eitaa logo
به سوی سماء
968 دنبال‌کننده
2هزار عکس
541 ویدیو
40 فایل
بسم الله الرحمن الرحیم مطالب معرفتی، اخلاقی و گه‌گاه هنری
مشاهده در ایتا
دانلود
محبت، ابتدا و انتهای عالم و بلكه سرّ عالم است... بنا به تعبير عرفا قوس نزول و قوس صعود داریم؛ كه هر دو براساس محبت اند. "بسم الله الرّحمن الرّحيم"، قوس صعود و نزول را بیان می‌کند. اسم "الرّحمن" قوس نزول است كه بيانگر رحمت و محبت عامّه خداوند است كه با آن ملك، ملكوت و خلقت ايجاد شده است. مؤمن، كافر و تمام موجودات عالم سر اين سفره نشسته‌اند. اسم "الرّحيم" بيانگر قوس صعود است كه انسان می‌خواهد به سوی خدا برگردد. برخی‌ها خود را در چارچوب عالم طبيعت حدّ زده‌اند و نمی‌خواهند برگردند! اينها صعود ندارند و لذا از نام "الرّحيم" بهره‌ای نمی‌برند. "الرّحيم" محبت خاصّ ذات ربوبی است، در سر اين سفره، اهل توحيد و ولايت نشسته‌اند. با "الرّحمن" بيا با "الرّحيم" برو تا تمام اسرار به تو داده شود! "الرّحمن" برای همه است ولی در "الرّحيم" توجه لازم است و فضل و عنايت ويژه‌ای از جانب خدا می‌طلبد. @sooyesama
قله ادراکات خاتم الانبیاء ص، «بسم الله الرحمن الرحیم» است، که قرآن از آن سرچشمه گرفته است. قرآن یعنی خیر کثیر؛ ذکر کثیر. قرآن یعنی همه حقیقت و هدایت. «بسم الله الرحمن الرحیم» نوری است که در آینه قرآن تکثیر می‌شود و خیر کثیر می‌گردد. به بیان بهتر: خیر کثیری که در بسم الله، پنهان و مجمل بود، در قرآن مفصل گشته، و کثیر بودن آن آشکار می‌گردد. و خداوند به پیامبرش مژده می‌دهد که خیر کثیر (=کوثر) را به تو اعطا کرده‌ایم. کوثر همان «بسم الله الرحمن الرحیم» است که در قرآن شرح و تکثیر شده است. آدم وقتی بسم الله را دریافت نمود، بسم الله نیز صادر می‌کند؛ یعنی افعال او، مجرای اوامر الهی است. و خلقیات او مَحالّ صفات حسنای خداوند است. و ذات او فانی در حقیقت نامحدود هستی است. اینچنین است که خداوند «اسم» را نازل می‌کند، و باز «اسم» را به معراج می‌کشد تا این خیر، تکثیر و کثیر گردد. پیامبر خاتم ص، مجلای چنین کوثر بی‌انتهایی است که هرکس به هرمقدار بنوشد، به همان اندازه تطهیر شده و «اسم» می‌گردد. (با تصرف و تلخیص) @sooyesama
نسبت حدود با نامحدود، چهارگونه قابل تبیین است: ۱- تسبیح: هر حدّی، در متن نامحدود واقع است، بنابراین برشی از کمال او را نمودار کرده است‌. به همین مقدار، نامحدود را از نقص، منزه و مبرا نموده است. بنابراین، حدود مسبّح متن نامحدود خود، هستند. ۲- تحمید: حدود، با نمودار کردن کمالات شئ نامحدود، در خویش، در واقع او را می‌ستایند که دارای چنین کمالاتی است. پس حد، همواره، حامد نامحدود خواهد بود. ۳- تهلیل: از آنجا که حدود، متن مستقلی ندارند، و تنها بر متن شئ نامحدود استوار شده‌اند. پس نشان می‌دهند که جز نامحدود متن دیگری نیست. پس حد، همواره مهلّل نامحدود، خواهد