به اذان مغرب جمعه نزدیک میشویم:
من سالها نماز خواندهام
بزرگترها میخواندند،
من هم میخواندم،
در دبستان ما را برای نماز به مسجد میبردند،
روزی در مسجد بسته بود،
بقال سر گذر گفت :
نماز را روی بام مسجد بخوانید تا چند متر به خدا نزدیکتر باشید.
مذهب شوخی سنگینی بود که محیط با من کرد.
و من سالها مذهبی ماندم
بی آنکه خدایی داشته باشم!💔
#سهراب_سپهری