@soltannasir
{ وجه باطنی سفیانی}
مرحوم علامه کورانی در کتاب فرهنگ موضوعی احادیث امام مهدی، منتخبی از آنچه در کتاب معروف الفتن درباره خروج خاص و باطنی سفیانی نقل شده است را روایت می کند و به نوعی منکر این روایات می شود. دقیقا در نقطه مقابل ایشان فقیر سفیانی را یکی از اکابر اولیا الشیطن می دانم. و نه تنها منکر این وجه باطنی و تاریک سفیانی نیستم بلکه بدان اعتقادی راسخ دارم. به مطلب علامه کورانی توجه نمایید : 👇
{(علامه کورانی می گوید:)نقد دیگر ما به روایات منابع سنی پیرامون سفیانی، آن است که درباره ی او مبالغه کرده اند، تا آنجا که بعضی از آنها بر این باورند که سفیانی 👈اوصافی غیبی دارد، گویا از سوی خدا مبعوث می شود!
الفتن ۱ / ۱۸۰، ۲۷۹ و ۲۸۳ و ۲ / ٦٩٩ از حضرت علی علیه السلام نقل می کند: 《سفیانی از نسل خالد بن یزید بن ابی سفیان است. او مردی است با سری بزرگ. در صورت نشان آبله و در چشم نقطه ای سفید دارد. از منطقه ای در دمشق از وادیی که وادی یابس گویند در میان هفت نفر خروج می کند. یکی از آنان پرچمی پیچیده دارد که در آن نصرت را می شناسند. 👈هراس و رعب در مقابل او تا سی میل می رود. کسی که قصد آن پرچم کند، شکست می خورد.
خالد بن معدان :گوید سفیانی با دست خود سه نی بر می دارد. آن را بر کسی نمی کوبد مگر آنکه می میرد.
در خواب نزد او می آیند و می گویند: برخیز و قیام کن، او نیز بر می خیزد ولی کسی را نمی یابد. دوباره همان خواب را می بیند و همان طور می شود. بار سوم به او می گویند: برخیز، برو و ببین چه کسی پشت در خانه ی توست. او هم همین کار را انجام می دهد و هفت یا نُه نفر که پرچمی با خود دارند را مشاهده می کند آنان می گویند ما یاران تو هستیم. او به همراه آنان قیام می کند و مردمانی از روستاهای وادی یابس هم از او پیروی می کنند. حاکم دمشق که در آن روز کارگزار بنی عباس است، برای مواجهه و نبرد با او خارج می شود، ولی چون پرچم او را مشاهده می کند، شکست می خورد. 》برخی از اهل خبره گفته است که وادی یابس از درعا در سوریه تا نزدیک نابلس در فلسطین امتداد دارد. } (فرهنگ موضوعی احادیث امام مهدی نوشنه علی کورانی عاملی ترجمه حسین نائینی ص ۵۳۶)
پ ن ۱: نمی دانم مرحوم کورانی از کجای این روایات اینگونه دریافته اند که گویی سفیانی از سوی خداوند مبعوث می شود ؟ ابلیس و شیطن هم به اولیای خویش در زمین الهام می نمایند. اینکه بعضی از این روایات جد سفیانی لعنت الله علیه را خالد بن یزید و یزید بن معاویه می دانند. خود نشان دهنده وجه باطن گرایانه و تاریک و شیطنی سفیانی است. خالد را همانگونه که گفته شد نخستین کیمیاگر جهان اسلام می شناسند و یزید بن معاویه لعنت الله علیه را یزیدیان تجلی و ظهور یا صورت نازله یک ایزد شیطنی می دانند. شخصی با چنین ژنی و چنین روایاتی که در موردش نقل شده بدون شک یک وجه باطنی تاریک و شیطنی قوی در جبهه مقابل _امام مهدی_ دارد. و ما با یک فرد عادی مواجه نیستیم که عده ای وی را با فردی فرومایه چون دونالد ترامپ یا ملک عبدالله بن حسین پادشاه اردن یکی می دانند.
