🌺🌿🌸🌿🌸🌿🌸🌿🌺
🕌ذکری پر فضیلت
امیرالمؤمنين عليه السّلام فرمود:
هر كس مىخواهد او را به پيمانهاى كه تمامتر باشد، كيل دهند يا اعظم ثوابها را به او بدهند يا به سنگ ترازوى كاملتر و عظيمتر بركشند بايد آخرين سخنش(خصوصاً در #تعقيبات نماز) اين آيات باشد:
«سُبْحانَ رَبِّكَ رَبِّ الْعِزَّةِ عَمّا يَصِفُونَ،
وَ سَلامٌ عَلَى الْمُرْسَلِينَ،
وَ الْحَمْدُ لِلّهِ رَبِّ الْعالَمِينَ»
به درستى كه هر كس چنين كند به عدد هر مسلمانى براى او حسنهاى بنويسند.
🔸من لايحضره الفقيه
#ذکر #دعا #حسنه #ثواب #فضیلت
#حدیث #امام_علی (ع) #حضرت_علی (ع)
🌺🌿🌸🌿🌸🌿🌸🌿🌺
🍃🌟🍃🌟🍃🌟🍃🌟🍃🌟🍃🌟
✨ اللَّهُمَّ صَلِّ عِلی مُحَمَّدٍ وآلِ مُحَمَّدٍ وعَجِّلْ فَرَجَهُمْ
╭━═━⊰🌸🌼⊱━═━╮
https://eitaa.com/joinchat/1105526844Cf70243627e
کانال سردار سلیمانی
پایگاه محدثه شهر طالخونچه
╰━═━⊰🌸🌼⊱━═━╯
💚 چرا نماز بخونم؟ نمیشه هر وقت دلم خواست، فقط دعا کنم و با خدا حرف بزنم؟
#بیشتر_بدانیم
#نماز
#دعا
#عبادت
🍃🌟🍃🌟🍃🌟🍃🌟🍃🌟🍃🌟
✨ اللَّهُمَّ صَلِّ عِلی مُحَمَّدٍ وآلِ مُحَمَّدٍ وعَجِّلْ فَرَجَهُمْ
╭━═━⊰🌸🌼⊱━═━╮
https://eitaa.com/joinchat/1105526844Cf70243627e
کانال سردار سلیمانی
پایگاه محدثه شهر طالخونچه
╰━═━⊰🌸🌼⊱━═━╯
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
✍امام صادق علیهالسلام فرمودند:
💠 همیشه میان دعا🤲 و پذیرفته
شدنش #حجاب و پرده اے قرار
دارد تا اینکه #دعا کننده بر محمد صلیالله و آل آن حضرت صلوات فرستد.
📚 اصول کافی ح ۳۱۵۰
🍃🌟🍃🌟🍃🌟🍃🌟🍃اللَّهُمَّ صَلِّ عِلی مُحَمَّدٍ وآلِ مُحَمَّدٍ وعَجِّلْ فَرَجَهُمْ
╭━═━⊰🌸🌼⊱━═━╮
@Khaharantalkhoncheh
کانال سردار سلیمانی
پایگاه محدثه شهر طالخونچه
╰━═━⊰🌸🌼⊱━═━╯
⚡️«کلمات قصار از مرحوم آیت الله #حق_شناس»⚡️
♦️اگر انسان واقعاً اهل شنيدن #موعظه باشد، تمام در و ديوار او را موعظه می كنند.
♦️ عمر شما در اثر خدمت به مردم زياد ميشود.
♦️ دور شدن از #بندگى خدا، آغاز مشكلات انسان است.
♦️ سرمايهی اصلى استجابت #دعا، اعتقاد است.
♦️ ابتداى سفر الى الله سحرخيزى است.
♦️ بايد نفس اَمّاره را با بيدارى شب و نماز اول وقت كنترل كنيد.
♦️ اگر در زندگیتان شكافهايی هست، دليل آن اين است كه از بندگى تان براى خداى متعال كم گذاشته ايد.
