سلام #حاج_احمد ! تولدت مبارک
.
آقایِ دور از وطن ! عزیزِ #جاویدالاثر ! دلم گرفته . حسودی ام می شود . ما روز به روز ، هفته به هفته ، ماه به ماه و سال به سال سِن مان بالاتر میرود ، اما شما در ذهن ما همچنان جوانِ جوانِ جوان مانده اید .
.
از تو چه پنهان ، دوست دارم امروز تولد #صیاد و #کاظمی و #حاج_حسین_همدانی و بقیه را هم تبریک بگویم.
.
نمی دانم متولد چه روزی هستند ، اما با صفا که باشی ، آدم دوست دارد بی بهانه یادت کند.
.
و چه کسی شایسته تر از #حاج_احمد برای تبریک تولد وجود دارد؟
.
کجایی فرمانده ؟ به چه فکر می کنی ؟
.
راستی تو دقیقا چه در سر داشتی ؟ سوریه را یادت هست ؟ همان جایی که تو و #حاج_ابراهیم_همت و دیگر یاران از پله های هواپیما پایین میرفتید ؟ همانجا که حاج ابراهیم " کفش کتانی چینی" پایش کرده بود و افسران اتوکشیده ی سوری ، با پوتین های واکس زده ، ذوبِ در کتانی های او شده بودند و احتمالا به این فکر می کردند که ایرانی ها با این کفش های کتانی می خواهند نجاتمان دهند ؟
.
بله ، سوریه را یادت هست ؟ لبنان را چه طور ؟ ما امروز لبنان و سوریه که نه ، کمی جلوتر ، پشتِ دروازه های قدس هستیم .
.
راستی آن انتهای افق که می گفتی که باید #پرچم_اسلام را در آنجا بکوبیم کجاست ؟ ما چقدر تا آنجا فاصله داریم ؟
.
نمی دانم کجایی و چه می کنی و در چه فکری هستی ، اما می دانم که اگر بدانی ما چقدر از آرزوهایت را برآورده کرده ایم ، قطعا خوشحال خواهی شد...
.
ما البته یک نقطه اشتراک تلخ با تو داریم.
.
#حاج_احمد!
می گویند : تو وقتی شنیده ای که حسن بنی صدر قصد بازدید از جبهه ها را داشته ، گفته ای که اگر هلیکوپتر رئیس جمهور را در آسمان ببینم ، یقین بدانید که تیربارانش می کنم . می گویند بعد از حرف های تو ، سفرِ "وطن فروش" نیمه کاره مانده است.
.
بله ما با تو یک نقطه اشتراک داریم. دلِ ما برای تیربارِ تو تنگ شده است.
.
تیرباری که لازم است در بینِ ما باشد ، تا آبکش کند ، ابن الحرام های دنیای سیاست را ...
.
بگذریم . #تولدت_مبارک.
.
.
.
.
پ ن :
دارد زمان آمدنت دیر میشود
.
دارد جوان سینه زنت پیر میشود
.
.
.
.
#آقای_تحلیلگر
https://www.instagram.com/p/CNLWSfTB40k/?igshid=1pwmmzv1911jv