پ ن ۲: میل واحد مسافت قدیم است و حدود یک سوم فرسخ است. (بین ۱۸۴۸ الی ۲۰۰۰ متر) بنابراین هراس و رعب بین ۵۵ الی ۶۰ کیلومتر پیشاپیش سفیانی و یارانش حرکت می نماید. این هراس و رعب می تواند هم ناشی از هاله سفیانی و یارانش و هم پرچمی خاص باشد که همراه وی است. پرچمی که با فن طلسمات در ازمنه قدیم ساخته شده و بدست وی افتاده است. این همان مطلب است که پیشتر در لابه لای مطالب پیشین بدان اشاره کردم که اشیای خاص و اقتدار برای مجامع مخفی غربی مهم است و بدنبال یافتن و جمع کردن آن برای پیشبرد اهداف خویش علی الخصوص در نبردهای آخرالزمانی هستند.
پ ن ۳: در مورد تعداد یاران سفیانی در روایات عدد هفت یا نُه آمده است. شیخ اکبر محمد محی الدین ابن عربی نیز در فتوحات خویش تعداد وزرای حضرت مهدی عجل الله را نُه نفر می داند. که این تشابه در تقابل دو جبهه جالب توجه است.
پ ن ۴: نکته دیگری که به نظر می آید این است که اگر سفیانی مظهر و ظهور مجدد سلطان یزید در مقام یک ایزد(شیطنی) باشد. که یزید بن معاویه لعنت الله علیه یکی از مظاهر پیشین این ایزد بوده است. می تواند این هفت یا نُه نفر یاران سفیانی مظاهر بعضی یاران مهم یزید بن معاویه باشند که در کربلا نقش آفرین بودند! از جمله این یاران می توان به سرجون رومی مشاور مسیحی یزید، عمر بن سعد، عبیدالله بن زیاد و شمر بن ذی الجوشن، عمروبن حجاج زبیدی، سنان بن انس، شبث بن ربعی، عزرة بن قیس احمسی، حرمله و....اشاره نمود.
پایان
@soltannasir
فرارسیدن ایام شهادت سید المرسلین حضرت محمّد مصطفی رسول الله حبیب الله صلی الله علیه و آله وسلّم و شهادت امام حسن مجتبی علیه السلام (بر طبق روایتی) بر حضرت صاحب الامر عجل الله تعالی فرجه الشریف و همه محبین و شیعیان خاندان نبوت و امامت تسلیت و تعزیت باد.
@soltannasir
20150907152026-9913-59.pdf
291.4K
مقاله 《خالد بن یزید نخستین کیمیاگر در تمدن اسلامی 》
نوشته : دکتر منصور معتمدی و جهان آرا شجاع نیا
@soltannasir
بسم الله الرحمن الرحیم
بعضی از خوانندگان اعتراض می نمایند که چرا دیر به دیر پست می گذاری یا چرا پاسخ ایمیل ها را نمی دهی ؟ اعتراض هایی از این دست را در این چند ساله کم و بیش شنیده ام.
در پاسخ باید بگویم که بنده حقوق بگیر ارگان یا جایی دولتی یا خصوصی نیستم که برای نوشتن مطالب کانال پولی دریافت نمایم. جز یارانه دولتی که مشمول ۹ دهک جامعه می شود. هیچ چیزی از دولت دریافت نمی کنم. و جوانی کم سن و سال نیز نیستم که خرج بنده را والدینم بدهند. در طول هفته در مجموع ۲۰ الی ۲۴ ساعت به نت دسترسی دارم. توجه کنید به نت دسترسی دارم نه فقط محیط تلگرام و از این ساعات باید بهترین بهره ها را ببرم. بخشی از این ساعات کوتاه شامل مطالعه اخبار هست. به طور خاص اخبار جنگ روسیه و اوکراین و رژیم صهیونیستی و محور مقاومت.
بخشی از این ساعات صرف مکالمه کوتاه با بعضی دوستان می شود که بنده را می شناسند. بخش دیگر شامل تحقیقات در نت برای نوشتن یک مطلب می شود.
