پیام قرآن :
آخرت و دنیا ،:
بَل تُؤْثِرُونَ الْحَيَاةَ الدُّنْيَا ،
۞وَالْآخِرَةُ خَيْرٌ وَأَبْقَىٰ۞
۞آیات ١٦ و ۱۷ سوره اعلی۞
زندگی دردنیا را ترجیح می دهند،
۞حال آنكه جهان آخرت بهتر
و پايندهتر است۞
پیام ها ،:
۱-دنيا پل عبور است،
نه توقفگاه ومحل زندگی،
بايد از آن عبور كرد ،
و به اقامتگاه رسيد ،
۲- آخرت بهتر از دنيا است،
زيرا ويژگىهاى برتر را دارد:
جاودانگى زمان برای زندگی:
«خالِدِينَ فِيها»
وسعت مكان زندگی :
عَرْضُها كَعَرْضِ السَّماءِ وَ الْأَرْضِ،
تنوع در خوراكى ها وبهره مندی ها :
«أَنْهارٌ مِنْ عَسَلٍ» ، «فاكِهَةٌ كَثِيرَةٌ»
وَکُلَّ مَا تَشّتَهِیْهِ الْاَنْفُسْ
وَ تَلَظُّ الْاَعْيُنْ،
دورى از ترس و اندوه:
«آمِنِينَ»
دوستان وفادار:
«إِخْواناً عَلى سُرُرٍ مُتَقابِلِينَ»
همسران زيبا:
«كَأَمْثالِ اللُّؤْلُؤِ الْمَكْنُونِ»
🌺🌺
اکثریت یا اقلیت ،
معیار حقیقت نیست
معیار : عقلانیت ،
استقلال فکری و تشخیص فردی است
درسی از مکتب امام کاظم
«علیه السلام»
امام عليه السلام در حدیثی
- خطاب به هشام - مىفرمايد:
قرآن كثرت را مذمت كرده است
آنجا كه مىفرمايد:
«وَ إِنْ تُطِعْ أَكْثَرَ مَنْ فِي الْأَرْضِ يُضِلُّوكَ عَنْ سَبِيلِ اللَّهِ إِنْ يَتَّبِعُونَ إِلَّا الظَّنَّ وَ إِنْ هُمْ إِلَّا يَخْرُصُونَ»(انعام/ 116)
: اگر اكثر مردم را پيروى كنى
تو را گمراه مىكنند؛
چون اكثر مردم تابع عقل
نيستند،
تابع گمان و تخمين اند،
همين كه چيزى در خيالشان پيدا
مىشود دنبالش مىروند.
چون اكثر مردم اينگونه هستند،
پس به اكثریت اعتماد نكن.
اين هم خودش نوعى ديگر استقلال
بخشيدن به عقل است
و دعوت به اينكه عقل بايد معيار باشد.
امام عليه السلام در - ادامه خطاب
به هشام - مىفرمايد كه:
هشام! به حرف مردم اعتنا نكن،
به تشخيص مردم اعتنا نكن؛
تشخيص،
تشخيص خودت باشد.
اى هشام! اگر در دست تو يك گردو باشد
و هركس به تو برسد بگويد: به به!
چه گوهر عاليى! در هيچ خزانه اى
پيدا نمىشود،
تو كه مىبينى گوهر نيست نبايد گول
آنها را بخورى.
نقطه مقابلش:
اگر در دست تو گوهرى باشد و هركس به تو برسد بگويد: اين گردو را از كجا آوردهاى؟
تو نبايد اعتنا كنى.
اگر همه مردم به اين گوهر گفتند گردو، تو تابع تشخيص و عقل و فكر خودت باش و عقل را راهنماى خود قرار بده.
مجموعه آثار استاد شهيد مطهرى (تعليم و تربيت در اسلام)، ج22، ص: 867- 866- با تلخیص و ویرایش -
اصلاحات عالَم، از اطراف این کوه
شروع میشود!
