eitaa logo
جلسه سنت های الهی
496 دنبال‌کننده
2.7هزار عکس
2.1هزار ویدیو
29 فایل
ارتباط با ما👇 @nahid_eshaghi @tavousi64
مشاهده در ایتا
دانلود
💠 در راه عشق باید هزینه کرد 🦋شرط برقراری رابطه عاشقانه با خدا، «هزینه کردن» است. هزینه یعنی عاشق برای عاشقی‌اش باید وقت بگذارد. باید برایش هدیه بخری و دلش را به دست بیاوری. آن هم از چیزی که خودش به تو داده. باید پای خدا بریزیم از پول، وقت، اعتبار و آبرو، سواد و علم‌مان. او هم قبول می‌کند و می‌گوید: اگر به من هدیه دادید، یک تا ۷۰۰ برابر به تو پس می‌دهم. مثلا اگر بدون چشمداشت به کسی علمی یاد دادی، خدا به علمت برکت می‌دهد. علمی به تو می‌دهد که دیگر در کتابها، دانشگاهها و جاهای دیگر چنین علمی وجود ندارد. پای همسرت، خانواده ات، مردم، حتی حیوانات و گیاهان هم اگر به عشق خدا عشق بریزی، خدا آن را به تو پس می‌دهد
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
➖ خجالت نکش! از ما هر چه میخواهی، بخواه! که به مقصودت میرسی ان‌شاءالله ... ⬅️محمد بن ابی عبدالله از اسحاق و اسحاق از اباهاشم جعفری روایت کرده که می‌گوید: شَکَوْتُ إِلَی أَبِی مُحَمَّدٍ علیه‌السلام ضِیقَ الْحَبْسِ وَ کَتَلَ الْقَیْدِ 🔻به ابا محمد ( علیه‌السّلام) از سختی زندان و فشار غل و زنجیر شکایت کردم! 📜 آن حضرت در جواب من نوشت: أَنْتَ تُصَلِّی الْیَوْمَ الظُّهْرَ فِی مَنْزِلِکَ 🔻تو نماز ظهر را امروز در منزل خود خواهی خواند! همانگونه که امام علیه‌السّلام فرموده بود، موقع ظهر مرا از زندان خارج نمودند و نماز ظهر را در منزل خود خواندم. در تنگى معيشت بودم و مى‌خواستم در نامۀ خود چند درهم از آن حضرت بخواهم، خجالت کشیدم وقتی به منزل رسیدم، امام علیه السّلام برایم صد دینار💰 فرستاد و در نامه نوشته بود: إِذَا کَانَتْ لَکَ حَاجَةٌ فَلَا تَسْتَحْیِ وَ لَا تَحْتَشِمْ وَ اطْلُبْهَا فَإِنَّکَ تَرَی مَا تُحِبُّ إِنْ شَاءَ اللَّهُ. 🔻هر گاه احتیاجی داشتی خجالت نکش و ملاحظه مكن. درخواست خود را از ما طلب کن! زیرا آنچه را که دوست داری خواهی دید( به تو داده خواهد شد) ان شاءالله 📚الکافی ج ۱ ص ۵۰۸ علیه‌السّلام
🌿 خدایا بحق امام حسن عسکری علیه السلام، شر اسرائیل رو از سر جهان کم کن و در ظهور فرزندش اباصالح المهدي عج الله تعجیل فرما... الهی آمین❤️🍀
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
# هر کسی هر روز ۱۰ بار بگوید اعوذ بالله من الشیطان الرجیم آن روز تا شب شیطان به او نزدیک نمی شود. @sonnatha
چشمانم از سر صبح قدمهای تو را می‌جويند يابن امیرالمومنین من به گوشه چشمی از جانب شما اميد بسته ام... اميد، وقتي به خاندان شما باشد... "نااميدی"، كلمه ای گنگ می‌شود