و باقی هم صرف نوشتن مطلب برای کانال می شود. اگر بنده بخواهم به ایمیل ها پاسخ بدهم سرعت ارسال مطالب و حجم مطالب از این هم پایین تر می آید.
بعضی اوقات هم که ممکن است دو سه ماه یا حتی شش ماه بگذرد و هیچ مطلبی ننویسم یا درگیر مسئله ای شخصی یا سلوکی هستم یا اینکه در حال تحقیق و جمع مطالب هستم که نتیجه اش را در چند ماه بعد در کانال خواهید دید. آن هنگام که چون اکنون سرعت ارسال مطالب نسبتا بالا می رود نتیجه آن چند ماه غیر فعال بودن کانال است.
به تجربه می گویم هر کسی که در محیط مجازی ساعات زیادی فعال است و مطالب زیادی را در کانال یا پیج خویش به اشتراک می گذارد. یا یک جوان کم سن و سال است. یا از جایی دارد تامین می شود و نیاز به کار کردن ندارد. یا صاحب سرمایه و کسب و کاری است که کارش بر روی غلتک افتاده و باید فقط آن را مدیریت کند و ساعات فراغت زیادی دارد. بنده هیچ کدام از شرایط بالا را ندارم. بنابراین ترجیح می دهم به جای پاسخ دادن به ایمیل ها و هم افزایی با بعضی خوانندگان فرهیخته از اندک ساعاتی که به نت دسترسی دارم حداکثر استفاده را ببرم و به نوشتن مطالب کانال مبادرت ورزم. به نظرم این بهترین تصمیمی بوده است که می توانستم برای شرایطی که داشته ام بگیرم و همچنان چراغ کانال را روشن نگه دارم.
در این چند ساله انواع شایعات و تهمت ها را در مورد خویش شنیده ام که بنده وابسته به ارگان های امنیتی هستم یا جهودم و ماسون و امثال این خزعبلات. بنده هم همه شایعه پراکن ها را به خداوند واگذار نموده ام.
اگر بنده وابسته به جایی بودم حتما برای نوشتن مطالب پولی دریافت می کردم و می توانستم همچنان با قدرت به فعالیت خویش ادامه بدهم اما هر چقدر که اوضاع مالی جامعه بد شد اوضاع بنده نیز بدتر شد و این باعث شد که در این چند ساله کمتر در خدمت خوانندگان باشم.
کمتر کسی است بداند بنده برای سرپا نگه داشتن کانال در این چند ساله چه خون دل ها خورده ام و چه سختی ها کشیده ام و این در حالی است که هیچ نفع شخصی خاص مادی از آن ندارم. گاه برای اینکه بتوانم این چراغ را روشن نگه دارم از حق خویش که در جایی ضایع شده گذشته ام. تا خود را درگیر حواشی ننمایم.
از دیگر شایعات بی اساسی که درباره خویش شنیده ام. این است که بنده یک تیم تحقیقاتی و یا اتاق فکر و... دارم که برای بنده تحقیق می نمایند و ثمره تحقیقاتشان را بنده در کانال ارائه می دهم. کانال سلطان نصیر تنها یک نویسنده دارد _که مرد هست نه زن_ آن هم بنده هستم و هیچ تیم تحقیقاتی و اتاق فکری و .... در پشت کانال نیست. یکی از ادمین ها زحمت نشان و برچسب زدن تصاویر و فایل ها را بر عهده گرفته و ادمین دیگری گاه به بنده مشاوره یا ایده می دهد. اگر برای عده ای هضم این مطلب سخت است که یک نفر همه این مطالب را تحقیق و نگارش نماید مشکل خودش است.
@soltannasir
در فهرست اسامی کیمیاگران تمدن اسلامی که در کتاب 《تاریخ نگارش های عربی》 نوشته فواد سرگین (جلد چهارم) آمده به اسامی جالبی بر می خوریم.
دو تن از وزرا و مشاورین خاندان عباسی از خاندان ایرانی برمکی یعنی یحیی بن خالد برمکی و فضل بن یحیی برمکی را مشاهده می نماییم.
