💝🍃مردم،هر وقت کارتون جایی گیر کرد
#امام_زمان تون رو صدا کنید یا خودش میاد،
یا یکی رو میفرسته که کارتون رو راه بندازه ... :)💚
شهیدتورجیزاده🕊
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
یا امام رضا ما هم راه رو گم کردیم، یه مشعل برامون روشن کن😭
🔥💫
#چهارشنبه_های_امام_رضایی
یک اموزش کامل و تخصصی در مورد سردی معده و راهکارهای درمان
📌سردی معده
📋علائم:
نفخ (باد معده، آروغ)
ترش کردن
درد معده
سوء هاضمه (هضم نشدن غذا)
رفلاکس
صدای معده (قار و قور!)
تهوع و استفراغ مکرر (به خصوص بعد از خواب)
دل پیچه
سوزش سر دل (که همراه با دیگر علائم سردی باشد)
ورم معده،
اشتهای زیاد و سیری ناپذیری
میکروب هلیکوباکتر،
عفونت معده،
اسید معده،
مسمومیت غذایی،
🍀درمان سردی معده:
🔴پرهیزات: 👈سردیها (ماست و دوغ، ترشیجات، خیار و گوجه و سالاد، مرغ و ماهی).
👌سردیها باید ترک شود تا داروها نتیجه بدهد.
👈مهمترین پرهیز، ترک مواد کارخانه ای هست.
یعنی موادی که وزارت بهداشت تایید کرده و سیب سلامت دارد.
تمام این مواد مضر بوده و برای سلامتی ما خطرآفرین هست.
بعد از ترک مواد کارخانه ای یکی از این موارد برای درمان کفایت میکند:
1. زنجبیل
2. آویشن
3. نمک
از یکی از موارد فوق یک قاشق چایخوری ده دقیقه جوشانده شود، ناشتا میل شود.
یا یک قاشق چایخوری از آن روی غذا ریخته شود و میل شود.
4. زیره
5. زنیان
6. رازیانه (مخصوص بانوان)
7. مرزنجوش
8. نغناع
از یکی از موارد فوق، یک قاشق مرباخوری ده دقیقه جوشانده شود و صبح ناشتا میل شود.
یا یک قاشق غذاخوری همراه غذا میل شود.
9. یک قاشق بارهنگ داخل نصف لیوان عرق آویشن، یا زنیان، یا زیره یا رازیانه یا نعنا ده دقیقه بجوشد و شب هنگام خواب یا صبح ناشتا میل شود.
✅10. نسخه بسیار قوی برای سردی معده: نصف قاشق چایخوری زنجبیل داخل نصف لیوان عرق زنیان یا زیره یا رازیانه یا نعنا ده دقیقه بجوشد، شب هنگام خواب یا صبح ناشتا میل شود.
11. ناشتا سه عدد کندر ده دقیقه جویده و قورت داده شود.
12. سه قاشق غذاخوری سویق گندم خشک، در ناشتا میل شود.
13. از ترکیب آویشن و نمک یک قاشق چایخوری قبل هر غذا میل شود.
14. ترکیب آویشن، زنیان و سیاهدانه یک قاشق چایخوری قبل هر غذا میل شود.
15. یک عدد انار یا سیب یا به یا گلابی بعد از هر وعده غذا میل شود.
16. ترکیب گردو و زنیان دو قاشق غذاخوری شب هنگام خواب میل شود.
17. هر شب روی معده روغن سیاهدانه بمالید.
یکی از این موارد تا درمان کامل انجام شود.
❌❌❌ سردی معده ناشی از گرمی کبد ❌❌❌
👈در بسیاری از موارد، ریشه سردی معده نیز گرمی کبد است.
🔥 یعنی به دلیل گرمای بیش از حدّ کبد، مصرف آب سرد و ماست و دوغ و ترشی و ... زیاد میشود و باعث سرد شدن معده ❄️میشود.
این افراد برای درمان باید موارد ذیل را انجام دهند:
1. اصلاح آب خوردن (بین غذا آب نخوردن، آب سرد نخوردن و ...)
2. هنگام عطش فقط آب جوشیده میل کنند.
3. سه یا چهار قاشق سویق گندم خشک در ناشتا میل شود. (بهترین درمان برای تمام مشکلات معده)
4. روغن مالی معده و پشت معده با روغن سیاهدانه هر شب یا روزی دو بار
5. یک قاشق بارهنگ در عرق نعنا بجوشانند و هنگام خواب میل کنند.
6. انار با پی، سیب، به و به دانه، سنجد و گلابی
7. بادکش گرم معده حداقل ده شب.
8. مصرف باقلا با پوست.