♦️غربال شدن مردم در #آخرالزمان مثل غربال شدن اصحاب حضرت امام حسين علیه السلام در شب #عاشوراست.
♦️نفوس خود را با تلاوت #قرآن و #تضرّع در #سحر، ادب کنید.
🍃🌟🍃🌟🍃🌟🍃🌟🍃🌟🍃🌟
✨ اللَّهُمَّ صَلِّ عِلی مُحَمَّدٍ وآلِ مُحَمَّدٍ وعَجِّلْ فَرَجَهُمْ
╭━═━⊰🌸🌼⊱━═━╮
https://eitaa.com/joinchat/1105526844Cf70243627e
کانال سردار سلیمانی
پایگاه محدثه شهر طالخونچه
╰━═━⊰🌸🌼⊱━═━╯
♨️سفارشات آیت الله مجتهدی در #ماه_مبارک_رمضان:
1⃣در این ماه مقدار درس وبحث را کمتر کن وبه عبادت برس.
2⃣دعای افتتاح ؛وابوحمزه ؛نماز شب ودعای سحر را فراموش مکن.
3⃣دم افطار بنشین وامام حسین(علیه السلام)و اطفال معصوم ایشان را یادکن وگریه نما.
4⃣سعی کن برای حضرت مهدی (علیه السلام) یک ختم قرآن انجام دهی.
📕مودب آداب ۱۳۹۱ ص۱۶
#دعا
#عبادت
#شب_قدر
🇮🇷 #سردار_سلیمانی🌹🇮🇷
https://eitaa.com/joinchat/1105526844Cf70243627e
#تو_خلوت_یاد_امام_زمان_کنید❗️
🍃آیت الله #بهجت :
راه خلاصی از گرفتاری ها منحصر است به #دعا در خلوت برای #فرج_ولیعصر (عج)، نه دعای همیشگی و لقلقه زبان بلکه دعا با خلوص و صدق نیت!
🇮🇷 #سردار_سلیمانی🌹🇮🇷
https://eitaa.com/joinchat/1105526844Cf70243627e
🍃 زنی که صاحب فرزند نمی شد پیش #پیامبر زمانش میرود و میگوید:
▫️از خدا فرزندی صالح برایم بخواه.
🌸 پیامبر وقتی دعا می کند و وحی می رسد او را بدون فرزند خلق کردم.
🍃 زن میگوید خدا #رحیم است و می رود.
🌸 سال بعد باز تکرار می شود و باز وحی می آید که او فرزندی ندارد
🍃 زن اینبار نیز به آسمان نگاه می کند و می رود.
🌸 سال سوم پیامبر وقت زن را با کودکی در آغوش می بیند.
▫️ با تعجب از خدا می پرسد:
▫️ بارالها، چگونه کودکی دارد او که بدون فرزند خلق شده بود!!!؟
💠 وحی می رسد:
▫️ هر بار گفتم فرزندی نخواهد داشت، او باور نکرد و مرا #رحیم خواند.
▫️ رحمتم بر سرنوشتش پیشی گرفت.
🔻 با #دعا سرنوشت تغییر می کند...
🌺 از #رحمت الهی ناامید نشوید
▫️ اینقدر به درگاهی الهی بزنید تا در باز شود...
🦋 دکتر احمد لقمانی
#شب_عرفه
#اعمال_شب_نهم_ذی_الحجه
✨شب #عرفه از شبهای متبرك و شب #مناجات با قاضى الحاجات است و #توبه در آن شب مقبول و #دعا در آن مستجاب است💚
🍃#عبادت در این شب، #اجر صد و هفتاد سال عبادت را دارد.
✨پیامبر اکرم ﷺ فرمودند:
💫همانا در شب عـرفه، هر دعای خیری مستجاب میشود، پاداش کسی که در این شب به عبادت خداوند متعال بپردازد، معادل پاداش عبادت صد و هفتاد سال است، شب عرفه شب مناجات است و دراین شب خداوند توبه ی، توبه کننده را میپذیرد.
