نان گندم نه علی ، قوتِ تو از نانِ جو است ،
فرشِ درِ خانهی تو تکه حصیر است علی ..
لقمهای از سرِ این سفرهی تان ما را بس ،
ما کجا خادمیات ، نوکر دربار شدن ..
صد و ده مرتبه از جامِ تو پیمانه زدم ،
حالِ خوبیست در این مستی و تکرار شدن ..