👌در این موارد برای کاهش حرارت کبد باید از درمانهای غیر خوراکی مثل مالیدن سدر و سرکه به کل بدن یا مالیدن سرکه به سمت راست شکم (روی کبد)، استفاده کرد.
#سردی_معده
https://eitaa.com/joinchat/1038024738C2cd5ac9cb0
26.4M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
📺 کارتون جذاب و دیدنی
🔴 #باغ_اناری/ این قسمت: آب آلوده
🌱 باغ اناری کاری ست از واحد پویانمایی صدا و سیمای مرکز قم
😃 شما می تونید این قسمت رو با کیفیت های بالاتر از لینک زیر دریافت کنید👇
https://aparat.com/v/OEGR2
🌈 #مدادرنگی، کانال ویژه برنامه های کودک
@medadrangiirib
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
توجه بسیار مهم 👇
تماس امام حسین(علیهالسلام)
با شما
هول نشو به دقت ببین امام چی فرمایش میکنند!!!
❤️یک گام به سمت مهدویت بردار
🌺اللهم عجل لولیک الفرج🌺
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎧 صدای دلنشین شهیدآرمان علی وردی
🌸 مامان من الان نجف هستیم
❤️ ناگهان یاد تو افتاد دلم ریخت بهم 😭
🌺 تصویر شهید در حرم امیرالمومنین🕌
🌷شادی روح این شهید یک صلوات بفرست
#شهید_آرمان_علی_وردی
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
وظایف نیروی کار، کارگر یا کارمند
موج احکام
🇮🇷نیمه پنهان
#چهارشنبه_های_امام_رضایی 💚
🍂دل اگر یار نبیند جگرش میسوزد....
🍂جگرم سوخت ز بس خواب حرم را دیدم😭
#رضا_جانم❤️
#دلتنگزیارت
♨️از کجا بفهمیم تابحال به درد امام زمانمان خورده ایم یا نه؟؟؟
🔸یک جا برای بچههای مهدوی صحبت میکردم گفتم: بچه ها ما که مدعی کار تو حوزه ی مهدویت هستیم، دعای عهدمون رو باید بخونیم.
من خودم سالهاست دعای عهد رو میخونم بعضا پیش میاد که روزی سه چهار بار هم میخونم،اما بعدِ این همه سال یه تیکه از دعای عهد خیلی عجیب اومد!
🔸تا حالا بهش فکر نکردم، خیلی سختم بود و الان هم میخوام بگم، برام سخته چون میترسم گریه ام بگیره...گذرا میگم :
توی قسمتی از دعای عهد اومده که:
"فی قضاء حوائجه " ؛ یعنی میگه خدایا کمکم کن حوائجش رو برآورده کنم...
🔸گفتم: سالها من اینو خوندم اصلا بهش فکر نکردم، یعنی ببین امام زمان عجل الله چقدر مظلوم هست که حاجت هاش دست ماست...
⁉️این میدونی یعنی چی؟
یعنی تا شماها کار نکنید،برای #امام_زمان عجل الله قدمی برندارید... ظهوری نخواهد بود.
✍استاد رائفی پور
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥مسئولین در قیامت باید جوابگوی هر گناهی که در جامعه انجام میشود باشند/
🔺نگویید ضامن بهشت رفتن مردم نیستیم / حرامخواری در اخلاق اثر میگذارد؛ همه مسئولان باید از مجاری حلال به مسئولیت خود رسیده باشند
🔰مسئولین فرهنگی و رسانه ملی ما تریبونهای بدست آمده به قیمت خون شهدا باید به پا خیزند و نسبت به حرامخواری هشدار دهند. اگر بنا داریم جامعه سالم باشد باید همه مجاری نظام اداری، قضایی و تقنینی ما از مجرای حلال به مسئولیت رسیده باشند. اگر کسی با پول حرام در منصبی قرار گرفته توقع نداریم او مروج حلال خوری باشد.
🔰آقایون مسئولین ؛ به حاشیه شهرها یک سری بزنید، در همین کورهپزخانههای اطراف تهران ببینید خانوادهها در چه دخمههایی زندگی میکنند، گاهی مسئولین به خودشان اجازه دهند به آنجا سر بزنند.