بود. ۴- تکبیر: با تمام این گزارش‌هایی که حدود از نامحدود می‌دهند، اما هرگز کنه او را آشکار نمی‌کنند و این عجز همواره در ایشان مستقر است. لذا حدود، خود می‌دانند که نامحدود بزرگتر از توصیفاتی است که آنها داشته‌اند. یادآوری: توصیفات چهارگانه مذکور، چهارگونه توصیف از یک نسبت هستند، نه چهار نوع نسبت؛ زیرا حدود و نامحدود، تنها یک نسبت دارند که این نسبت واحد، چهارگونه قابل توصیف است. اکنون اگر بخواهیم آن نسبت واحد را به گونه‌ای واحد توصیف کنیم که همه نسبت‌های چهارگانه، یکجا بیان گردد، می‌گوییم: حدود، «اسم» و «وجه» نامحدودند؛ «اینما تولوا فثم وجه الله»؛ «ظهرت الموجودات من بسم الله الرحمن الرحیم». در واقع اسم بودنِ حدود است که توصیفات چهارگانه را به ارمغان می‌آورد. لذا «بسم الله الرحمن الرحیم» عرشی است که بر چهار پایه تسبیح، تحمید، تهلیل و تکبیر استوار شده است. به دیگر بیان: اسم، چشمه‌ای است که منشأ انهار اربعه خواهد بود. خلاصه اینکه: «بسم الله الرحمن الرحیم» متنی است که با «سبحان الله و الحمد لله و لا اله الا الله، والله اکبر» شرح می‌شود. @sooyesama
هدایت شده از به سوی سماء
قله ادراکات خاتم الانبیاء ص، «بسم الله الرحمن الرحیم» است، که قرآن از آن سرچشمه گرفته است. قرآن یعنی خیر کثیر؛ ذکر کثیر. قرآن یعنی همه حقیقت و هدایت. «بسم الله الرحمن الرحیم» نوری است که در آینه قرآن تکثیر می‌شود و خیر کثیر می‌گردد. به بیان بهتر: خیر کثیری که در بسم الله، پنهان و مجمل بود، در قرآن مفصل گشته، و کثیر بودن آن آشکار می‌گردد. و خداوند به پیامبرش مژده می‌دهد که خیر کثیر (=کوثر) را به تو اعطا کرده‌ایم. کوثر همان «بسم الله الرحمن الرحیم» است که در قرآن شرح و تکثیر شده است. آدم وقتی بسم الله را دریافت نمود، بسم الله نیز صادر می‌کند؛ یعنی افعال او، مجرای اوامر الهی است. و خلقیات او مَحالّ صفات حسنای خداوند است. و ذات او فانی در حقیقت نامحدود هستی است. اینچنین است که خداوند «اسم» را نازل می‌کند، و باز «اسم» را به معراج می‌کشد تا این خیر، تکثیر و کثیر گردد. پیامبر خاتم ص، مجلای چنین کوثر بی‌انتهایی است که هرکس به هرمقدار بنوشد، به همان اندازه تطهیر شده و «اسم» می‌گردد. (با تصرف و تلخیص) @sooyesama
اگر آدم چهل روز با بِسْمِ اللهِ الرَّحْمٰنِ الرَّحيم حشر داشته باشد، در جان آدم می‌نشیند. پس اگر آدم چهل روز برای خدا خالص بود، یعنی چهل روز دریافت‌ها و صادراتش به فرمان خداوند تبارک و تعالی بود، صفای باطنی پیدا می‌کند. پیامبر (ص) می‌فرمایند: «مَن أخلَصَ لِلّٰهِ اَربَعينَ صَباحا ظَهَرَتْ يَنابيعُ الحِكْمَةِ مِن قَلبِهِ عَلى لِسانِهِ» «سحرگه ره‌روی در سرزمینی همی‌گفت این معما با قرینی که ای صوفی شراب آن‌گه شود صاف که در شیشه برآرد اربعینی» (انهار اربعه در شرح بسم الله الرحمن الرحیم، فصل۲، کلمه۱۴۴) @sooyesama @malakedaei