eitaa logo
نوستالژی
60.1هزار دنبال‌کننده
3.8هزار عکس
4.8هزار ویدیو
1 فایل
من یه دختردهه‌ هفتادیم که مخلص همه ی دهه شصتیاوپنجاهیاس،همه اینجادورهم‌ جمع شدیم‌ تا خاطراتمونومرورکنیم😍 @Adminn32 💢 کانال تبلیغات 💢 https://eitaa.com/joinchat/2376335638C6becca545e (کپی باذکر منبع مجازه درغیر اینصورت #حرامم میباشد)
مشاهده در ایتا
دانلود
جاروبرقی مال آدم پولدارا بود با اینا یک بار آشغالا رو جارو میزدیم، یکبار هم دونه قرمزی هایی که ازش می ریخت زمین 🦋💜🦋💜🦋💜 https://eitaa.com/joinchat/2634219768C9798f0ca3f
Nostalgia - 417.mp3
38M
پیشنهاددانلود😍 آهنگ های قدیمی (طولانی) ✌مروری بر خاطرات✌ 🌺https://eitaa.com/joinchat/2634219768C9798f0ca3f🌺
چهار دعای برتر لحظه تحویل سال اول دعا برای ظهور آن بی مثال دوم تمام ملت بی ضرر و بی ملال سوم رسیدن ما به قله های کمال چهارم تمام جیب ها پر از پول اما حلال….! 🌹❤️پیشاپیش سال نو مبارک 🌼🌸 🌺 🦋💜🦋💜🦋💜 https://eitaa.com/joinchat/2634219768C9798f0ca3f
10.46M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
قطابِ رامسری داریم به جشن سال نو نزدیک میشیم و من تصمیم گرفتم به این مناسبت شیرینی درست کنم. بین شیرینی های مرسوم عید، قطاب رامسری را انتخاب کردم. قطاب یک نوع شیرینی است که بافت پنبه‌ای مانند نان دارد که درون ان را با مواد مختلفی پر می‌کنند. این قطابی که من درست کردم مخصوص شهر رامسر هست که مواد تشکیل دهنده درون آن ترکیبی از گردو، پودر قند و هل هست. شما میتونین این شیرینی رو در فر بپزید ولی من به روش "سَر تَش بُن تَش" که یک روش قدیمی پخت توسط زن های روستایی بوده درست کردم. 💜🦋💜🦋💜🦋 https://eitaa.com/joinchat/2634219768C9798f0ca3f
آخرین  پنجشنبه سال و یاد در گذشتگان 😔 پنجشنبه آخر سال به یاد عزیزانی که چشم انتظاری شون را نمی بینیم و صداشون را نمی شنویم🌺 یادشون بخیر😔 🌸یاد همه آنهایی که دیروز بودند و امروز نه، همه آنهایی که پارسال رخت و لباس عید خریدند و امسال نه، همه آنهایی که لحظه تحویل سال صورتشون را بوسیدیم ❣ عید زمان را تبریک گفتیم 🌼 و امسال تنها با خواندن فاتحه ای یادشون می کنیم❤️ ✨یک فاتحه یک صلوات 🌷 یک یادش بخیر ... دریغ نکنیم 🙏🌹✨ 🥀با ذکر فاتحه و  صلوات ، روحشون را شاد کنیم🥀 •┈┈•❀🕊🍃🌺🍃🕊❀•┈┈• https://eitaa.com/joinchat/2634219768C9798f0ca3f
✨بردیا ✨ در زمانهاى قديم، مردي ساز زن و خواننده اي بود، به نام "برديا"، که با مهارت تمام مي نواخت و هميشه در مجالس شادي و محافل عروسي، وقتي براي رزرو نداشت. برديا چون به سن شصت سال رسيد، روزي در دربار شاه مي نواخت که خودش احساس کرد دستانش ديگر مي لرزند و توان اداي نت ها را به طور کامل ندارد و صدايش بدتر از دستانش مي لرزد و کم کم صداي ساز و صداى گلويش ناهنجار مي شود. عذر او را خواستند و گفتند ديگر در مجالس نيايد. برديا به خانه آمد، همسر و فرزندانش از اين که ديگر نمي توانست کار کند و برايشان خرجي بياورد بسيار