و البته نام مامون نیز در این فهرست بسیار در خور توجه است. سلطان علی بن موسی الرضا قطب کیمیاگری است و دانش کیمیا با باطن حضرتش ارتباط تنگاتنگ دارد. اینکه فردی دانشمند چون مامون لعنت الله علیه به کیمیاگری علاقه داشته در خور تعمق و تامل است. به نظر می آید که باید به تاریخ صدر اسلام از منظری دیگر نگریست. ساده انگارانه است اگر فکر کنیم که خاندان اموی و بنی عباس هیچ رویکرد باطنی نداشتند و با باطن گرایان زمان خویش ارتباطی نداشتند؟ و فقط به خاطر انگیزه های سیاسی صرف، امامان ما را یکی پس از دیگری شهید نمودند.
@soltannasir
سلطان نصیر
✡️ تعطیلی #شنبه 👈 اقتصادی یا ایدئولوژیک؟! 👈 بهنفع مردم یا بهنفع اقلیت سرمایهدار؟! 💥 نابودی بازار
@soltannasir
{ تعطیلی شنبه، شبات شالوم }
طریقت فتوت (جوانمردی) متشکل از اصناف مختلفی بوده و هر کدام از این اصناف آداب و رسومی داشته اند که در رسائل فتیان شرحش آمده است. ظاهرا صنف کفش دوزان به مانند جهودان شنبه ها را تعطیل می کردند. فتیان در رسائل خویش به منشا این تعطیلی اشاره کرده اند : 👇
{...راویان اخبار و ناقلان آثار چنین روایت کرده اند که در عهد یزید پلید علیه اللعنه، کفش دوزی بود از یهود نام او شمعون یهود و این شمعون از برای یزید کفش می دوخت. روزی کفشی در غایت دقت و تکلف دوخته نزد یزید بُرد. یزید او را چیزی کلی داد. و بدین واسطه شمعون دعوت استادان کفش دوز به باغ کرد. و تمامی متوجه باغ شدند. اتفاقا پسر شمعون که بسیار بی ادب و شریر النفس بود. و استادان از بد نفسی او در تنگ بودند. با شاگردان مجادله می کرده شاگردان او را در چاه انداختند و کشته شد. شمعون واقف گشته عشرتش به تعزیت مبدل شد. نعره و فریاد از نهاد برکشید و نزد یزید پلید دوید. یزید علیه اللعنه اشاره به شرع نمود. شمعون یهود خون پسر بر کسی ثابت نتوانست نمود. یهودان اتفاق کرده گفتند از ما بدعتی قبول کنید تا از یکدیگر بگذریم. استادان (کفش دوز مسلمان) گفتند کدام بدعت قبول می باید کرد؟ گفتند روز شنبه کار مکنید. استادان (کفش دوز مسلمان) گفتند: هرگاه شما که یهودانید و این کار ما نسبتی به شما ندارد پیرامون کار ما دیگر باره نگردید ما این بدعت قبول می کنیم. بعد از قیل و قال بدین قرار یافت که یهودان کفش ندوزند. و استادان روز شنبه کار نکنند. و این بدعت باقی ماند. }(رساله در شریعت و طریقت و حقیقت تالیف روح الله منشی لاری شیرازی، چاپ عکسی نسخه کتابخانه آیت الله مرعشی صص ۷۷ و ۷۸ )
پ ن ۱ : رساله شریعت و طریقت و حقیقت، رساله ای در درویشی است که موضوعش آداب فتوت و خاکساری است.
پ ن ۲: ماجرای استادان کفش دوز و شمعون یهود و تعطیلی شنبه ها در سایر فتوت نامه ها نیز آمده من باب مثال می توان به کتاب سی فتوت نامه دیگر تصحیح مهران افشاری صفحه ۲۲۷ اشاره کرد. بنده حکایت بالا را انتخاب کردم زیرا مفصل تر بود.
پ ن ۳ : حکایت بالا از این جهت محل تامل است که یهودیان چه نفعی از ترویج تعطیلی شنبه ها و قبول آن توسط صنف کفش دوزان به عنوان یک بدعت می بردند ؟! پاسخ به این سوال می تواند بسیار کلیدی باشد. زیرا که هم اکنون نیز سعی در ترویج آن در سرتاسر جهان دارند. در غرب مسیحی و اکثر کشورهای مسلمان تعطیلی شنبه ترویج داده شده و چند کشور باقی مانده که یکیش هم کشور ما می باشد.
