eitaa logo
/ کوچه بن بست.../
368 دنبال‌کننده
436 عکس
111 ویدیو
0 فایل
شبها چقدر قدم زدن میچسبد... آدمی بعد از مرگ در عالم اعمال خود زندگی میکند #شهید_آووینی کانال اشعار سروش وطن پور👤 انتقادی بیشنهادی👇 @s_shab22
مشاهده در ایتا
دانلود
گر درختی از خزان بی برگ شد یا کرخت از سورت سرمای سخت هست امیدی که ابر فرودین برگ ها رویاندش از فر بخت بر درخت زنده بی برگی چه غم وای بر احوال برگ بی درخت. استاد شفیعی کدکنی
مست مست از یا علی با سوره کوثر شدم توی جامم کوثری انداز...نصف نیمه است
دور سرم پیچ کمی از کلاف عشق چون میشود همیشه به قلبم اضافه عشق از قصه های عاشق و معشوق خوانده ام صد دل پریش عشق و سری هم کلافه... عشق بی بهره است و باده کوثر نمیخورد آنکس که میزند فقط از عشق لاف عشق دست خودم نبوده اگر ریخت آبرو... من شهره ام به ساکتی ام... بر خلاف عشق جان میستاند از همه چشمان ساقی*و آماده ام که جان بدهم در مصاف عشق زایل شدست عقلم از این رو که عاشقم بی عقلی است اگر بروی کوه قاف عشق دشمن ز چشم بسته تو خوف میکند کافر کش است تیغ علی در غلاف عشق *ساقی حوض کوثر:امام علی (ع) سروش وطن پور/ ۱۰بهمن۱۴۰۰
هی کاسه کاسه آب اجابت می آورند وقتی یتیم دست دعا میکند بلند
هدایت شده از / کوچه بن بست.../
وصالت را مگر در خواب بینم من و توفیق وصل؟از من بعید است!...
هدایت شده از / کوچه بن بست.../
Shab02Moharram1393[05].mp3
5.54M
چه حاجت گنبد طلاست... خاک کوی تو کیمیاست
هدایت شده از 
من این حروف نوشتم چنانکه غیر ندانست توهم زروی کرامت چنان بخوان که تو دانی حافظ استاد شفیعی کدکنی میفرمایند اشعار حافظ در قید و بند معنی نیست! چقدر جمله نغز و پر معنیه حالا در قید و بند معنی نیست یعنی چی؟ یعنی بی معنیه اشعار حافظ؟ نه! یعنی بی نهایت معنی داره و با توجه به تفاسیر مختلفی که ما میتونیم بکنیم از این اشعار معانی مختلفی داره... پس هیچ معنی واحدی نداره وقتی برای من یه معنی داره و برای بغل دستیم یه معنی دیگه خود حافظ همی میگه چنان این حروف و اشعار رو بخون که خودت میدانی«همچین آدمی هیچ وقت نمیمیره»
کم میشوند در شب زلفت چراغها خسته است بی تو ساعت توی اتاق ها زیباست تو به لبخند غنچه ای... لبخند غنچه ای بزن ای ماه باغ ها بستم زبان شکوه ندانند من کی ام! گنجشککی درون جهان کلاغها... چون داغ توست داغ تو خود مرهم منست مرهم مباد بر دلم از درد و داغ ها شبگردو عاشق شب و تاریکی شبم کم میشوند در شب زلفت چراغ ها ۱۴۰۲/۱/۲۶
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
فرازی زیبا از استاد عبد الباسط سوره قاف از دست ندید
دیگر نبود شوق پریدن با آن... کز قافله خودی جدا افتاده
ذره ای از آبرویم مانده و یک دل...ببر دلبری کن اول و بعد آبرویم را بریز
با گریه به روح پر ز غم درمانی هم درد گدایانی و هم درمانی ما روح و جسممان گناه آلوده است مارا ببریدمان حرم درمانی اسلام علیک یا علی بن موسی الرضا «علیه السلام» آقا جان مشهد و کربلامونو خودت درست کن...
