🔺 #روایت_خاطره
🔹 با هم رفتیم به محل تولدش ، همه جا را نشانمان داد و گفت: اگر روزی آقا به من اجازه بدهند از شغلم کناره بگیرم، حتماً به روستا برمیگردم و دوباره کار پدرم را انجام میدهم. پدرم کشاورز بود ، تمام این بوتهها را با دست خودش کاشته ، دوست دارم برگردم و یک کار درآمدزا از همین بیابان که کسی برای آن ارزشی قائل نیست، برای جوانهای روستا مهیا کنم.
✍عاشقان سردار سلیمانی
🔴 عضو شوید ⇩⇩⇩
http://eitaa.com/soleymaneii
۲۵ آذر ۱۳۹۹