مسلما پاسخ سوال بالا نه این است که یهودیان مخفی درون کشور می خواهند استراحت کنند و به اعمال عبادی خویش بپردازند و نظریه هماهنگی با بازار جهانی نیز بدرد افراد ساده لوح می خورد تا آن را باور کنند. به نظر می آید پاسخ این سوال در انگاره ماورایی و عرفانی شبات در متون قبالایی باشد.
پ ن ۴: در قوانین شریعت یهود که در تلمود آمده اگر غیر یهودی شبات را تعطیل نماید حُکمش مرگ است. این حکم شریعت یهود می تواند این مجوز را به خاخام های جهود بدهد که مردمانی را که به تعطیلی شبات اقدام می نمایند از طرق مختلف _با فتوای شرعی_ به قتل برسانند. این کشتار لزوما با اسلحه گرم و سرد نیست. بلکه می تواند از طریق دارو و مواد غذایی و واکسیناسیون و جادوی سیاه و .... باشد.
https://he.m.wikipedia.org/wiki/%D7%92%D7%95%D7%99_%D7%A9%D7%A9%D7%91%D7%AA_%D7%97%D7%99%D7%99%D7%91_%D7%9E%D7%99%D7%AA%D7%94
پ ن ۴: از منظر قبالیست های یهودی شخینا (معادل عربی سکینه در عربی که در قرآن مجید و روایات هم بدان اشاره شده است) در شبات تنزل پیدا می کند و در فرد یهودی سکنا می گزیند. اینجا قاعده ای وجود دارد. تعطیلی شنبه سایر مردمان ولو اینکه آنها یهودی نباشند می تواند نیروی جنب و جوش را در شبات در کل جامعه کم و نیروی سکون را زیاد نماید. و این به آنها کمک می نماید که بهترین بهره را از این نیروی سکونی که در جامعه حکمفرما هست ببرند.
در آموزه های یهودی نیرویی که یک یهودی در شبات بدست می آورد کمک می کند که وی شش روز دیگر هفته را به کمک آن به خوبی سپری نماید به اصطلاح باتری هایشان در شبات شارژ می شود. تعطیلی شنبه ها به آنها این امکان را می دهد که باتری های خویش را بهتر شارژ نمایند و می تواند معادله باطنی را در ایران که فعلا به نفع علوم خفیه کاران و اولیای الله است را به نفع آنها تغییر دهد.
پایان
@soltannasir
نویسنده :احمد بن وحشی نبطی کلدانی
شارح : محنا نوری
قطع : وزیری
ناشر : منظومه شمسی
تعداد صفحات: 136
سال نشر: 1403
قیمت : ۲۵۰ هزار تومان
درباره محصول
این کتاب نفیس و بی نظیر ترجمه کتاب شوق المستهام فی معرفة رموز الاقلام است که در 136 صفحه ترجمه و شرح شده است در نوع خود بی نظیر می باشد
قابل تهیه از صفحه سایت باسلام انتشارات منظومه شمسی :👇
https://basalam.com/manzoumehshamsi2/product/16581845
@soltannasir
میلاد با سعادت سید و سرور کائنات، حضرت محمد مصطفی رسول الله حبیب الله صلوات الله علیه و میلاد فرزند بزرگوارش رئیس مذهب حقه تشیع امام جعفر صادق علیه السلام بر حضرت صاحب الزمان عجل الله تعالي فرجه الشريف و همه شیعیان و محبین خاندان نبوت و امامت مبارک باد.
