eitaa logo
سلـوان ؛
333 دنبال‌کننده
177 عکس
269 ویدیو
0 فایل
خوش‌اومدی به بهشت کوچکـ💗ـم :) مایل‌‌به‌خوردن‌یه‌لیوان‌چای‌هل‌دار 🍵؟! •کپی‌ نـکـن جـان ِ دل 🐢 . تبادل . @Mohtaad .
مشاهده در ایتا
دانلود
قابل توجه !
جالب است که طبق داستان هایی که ما در تاریخ داریم، حتی افرادی که در ظاهر کافر بودند و به هیچ عنوان خدا را قبول نداشتند، در شرایط سخت یا هنگام مرگ، کورسوی امیدی در دلشان وجود داشت که یک نفر اکنون آن ها را نجات می دهد. این نور امید، همان خداوند است که همیشه همراه ما، حتی افرادی که چندان با خدا نیستند، است. خداوند نزدیک ترین و صمیمی ترین کسی است که می توانیم داشته باشیم و با خیال راحت به آن تکیه کنیم؛ پس همیشه به او توجه داشته باشید و مراقب باشید که از او دور نشوید.
هرسال این موقع یک سال به مرگم نزدیک‌تر میشم:)
unknown_artist_shabe_tavalodam 128.mp3
344.5K
شب تولدم ؛ اون شبی بود کہ عاشـقــت شدم ! شانزدهمین بهار زندگیم مبارک 💙 '
رفقا هروقت از درس خوندن خسته شدین به این عکسا نگاه کنید توی جبهه هم جنگیدن هم درس خوندن هم امتحان نهایی دادن هم کنکور! میدونستید خیلی از رزمنده‌ها توی جبهه‌ها کنکور دادن و قبول شدن ولی شهید شدن!
لطفا لطفا دست از مقایسه‌کردن خودتون با بقیه بردارید ؛ اگر با همین روند پیش برید نه مو میمونه نه معده و نه اعصاب فقط خودتونو روحتونو شکنجه می‌دید ! تنها کسی که حق داری خودتو باهاش مقایسه کنی ، خود ِ قبلیته🤍 :)
راستش من هرهفته وضعیتم همینه ! خب چه میشه کرد؟ رویاهای بزرگ تلاش های مستمر و زیادی هم میطلبه به قول یکی از معلم هام که میگه: باشه تونو محکم ببندید اگر میگی باشه برای مستقل شدن و پدر و مادرت یا هرچیزی تا تهش بمون و جا نزن ! تاکید میکنم هرچی استرس داشته باشی بدتره من سر همین استرس تا الان امتحانایی که میتونستم ۲۰ بشمو کم شدم سعی کن مطالعه مفید داشته باشی تازه الان هرچی امتحان بدی برای دی راحت تری ! هیچ انگیزه ای قوی‌تر از تصورکردن اون آخیش بعد نتایج کنکور نیست . خدا همیشه پیشته پس نگرانی رو بزار کنار و ادامه بده .
خواهش‌می‌کنم 🌸 خودت ، این و باور کردی که بافشار فقط میتونی میخونی ! به نظرت روان و اعصاب و سلامتی مهمه یا کنکور؟ بابا یکم خودتونو دوست داشته باشید برای خودتون نگران بشید ! یه جاهایی از تفریح بزن درس بخون تا شب های امتحان فشار روت نباشه . زمانی میفهمی سلامتی مهم تره که دیگه دیره . من به این باور رسیدم که همچی توی ذهن آدمه . خودم به شخصه وقتی سرامتحان یه لحظه به استرس فکر میکنم همه ی بدنم سرد میشه و هیچی یادم نمیاد اما وقتی بهش فکر نمیکنم و ریلکسم هیچ اتفاقی نمیفته . خیلی خوبه رفتی دکتر ولی اینو بدون همچی به طرز فکرت بستگی داره !
سلـوان ؛
اینو فقط تجربی‌ها درک نمیکنن😂💔
امشب درگیر جناب ِ ملخم 🦗 💔 .
و رهبرمان آیة‌الله خامنه‌ای فرموده‌اند : هرکس از شما فردی را دید که به تفرقه فرا ‌می‌خواند ، پس او مزدور دشمن است 💚 .
خوب‌درس‌بخوانید‌وخوب‌کار‌کنید‌. علم‌وعلم‌آموزی‌یکی‌از‌اساسی‌ترین‌ ابزارهاووسیله‌هابرای‌‌[کسب]قدرت‌ مواجهه‌بادشمنی‌ها‌وطوفانها‌وامواج‌ سخت‌وماننداینهاست.جوانهای‌خوب‌ مادرس‌بخوانندوعلم‌آموزی‌کنند :)
سلـوان ؛
بازیه امشب حیاتیه😂😭
دنیا قشنگی‌هاشو از دست داده .
_
نگاهی به زندگی شهید مصطفی احمدی روشن ؛
زندگینامه؛ شهید مصطفی احمدی روشن در ۱۷ شهریور ۱۳۵۸ به دنیا آمد، در سال ۱۳۷۷ در رشته مهندسی شیمی وارد دانشگاه صنعتی شریف می شود، از بسیجیان فعال بود و در دوران دانشجویی به عنوان معاون فرهنگی بسیج دانشجویی دانشگاه شریف فعالیت می کرد. ولایتمدار و از شاگردان آیت الله خوشوقت، استاد اخلاق تهران بود. در سال ۱۳۸۱ در رشته مهندسی شیمی موفق به دریافت مدرک کارشناسی شد. شهید احمدی روشن، عضو هیئت مدیره یکی از شرکت های تأمین کالای نیروگاه هسته ای نطنز اصفهان بود که در زمینه تهیه و خرید تجهیزات هسته ای فعالیت داشت. هنگام شهادت، معاون بازرگانی سایت نطنز بود. شهید احمدی روشن، صبح چهارشنبه ۲۱ دی ماه ۹۰، بر اثر انفجار بمبی مغناطیسی در خودروی خود در میدان کتابی، ابتدای خیابان گل نبی تهران، به دست عوامل استکبار به شهادت رسید. از شهید روشن، فرزندی به نام «علی» به یادگار مانده است.
شهید روشن از زبان همسر؛
مصطفی خیلی مخلص بود.علاقه شدید به امام زمان(عج) داشت.مصطفی هیچ وقت تک بعدی نبود.خیلی خنده رو بود، خیلی شوخ طبع بود.دوران دانشجویی‌اش شدیداً فعال بود.
مصطفی بدون هیچ پارتی، وارد سایت شد. حاج خانوم هم همیشه به مصطفی می‌گفت: «تو کلفت ترین پارتی را داری، به نام خدا»
مصطفی خیلی متواضع بود.مصطفی شدیداً تودار بود، خیلی حرف‌ها را نمی‌زد.به حاج احمد متوسلیان ارادت و علاقه خاصی داشت، به شهدا ارادت عجیبی داشت. یادم است اولین گردش دو نفرمون گلزار شهدا بود.
حضرت آقا را خیلی دوست داشت، البته هیچ وقت اهل حرف و فقط «آقا آقا» گفتن نبود، این علاقه‌اش به آقا را در عمل واقعاً نشان می داد.
شرط ازدواج مصطفی با همسرش این بوده که اگر یک روز ازدواج کردیم و من خواستم به لبنان بروم و شهید شوم، حق نداری جلوی من‌را بگیری.