ببینید، ببینید - گلم رنگ ندارد
اگر آمده میدان، سر جنگ ندار
گلم سرخ و سفید است
از او قطع امید است
واویلا، واویلا
جز این کودک معصوم،دگر یار ندارم
جز این هدیه ی کوچک، به دادار ندارم
گلم سرخ و سفید است
از او قطع امید است
واویلا، واویلا
به روی دست و دوشم، ببینید فتاده
سرو گردن خود را، به دوش من نهاده
گلم سرخ و سفید است
از او قطع امید است
واویلا، واویلا
اگر تیر دریده، اگر رنگ به رو نیست
بجز تیر سه پهلو، جوابی به گلو نیست
گلم سرخ و سفید است
از او قطع امید است
واویلا، واویلا
منم تاجر و، جز او - زسرمایه ندارم
که از سوره ی عشقم، جز این آیه ندارم
گلم سرخ و سفید است
از او قطع امید است
واویلا، واویلا
اگر تیر دریده، گلوی کوچکش را
رود تاکه بیند، عموی کوچکش را
گلم سرخ و سفید است
از او قطع امید است
علی انسانی
✔کانال خطیب
@solhjoo1
امام سجاد علیهالسلام در شام فرمود: میخواهم روی این چوبها بروم و سخن بگویم و نفرمود روی منبر، چرا؟
اگر منبر به عنوان رسانه و هنر در خدمت طاغوت باشد ارزشی ندارد.
✔رسانه خطیب
@solhjoo1
#امام_حسین
این زخم فرق می کند!
شعیب بن عبدالرحمن خزاعی میگوید: بعد از حماسه عاشورا، مردان قبیله بنی اسد – هنگامی که خواستند جسد مطهر حضرت سیدالشهدا علیهالسلام را دفن کنند – بر دوش آن حضرت، اثر زخمی یافتند که کاملاً از جراحتهای جنگی متفاوت بود. زخم کهنهای بود که هیچ شباهتی به زخمهای روز عاشورا نداشت.
از امام سجاد علیهالسلام در این مورد سؤال کردند. آن حضرت در پاسخ فرمود:
هذا مِمّا كانَ يَنْقُلُ الْجِرابَ عَلى ظَهْرِهِ اِلى مَنازِلِ الأرامِلِ وَ الْيَتامى وَ الْمَساكينِ.
این زخم بر اثر حمل کیسههای غذا و به دوش کشیدن هیزم به خانههای بیوهزنان و یتیمان است.
مناقب ج ۴ ص ۶۶
.
.
✔کانال خطیب
@solhjoo1
🤲صحیفه سجادیه را دریابیم
💠 استاد فاطمی نیا رحمه الله علیه:
بعضی وقتها من به دوستان میگویم: اگر ما بدانیم حضرت سجاد علیهالسلام یک پیراهنی داشته و یقین کنیم آن را به تن مبارکشان نمودهاند و بدانیم در کدام کشور و در کدام گوشهی دنیاست؛ ما به هر طریقی شده دوست داریم برویم آن را ببینیم و ببوسیم! امّا کتاب و سخنی که از میان دو لب گهربار آن حضرت بیرون آمده و در دسترس ماست چقدر ارزش آن را دانسته و قدردان آن هستیم؟!.
احترام عجیب امام سجاد(ع) به مادر 👇
صاحب وفیات الاعیان نقل میکند:
كان زين العابدين كثير البر بأمه حتي قيل له انك أبر الناس بأمك و لسانا نراك تأكل معها في صحفة فقال: أخاف أن تسبق يدي الي ما تسبق اليه عينها فأكون قد عققتها... و فضائل زين العابدين و مناقبه أكثر من أن تحصر»
زين العابدين به مادرش زياد نيكي ميكرد و به او فوق العاده احترام ميكرد روزي به او گفته شد: تو با
اين كه بيش از همه به مادرت احسان و نيكي ميكني ولي نمي بينيم با او از يك ظرف غذا ميل كني؟ فرمود: از اين ميترسم كه دستم به سوي غذائي دراز شود كه قبل از من چشم مادرم به آن افتاده است...
👈ظاهرا خاله یا دایه حضرت بودند چون نقل مشهور آن است که مادر امام بلافاصله بعد تولد ایشان رحلت کردند.
✔رسانه خطیب
@solhjoo1