش را می بوسید و یا دستش را به لباس او می کشید.
در فرصتی مناسب به ابوراجح گفتم: حالا که معلوم شده خواب ریحانه، الهامی راست و واقعی بوده، میتوانید از او بپرسید جوانی که کنار شما ایستاده بوده کیست. آن طور که شما گفتید، او را در آن خواب، شوهر آینده ی ریحانه معرفی کرده اند.
ابوراجح سری تکان داد و گفت: حق با توست. در اولین فرصت از او خواهم خواست که آن جوان را به من معرفی کند
. خودم هم کنجکاو هستم تا دام
اد آینده ام را بشناسم. معلوم است که جوان مومن و شایسته ای است که در خواب به ریحانه نشانش داده اند.
گفتم: من حدس می زنم آن جوان سعادتمند، حماد باشد.
-- بعید نیست. در شایستگی حماد نمی توان شک کرد.
همگی جلوی دارالحکومه از اسب ها پیاده شدیم. دو تن از سواران، اسب ها را با خود بردند. سندی با دین ما، سه ضربه به در زد.
آن گاه پیش آمد و پس از لحظه هایی که با چشمان گرد شده اش ابوراجح را نگاه کرد، دست و صورت او را بوسید. در باز شد و من و ابوراجح، پیشاپیش دیگران وارد دارالحکومه شدیم.
سندی چند قدم با من همراه شد و آهسته بیخ گوشم گفت: ابوراجح چه بود و چه شد! حق داشتی که گفتی باید به اندرون خودمان هم مانند ظاهرمان توجه داشته باشیم.
امام شیعیان، ابوراجح را به شکل اندرون زیبایش در آورده.
رشید ما را به سوی ساختمان اداری راهنمایی کرد. از میان جمعیتی که در تالار جمع شده بودند تا ابوراجح را ببینند، گذشتیم.
ابتدا همه، در میان سکوت، ابوراجح را تماشا کردند و بعد همهمه ای به راه افتاد. در انتهای تالار، در بزرگی بود. نگهبانی در را باز کرد و به ابوراجح گفت: جناب حاکم، منتظر شما هستند.........
پایان قسمت سی و یکم
🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
▪️🍃🌹🍃▪️
رئیسی VS روحانی
تفاوت را احساس کنید!✅
#سرطان_اصلاحات
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
▪️🍃🌹🍃▪️
به ما میگین درس شهید حسین فهمیده و بردن بچه ها به هیات، عین خشونته و برا روحشون خوب نیست
اما خودشون ببرند چنین مکانهایی اشکال نداره.
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥#کلیپ_مهدوی
🎙حجت الاسلام عالی
برای امام زمانت وقت بزار...
👌کوتاه و شنیدنی
#مهدویتوشهدا
📄فرازی از وصیت نامه شهید بیسر محسن حججی؛
🔸خودتان را برای ظهور #امام_زمان روحی له الفدا و جنگ با کفار به خصوص اسرائیل آماده کنید که آن روز خیلی نزدیک است...
✨۱۸ مرداد سالروز آسمانی شدنت گرامی باد.
✨مولای من
🍁هجرت بسوخت جانم و این درد بی دواست...
🍁درمان من تویی و درمانم آرزوست...
العجلمولایغریبم
تعجیل در فرج مولایمان صلوات
#شبتونمهدوی🌙
انسان شناسی ۲۹۸.mp3
11.42M
#انسان_شناسی
●━━━━━──────
⇆ ◁ㅤ❚❚ㅤ▷ㅤ ↻
✘ دقیقاً همین الآن اگر وقت تولد هر کدام از ما به برزخ باشه، کیفیت تولدمون به آخرت و میزان سعادتمندی و بهره برداریمون از شرایط آخرتی مشخصه!
👈 حالا چجوریش رو... توی این پادکست دستمون میاد.
منبع : انسان شناسی پیشرفته
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
▪️🍃🌹🍃▪️
#کلیپ 🎬
توی محل کارم، خانوادهام، فامیل و ...
خیلیها با عقاید من مخالفند!
✘ باید باهاشون چجوری برخورد کنم؟
#رهبری | #استاد_شجاعی
🔸هزینه کردن کمک خیّرین در احتیاجات هیئت
⁉️ آیا جایز است در ایام محرم و یا ایام دیگر از افراد خیّر اموالی را جمعآوری کرده و با تقسیم آنها به سهمهای مختلف، قسمتی را به قاری قرآن و مرثیهخوان و سخنران بدهیم و باقیمانده را برای برگزاری مجالس مصرف کنیم؟
✅ اگر با رضایت و موافقت صاحبان اموال باشد، اشکال ندارد.
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥نماهنگ زیبا به زبان انگلیسی [با زیرنویس فارسی] در مورد پیاده روی #اربعین از نجف تا کربلا
ما ملت امام حسینیم