(اقبال الاعمال، صفحه ۶۳۴)
👈براى شب عرفه چند #عمل وارد شده است:
🌹اوّل: این دعا را که روایت شده، هرکه آن را در شب عرفه یا شبهای جمعه بخواند، خدا او را بیامرزد:
اللّٰهُمَّ یَا شاهِدَ کُلِّ نَجْوىٰ، وَمَوْضِعَ کُلِّ شَکْوىٰ، وَعالِمَ کُلِّ خَفِیَّةٍ....الی انتها
🌹دوم: «هزار مرتبه» «تسبیحات عشر» را که سید به نقل از کفعمی ذکر فرموده است.
🌹سوم: دعای «اللّٰهُمَّ مَنْ تَعَبَّأَ وَتَهَیَّأَ» را که در روز عرفه و شب و روز جمعه نیز وارد است بخواند و متن آن در بیان اعمال شب جمعه درمفاتیح آمده است.
🌹چهارم: حضرت سیدالشهدا علیه السّلام و زمین کربلا را زیارت کند و تا روز عید قربان در آنجا بماند تا از شرّ آن سال محفوظ باشد.
✍️ #دمشق_شهرِ_عشق
#قسمت_چهل_و_ششم
💠 گوشی را روی زمین پرت کرد و فقط #دعا میکردم خاموش کرده باشد تا دیگر مصطفی نالههایم را نشنود.
نمیدانستم باز صورتم را شناختند یا همین صدای مصطفی برای مدرک جرممان کافی بود که بیامان سرم عربده میکشید و بین هر عربده با لگد یا دسته اسلحه به سر و شانه من و این پیرزن میکوبید.
💠 دندانهایم را روی هم فشار میدادم، لبهایم را قفل هم کرده بودم تا دیگر نالهام از گلو بالا نیاید و #عشقم بیش از این عذاب نکشد، ولی لگد آخر را طوری به قفسه سینهام کوبید که دلم از حال رفت، از ضرب لگدش کمرم در دیوار خرد شد و نالهام در همان سینه شکست.
با نگاه بیحالم دنبال مادر مصطفی میگشتم و دیدم یکی بازویش را گرفته و دنبال خودش میکشد. پیرزن دیگر نالهای هم برایش نمانده بود که با نفس ضعیفی فقط #خدا را صدا میزد.
💠 کنج این خانه در گردابی از درد دست و پا میزدم که با دستان کثیفش ساعدم را کشید و بیرحمانه از جا بلندم کرد.
بدنم طوری سِر شده بود که فقط دنبالش کشیده میشدم و خدا را به همه #ائمه (علیهم-السلام) قسم میدادم پای مصطفی و ابوالفضل را به این مسلخ نکشاند.
💠 از فشار انگشتان درشتش دستم بیحس شده بود، دعا میکردم زودتر خلاصم کند و پیش از آنکه ابوالفضل به خانه برسد، از اینجا بروند تا دیگر حنجر برادرم زیر خنجرشان نیفتد.
خیال میکردم میخواهند ما را از خانه بیرون ببرند و نمیدانستم برای زجرکش کردن زنان #زینبیه وحشیگری را به نهایت رساندهاند که از راهپله باریک خانه ما را مثل جنازهای بالا میکشیدند.
💠 مادر مصطفی مقابلم روی پله زمین خورد و همچنان او را میکشیدند که با صورت و تمام بدنش روی هر پله کوبیده میشد و به گمانم دیگر جانی به تنش نبود که نفسی هم نمیزد.
ردّ #خون از گوشه دهانم تا روی شال سپیدم جاری بود، هنوز عطر دستان مصطفی روی صورتم مانده بود و نمیتوانستم تصور کنم از دیدن جنازهام چه زجری میکشد که این قطره اشک نه از درد و ترس که به #عشق همسرم از گوشه چشمم چکید.