💚 امام على عليه السلام: بر شهوت خود، پيش از آنكه وَلَع آن قدرت گيرد، چيره شو؛ زيرا اگر قدرت گيرد، بر تو مسلّط شود و تو را به دنبال خود كشد و تو توان ايستادگى در برابرش را ندارى . غالِبِ الشَّهوَةَ قَبلَ قُوَّةِ ضَراوَتِها؛ فإنّها إن قَوِيَت مَلَكَتْكَ و استَقادَتْكَ و لَم تَقدِرْ على مُقاوَمَتِها ميزان الحكمه جلد13 صفحه71
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
✍ آیت الله شیخ محمدتقی بهلول میفرمودند: ما با کاروان و کجاوه به«گناباد» می‌رفتیم. وقت نماز شد. مادرم کاروان‌دار را صدا کرد و گفت: کاروان را نگه‌دار *می‌خواهم اول وقت نماز بخوانم.* کاروان دار گفت: بی‌بی❗دوساعت دیگر به فلان روستا می‌رسیم. آنجا نگه می‌دارم تا نماز بخوانیم. مادرم گفت : نه❗ *می‌خواهم اول وقت نماز بخوانم.* کاروان‌دار گفت: نه مادر . الان نگه نمی‌دارم. مادرم گفت:نگه‌دار. او گفت: *اگر پیاده شوید ، شما را می‌گذارم و می‌روم.* مادرم گفت : بگذار و برو. 👈من و مادرم پیاده شدیم .کاروان حرکت کرد . وقتی کاروان دور شد وحشتی به دل من نشست که چه خواهد شد❓ من هستم ومادرم ؛ دیگر کاروانی نیست ؛ شب دارد فرا می‌رسد وممکن است حیوانات حمله کنند؛ ولی مادرم با خیال راحت با کوزه‌ی آبی که داشت ، وضو گرفت و نگاهی به آسمان کرد ؛ *رو به قبله ایستاد و نمازش را خواند؛* لحظه به لحظه رُعب و وحشت در دل منِ شش هفت ساله زیادتر می‌شد؛ در همین فکر بودم که صدای سُم اسبی را شنیدم. دیدم یک دُرشکه خیلی مجلّل پشت سرمان می‌آید. کنار جاده ایستاد و گفت: *بی‌بی کجا می‌روی❓* 🍁مادرم گفت : *گناباد.* او گفت: ما هم به گناباد می‌رویم.بیا سوار شو. یک نفس راحتی کشیدم.گفتم خدایا شکر. *🌼مادرم نگاهی کرد و دید یک نفر در قسمت مسافر درشکه نشسته و تکیه داده.* به سورچی گفت: *من پهلوی مرد نامحرم نمی نشینم.* سورچی گفت: خانم❗ فرماندار گناباد است. بیا بالا ؛ ماندن شما اینجا خطر دارد؛ کسی نیست شما را ببرد. مادرم گفت: *من پهلوی مرد نامحرم نمی‌نشینم❗* در دلم می‌گفتم مادر بلند شو برویم. خدا برایمان درشکه فرستاده است؛ ولی مادرم راحت رو به قبله نشسته بود و تسبیح می‌گفت؛ آقای *فرماندار رفت کنار سورچی نشست.* گفت: مادر بیا بالا ؛ اینجا دیگر کسی ننشسته است . مادرم کنار درشکه نشست و من هم کنار او نشستم ورفتیم. دربین راه از کاروان سبقت گرفتیم و زودتر به گناباد رسیدیم. 👌 اگر انسان بنده‌ ی خدا شد ، بيمه مى‌شود و خداوند امور اورا كفايت و كفالت مى‌كند. «أَلَيْسَ اللَّهُ بِكافٍ عَبْدَهُ» زمر/۳۶
🥀السلام علیک یا فاطمه معصومه سلام الله🥀🖤 در جوار بارگاه ملکوتی بی بی جان نایب الزیاره همه عزیزان هستیم. الحمدلله به نعمت امام❤️
زیارت نامه حضرت معصومه(س) از قول همه ذرات عوالم به نیابت خانم فاطمه سلام الله به نیت ظهور آقاجان ان شاءالله اللهم عجل لولیک الفرج🤲