☀️
🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸
💗#گام_های_عاشقی💗
قسمت17
با اینکه دوماه مونده بود به عید خیابونا یه کم شلوغ بودن ماشین و گذاشتیم پارکینک نزدیک بازار بعد خودمون هم راهی بازار شدیم
منو معصومه بین رضا و امیر حرکت میکردیم
از غیرتی بودن امیر و رضا خیلی خوشم میاومد
دست امیر و گرفتم و تاب میدادم
امیر یه نگاهی به من کرد و خندید
بعد از مدتی وارد یه پاساژ شدیم
رضا: خواهشن از همینجا همه خریداتونو بکنین
امیر : زرررررشک ، من که چشمم آب نمیخوره
بعد منو معصومه دست تو دست هم به داخل مغازه ها نگاه میکردیم
معصومه: آیه ببین اون مانتو قشنگه؟
سمت نگاهش رو گرفتم و دیدم نگاهش به یه مانتوی توسی بلند بود
- اره قشنگه
معصومه : بریم پرو کنم ؟
- اره بریم
بعد همه باهم رفتیم داخل مغازه ، معصومه هم مانتو رو گرفت رفت داخل اتاق پرو تا بپوشه
منو امیر هم یه دور داخل مغازه زدیم
که امیر یه مانتو سرمه ای که لبه های آستینش و لبه پایین مانتوش پولک مشکی بود و سمت من گرفت
سلیقه امیر خیلی خوب بود ،یعنی بیشتر خریدامو با امیر میرفتم انجام میدادم
امیر: آیه این قشنگه نه؟
- اره خیلی
امیر : میخوای بری بپوشی ؟
- باشه
مانتو رو ازش گرفتم و رفتم سمت اتاق پرو،منتظر شدم تا معصومه از اتاق پرو بیاد بیرون بعد مدتی معصومه اومد بیرون واقعن مانتوش قشنگ بود
معصومه : چه طوره خوبه؟
- عالی خیلی بهت میاد
رضا و امیر هم کنار در ورودی مغازه ایستاده بودن ...
بعد از بیرون اومدن معصومه من رفتم داخل لباسمو درآوردم مانتومو پوشیدم
یه نگاهی به آینه انداختم واقعن خیلی شیک بود
در و باز کردم و امیر و صدا زدم امیرم چند لحظه بعد اومد
- چه طوره ؟
امیر: خیلی شیکه و قشنگه
- پس همینو بر میدارم
امیر : مبارکت باشه
بعد از حساب کردن پول مانتو ها رفتیم سمت مغازه روسری فروشی
بازم به کمک امیر روسریمو انتخاب کردم
ولی معصومه همچنان درحال انتخاب کردن بود
معصومه:رضا داداش ،تو مثل امیر یه نظر بدی بد نیستاااا ،دیونه شدم تو این همه روسری
رضا : خواهر من ،من هر چی انتخاب کنم که تو یه ایرادی روش میگیری
- معصومه جان ،به نظرم اون روسری قشنگ تره ،هم توسی داخلش داره هم رنگهای دیگه
معصومه : هااااا،نه خوشم نمیاد
- هیچی پس ،خودت بگرد انتخاب کن
بعد نیم ساعت بلاخره معصومه انتخاب کرد ولی بازم دودل بود که رضا از ترس اینکه باز پشیمون بشه زود حساب کرد و از مغازه زدیم بیرون
که صدای اذان و شنیدیم و رفتیم نزدیک پاساژ داخل یه کوچه ای که حسینیه داشت
رفتیم نمازمونو خوندیم بعد به اصرار رضا رفتیم ناهار خوردیم و برگشتیم پاساژ
یعنی خریدامون تا ساعت ۵ غروب طول کشید...
🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸
🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸
💗#گام_های_عاشقی 💗
قسمت۱۸
دستای هممون پر بود
امیر: یعنی خدا به داد اون شوهرای بد بختتون برسه ،یه ماه نشده ورشکستشون میکنین
معصومه: مگه چی خریدیم حالا...
امیر : هیچی ،یعنی عروس اینقدر خرید نمیکنه که شما دوتا خرید کردین
رفتیم سمت پارکینگ سوار ماشین شدیمو حرکت کردیم سمت خونه بعد از رسیدن از معصومه و رضا خدا حافظی کردیم و رفتیم سمت خونه
امیر به من نگاه میکرد من به امیر
- در و باز کن دیگه
امیر: با کجام درو باز کنم...
- یه نگاه بهش کردم و خندم گرفت
دست کردم تو جیب شلوارش کلید خونه رو بیرون آوردمو درو باز کردم
وارد خونه شدیم
متوجه شدم بی بی رفته خونه عمو
مامان از آشپز خونه اومد بیرون
مامان: سلام ،مبارکتون باشه
امیر : مبارکموووون؟ مبارکش باشه مامان: یعنی واسه خودت خرید نکردی؟
امیر: مگه این دوتا دختر گذاشتن
شکلکی واسه امیر درآوردمو رفتم سمت اتاقم
امیر: هووووی نکنه میخوای تا اتاقت بیارم این وسیله ها رو ،بیا ببرشون
- ععع داداشی ،سر قولت بمون دیگه منم سرقولم هستم...
