eitaa logo
به سوی سماء
960 دنبال‌کننده
1.8هزار عکس
489 ویدیو
38 فایل
بسم الله الرحمن الرحیم مطالب معرفتی، اخلاقی و گه‌گاه هنری
مشاهده در ایتا
دانلود
محبت، ابتدا و انتهای عالم و بلكه سرّ عالم است... بنا به تعبير عرفا قوس نزول و قوس صعود داریم؛ كه هر دو براساس محبت اند. "بسم الله الرّحمن الرّحيم"، قوس صعود و نزول را بیان می‌کند. اسم "الرّحمن" قوس نزول است كه بيانگر رحمت و محبت عامّه خداوند است كه با آن ملك، ملكوت و خلقت ايجاد شده است. مؤمن، كافر و تمام موجودات عالم سر اين سفره نشسته‌اند. اسم "الرّحيم" بيانگر قوس صعود است كه انسان می‌خواهد به سوی خدا برگردد. برخی‌ها خود را در چارچوب عالم طبيعت حدّ زده‌اند و نمی‌خواهند برگردند! اينها صعود ندارند و لذا از نام "الرّحيم" بهره‌ای نمی‌برند. "الرّحيم" محبت خاصّ ذات ربوبی است، در سر اين سفره، اهل توحيد و ولايت نشسته‌اند. با "الرّحمن" بيا با "الرّحيم" برو تا تمام اسرار به تو داده شود! "الرّحمن" برای همه است ولی در "الرّحيم" توجه لازم است و فضل و عنايت ويژه‌ای از جانب خدا می‌طلبد. @sooyesama
الهی! دنیا، بسیار پست‌تر از آن است که بتوان حقیقت را در آن آشکار کرد. پس سکوت می‌کنم، تا شیطنتها با پندار پیروزی، خاموش شوند. سکوت می‌کنم، گرچه آگاهم از مکر دشمنان و تردید دوستان. سکوت، یعنی این رفتار، حتی لایق اعتراض هم نیست. سکوت، یعنی این نزاع، دیگر سزاوار ادامه نیست. سکوت، یعنی فهم این ماجرا، در توان مخاطب نیست. و سکوت یعنی دنیا پست است، آنقدر که شایسته اثبات حقیقت نیست؛ چراکه دنیا زاییده وهم ماست. عاقبت، قیامتی هم هست، پس سکوت می‌کنم. @sooyesama
جناب محی‌الدین بارها به محضر امام زمان عج مشرف شده است. ایشان در چند جای کتاب فتوحات، به این تشرفات اشاره نموده است. او می‌گوید: «در یکی از این تشرفات، حضرت حجت عج، مهر ولایت و امامتشان را نیز به جناب محی‌الدین نشان داده‌اند». ایشان می‌گویند: «قبل از این تشرفات، خداوند در خواب مرا از وجود ایشان مطلع نمود و او را به من شناساند». این نکات، نشان می‌دهد که سالک حقیقی، در مراحل نهایی سیر، ناگزیر از آشنایی و پذیرش ولایت اهل بیت ع است. مرحوم آیت‌الله قاضی فرموده‌اند: عرفای اهل سنت که مدعی وصول به توحیدند، از دو حال خارج نیستند: یا واقعا منکر ولایت‌اند و به توحید نرسیده‌اند. و یا مومن به ولایت و واصل به توحیدند، اما در ابراز ولایت تقیه می‌نموده‌اند. @sooyesama
هــــيـــچ مدرسه‌ای بهتر از تــجــربـه نیست افسوس که شهریه آن به گرانی عــــمـــر است @sooyesama
در زمان قدیم که ناخن‌گیر نبود، ناخن‌ها را با قیچی کوتاه می‌کردند. این، کار سختی بود. خصوصا اگر مادری می‌خواست ناخن کودکی را کوتاه کند. زیرا کودک دستش را می‌کشید و گاها بخشی از پوست زیر ناخن آسیب می‌دید. آنگاه کودک از مادر خود دلگیر می‌شد و با مادرش دعوا می‌کرد. انبیاء علیهم السلام نیز همینگونه‌اند. وقتی می‌خواهند ما را تطهیر کنند، ما درست تن نمی‌دهیم، لذا آسیب می‌بینیم. و دلگیر می‌شویم. در حالیکه هدف آنها تطهیر ماست. و ما به جهت نواقصی که داشتیم، آسیب دیده‌ایم. @sooyesama
یکی شاگرد اَحوَل داشت استاد مگر شاگرد را جایی فرستاد که ما را یک قَرابه روغن آنجاست بیاور زود، آن شاگرد برخاست چو آنجا شد که گفت و دیده بگماشت قرابه چون دو دید احول عجب داشت بَرِ استاد آمد گفت ای پیر دو می‌بینم قرابه من، چه تدبیر؟ ز خشم استاد گفتش ای بد اختر یکی بشکن دگر یک را بیاور چو او در دیدن خود شک نمی‌دید بشد این شکست آن یک نمی‌دید اگر چیزی همی بینی تو جز خویش توهم آن احول خویشی بیندیش تو هر چیزی که می‌بینی تو آنی ولی چون در غلط ماندی چه دانی (اسرار نامه) @sooyesama
زندگی مانند «نی» است؛ همیشه چندین حفره تو خالی خواهد داشت. هنر آدمی این است که از همین حفره‌ها، نوای دلنشینی تولید نماید. @sooyesama
ذکر این است که «او» در کل زندگی ما حضور داشته باشد. اگر یک اسم خدا جمیل است، پس باید در معماری‌مان باشد، در رفتارهایمان باشد، در لباس و ظاهر و باطنمان باید باشد، در صحبت کردنمان باید باشد... هر کس ذاکر نباشد به اسماء الله زندگیش سخت می‌شود، معیشتش تنگ می‌شود. @sooyesama
اسب سواری، ناتوانی را دید که کمک می‌خواست. دلش سوخت، او را سوار کرد تا به مقصد رساند. مرد فلج همینکه سوار بر اسب شد دهنه اسب را کشید و با اسب گریخت! پیش از آنکه دور شود صاحب اسب فریاد زد: «تو تنها اسب را نبردی، جوانمردی را هم بردی... به کسی مگو چگونه اسب را به دست آوردی! می‌ترسم که دیگر هیچ سواری به پیاده‌ای رحم نکند!» (برگرفته از کلیله و دمنه) @sooyesama
جز یاد دوست هر چه کنی عمر ضایع‌ست جز سِرّ عشق هر چه بگویی بطالت‌ست سعدی بشوی لوح دل از نقش غیر او علمی که ره به حق ننماید جهالت‌ست @sooyesama
ببین! چوب را که به قالی می‌زنند می‌خواهند گرد و غبارش را بگیرند، همین! اصلا قالی را می‌خواهند که می‌زنند. هر گاه گرفتار شدی شاکر باش! @sooyesama
خدا گر پرده بردارد ز روی کار آدمها چه شادی‌ها خورد بر هم، چه بازی‌ها شود رسوا یکی خندد ز آبادی، یکی گرید ز بر بادی یکی از جان کند شادی، یکی از دل کند غوغا چه کاذب‌ها شود صادق، چه صادق‌ها شود کاذب چه عابدها شود فاسق، چه فاسق‌ها شود رسوا چه زشتی‌ها شود رنگین، چه تلخی‌ها شود شیرین چه بالاها رود پایین، چه اسفل‌ها شود علیا عجب صبری خدا دارد که پرده بر نمی‌دارد! @sooyesama