@soltannasir
سلطان نصیر
@soltannasir {مواضع نجومی} پیشتر در لابه لای گفتگو با استاد سلوکی ما ش
@soltannasir
{عدم تاثیر ستارگان بر یهودیان در اندیشه قبالیست ها ۱}
پیشتر نظر استاد سمنانی خویش را در مورد مواضع نجومی و تاثیرش بر روی مومنان حقیقی را در اینجا به اشتراک گذاشتم👇 https://t.me/soltannasir/4295
که با واکنش های مختلف و متفاوتی روبرو شد. بی آنکه بخواهم منکر هر گونه تاثیر کواکب و مواضع نجومی بر خود بشوم. زیرا تاثیر بعضی شرایط نجومی را بر خویش دیده ام. اما پیش از گفته استاد خویش نیز، بسیاری از حالات نحس نجومی که به شدت در محیط مجازی تبلیغ می شود حداقل بر روی بنده چندان تاثیر ظاهری و باطنی نداشته و ندارد.
اما چندی پیش در حال مطالعه ترجمه کتاب زوهر بودم که به نکته جالبی بر خوردم. و آن این بود که قبالیست های جهود نیز در کتاب زوهر، تقریبا نظری مشابه استاد سمنانی بنده داشته اند. منتهی استاد ما تاثیر کم مواضع نجومی را شامل مومنان حقیقی ادیان دیگر نظیر مسیحی و یهودی مومن نیز می دانند. اما قبالیست های یهودی این عدم تاثیر را فقط شامل یهودیان مومن می دانند.
این تاثیر کم مواضع نحس ستارگان نیز چیز عجیبی نیست که برای بعضی ها عجیب جلوه می نماید. همین امروز در بعضی سبک های نجومی نظیر نجوم ودایی و جیوتیش از رمدی برای درمان و متعادل کردن حالات نحس کواکب در زایچه فرد استفاده می نمایند. آیا از نظر یک شیعه مومن موحد در عالم تکوین رمدی ای بالاتر از رسیدن به توحید عینی و محبت و ولایت چهارده معصوم پاک وجود دارد ؟! درست است که هر کس که اسم شیعه را یدک می کشد و محب است و به حقیقت شیعه به معنای خاصش نیست. اما هر چقدر این توحید و ولایت و محبت عمیق تر و قوی تر باشد تاثیر و تاثرات حالات نحس نجومی و حتی اسحار و طلسمات بر فرد کمتر خواهد بود یا صورتی متفاوت خواهد داشت. نکته دیگری که باید بدان توجه داشت این است که مدار دستورات اسلام بر اساس ماه های قمری است. و تقویم قمری بر خلاف تقویم شمسی از قواعد تنجیمی به آن شکل پیروی نمی کند. یعنی ما بالفرض در احادیث داریم که در ماه رمضان شیاطین _لزوما نه همه شان_ در بند هستند و شاهد هستیم برکات معنوی زیادی در این ماه مبارک نازل می شود. خب این رمضان با توجه به اختلاف سال قمری با شمسی در طول سال و فصول مختلف می چرخد. و شرایط نجومی یکسانی در آن وجود ندارد و ممکن است در یک رمضان ما حالات نحس نجومی را ناشی از نظرات نحس کواکب دیگر نسبت به هم را نیز داشته باشیم. اما شیاطین در بند و برکات بر مومنین نازل می شود. آنچه که خیلی ها بدان توجه نمی نمایند این است که بین رمضان و شوال و ذیقعده از منظر علم نجوم تفاوت خاصی وجود ندارد. زیرا ماه قمری بر اساس رویت هلال است که این هنگامی اتفاق می افتد که ماه به خورشید می رسد و سپس از آن پیشی می گیرد و هلال جدید متولد می شود. و این بر خلاف سال خورشیدی است که بر اساس گردش خورشید بر اساس دید ناظر زمینی در صور فلکی منطقه البروج است. و خورشید چون به هر نشان منطقه البروج برسد وارد شود ما وارد ماه جدید (در حقیقت برج جدید) می شویم و چون منطقه البروج را یک دور طی نماید. می شود یک سال خورشیدی!
اگر بر همین نهج می خواستیم سال قمری داشته باشیم باید هر یک دور گردش ماه در منازل ۲۷ یا ۲۸ گانه اش (۲۷ بر اساس نجوم هندی و ایرانی و ۲۸ بر اساس نجوم دوره اسلامی ) در منطقه البروج را یک سال قمری محسوب کنیم که می دانیم روزهایش حتی از روزهای یک برج شمسی نیز اندکی کمتر می شود.
