چرا بشر اینقدر برای مال دنیا دوندگی دارد؟ زیرا آنرا کمال میپندارد.
انسان هرچه را کمال بداند، به سوی آن حرکت میکند تا آنرا به دست آورد. محبوبیت کمال، حرکت را در شخص ناقص بر میانگیزد.
حالا چرا مردم در پی تحصیل دنیا هستند، اما به آخرت حقیقی خود توجه ندارند؟ زیرا دنیا را کمال میدانند اما آخرت را خیر!
مشکل اساسی بشر همین است که حقیقت خود و کمال آنرا نمیشناسد.
آدم حقیقی، کسی است که درپی حقیقت خود است. و حقیقت آدم، ادراک خداوند، و فنای در اوست. این را باید کمال دانست و در پیاش بود.
کمال دانستن «توحید» یک باوری است که به سختی به دست میآید؛ «ما یومن اکثرهم بالله الا و هم مشرکون» (یوسف/۲۰۶).
سالها زحمت علمی و عملی میخواهد تا «حقیقت»، سوال وجودی آدم شود.
اگر درد حقیقت آمد همچون موسی ع به تاج و تخت فرعون پشت پا میزند و راهی بیابان میشود. نقل شده است: حضرت، آنقدر از علفهای بیابان میخورد، که سبزی آنها از شکم مبارکش پیدا شد.
این حال، ویژه پیامبران ع نیست و برخی اهل معرفت مانند سیدحیدر آملی، نیز چنین بودند.
سوالِ حقیقت یک نعمت عظمایی است که دیر روزی کسی میشود. البته همه دنبال حقیقتند اما مظاهر دنیایی و آخرتی حقیقت. کمتر کسی درپی خود حقیقت است.
این سوال باید در ما پیدا شود.
#استاد_محمود_امامی
(باتصرف و تلخیص)
#آدم
#کمال_حقیقی
#سوال_حقیقت
@sooyesama