💠 به بام خانه رسیده بودیم و تازه از آنجا دیدم #زینبیه محشر شده است. دود انفجار انتحاریِ دقایقی پیش هنوز در آسمان بالا میرفت و صدای تیراندازی و جیغ زنان از خانههای اطراف شنیده میشد.
چشمم روی آشوب کوچههای اطراف میچرخید و میدیدم حرم #حضرت_زینب (علیهاالسلام) بین دود و آتش گرفتار شده که فریاد حیوان #تکفیری گوشم را کر کرد.
💠 مادر مصطفی را تا لب بام برده بود، پیرزن تمام تنش میلرزید و او نعره میکشید تا بگوید مردان این خانه کجا هستند و میشنیدم او به جای جواب، #اشهدش را میخواند که قلبم از هم پاره شد.
میدانستم نباید لب از لب باز کنم تا نفهمند #ایرانیام و تنها با ضجههایم التماس میکردم او را رها کنند.
💠 مقابل پایشان به زمین افتاده بودم، با هر دو دستم به تن سنگ زمین چنگ انداخته و طوری جیغ میزدم که گلویم خراش افتاد و طعم #خون را در دهانم حس میکردم.
از شدت گریه پلکهایم در هم فرو رفته بود و با همین چشمان کورم دیدم دو نفرشان شانههای مادر مصطفی را گرفتند و از لبه بام پرتش کردند که دیگر اختیار زبانم از دستم رفت و با همان نایی که به گلویم نمانده بوده، رو به گنبد ضجه زدم :«#یا_زینب!»
💠 با دستانم خودم را روی زمین تا لب بام کشاندم، به دیوار چنگ انداختم تا کف کوچه را ببینم و پیش از آنکه پیکر غرق به خون مادر مصطفی را ببینم چند نفری طوری از پشت شانهام را کشیدند که حس کردم کتفم از جا کنده شد.
با همین یک کلمه، ایرانی و #شیعه بودنم را با هم فهمیده بودند و نمیدانستند با این غنیمت قیمتی چه کنند که دورم له له میزدند.
💠 بین پاها و پوتینهایشان در خودم مچاله شده و همچنان #حضرت_زینب (علیهاالسلام) را با ناله صدا میزدم، دلم میخواست زودتر جانم را بگیرند و آنها تازه طعمه ابوجعده را پیدا کرده بودند که دوباره عکسی را در موبایل به هم نشان میدادند و یکی خرناس کشید :«ابوجعده چقدر براش میده؟»
و دیگری اعتراض کرد :«برا چی بدیمش دست ابوجعده؟ میدونی میشه باهاش چندتا #اسیر مبادله کرد؟» و او برای تحویل من به ابوجعده کیسه دوخته بود که اعتراض رفیقش را به تمسخر گرفت :«بابام اسیره یا برادرم که فکر مبادله باشم؟ #ارتش_آزاد خودش میدونه با اون ۴۸ تا ایرانی چجوری آدماشو مبادله کنه!»
💠 به سمت صورتم خم شد، چانهام خیسِ اشک و خون شده بود و از ترس و غصه میلرزید که نیشخندی نشانم داد و تحقیرم کرد :«فکر نمیکردم #سپاه_پاسداران جاسوس زن داشته باشه!»...
#ادامه_دارد
✍️نویسنده: #فاطمه_ولی_نژاد
♨️رمز استجابت دعا
🔸خدا میداند، کسی مدتها قبل به محضر حضرت تشرف پیدا کرده بود، حضرت قریب به این مضمون فرموده بودند:
به دوستان ما بگو مرا فراموش نکنید. من شما را فراموش نمیکنم، فرج من نزدیک شده است دعا کنید بَداء حاصل نشود.
هر موقع خواستيد #دعا كنيد اول برای فرج امام زمان دعا کنید و بعد حاجتتان را از خدا بخواهید. اول دعا کردن به #امام_زمان سبب میشود که دعاهای بعدی هم مستجاب شود.
🖋آیت الله ناصری دولت آبادی
اللهمعجللولیکالفرج