آیت الله حائری شیرازی (ره):
عدهای از ژاپن آمده بودند ایران. چهل، پنجاه نفر خانم و آقا بودند. مدتی دربارۀ اسلام تحقیق کرده بودند و بالاخره اسلام را انتخاب کردند. به شیراز هم آمدند و زیارتشان کردیم. گفتند: در کتابهای دینی و بودایی خودمان، به ما خبر داده بودند که اِصلاحات_عالَم از کنار کوه دماوند آغاز میشود. هدایت خلق در آخر الزمان، از کنار کوه دماوند است. ما آمدهایم این کوه را زیارت کنیم. من اولین بار بود میشنیدم یک عده بیایند برای زیارت کوه دماوند! میدانید کوه دماوند، کنار تهران است. خمین و قم و اینها، حواشی آن هستند. شما الآن مراجع تقلیدتان اطراف همیناند. تهران، قم، اراک، خوانسار، گلپایگان، خمین، اینها همه اطراف این کوه هستند. اینها از روی این علامت، امام (ره) را شناسایی کرده بودند که کارش بالا میگیرد و بالاخره موفق میشود.
استاد برجستهشان و کسی که اول مسلمان شده و اینها هم دنبال او بودند، یک پیرمرد هشتاد، نود ساله اما سرحال و قبراق بود. نفر سوم آنها هم یک خانمی بود که حجاب کاملی داشت و از مقنعهاش، یک مو پیدا نبود. دربارۀ این خانم گفتند که بیست، سی هزار بیمار با نفس الهی او خوب شدهاند. تعجبی نیست. انسانی خودساخته و اهل عبادت و ریاضت بود؛ اما متواضع. زن بسیار متینی بود. برای اینها به زبان انگلیسی صحبتی کردم که این خانم بعدش گفت که این صحبت روی من اثر داشت.
کمترین حد تحصیل اینها، فوقلیسانس بود. عموماً دکترا داشتند و استاد دانشگاه بودند. همان موقع من گفتم ژاپنیها زودتر از همهجا مسلمان میشوند. چرا؟ چون اسلام از بالاترین رتبۀ دانشگاهیاش آغاز شده. اینها مثل مخزنی در بالای قلۀ کوه هستند که آب آن، همۀ قسمتهای پایین را سیراب میکند.
چرا ایران اینجوری مسلمان و شیعه شد؟ به خاطر سلمان! سلمان، [در حکمِ یک] استاد دانشگاه بود! بسیار استاد برجستهای بود. سلمان و ما ادراک ما سلمان؟! سلمان، برای کشف حقیقت از شهر و دیارش بیرون آمده و عالَم را گشته تا حق را پیدا کند. خیلی کار بزرگی است! یک دفعه دین میآید سراغ انسان، یک دفعه انسان میرود سراغ دین! این ژاپنیها هم کسی نرفته بود برایشان تبلیغ کند؛ خودشان رفته بودند دنبال حقیقت.
•┈••✾🔹✾••┈•
•┈••✾🔹✾••┈•
بدترين كورى برای انسان
مرحوم علامه رحمة الله علیه:
رسول خاتم صلى الله عليه و آله وسلم،
فرمود:
شَرُّ العَمى عَمَى القَلبِ ؛،
يعنی بدترين كورى ،كورى دل است ،
چه كور چشم از مشاهده خلق محروم است ،
و كورِ چشمِ دل از مشاهده حق.
هزار و یک نکته، نکته ۳۴۱
_____________________
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
💢
╭─═ঊঈ🌸یامهدی🌸ঊঈ═─╮
╰─═ঊঈ🍃یامهدی🍃ঊঈ═─╯
🔴
امام سجاد عليه السلام :
مَنْ لَمْ يَرْجُ النّاسَ فى شَىْ ءٍ وَ رَدَّ أَمْرَهُ إلَى اللّه ِ عَزَّوَجَلَّ فى جَميعِ اُمورِهِ اسْتَجابَ اللّه ُ عَزَّوَجَلَّ لَهُ فى كُلِّ شَىْ ءٍ؛
هر كس در هيچ كارى به مردم اميد نبندد و همه كارهاى خود را به خداى عزوجل واگذارد، خداوند هر خواسته اى كه او داشته باشد اجابت كند.