آشفته شدند. برديا سازش را که همدم لحظه هاي تنهاييش بود برداشت و به کنار قبرستان شهر آمد، در دل شب در پشت ديوار مخروبه ی قبرستان نشست و سازش را به دستان لرزانش گرفت و در حالي که در کل عمرش آهنگ غمي ننواخته بود، سازش را براي اولين بار بر نت غم کوک کرد و اين بار براي خدايش در تاريکي شب، فقط نواخت. برديا مي نواخت و خدا خدا مي گفت و گريه مي کرد و بر گذر عمرش و بر بي وفايي دنيا اشک مي ريخت و از خدا طلب مرگ مي کرد. در دل شب به ناگاه دست گرمي را بر شانه هاي خود حس کرد، سر برداشت تا ببيند کيست، شيخ سعيد ابو الخير را ديد در حالي که کيسه اي پر از زر در دستان شيخ بود. شيخ گفت: اين کيسه زر را بگير و ببر در بازار شهر دکاني بخر و کارى را شروع کن. برديا شوکه شد و گريه کرد و پرسيد: اي شيخ آيا صداي ناله من تا شهر مي رسيد که تو خود را به من رساندي؟ شيخ گفت: هرگز، بلکه صداي ناله ی مخلوق را قبل از اين که کسي بشنود خالقش مي شنود و خالقت مرا که در خواب بودم بيدار کرد و امر فرمود کيسه زري براي تو در پشت قبرستان شهر بياورم، به من در رويا امر فرمود برو در پشت قبرستان شهر، مخلوقي مرا مي خواند، برو و خواسته ی او را اجابت کن. برديا صورت در خاک ماليد و گفت خدايا عمري در جواني و درشادابي ام با دستان توانا سازهايي زدم براى مردم اين شهر اما چون دستانم لرزيد مرا از خود راندند، اما يک بار فقط براي تو زدم و خواندم، اما تو با دستان لرزان و صداي ناهنجار من، مرا خريدي و رهايم نکردي و مشتري صداي ناهنجار ساز و گلويم شدي و بالاترين دستمزد را پرداختي، تو تنها پشتيبان ما در اين روزگار غريب و بي وفا هستي، به رحمت و بزرگيت سوگندت ميدهيم که ما را هيچ وقت تنها نگذار و زير بار منت ناکسان قرار نده. 💜🦋💜🦋💜🦋 https://eitaa.com/joinchat/2634219768C9798f0ca3f
14.51M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
هنوزم وقتی پخش میشه دیدنی و جذابه 😊 🦋💜🦋💜🦋💜 https://eitaa.com/joinchat/2634219768C9798f0ca3f
قدیما طرح لبخند و لمینت و ..... مد نبود امااا یه جور دندان خاص مد بود بنام؟ دندان طلا 🦋💜🦋💜🦋💜 https://eitaa.com/joinchat/2634219768C9798f0ca3f
روزی مردی در بیابان در حال گذر بود که ندائی رااز عالم غیب شنید: « ای مردهرچه همین الآن آرزو کنی، به تو داده میشود.» مرد قدری تأمل کرد، به آسمان نگاه کرد و گفت: میخواهم کوهی روبرویم قرار گرفته، به طلا تبدیل شود. در کمتر از لحظه ای کوه به طلا تبدیل شد. ندا آمد: « آرزوی دیگرت چیست؟ » مرد گفت: کور شود هرکه آرزو و دعای کوچک داشته باشد. بلافاصله مرد کور شد! نکته : وقتی منبع برآورده کردن آرزوهایت خداست، حتی خواستن کوهی از طلا نیز کوچک است. خدا بزرگ است، از خدای بزرگ چیزهای بزرگ بخواهید❤️ 💜🦋💜🦋💜🦋 https://eitaa.com/joinchat/2634219768C9798f0ca3f
‏موشک نقطه زن فقط دمپایی هایی که مامانا سمتمون پرت میکردن ‏رادار گریز ‏برد بی نهایت 💜🦋💜🦋💜🦋 https://eitaa.com/joinchat/2634219768C9798f0ca3f