مامان: چه خبره؟ چه قولی ؟
امیر: هیچی مامان جان،قرار شد مثل آدم باشیم
با شنیدن این حرفش زدم زیر خنده و رفتم توی اتاقم که امیرم پشت سرم وارد اتاق شد
امیر: بفرما ،باز امر دیگه ای نداری؟
- قربون دستت ،نه دیگه برو استراحت کن
لباسمو عوض کردمو روی تختم دراز کشیدم
اینقدر خسته بودم که نفهمیدم کی خوابم برد
با صدای مامان بیدار شدم
مامان: آیه ،پاشو شام آماده است
چشمام از شدت خستگی باز نمیشدن فقط زیر لب گفتم : باشه
مامان که رفت توی فکربودم که نماز نخوندم ،سریع از جام بلند شدم و رفتم وضو گرفتم و برگشتم توی اتاقم نمازمو خوندم و رفتم سمت پذیرایی
همه دور میز ناهار خوری نشسته بودن سلام کردم و رفتم کنار امیر نشستم
امیر: ساعت خواب، حمالی و من کردم حاج خانم گرفتن خوابیدن اینقدر گرسنه ام بود که حوصله جواب دادن به امیرو نداشتن
با دیدن دیس ماکارونی چشمام دو دو میزد و بشقابمو پر از ماکارونی کردم و شروع کردم به خوردن ....
مامان:فردا جمعه اس ،هر کسی اتاق خودشو باید تمیز کنه ،دیگه وقتی نمونده تا عید
منو امیر به همدیگه نگاه کردیمو چیزی نگفتیم
بعد از خوردن شام ظرفا رو شستم و رفتم توی اتاقم با دیدن اتاق دربه داغونم گریه ام گرفت
کی میخواد اینجا رو تمیز کنه ،یه روز کمه واسه اتاقم از بچگی یه کم شلخته تشریف داشتم برعکس من امیر خیلی مرتب و با نظم بود
🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸
🌹شهادت یکی از کارکنان پلیس امنیت اقتصادی در زنجان
📌سرگرد هادی در درگیری با قاچاقچیان به شهادت رسید
🔹روز گذشته مأمورین مبارزه با جرائم اقتصادی شهر زنجان با قاچاقچیانی که قصد قاچاق مقادیر زیادی مشروبات الکلی را داشتند درگیر شده که متأسفانه در این درگیری سرگرد مهدی هادی بر اثر برخورد عمدی خودروی قاچاقچیان با وی مجروح و بر اثر شدت جراحات وارده به بیمارستان منتقل علی رغم تلاش کادر درمان وی به درجه رفیع شهادت نائل می گردد.
#شهداوامامزمان ۶
🌷شهید صمد اسودی
🔸چند روز بعد از ازدواج، شهید صمد اسودی قصد جبهه کرد.
گفتم: تازه ازدواج کرده ای،چرا جبهه می روی؟
گفت:با امام زمان عجل الله عهد کرده ام تا آخرین قطره ی خون،سرباز ایشان باشم.
🔸مادرش گفت:همسر و خواهرانت را به چه کسی می سپاری؟
گفت:"هروقت مشکل داشتید،امام زمان عجل الله را صدا بزنید و او را بخوانید...."
بعد،ماجرای عهد خود با امام زمان عجل الله را برایشان تعریف کرد:
"در عملیاتی،تمام بچه ها شهید شدند و من و یک پیرمرد زنده ماندیم، نزدیک بود اسیر شویم. متوسل به امام زمان عجل شدیم و از ایشان خواستیم تا نجاتمان دهد.
من هم گفتم:اگر نجات پیدا کردم،تا آخرین نفس و آخرین قطره ی خون،سرباز ایشان باشم و در جبهه بمانم".
هدیه به روح این شهید بزرگوار صلوات🌷
4_5827670106934610140.mp3
1.95M
🔊مجموعه صوتی
#شناختامامزمان
👤استاد حسن محمودی
📝قسمت پنجم
🔖امام زمان عجل الله وارث تمام انبیا و اولیاست...
#امام_زمان
👌کوتاه و شنیدنی
👈بشنوید و نشر دهید.
#مولاجانم
🌱ای نسخه پایانیِ دست خداوند
هر درد درمان می شود وقتی بیایی...
🌱 دل ها شده بازار سردی از عواطف
دل ها بهاران می شود وقتی بیایی...
#العجلمولایغریبم
تعجیل در فرج مولایمان صلوات
#شبتونمهدوی🌙
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📌 برای ظهور خودتو تربیت کن حتی اگه ظهور در زمان تو رخ نداد...
#امام_زمان_عجلاللهفرجه
#استاد_رائفی_پور