📚كافى، ج2، ص 148، ح 3
•┈••✾🍃🌼🌺🌼🍃✾••┈
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
💢
╭─═ঊঈ🌸یامهدی🌸ঊঈ═─╮
╰─═ঊঈ🍃یامهدی🍃ঊঈ═─╯
در محضر امیرالمومنین
عليه السلام:
(غررالحكم حدیث ۱۰۲۸۶)
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
╭─═ঊঈ🌸یامهدی🌸ঊঈ═─╮
╰─═ঊঈ🍃یامهدی🍃ঊঈ═─╯
امام على عليه السلام:
لا يَشغَلَنَّكَ عَنِ العَمَلِ لِلآخِرَةِ شُغلٌ ؛ فَإِنَّ المُدَّةَ قَصيرَةٌ
غررالحكم حدیث ۱۰۲۸
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
امام على عليه السلام:
مبادا هيچ كارى تو را از كار براى آخرت
با ز دا ر د ؛ ز ير ا كه
فرصت، كم است
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
امام على عليه السلام:
غررالحكم حدیث ۱۰۲۸۶
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
╭─═ঊঈ🌸یامهدی🌸ঊঈ═─╮
╰─═ঊঈ🍃یامهدی🍃ঊঈ═─╯
خیر و برکت و ا قعی
در خانواده
رسول خدا صلياللهعليه
و آ له و سلم:
اِذا اَرادَ اللّه ُ بِاَهْلِ بَيْتٍ خَيْرا فَقَّهَهُمْ فِى الدّينِ
وَ رَزَقَهُمُ الرِّفْقَ فى مَعيشَتِهِمْ
وَ الْقَصْدَ فی شأنهم وَ وَقَّرَ صَغيرُهُمْ كَبيرَهُمْ
وَ اِذا اَرادَ بِهِمْ غَيْرَ ذلِكَ تَرَكَهُمْ هَمَلاً؛
هرگاه خداوند براى خانوادهاى خير
بخواهد، آنان را در دين
دانا میكند
و مدارا در زندگى و ميانهروى در خرج
كردن را روزيشان مى نمايد،
وكوچكترها، بزرگترهايشان را
احترام مىنمايند ،
و اگر براى آنان جز اين بخواهد،
به خودشان واگذارشان
مىنمايد.
مستدرك الوسائل، ج ۸،
ص ۳۹۲
و فا ت غمبا ر حضر ت
ام البنین عليهاا لسلام
استاد کاشانی
تا ریخ و فا ت حضرت امّ البنین صلوات الله
علیها روشن نیست و لی ا گر هر روز برا ی
ایشا ن بزر گدا شت بگیریم کم ا ست. ما
در کربلا غیر از اهل بیت علیهم ا لسّلام
کسی را ندا ریم که همه ی دا ر و ندا ر
خود را خرج کرده با شند. ا مّ ا لبنین
سلام الله علیها یک ویژگی دا رد که
هم چها ر پسر خود را دا د و هم
اسم خود را داد. بعد از واقعهی
کربلا ا سم حضرت عو ض شد،
دیگر امّ البنین باقی نمانده بود.
«لَا تَدعونِي وَيكَ أمُّ البَنينِ
تُذَكَّرينِي بِليوثِ العَرينِ»[1]
میگو ید:
من را به یاد شیر بچّههایم نیندازید،
دیگر مادر پسر ا نی با قی نما ند ه ا ست.
تا ز ما نی که آ ن ها _ بو د ند _ شما
هیچ _ و قت _ ا ز ، سیّد ا لشّهد ا ء
صلو ا ت ا لله علیه نشنید يد
که بگو یند: «أ ینَ؟»
من باز هم این جمله را تکرار میکنم ،
و به این ایمان دارم ولی نمیخو ا هم
بگو یم چر ا.
ا گر کسی میخو ا هد در این عالم معرفت
پید ا کند، با ید به ا مّ ا لبنین سلام ا لله
علیها توسّل کند.
این خانم صاحب ادب و معر فت ا ست. ،
ا میر ا لمؤ منین سلام الله علیه دیدند
ا گر بخو ا هد ، عبّا س ا بن علی
علیه ا لسّلا م به دنیا بیا ید با يد در
انتخاب همسرش تحقيق كند ،
اينکه فقط پدر ا و علی با شد کا فی نیست ،
لذا گشتند و کسی را پیدا کردند که بتواند
عبّا س بن علی تربیت کند،
و ا لبته نه فقط عبّا س ا بن علی، بلکه اگر
برادران حضرت ویژه نبو د ند به ا مّ ا لبنین،
امّ العبّاس میگفتند.
برادران مادرى حضرت عباس علیه السلام
نيز ويژه بودند،
آنها ویژگیهایی داشتند که کنار قمر بنی
هاشم سلام الله علیه جمع بسته شدند؛
لذا به مادرشان می گفتندامّ البنین.