مدار دستورات اسلام بر اساس تقویم قمری طراحی شده است. (به کتبی نظیر اقبال الاعمال و المراقبات و مفاتیح الجنان و ...مراجعه شود که از معصومین توصیه هایی برای اعمال عبادی هر ماه قمری یا روزهای خاص ماه قمری وجود دارد) برخلاف آنچه گنوسی مسلکان عصر جدید تبلیغ می نمایند. بهترین دستورات برای عبور روح از حیطه افلاک و فرار از تاثیر و تاثرات منفی کواکب دستورات دین حنیف اسلام است. و لازمه تاثیرش از نظر ما دو چیز است ایمان و توحید قوی و ولایت و محبت چهارده معصوم پاک.
پ ن : در تفکر ادیان و طریقه های سلوکی جهان باستان اعم از نحله های اسراری نظیر میترائیسم باستانی و صابئین حرانی و دین اورفئوسی و هرمسی و گنوسی و... برای خروج روح از حیطه تاثیر و تاثر افلاک وابستگی به تنجیم و مواضع نجومی بسیار دیده می شود. و این تنها شامل زایچه بینی نبوده است. بلکه شامل اوراد و اذکار و ریاضت های خاص بوده که روح شخص بتواند از حیطه ایزدان یک کوکب بگذرد. گاه برای ایزدان مرتبط با یک کوکب فدیه(اعم از آرد و میوه و غذا و قربانی حیوانی و انسانی) می دادند و ستایش نامه های جادویی می خواندند. تا بتوانند مجوز عبور روح را از وی بگیرند. توجه نمایید این فدیه ها و ستایش نامه ها در هر طریقه و آیینی با دیگری فرق داشته است. آنچه که باید توجه داشت این است که در آیین های یاد شده بالا عبور روح از حیطه تاثیر و تاثرات منفی کواکب بسیار مهم بوده است.
ادامه...👇
@soltannasir
@soltannasir
{عدم تاثیر ستارگان بر یهودیان در اندیشه قبالیست ها ۲}
ادامه...👇
در کتب علوم خفیه و غریبه اسلامی نیز کم و بیش شیوه هایی در تسخیر و یا به خدمت گرفتن روحانیت موجود در کواکب و افلاک وجود دارد. مسلما این شیوه ها ماثور نیست و از معصومین نصی که دلیل بر انجام چنین اعمالی باشد نداریم. بنده قصد ندارم بگویم چون نص نداریم حرام است.
بلکه سخن این است که یک سالک مسلم اگر هدفش توحید و معرفت خداوند است نیازی به چنین اموری ندارد. و شاید چنین اموری یعنی استفاده از اسما و روحانیت افلاک و کواکب و استفاده از دستورات سلوکی (من باب مثال ختمی قرآنی) بر اساس قواعد تنجیمی و ساعات منسوب به کواکب در مسیری بر عکس دستورات دین حنیف برای عبور سالک از حیطه تاثیر و تاثرات کواکب باشد!!! و جمع این دو روش به نظر فقیر از اصعب امور است. اما اگر فردی بتواند عارف بشود و از این شیوه ها نیز در برهه ای از سلوک خویش استفاده نموده باشد. و بین این دو روش جمع نموده باشد. فردی عجیب می شود که باید صحبتش را غنیمت دانست. زیرا به اموری احاطه دارد که عارفین دیگر در طول تاریخ از آن بی بهره بوده اند.
