حمایت رسمی فائزه هاشمی از تحریم ماندن سپاه #نفاق

🔴نتیجه تاب آوری اقتصادی #یادداشت_ثامن ❇️علیرغم تحریم‌های گسترده وبی سابقه در طول تاریخ،علیه جمهوری اسلامی آنچه دشمن می‌خواست در اقتصاد ایران اتفاق نیفتاد ✅اقتصاد ایران شکست نخورد و به بن بست نرسید ✅اقتصاد ایران با همه مشکلات و فشارها سرپا ماند ✅مسئولین،ملت،مدیران از فرصت تحریم استفاده و در بعضی زمینه ها کشور به خودکفایی رسیده ✅اگر کشور تحریم نبود در جریان ویروس کرونا واکسن آن تولید نمی شد از کشورهای دیگر تهیه میگردید آن هم با اکراه انها و قیمت بالاتر ✅جوانان در بخش‌هایی نوآوری‌های خوبی داشتند که نتیجه آن ارز آوری برای کشور بوده است ✅با وجود تحریم کشور به بانک جهانی، صندوق بین‌المللی پول، یا کشوری بدهکار نشد و نیست ✅ملت با مقاومت ،فشار حداکثری دشمن کینه‌توز جنایتکاری مانند آمریکا را شکست ☸مقاومت از دید قرآن رمز موفقیت و عبور از بحران های دشمن آفرین است ✍ غلامرضایی

🔴📷 افطاری رئیس جمهور با دانشجویان افغانستانی ساکن ایران ‼️‼️ ┈┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈┈

🔰 نکته‌ای خواندنی از استاد مطهری: 👌چرا ما ایرانیان در اصلاح جامعه خود ناکام می‌مانیم؟

🍃🍂🍃🍂❤️🍃🍂🍃🍂 ❌🔮 «عقلانیت» 🌀 میگن؛ حالا که آقای رئیسی تونسته بدون توجه به مذاکرات و FATF نسبت به آزادسازی بخشی از پول‌های بلوکه شده ایران و افزایش فروش نفت اقدام کنه، چرا این کار دولت تاثیری در زندگی مردم نداره؟ ✅ پاسخ را از زبان عبدالله گنجی، مدیر مسئول روزنامه همشهری بشنوید: #عقلانیت #مذاکرات #معیشت

°•|#حجاب‌خون‌بهایِ‌شهیدان‌است💕|•° #شهیده_طیبه_واعظی در مورد #حجاب جمله ماندگاری دارد که در حین دستگیری توسط ساواک گفت: 🌹«مرا بکشید ولی حجابم را بر ندارید»🌹

به وقت #رمان

💕💞💕💞💕💞💕💞 💞💕 #رؤیـــــــای_بیـــــدارے #پارت_هفتادویک 🔶این‌بار مادرم به موقع آمد با هم رفتیم بیمارستان دولتی، امیرعلی هنگام اذان مغرب هفتم خرداد ماه سال1393 به دنیا آمد😇 همۀ افراد خانواده خوشحال بودند. امیرعلی هفت روزه بود که به آقامصطفی گفتم: «خیلی دلم گرفته، من رو ببر حرم.»🕌 گفت: «من که حرفی ندارم ببین مادرت راضی می‌شه؟» مادرم راضی نمی‌شد می‌گفت: «چند روز دیگه هم صبر کن»🤔 این‌قدر آقامصطفی اصرار کرد تا مادرم راضی شد، مادرم گفت: «باید اول امیرعلی رو ببریم حمام.»🛁 وان کوچکی را از آب ولرم پُر کردیم امیرعلی ابتدا مثل یک ماهی🐠 نرم و لغزان در آب گرم فرورفت و پس از لحظه‌ای روی آب آمد و لبخند زد. مادرم بااحتیاط او را شست و داد به من که حوله‌ به ‌دست کنارش ایستاده بودم از حمام بیرون آمدیم🌺 مادرم پرده را پس زد به آسمان روشن و بی‌ابر نگاه کرد و گفت: «بهتره صبر کنین آفتاب غروب کنه بچه گرمازده میشه.»☺️ 🔸بعد از غروب آفتاب سوار ماشین شدیم ماشین را نرسیده ‌به ‌حرم پارک کردیم. آقامصطفی ساک را انداخت به گردنش و امیرعلی 👶را در آغوش گرفت مادرم دستم را گرفت و آهسته و با احتیاط از میان جمعیتی که در رفت و آمد بودند به طرف ورودی حرم رفتیم. در آستانۀ درگاه حضرت ایستادیم و سلام دادیم 🌸مادرم قالی جلو در بازرسی بانوان را کنار زد و داخل شدیم آقامصطفی گفت: «زیاد راه نرو، مامانت نگران میشه» و بچه را داد به من زیرانداز کوچکی پهن کرد و نشستیم روی زمین، ابتدا زیارت‌نامه خواندیم بعد آقامصطفی در گوش راست امیرعلی اذان و در گوش چپش اقامه خواند❤️❤️❤️ 🔺به‌روایت‌همسر‌شهید خانوم ‌زهرا‌ عارفی 🌷#شهید_مدافع‌حرم_مصطفی_عارفی

🎥دقایقی پیش طنین نقاره‌ها در نیمه ماه مبارک رمضان در صحن انقلاب