گشتم همه جا بر درو دیوار حریمت آقاجان... جایی ننوشته است گنه کار نیاید😭
بسم الله الرحمن الرحیم نقد تصوف«صوفی ریاکار» سعدی علیه الرحمه در کتاب گلستان خود در نقد تصوف میفرماید«از این پیش طایفه ای در جهان بودند به صورت پراکنده و به معنی جمع امروز خلقی اند به ظاهر جمع و به دل پراکنده» در واقع نظر به انتقاد از روابط نزدیک سلسله های اهل خانقاه داشت که گویی این پیوند شیخی و مریدی آنهارا پایبند به آداب مترمسان میکرد-و محکوم به پراکندگی و اختلاف- در این صورت آنچه نیز حافظ در نقد صوفی میگوید که«ای بسا خرقه که مستوجب آتش باشد» تنها حاکی از نوعی بی اعتقادی نسبت یه مدعیان تصوف نیست بلکه انتقادی است جدی از رسم و راه کسانی که تصوف زنده و جاندار امثال بایزید و شلبی وحلاج را به چیزی از مقوله نظامات مسکین مدرسه و مکتب تبدیل-کرده اند- و به رسوم سلسله و خانقاه. بدگویی از صوفیه هم در کلام او هست هم در واقع برای آنست که پای بندی آنها به آداب و رسوم مربوط به خرقه و سلسله نوعی انحراف از اهل تصوف میباید واز همین روست که وی نسبت به مشایخ عصر خویش بی اعتمادی نشان میدهد و آنهارا غالبا مدعی میخواند وبیخبر. درست است که در بعضی جایها نیز طوری از صوفیان سخن میگوید که گویی خودش از آنهاست اما این طرز تلقی از صوفیان درواقع برای آنست که آنها را نیز در تمام آنچه که یک رند نامه سیاه-مثل خود حافظ- بدان سبب در خور ملامت میشود با خود همراه کند. از جمله یکجا با لحنی رندانه یاد آوری میکند که «صوفیان جمله حریفند و نظر باز ولی زان میان حافظ دلسوخته بدنام افتا» ورندیهای خود را به صوفیان نسبت میدهد و میگوید آنها با ریکاری خود را پاک نشان میدهند ولی حافظ دلسوخته که چیزی از رساکاری نمیداند بدنام افتاده وباز جای دیگر میگوید: «صوفیان وا ستند از گرو می همه رخت دلق ما بود که در خانه خمار بماند» اگر خودرا مثل صوفی نشان میدهن میخواهد صوفی را هم مثل خودش اهل میخانه معرفی کند.
بزارید وقتی زنی پیش شوی که دیگر مخر نان ز بقال کوی به بازار گندم فروشان گرای که این جو فروش است گندم نمای نه از مشتری کز ز حام مگس به یک هفته رویش ندیده‌ست کس به دلداری آن مرد صاحب نیاز به زن گفت کای روشنایی، بساز به امید ما کلبه این جا گرفت نه مردی بود نفع از او وا گرفت ره نیکمردان آزاده گیر چو استاده‌ای دست افتاده‌گیر ببخشای کانان که مرد حقند خریدار دکان بی رونقند جوانمرد اگر راست خواهی ولی است کرم پیشهٔ شاه مردان علی است
من ماهی توی چشم آبی تو طعمه سر قلابی آنکس که به فکر شکارت شد حیرت که چگونه شکارت شد
باز هم میگم اگر شعر میفهمید آهنگای محسن چاووشی گوش بدید واقعا واقعا اشعار پر مغزی داره مخصوصا آلبوم «ابراهیم»
جا داره توی این ایامای کشف حجاب و بی حجابی با یه کار تمیز فرهنگی این شهید بزرگوار امر به معروف رو بولد کنیم و بزرگ کنیم توی چشم بچه ها🌹
اگر بزرگواران شاعر بتونن درمورد این شهید سروده ای بفرستن ماهم حتما توی هر کانالی هستیم فوروارد میکنیم
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌹ماجرای شهادت علی خلیلی🌹 در رگ غیرت از ساغر چشم عاشقان پی در پی یکذره ی اشک میچکد یک کم می لاله لاله شهید دادیم اما... از خون شهید لاله میروید هی
امام علی«علیه السلام» نَسْأَلُ اللَّهَ مَنَازِلَ الشُّهَدَاءِ وَ مُعَايَشَةَ السُّعَدَاءِ وَ مُرَافَقَةَ الْأَنْبِيَاءِ.  از خداوند مقام و مرتبت شهدا و زندگی با سعادتمندان و همراهی با پیامبران را طلب مینماییم خطبه۲۳/نهج البلاغه
کفتار هاکه جرئت کاری نداشتند تاکه دو چشم ماه تو میگشت غیرتی _________________________________ «دیده پاک کجا کو رگ غیرت در شهر» بسکه گم گشته حیا نیست خجالت در شهر رنگ خون شهدا گشته خیابان هامان کاش میرفت کمی بوی شهادت در شهر دیده هرزه و بی عفتی ای وای ای وای هردو دادند به هم دست رفاقت در شهر دیده هرزه برای تو گل خرزهره است که به تو کاشته صد بذر جسارت در شهر . . . . تو غریبی و شهیدی غم داغ بسکه پیچیده همه غربت و داغت درشهر ۱۴۰۲/۲/۱۰ ... @soroush_0301
«دوستانی که نمیدونن گل خرزهره چیه» گل زیباست ولی سمیه