نکته: به غیر از عبور روح از یک سری منازل که می تواند تاثیر و تاثرات منفی اعم از نحوست کواکب و اسحار و طلسمات را بر فرد کم کند. آنچه که بنده بدان رسیده ام این است که هر چقدر که دایره ارتباطات اجتماعی فرد در جامعه و خانواده وسیع تر باشد. تاثیر و تاثرات بر وی بیشتر می شود. زیرا اگر فردی سالک باشد و روح وی نیز منازلی را پشت سر گذاشته باشد اما اعضای خانواده اش و همکارانش در محیط کار و ... لزوما سالک نیستند بلکه ممکن است مومن نیز باشند. بنابراین ممکن است حتی اگر تیر و ترکش های مواضع نحس نجومی یا مراسم های خاص جادو عمومی یا اسحار و طلسماتی که بر علیه خود شخص اجرا می شود مستقیما بر شخص اثر نگذارد. اما ممکن است غیر مستقیم تاثیر بگذارد. در ازمنه گذشته که عموم مردم جامعه مومن و متعبد به شریعت بودند پیران طریقت، سالک را از مجالست با مومنین و متشرعین ظاهری اهل دنیا منع می کردند. با توجه به شرایط امروز جامعه تو خود حدیث مفصل بخوان از این مجمل.
پ ن : با عبور فرد از یک سری منازل و مقامات، به مرور تاثیرات خلق و خوی آبا و اجدادی نیز بر فرد کم می شود یا از بین می رود. توضیحش این است که یک سری از اخلاق بد ما ریشه در ژن هایمان دارد که ممکن است در پدر و مادر وی نیز بروز و ظهور نداشته باشد. اما در پدر بزرگ یا مادربزرگ یا اجداد وی بروز و ظهور می داشته. این اخلاق ذمیمه با صعود و پیشرفت فرد به مرور از بین می رود. هر چقدر که پیشرفت یک سالک بیشتر باشد. خون وی و جسمش بیشتر تصفیه می شود و به این ترتیب نه تنها پیوندش با خانواده اش (اگر اهل سلوک نباشند) کمتر می شود بلکه پیوندش با قوم و نژاد خویش نیز کمتر می شود.
❌خواننده گرامی و آگاه توجه نماید تمام آنچه که بنده در مقدمه نسبتا طولانی بالا نوشتم در مورد تاثیر و تاثرات کم نجومی بر انسان آنهم نه هر انسانی بلکه انسان مومن موحد علی الخصوص اهل ولا است. و این بدان معنا نبوده و نیست که بنده به نجوم و تاثیرات کواکب اعتقادی ندارم ! در حکمت و فلسفه کهن و علوم ارثماطیقی نظیر فن طلسمات و علم حروف و علم کیمیا تاثیر و تاثرات کواکب بر عالم ماده اثبات شده است. و بنده نیز بدان 👈اعتقادی راسخ 👉دارم. حتی در مورد بعضی توصیه ها و دستورات دینی نیز می توان قواعد تنجیمی را نشان داد. چنانچه خود نیز پیشتر بدان پرداخته ام اما همانطور که در بالا گفته شد اصل و اساس مدار دستورات اسلام که بر اساس تقویم قمری است که از قواعد تنجیمی به آن شکل پیروی نمی کند. ❌
یکی از نکات جالب در مورد تقویم عبرانیان این است که آنها هر دو یا سه سال با افزودن یک ماه نسی (ماه آدار دوم) تقویم قمری خویش را در سال شمسی حدودا ثابت نگه می دارند. و برای این روش دلایلی نیز از تورات و میشنا و گمارا ارائه می کنند. چه این دلایل درست باشد چه غلط. _به نظر بنده_ عبرانیان با چنین روشی برخلاف ادعای خاخام ها در زوهر همچنان در حیطه تاثیر و تاثرات کواکب خواهند بود. و نمی توانند مدعی باشند که بر آنها تاثیر ندارد.
اعراب نیز به شیوه یهود از این روش استفاده می کردند که الله تبارک تعالی در آیات ۳۶ و ۳۷ سوره مبارکه برائت (توبه) از ادامه این روش نهی کرده است. به نظر فقیر دستورات هیچ دینی به اندازه دین حنیف اسلام در عبور از حیطه تاثیر و تاثرات کواکب موثر نیست.
می توانید در نشانی های زیر در این باره مطالب بیشتری را مطالعه نمایید : 👇
https://old.aviny.com/quran/almizan/jeld-9/mizan-13.aspx
https://portal.anhar.ir/node/13589#gsc.tab=0
ادامه...👇
@soltannasir